eitaa logo
احـٰادیث چهـٰارده¹⁴ معصوم
8.3هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
206 ویدیو
8 فایل
《بِسْم‌الله‌الْرَّحْمن‌الْرَّحیمْ》 خوش آمدید🌸 لطفا از کانال قرآن کریم حمایت کنید⚘ 🔷️صفحه به صفحه قرآن @ghorankariim 🔻تبلیغات https://eitaa.com/joinchat/4171694706C561b7929b0
مشاهده در ایتا
دانلود
@ahadis14masuom   ✨بِسْـمِ ٱللهِ ٱلْرَّحْمٰـنِ الْرَّحیـمْ✨ ❖◈هر روز یک صفـحـ📖ـه◈❖       ✵✿ بـا کـلام حــق ✿✵         〖 صـفـحـه 8⃣0⃣3⃣  〗 🌸اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن 📖اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَةِ الْقُرآن 🌸اَللّهُمَّ ارْزُقنا شَفاعَةَ الْقُرآن 📖اَللّهُمَّ اغْفِرلَنا ذُنُوبَنا بِالْقُرآن 🌸اَللّهُمَّ اَکْرِمْنا بِکَرامَةَ الْقُرآن
⇝✿•📖•❀°✵﷽✵°❀•📖•✿⇜ 💠🔹هر روز تفسیـر کوتاه آیه به آیه از ابتـدای قـــرآن ❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋ ✨وَجَاءَتْ سَيَّارَةٌ فَأَرْسَلُوا وَارِدَهُمْ فَأَدْلَىٰ دَلْوَهُ ۖ قَالَ يَا بُشْرىٰ هَٰذَا غُلَامٌ ۚ وَأَسَرُّوهُ بِضَاعَةً ۚ وَاللهُ عَلِيمٌ بِمَا يَعْمَلُونَ{۱۹} و يوسف در چاه بود تا كاروانى فرا رسيد و مأمور آب را فرستادند تا آب بياورد، پس او دلو خود را به چاه افكند يوسف به طناب دلو آويزان شد و به بالاى چاه رسيد، مأمور آب فرياد زد: مژده كه اين پسرى است او را چون كالائى پنهان داشتند تا كسى ادّعاى مالكيّت نكند در حالى كه خداوند بر آنچه انجام مى‌دادند آگاه بود(۱۹) ❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋ ⬅️ خداوند بندگان مخلص خود را تنها نمى‌گذارد و آنها را در شدايد و سختى‌ها نجات مى‌دهد نوح را روى آب، يونس را زير آب و يوسف را كنار آب نجات داد همچنان كه ابراهيم را از آتش موسى را در وسط دريا و محمّد صلى الله عليه و آله را درون غار و على عليه السلام را در بستر كه به جاى پيامبر خوابيده بود نجات داد با اراده الهى ريسمان چاه وسيله شد تا يوسف از قعر چاه به تخت و كاخ برسد پس بنگريد با حبل الله چه مى‌توان انجام داد!؟ «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ الله» ↲سوره آل عمران، آیه ۱۰۳ ◽️⇦ نکتـــه‌ها ↯ ⓵ گاهى خودى‌ها انسان را در چاه مى‌اندازند ولى خداوند از طريق بيگانگان انسان را نجات مى‌دهد «جاءَتْ سَيَّارَةٌ» ⓶ تقسيم كار يكى از اصول مديريّت و زندگى جمعى است «وارِدَهُمْ» به معناى مسئول آب است ⓷ گروهى انسان را به ديد كالا مى‌نگرند «بِضاعَةً» ⓸ كتمان حقيقت در برابر مردم امكان دارد با خدا چه مى‌كنيم كه به همه چيز آگاه است «أَسَرُّوهُ‌ ... وَاللَّهُ عَلِيمٌ‌» ↲تفسیر نور °❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀° ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ☑️ ⇦ کــانال احـادیـث چـهــارده مـعـصــوم علیـه‌السـلام                      کلیــک ڪنید ⇩⇩⇩ ➯ @ahadis14masuom
@Ahadis14masuom 💠🔹حضرت جواد علیه‌السلام⇩ 《مَنِ اسْتَغْنی بِاللهِ إفْتَقَرَ النّاسُ إلَیْهِ وَ مَنِ اتَّقَی الله أَحَبَّهُ النّاسُ وَ إنْ کَرِهُوا》 هر كه خود را به وسيله خداوند بى‌نياز بداند مردم محتاج او خواهند شد و هر كه تقواى الهى را پيشه خود كند خواه ناخواه مورد محبّت مردم قرار مى‌گيرد گرچه مردم خودشان اهل تقوا نباشند ↲بحارالانوار، جلد۷۵، صفحه۷۹
احـٰادیث چهـٰارده¹⁴ معصوم
💢↶ درس اخلاق جلسـه ③ ↷💢 ◽️چگونه از ائمه اذن دخول بگیریم◽️ ✸ شخصی می‌گفت: ما می‌خواستیم به حرم اما
💢↶ درس اخلاق جلسـه ④ ↷💢 ◽️▫️باید با ولایت پیوند خورد▫️◽️ ✸ توسلاتی که ما داریم هم جزء درس ماست خیال نکنید که فقط روضه می‌خوانند و درس جداست ✸ مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری ره هفتاد سال پیش تا روضه نمی‌خواندند درس نمی‌دادند غرض اینکه روضه صبح درس ما و شب درس ما جزء کلاس ماست ✸ یعنی طلبه باید با ولایت پیوند بخورد روضه بخواند تا پیوند بخورد میوه‌ای که پیوند نخورده و بد مزه است من میوه اینجوری را خورده‌ام یکبار یک میوه بسیار بدی خوردم به باغبانش گفتم چقدر بد مزه است باغبان گفت این میوه پیوند نخورده است باغبان ها بلدند میوه را جوری پیوند می‌زنند که عالی می‌شود زردآلوئی که پیوند خورده عالیست غرض اینکه توسل‌های ما هم جزء درس کلاس است ✸ و علتش هم این است که طلبه هایمان نورانی بشوند به همین خاطر هم صبح توسل داریم هم شب روزهای شهادت ائمه علیه‌السلام هم که سینه زنی داریم ✍ منبع: ↲کتاب بدیع الحکمة، حکمت ۴ از مواعظ آیت الله مجتهدی تهرانی (ره) °❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀° ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ☑️ ⇦ کــانال احـادیـث چـهــارده مـعـصــوم علیـه‌السـلام                      کلیــڪ ڪنید ⇩⇩⇩ ➯ @Ahadis14masuom
@Ahadis14masuom 💠🔹حاج اسماعیل دولابی ره در بازار چوب فروش‌ها در هر حجره روزی چند كاميون چوب معامله می‌شود ولی در پايان روز كه سؤال كنی چقدر كاسبی كرده ايد؟ می‌گويند مثلاً ده هزار تومان اما یک منبّت كار تکه كوچكی از آن چوب‌ها را می‌گيرد و حسابی روی آن كار می‌كند و بر رو‌ی‌ آن نقش می‌اندازد و همان تکه چوب را صد هزار تومان يا بيشتر می‌فروشد گاهی اوقات آن قدر نفيس می‌شود كه نمی‌توان روی آن قيمت گذاشت در اعمال عبادی هم زياد عبادت كردن چندان ارزش ندارد بلكه روی عمل حسابی كار كردن و آن را خوب از كار درآوردن و حق آن را ادا كردن نتيجه بخش است
✿‍✵✰ هـر شــ🌙ــب یـک ✰✵✿‍ داســتــان مـعـنــوی ✧✾════✾✰✾════✾✧ سهل شوشتری از بزرگان عرفاست که در سن هشتاد سالگی در سال ۲۸۳ هجری قمری از دنیا رفت او می‌گوید: من سه ساله بودم که نیمه‌های شبی دیدم دائی ام محمد بن سوار از بستر خواب برخاسته و مشغول نماز شب است یک بار به من گفت: پسرم آیا آن خداوندی که تو را آفریده یاد نمی‌کنی؟ گفتم: چگونه او را یاد کنم؟ گفت: شب هنگامی که برای خواب در بسترت می‌آرمی سه بار از صمیم دل بگو: خدا با من است و مرا می‌نگرد و من در محضر او هستم چند شب همین گفتار را از ته دل گفتم سپس به من گفت: این جمله‌ها را هر شب هفت بار بگو من چنین کردم شیرینی این ذکر در دلم جای گرفت پس از یک سال به من گفت: آنچه گفتم در تمام عمر تا آنگاه که تو را در گور نهند از جان و دل بگو که همین ذکر و معنویتش دست تو را در دو جهان بگیرد و نجات بخشد به این ترتیب نور ایمان به توحید در دوران کودکی در دلم راه یافت و بر سراسر قلبم چیره شد ↲نماز شب کلید حل مشکلات °❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀° ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ☑️ ⇦ کــانال احـادیـث چـهــارده مـعـصــوم علیـه‌السـلام                      کلیــڪ ڪنید ⇩⇩⇩ ➯ @ahadis14masuom
@ahadis14masuom   ✨بِسْـمِ ٱللهِ ٱلْرَّحْمٰـنِ الْرَّحیـمْ✨ ❖◈هر روز یک صفـحـ📖ـه◈❖       ✵✿ بـا کـلام حــق ✿✵         〖 صـفـحـه 9⃣0⃣3⃣  〗 🌸اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن 📖اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَةِ الْقُرآن 🌸اَللّهُمَّ ارْزُقنا شَفاعَةَ الْقُرآن 📖اَللّهُمَّ اغْفِرلَنا ذُنُوبَنا بِالْقُرآن 🌸اَللّهُمَّ اَکْرِمْنا بِکَرامَةَ الْقُرآن
⇝✿•📖•❀°✵﷽✵°❀•📖•✿⇜ 💠🔹هر روز تفسیـر کوتاه آیه به آیه از ابتـدای قـــرآن ❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋ ✨وَ شَرَوْهُ بِثَمَنٍ بَخْسٍ دَرَاهِمَ مَعْدُودَةٍ وَ كَانُوا فِيهِ مِنَ الزَّاهِدِينَ{۲۰} و كاروانيان يوسف را به بهائی اندک چند درهمى فروختند و درباره او بی رغبت بودند(۲۰) ❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋ ⬅️ هركس يوسف وجودش را ارزان بفروشد پشيمان مى‌شود عمر، جوانى، عزّت، استقلال و پاكى انسان هر یک يوسفى هستند كه بايد مواظب باشيم ارزان نفروشيم ◽️⇦ نکتـــه‌ها ↯ ⓵ مالى كه آسان به دست آيد آسان از دست مى‌رود «وَ شَرَوْهُ بِثَمَنٍ بَخْسٍ» ⓶ نظام برده دارى و برده فروشى سابقه‌اى دراز دارد «وَ شَرَوْهُ» ⓷ بى رغبتى به يوسف در مقطعى به نفع آینده او شد «وَ شَرَوْهُ بِثَمَنٍ بَخْسٍ‌» ⓸ هر كس ارزش چيزى را نداند آنرا ارزان از دست مى‌دهد «بِثَمَنٍ بَخْسٍ» كاروانيان ارزش يوسف را نمى‌شناختند ⓹ اشخاص ارزشمند بالاخره ارزششان آشكار خواهد شد هر چند در برهه‌اى مورد بى مهرى قرار گيرند اگر امروز يوسف را به عنوان برده مى‌فروشند روزگارى او حاكم خواهد شد «شَرَوْهُ بِثَمَنٍ بَخْسٍ‌» ⓺ تاريخ پول، به هزاران سال قبل باز مى‌گردد «دَراهِمَ» ⓻ مردان ناآگاه و غافل يوسف را به بهاى كم فروختند ولى زنان آگاه و عاشق او را به فرشته‌اى كريم توصيف نمودند «شَرَوْهُ بِثَمَنٍ بَخْسٍ‌- إِنْ هذا إِلَّا مَلَكٌ كَرِيمٌ» امام صادق عليه السلام فرمودند: «رُبّ امرئة أفقه من رجل» چه بسا زنى كه از مرد فهيم‌تر باشد ↲كافى، جلد۴، صفحه ۳۰۶ ↲تفسیر نور °❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀° ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ☑️ ⇦ کــانال احـادیـث چـهــارده مـعـصــوم علیـه‌السـلام                      کلیــک ڪنید ⇩⇩⇩ ➯ @ahadis14masuom
@Ahadis14masuom 💠🔹امام صادق علیه‌السلام⇩ 《مَنْ دَعا لِعَشْرَةٍ مِنْ إ خْوانِهِ الْمَوْتى لَيْلَةَ الْجُمُعَةِ اوْجَبَ اللّهُ لَهُ الْجَنَّةَ》 هر كس كه در شب جمعه براى ده نفر از دوستان مؤمن خود كه از دنيا رفته اند دعا و طلب مغفرت نمايد از اهل بهشت قرار خواهد گرفت ↲جامع احاديث الشيعة، جلد۶، صفحه۱۷۸
💢↶ شـ🌙ـب جمعه‌ست ↷💢 ⬅️ بخوانیم به نیت: ◽️اموات و گذشتگان ◽️امام و شهداء ◽️بد وارثین و بی وارثین ◽️کسانی که حق به گردنمون داشتند ◽️مغفرت دوستان و محبین چهارده معصوم ◽️به برکت صلوات بر محمد و آل محمد ⚘بِسْـمِ ٱللهِ ٱلْرَّحْمٰـنِ الْرَّحیـمْ⚘ 🌸🍃اللهُ لآ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّّ الْقَيُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِی الأَرْضِ مَن ذَاالَّذِی يَشْفَعُ عِنْدَهُ~ إِلاَّ بِإِذْنِهِ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ مَا خَلْفَهُمْ وَلاَ يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِّنْ عِلْمِهء~ ِإِلاَّ بِمَا شآء وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ يَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَ هُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِيمُ «۲۵۵» 🌸🍃 لآ إِكْرَاهَ فِی الدِّينِ قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ و َيُؤْمِن بِاللهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىَ لَاانفِصَامَ لَهَا وَاللهُ سَمِيعٌ عَلِيمُ «۲۵۶» 🌸🍃اللهُ وَلِیُّ الَّذِينَ آمَنُواْ يُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ وَالَّذِينَ كَفَرُواْ أَوْلِيَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فیها خالدون «۲۵۷» ‌‌°❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀° ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ☑️ ⇦ کــانال احـادیـث چـهــارده مـعـصــوم علیـه‌السـلام                      کلیــک ڪنید ⇩⇩⇩ ➯ @ahadis14masuom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✿‍✵✰ هـر شــ🌙ــب یـک ✰✵✿‍ داســتــان مـعـنــوی ✧✾════✾✰✾════✾✧ ابوالحسین از سادات فاطمی بود و نسبتش‌با چند واسطه به امام صادق علیه السلام می‌رسید او در قم زندگی می‌کرد وی مردی شرابخوار بود و زندگی را به سختی می‌گذرانید در آن زمان احمد بن اسحاق وکیل امام هادی علیه السلام در شهر قم بود روزی برای ابوالحسین کاری پیش آمد و نیازمند کمک شد به همین خاطر به خانه احمد رفت احمد چون میدانست که ابوالحسین شراب می‌نوشد او را به خانه اش راه نداد و از خودش راند مدتی بعد احمد برای زیارت امام هادی علیه السلام به سامرا رفت اما امام او را راه نداد احمد پیغام فرستاد و عرض کرد: اجازه دهید که مشرف شوم و بدانم که خطای من چیست؟ پس از خواهش بسیار حضرت به او اذن دخول داد وقتی که احمد از تقصیر خود پرسید؟ حضرت فرمود: پسر عموی من پیش تو آمد ولی تو او را از خود راندی احمد عرض کرد: او را از خود راندم زیرا که شراب می‌خورد حضرت فرمود: باید رعایت نسبش را می‌کردی و احترامش می‌نمودی شاید پشیمان میشد و توبه می‌کرد پس از مدتی احمد به قم مراجعت کرد وقتی که ابوالحسین به دیدن وی رفت احمد تمام قد جلویش بلند شد و به او احترام گذاشت و او را بالای مجلس نشانید و به او احترام زیادی کرد وقتی که مجلس تمام شد ابوالحسین گفت:‌ چطور شد که قبلاً مرا به خانه ات راه نمیدادی ولی حالا که از سامرا برگشته‌ای این طور به من احترام می‌گذاری احمد گفت: این کار دستور امام است سپس حکایتش را برای وی نقل کرد وقتی که حرفش تمام شد ابوالحسین گفت: خاک بر سرم که خودم را به این گناه آلوده کرده‌ام و در همان موقع توبه کرد و دیگر لب به شراب نزد بدین ترتیب با عنایتی که امام به او فرمود به راه راست هدایت گردید ↲صدیقه کبری فاطمه، صفحه ۸۸ °❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀° ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ☑️ ⇦ کــانال احـادیـث چـهــارده مـعـصــوم علیـه‌السـلام                      کلیــک ڪنید ⇩⇩⇩ ➯ @ahadis14masuom
@ahadis14masuom   ✨بِسْـمِ ٱللهِ ٱلْرَّحْمٰـنِ الْرَّحیـمْ✨ ❖◈هر روز یک صفـحـ📖ـه◈❖       ✵✿ بـا کـلام حــق ✿✵         〖 صـفـحـه 0⃣1⃣3⃣  〗 🌸اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن 📖اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَةِ الْقُرآن 🌸اَللّهُمَّ ارْزُقنا شَفاعَةَ الْقُرآن 📖اَللّهُمَّ اغْفِرلَنا ذُنُوبَنا بِالْقُرآن 🌸اَللّهُمَّ اَکْرِمْنا بِکَرامَةَ الْقُرآن
⇝✿•📖•❀°✵﷽✵°❀•📖•✿⇜ 💠🔹هر روز تفسیـر کوتاه آیه به آیه از ابتـدای قـــرآن ❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋ ✨وَ قَالَ الَّذِی اشْتَرَاهُ مِنْ مِصْرَ لِامْرَأَتِهِ أَكْرِمِی مَثْوَاهُ عَسَىٰ أَنْ يَنْفَعَنَا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَدًا ۚ وَ كَذَٰلِکَ مَكَّنَّا لِيُوسُفَ فِی الْأَرْضِ وَ لِنُعَلِّمَهُ مِنْ تَأْوِيلِ الْأَحَادِيثِ ۚ وَاللَّهُ غَالِبٌ عَلىٰ أَمْرِهِ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ{۲۱} و كسى از مردم مصر كه يوسف را خريد به همسرش گفت: مقام او را گرامى دار، اميد است كه در آينده ما را سود برساند يا او را به فرزندى بگيريم و این گونه ما به يوسف در آن سرزمين جايگاه و مكنت داديم تا اراده ما تحقق يابد و تا او را از تعبير خواب‌ها بياموزيم و خداوند بر كار خويش تواناست ولى اكثر مردم نمى‌دانند(۲۱) ❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋ ⬅️ جمله «عَسى‌ أَنْ يَنْفَعَنا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَداً» در دو مورد در قرآن به كار رفته است: يكى در مورد حضرت موسى وقتى كه صندوق او را از آب گرفتند همسر فرعون به او گفت: اين نوزاد را نكشيد شايد در آينده به ما سودى رساند ↲سوره قصص، آیه ۹ و ديگرى در اينجاست كه عزيز مصر به همسرش مى‌گويد: احترام اين برده را بگير شايد در آينده به درد ما بخورد آرى به اراده خداوندى محبّت نوزاد و برده‌اى ناشناس چنان در قلب حاكمان مصر جاى مى‌گيرد كه زمينه‌هاى حكومت آینده آنان را فراهم مى‌سازد ◽️⇦ نکتـــه‌ها ↯ ① بزرگوارى در سيماى يوسف نمايان بود تا آنجا كه عزيز مصر سفارش او را به همسرش مى‌كند «أَكْرِمِی مَثْواهُ» ② زن در خانه نقش محورى دارد «أَكْرِمِی مَثْواهُ» ③ اطرافيان و آشنايان را به نيكى با مردم دعوت كنيد «أَكْرِمِی مَثْواهُ» ④ در معاملات آينده نگر باشيد «اشْتَراهُ‌ ... عَسى‌ أَنْ يَنْفَعَنا» ⑤ با احترام به مردم مى‌توان انتظار کمک و يارى از آنان داشت «أَكْرِمِی ... يَنْفَعَنا» ⑥ دلها به دست خداوند است مهر يوسف در دل خريدار نشست «عَسى‌ أَنْ يَنْفَعَنا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَداً» ⑦ تصميم‌هاى مهم را پس از ارزيابى و آزمايش و مرحله‌اى اتّخاذ كنيد اوّل يوسف را به عنوان کمک كار در خانه «عَسى‌ أَنْ يَنْفَعَنا» کم کم به عنوان فرزند قرار دهيم «أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَداً» ⑧ فرزندخواندگى، سابقه تاريخى دارد «نَتَّخِذَهُ وَلَداً» ⑨ عزيز مصر فاقد فرزند بود «نَتَّخِذَهُ وَلَداً» ⑩ عدو شود سبب خير اگر خدا خواهد برادران او را در چاه انداختند و او امروز در كاخ مستقر شد «كَذلِکَ مَكَّنَّا لِيُوسُفَ» ⑪ زيردستان را دست كم نگيريد چه بسا قدرتمندان و حاكمان آينده باشند «مَكَّنَّا لِيُوسُفَ فِی الْأَرْضِ» ⑫ علم و دانش شرط مسئوليّت پذيرى است «مَكَّنَّا ... لِنُعَلِّمَهُ‌» ⑬ پايان تلخى‌ها، شيرينى است «شَرَوْهُ بِثَمَنٍ بَخْسٍ‌- مَكَّنَّا لِيُوسُفَ» ⑭ اراده غالب خدا يوسف را از چاه به جاه كشاند «مَكَّنَّا لِيُوسُفَ» ⑮ آنچه را ما حادثه مى‌پنداريم، در حقيقت طراحى الهى براى انجام يافتن اراده اوست «وَ اللَّهُ غالِبٌ عَلى‌ أَمْرِهِ» ⑯ چه بسا حوادث ناگوار كه چهره واقعى آن خير است، يوسف در ظاهر به چاه افتاد ولى در واقع طرح چيز ديگرى است «كَذلِکَ مَكَّنَّا لِيُوسُفَ‌ ... أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ» ⑰ مردم ظاهر حوادث را مى‌بينند ولى از اهداف و برنامه‌هاى الهى بی خبرند «لا يَعْلَمُونَ» ↲تفسیر نور °❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀° ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ☑️ ⇦ کــانال احـادیـث چـهــارده مـعـصــوم علیـه‌السـلام                      کلیــک ڪنید ⇩⇩⇩ ➯ @ahadis14masuom
@ahadis14masuom 💠🔹امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام⇩ همواره دشمن [سرسختِ] ظالم و يار و مددكار مظلوم باشيد ↲نهج البلاغه، نامه ۴۷
✿‍✵✰ هـر شــ🌙ــب یـک ✰✵✿‍ داســتــان مـعـنــوی ✧✾════✾✰✾════✾✧ مرﺩﯼ ﺳﺮﭘﺮﺳﺘﯽ ﻣﺎﺩﺭ، ﻫﻤﺴﺮ ﻭ فرزندش ﺭﺍ ﺑﺮﻋﻬﺪﻩ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﻧﺰﺩ اربابی ﮐﺎﺭ ﻣﯽﮐﺮﺩ وی ﺩﺭ ﮐﺎﺭﺵ ﺍﺧﻼﺹ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ کارها ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺷﮑﻞ ﻣﻤﮑﻦ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯽﺩﺍﺩ یک ﺭﻭﺯﯼ ﺍﻭ ﺳﺮ ﮐﺎﺭ ﻧﺮﻓﺖ به همین ﻋﻠﺖ ﺍﺭﺑﺎﺑﺶ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﮔﻔﺖ: ﺑﺎﯾﺪ ﻣﻦ ﯾﮏ ﺩﯾﻨﺎﺭ ﺯﯾﺎﺩﺗﺮ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﺪﻫﻢ ﺗﺎ ﺍﻭ ﺩﯾﮕﺮ ﻏﯿﺒﺖ ﻧﮑﻨﺪ ﺯﯾﺮﺍ ﺣﺘﻤﺎً به خاﻃﺮ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﺍﻓﺰﺍﯾﺶ ﺩﺳﺘﻤﺰﺩﺵ ﻏﯿﺒﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ در روز بعد ﺳﺮ ﮐﺎﺭﺵ ﺣﺎﺿﺮ ﺷﺪ ارباب ﺣﻘﻮﻗﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺩﯾﻨﺎﺭﯼ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﮐﺮﺩ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﮕﻔﺖ ﻭ ﺍﺯ ﺍﺭﺑﺎﺑﺶ تشکر کرد و ﺩﻟﯿﻞ ﺯﯾﺎﺩ ﺷﺪﻥ ﺭﺍ ﻧﭙﺮﺳﯿﺪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻣﺪﺗﯽ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ ﻏﯿﺒﺖ ﮐﺮﺩ ﺍﺭﺑﺎﺑﺶ به شدت ﺧﺸﻤﮕﯿﻦ ﺷﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺩﯾﻨﺎﺭﯼ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﮐﺮﺩﻩﺍﻡ ﮐﻢ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﮐﻢ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮐﺎﺭﮔﺮ باز هم ﭼﯿﺰﯼ ﻧﮕﻔﺖ و علت این کار را ﺍﺯ ﺍﻭ نپرسید ﭘﺲ ﺍﺭﺑﺎﺑﺶ ﺍﺯ ﻋﮑﺲ ﺍﻟﻌﻤﻞ ﺍﻭ ﺗﻌﺠﺐ ﮐﺮﺩ به همین ﻋﻠﺖ ﺑﻪ ﺍﻭ ﮔﻔﺖ: ﺣﻘﻮﻗﺖ ﺭﺍ ﺯﯾﺎﺩ ﮐﺮﺩﻡ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﮕﻔﺘﯽ ﺁﻥ ﺭﺍ ﮐﻢ ﮐﺮﺩﻡ ﺑﺎﺯ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﮕﻔﺘﯽ! ﮐﺎﺭﮔﺮ ﮔﻔﺖ: ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺑﺎﺭ ﺍﻭﻝ ﻏﯿﺒﺖ ﮐﺮﺩﻡ ﺧﺪﺍ ﻓﺮﺯﻧﺪﯼ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﻦ ﻏﯿﺒﺖ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺍﻓﺰﺍﯾﺶ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﻪ ﻣﻦ ﭘﺎﺩﺍﺵ ﺩﺍﺩﯼ ﮔﻔﺘﻢ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﯼ ﻓﺮﺯﻧﺪﻡ ﺑﻮﺩﻩ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ برای ﺑﺎﺭ ﺩﻭﻡ ﻏﯿﺒﺖ ﮐﺮﺩﻡ ﻣﺎﺩﺭﻡ فوت کرد ﻭ ﭼﻮﻥ ﮐﻪ ﺩﯾﻨﺎﺭ از حقوقم ﮐﻢ ﺷﺪ ﮔﻔﺘﻢ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﯾﺶ ﺑﻮﺩﻩ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺭﻓﺘﻨﺶ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﭼﻪ ﺯﯾﺒﺎﯾﻨﺪ ﺭﻭح‌هائی ﮐﻪ ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﺧﺪﺍﯼ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺨﺸﯿﺪﻩ ﻗﺎﻧﻊ ﻭ ﺭاضی هستند ﻭ ﺍﻓﺰﺍﯾﺶ ﻭ ﮐﺎﻫﺶ ﺭﻭﺯﯾﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻧﺴﺎن‌ها ﻧﺴﺒﺖ ﻧﻤﯽدهند °❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀° ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ☑️ ⇦ کــانال احـادیـث چـهــارده مـعـصــوم علیـه‌السـلام                      کلیــڪ ڪنید ⇩⇩⇩ ➯ @ahadis14masuom
@ahadis14masuom   ✨بِسْـمِ ٱللهِ ٱلْرَّحْمٰـنِ الْرَّحیـمْ✨ ❖◈هر روز یک صفـحـ📖ـه◈❖       ✵✿ بـا کـلام حــق ✿✵         〖 صـفـحـه 1⃣1⃣3⃣  〗 🌸اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن 📖اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَةِ الْقُرآن 🌸اَللّهُمَّ ارْزُقنا شَفاعَةَ الْقُرآن 📖اَللّهُمَّ اغْفِرلَنا ذُنُوبَنا بِالْقُرآن 🌸اَللّهُمَّ اَکْرِمْنا بِکَرامَةَ الْقُرآن
⇝✿•📖•❀°✵﷽✵°❀•📖•✿⇜ 💠🔹هر روز تفسیـر کوتاه آیه به آیه از ابتـدای قـــرآن ❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋ ✨وَ لَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ آتَيْنَاهُ حُكْمًا وَ عِلْمًا ۚ وَ كَذَٰلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِينَ{۲۲} و چون يوسف به رشد و قوّت خود رسيد به او حُكم نبوّت يا حكمت و علم داديم و ما اينگونه نيكوكاران را پاداش مى‌دهيم(۲۲) ❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋ ⬅️ «اشد» از «شد» به معناى «گره محكم» اشاره به استحكام جسمى و روحى است اين كلمه در قرآن گاهى به معناى «بلوغ» استعمال شده است چنانكه در آيه ۳۴ سوره اسراء آمده: «حَتَّى يَبْلُغَ أَشُدَّهُ» يعنى به مال يتيم نزدیک نشويد تا زمانى كه به سنّ بلوغ برسد گاهى مراد از «اشد» سنّ چهل سالگى است نظير آيه ۱۵ سوره احقاف كه مى‌فرمايد: «بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ بَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً» و گاهى به سن قبل از پيرى گفته مى‌شود مانند آيه ۶۷ سوره غافر: «ثُمَّ يُخْرِجُكُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ ثُمَّ لِتَكُونُوا شُيُوخاً» ◽️⇦ نکتـــه‌ها ↯ ⓵ علم و حكمت ظرفيّت و آمادگى مى‌خواهد «بَلَغَ أَشُدَّهُ» ⓶ ترفيعات الهى بدون فوت زمان و در وقت خود صورت مى‌گيرد «لَمَّا بَلَغَ‌ ... آتَيْناهُ» ⓷ حكمت غير از علم است علم دانش است ولى حكمت بينش و بصيرتى است كه انسان را به حقّ مى‌رساند «آتَيْناهُ حُكْماً وَ عِلْماً» ⓸ علوم انبیاء اكتسابى نيست «آتَيْناهُ حُكْماً وَ عِلْماً» ⓹ وجود علم و حكمت در كنار يكديگر بسيار ارزشمند و كارساز است «حُكْماً وَ عِلْماً» ⓺ دليل عزل و نصب‌ها را براى مردم بيان كنيد «آتَيْناهُ حُكْماً ... كَذلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِينَ» ⓻ بايد احسان كنيم تا لايق دريافت پاداش خاصّ الهى باشيم «نَجْزِی الْمُحْسِنِينَ» ⓼ نيكوكاران در همين دنيا نيز كامياب مى‌شوند «كَذلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِينَ» ⓽ هر كس كه توان علمى و جسمى داشته باشد مشمول لطف الهى نمى‌شود بلكه محسن بودن نيز لازم است «نَجْزِی الْمُحْسِنِينَ» ↲تفسیر نور °❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀° ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ☑️ ⇦ کــانال احـادیـث چـهــارده مـعـصــوم علیـه‌السـلام                      کلیــک ڪنید ⇩⇩⇩ ➯ @ahadis14masuom
@ahadis14masuom 💠🔹امام باقر علیه‌السلام⇩ 《واَلله مَا تَرَکَ اَللَّهُ أَرْضاً مُنْذُ قَبَضَ آدَمَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ إِلاَّ وَ فِيهَا إِمَامٌ يُهْتَدَى بِهِ إِلَى الله》 به خدا سوگند از زمانى که خداوند آدم علیه‌السلام را قبض روح نمود زمین را بدون امامى که به وسیله او به سوى خدا رهبرى شوند وانگذارد ↲کافی، جلد۱، صفحه ۱۷۸
✿‍✵✰ هـر شــ🌙ــب یـک ✰✵✿‍ داســتــان مـعـنــوی ✧✾════✾✰✾════✾✧ یکی از آشنایان به نام سرهنگ عباسعلی میرزایی می‌گفت: سفری به مشهد مقدس رفته بودم و برای خرید کلاهی به دکان کلاه فروشی رفتم صحبت از مرحوم حاج شیخ حسنعلی اصفهانی به میان آمد، کلاه فروش گفت: روز فوت مرحوم شیخ در دکان سلمانی بودم و یک نفر در صندلی اصلاح نشسته بود چون سر و صدای تشییع کنندگان برخاست مشتری پرسید چه خبر است؟ سلمانی گفت: جنازه حاج شیخ حسنعلی اصفهانی را تشییع می‌کنند به محض شنیدن این خبر مشتری آنچنان به فغان و ناله افتاد که تصور کردیم از منسوبان شیخ است چون از او توضیح خواستیم، گفت: من با این مرد بزرگ نسبتی ندارم لیکن حکایتی میان من و او هست که اینچنین موجب شوریدگی احوال من شده آنگاه داستان خود را اینگونه تعریف کرد: پدرم در قریه «نخودک» کدخدا بود و من هم در اداره ژاندارمری کار می‌کردم روزی حاج شیخ به پدرم فرموده بودند: اگر احتیاج نداری از شغل کدخدایی استعفاء کن پدرم نیز به موجب توصیه حضرت شیخ از کار خود استعفاء کرد و چون من از ماوقع مطلع گشتم بغضی از مرحوم شیخ در دلم پدید آمد و دیگران هم مرا به این دشمنی، تحریک و تشویق می‌کردند تا آنکه مصمم شدم ایشان را به قتل برسانم و چون گاهی از اوقات نیمه شب‌ها که از مأموریت خود باز می‌گشتم مرحوم شیخ را دیده بودم که تنها از ده خارج می‌شوند بر آن شدم که در یکی از این شب‌ها ایشان را هدف گلوله سازم اتفاقاً در یکی از شب‌های تاریک زمستانی که به طرف آبادی می‌آمدم حضرت شیخ را دیدم که عبا بر سر کشیده و می‌خواهند از ده خارج شوند با خود اندیشیدم که وقت مناسب فرا رسیده اما بهتر است اندکی صبر کنم تا از ده دور شوند و صدای شلیک من کسی را آگاه نکند باری، مسافتی در عقب ایشان آهسته رفتم تا آنکه کاملاً از ده بیرون رفتند در آن حال که خواستم تفنگ خود را به قصد شلیک از دوش بردارم ناگهان حضرت شیخ روی به طرف من گردانیدند و فرمودند: حبیب کجا می‌آیی؟! بی اختیار گفتم: خدمت شما می‌آمدم و سخت از کار خود به وحشت افتادم فرمودند: بیا تا با هم به زیارت اهل قبور برویم بیدرنگ پذیرفتم و به قبرستان ده که مسافتی فاصله داشت رفتیم و فاتحه خواندیم آنگاه حضرت شیخ فرمود: دوست داری که به شهر رویم و حضرت رضا علیه‌السلام را زیارت کنیم؟ عرض کردم: آری، فرمودند:‌ دنبال من بیا چند قدمی نرفته بودیم که دیدم پشت در صحن مطهر رسیدیم و چون درها بسته بود اشارتی کردند و در باز شد ولی کسی را ندیدم که در را گشوده باشد دستور دادند تا وضو بگیریم با آب جوی وضو ساختم و بسوی حرم مطهر روانه شدیم در اینجا نیز درهای بسته با اشاره حضرت شیخ باز شدند و داخل حرم شدیم و زیارت کردیم و در هنگام بازگشت درها یک به یک پشت سر ما بسته شد چون از صحن خارج شدیم فرمودند: دوست میداری که امیرالمؤمنین علیه‌السلام را هم زیارت کنی؟ عرض کردم: آری و هنوز چند قدمی به دنبال ایشان نرفته بودم که در برابر صحن و حرم رسیدیم ولی من چون تا آن وقت به زیارت امیرالمؤمنین علیه‌السلام نرفته بودم ابتدا آنجا را نشناختم درهای بسته صحن و حرم حضرت امیر هم به اشاره حضرت شیخ باز شد زیارت کردیم و خارج شدیم در این هنگام حضرت شیخ فرمودند: حبیب شب گذشته است و تو هم خسته‌ای بهتر است که به «نخودک»‌ باز گردیم عرضه داشتم: آقا هر چه صلاح می‌دانید انجام دهید باز پس از چند قدمی ناگهان خود را در همان جای ملاقات نخستین یافتم پس از آن به من فرمودند: حبیب مبادا که تا من زنده‌ام از سرّ این شب با کسی چیزی در میان گذاری که موجب کوری چشمان تو خواهد شد و دیگر اینکه هیچ وقت نزد من نیا و هرگاه که مرا دیدی از دور سلامی بکن و والسلام آیا این کراماتی که من از ایشان دیده‌ام جای آن نیست که چنین در ماتم این بزرگوار شیون و فغان کنم؟! °❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀° ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ☑️ ⇦ کــانال احـادیـث چـهــارده مـعـصــوم علیـه‌السـلام                      کلیــڪ ڪنید ⇩⇩⇩ ➯ @ahadis14masuom
@ahadis14masuom   ✨بِسْـمِ ٱللهِ ٱلْرَّحْمٰـنِ الْرَّحیـمْ✨ ❖◈هر روز یک صفـحـ📖ـه◈❖       ✵✿ بـا کـلام حــق ✿✵         〖 صـفـحـه 2⃣1⃣3⃣  〗 🌸اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن 📖اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَةِ الْقُرآن 🌸اَللّهُمَّ ارْزُقنا شَفاعَةَ الْقُرآن 📖اَللّهُمَّ اغْفِرلَنا ذُنُوبَنا بِالْقُرآن 🌸اَللّهُمَّ اَکْرِمْنا بِکَرامَةَ الْقُرآن
⇝✿•📖•❀°✵﷽✵°❀•📖•✿⇜ 💠🔹هر روز تفسیـر کوتاه آیه به آیه از ابتـدای قـــرآن ❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋ ✨وَ رَاوَدَتْهُ الَّتِی هُوَ فِی بَيْتِهَا عَنْ نَفْسِهِ وَ غَلَّقَتِ الْأَبْوَابَ وَ قَالَتْ هَيْتَ لَکَ ۚ قَالَ مَعَاذَ اللَّهِ ۖ إِنَّهُ رَبِّی أَحْسَنَ مَثْوَایَ ۖ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ{۲۳} و زنى كه يوسف در خانه او بود از يوسف از طريق مراوده و ملايمت تمناى كامگيرى كرد و درها را براى انجام مقصودش محكم بست و گفت: براى تو آماده‌ام، يوسف گفت: پناه به خدا كه او پروردگار من است و مقام مرا گرامى داشته قطعاً ستمگران رستگار نمى‌شوند(۲۳) ❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋ ⬅️ در تفسير «مَعاذَ اللهِ إِنَّهُ رَبِّی أَحْسَنَ مَثْوایَ» دو احتمال داده‌اند: ◽️الف: خداوند پروردگار من است كه مقام مرا گرامى داشته و من به او پناه مى‌برم ◽️ب: عزيز مصر مالک من است و من سر سفره او هستم و درباره من به تو گفت: «أَكْرِمِی مَثْواهُ» و من به او خيانت نمى‌كنم هر دو احتمال طرفدارانى دارد كه بر اساس شواهدى بدان استناد مى‌جويند ولى به نظر ما احتمال اوّل بهتر است زيرا يوسف به خاطر تقواى الهى مرتكب گناه نشد، نه به خاطر اينكه بگويد: چون من در خانه عزيز مصر هستم و او حقّى بر من دارد، من به همسرش تعرّض و سوء قصد نمى‌كنم! چون ارزش اين كار كمتر از رعايت تقواست البتّه در چند جاى اين سوره «رَبُّکَ» كه اشاره به «عزيز مصر» است به چشم مى‌خورد ولى‌ «رَبِّی» هر كجا در اين سوره استعمال شده مراد خداوند است از طرفى دور از شأن يوسف است كه خود را چنان تحقير كند كه به عزيز مصر «رَبِّی» بگويد ⬅️ اولياى خدا به خدا پناهنده مى‌شوند و نتيجه مى‌گيرند: موسى از شرّ فتنه‌هاى فرعون به‌ خدا پناه مى‌برد «إِنِّی عُذْتُ بِرَبِّی وَ رَبِّكُمْ مِنْ كُلِّ مُتَكَبِّرٍ لا يُؤْمِنُ بِيَوْمِ الْحِسابِ» ↲سوره غافر، آیه ۲۷ مادر مريم مى‌گويد: من مريم و نسل او را در پناه تو قرار مى‌دهم «إِنِّی أُعِيذُها بِکَ وَذُرِّيَّتَها مِنَ الشَّيْطانِ الرَّجِيمِ» ↲سوره آل عمران، آیه ۳۶ و در اين آيه يوسف به خدا پناه مى‌برد «قالَ مَعاذَ اللهِ» و خداوند به پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله دستور پناهندگى به خودش را مى‌دهد «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِ‌» به جاى گفتن: «أَعُوذُ بِاللهِ» یک سره به سراغ پناه دادن خدا رفت و گفت: «مَعاذَ الله» تا پناهندگى خود را مطرح نكند در واقع براى خود ارزشى قائل نشد ◽️⇦ نکتـــه‌ها ↯ ① گناهان بزرگ با نرمش و مراوده شروع مى‌شود «راوَدَتْهُ» ② پاک بودن مرد كافى نيست زيرا گاهى زن‌ها مزاحم مردان هستند «وَ راوَدَتْهُ» ③ قدرت شهوت به اندازه‌اى است كه همسر پادشاه را نيز اسير برده خود مى‌كند «وَ راوَدَتْهُ الَّتِی» ④ سعى كنيم نام خلافكار را نبريم و با اشاره از او ياد كنيم «الَّتِی» ⑤ پسران جوان را در خانه‌هائی كه زنان نامحرم هستند تنها نگذاريد زيرا احتمال دارد باب مراوده باز شود «وَ راوَدَتْهُ الَّتِی هُوَ فِی بَيْتِها» ⑥ معمولًا عشق در اثر مراوده و به تدريج پيدا مى‌شود، وجود دائمى يوسف در خانه کم کم سبب عشق شد «فِی بَيْتِها» ⑦ مسائل مربوط به مفاسد اخلاقى را سربسته و مؤدّبانه مطرح كنيد «راوَدَتْهُ‌ ... غَلَّقَتِ» ⑧ حضور مرد و زن نامحرم در یک محيط در بسته زمينه را براى گناه فراهم مى‌كند «غَلَّقَتِ الْأَبْوابَ وَ قالَتْ هَيْتَ لَکَ» ⑨ زشتى زنا در طول تاريخ مورد پذيرش بوده است و به همين دليل زليخا همه درها را محكم بست «غَلَّقَتِ الْأَبْوابَ» ⑩ همه درها بسته امّا درِ پناهندگى خدا باز است «غَلَّقَتِ الْأَبْوابَ‌ ... مَعاذَ الله» ⑪ موقعيّت‌هاى امتحان الهى متفاوت است گاه در چاه و گاه در كاخ «راوَدَتْهُ‌ ... قالَ مَعاذَ الله» ⑫ تقوا و اراده انسان مى‌تواند بر زمينه‌هاى انحراف و خطا غالب شود «مَعاذَ الله» ⑬ توجّه به خدا عامل بازدارنده از گناه و لغزش است «مَعاذَ الله» ⑭ اگر رئيس يا بزرگ ما دستور گناه داد نبايد اطاعت كنيم «هَيْتَ لَکَ قالَ مَعاذَ الله» به خاطر اطاعت از مردم، نبايد نافرمانى خدا نمود «لا طاعة لمخلوق فى معصية الخالق» ↲بحارالانوار، جلد۱۰، صفحه۲۲۷ ⑮ به هنگام خطر گناه بايد به خدا پناه برد «قالَ مَعاذَ الله»
⑯ در كاخ حكومتى نيز مى‌توان پاک عفيف، صادق و امين بود «قالَ مَعاذَ الله» ⑰ خطر غریزه جنسى به قدرى است كه براى نجات از آن بايد خدا به فرياد برسد «مَعاذَ الله» ⑱ انسان هواپرست از رسوائی ظاهرى هراس دارد، زليخا درها را محكم بست ولى خداپرست از خدا «مَعاذَ الله» ⑲ انجام گناه زنا با كرامت انسانى ناسازگار است «مَعاذَ الله» ⑳ ياد خدا به نفس، نقش مهمى در ترک گناه دارد «مَعاذَ اللهِ» ㉑ اولين اقدام عليه گناه ياد خدا و پناه بردن به اوست «مَعاذَ اللهِ» ㉒ بهترين نوع تقوا آن است كه به خاطر لطف، محبّت و حقّ خداوندى گناه نكنيم نه از ترس رسوائی در دنيا يا آتش در آخرت «مَعاذَ اللهِ إِنَّهُ رَبِّی أَحْسَنَ مَثْوایَ» ㉓ ياد كردن الطاف الهى از عوامل ترک گناه است «إِنَّهُ رَبِّی أَحْسَنَ مَثْوایَ» ㉔ ياد عاقبت گناه مانع از ارتكاب آن است «لا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ» ㉕ تشويق به زنا يا زمینه سازی برای گناه جوانان پاک ظلم به خود همسر، جامعه و افراد است «لا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ» ㉖ یک لحظه گناه مى‌تواند انسان را از رستگارى ابدى دور كند «لا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ» ㉗ ارتكاب گناه ناسپاسى و كفران نعمت‌ها است «لا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ» ㉘ در هر كارى بايد عاقبت انديشى كرد «لا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ» ㉙ يوسف عليه السلام در بحبوبه درگيرى با زليخا به فكر فلاح بود «لا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ» ㉚ انسانى كه مقام و منزلت خود را مى‌داند خود را به بهاى كم و زودگذر نمى‌فروشد «لا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ» ㉛ اگر از درى ظلم وارد شود فلاح از در ديگر بيرون مى‌رود «لا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ» ↲تفسیر نور °❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀° ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ☑️ ⇦ کــانال احـادیـث چـهــارده مـعـصــوم علیـه‌السـلام                      کلیــک ڪنید ⇩⇩⇩ ➯ @ahadis14masuom
@ahadis14masuom 💠🔹امام رضا علیه‌السلام فرمود⇩ 《امُرِ الصَّبیَّ فلْيَتَصدَّقْ بيدِهِ بالكِسْرةِ وَالقَبْضةِ وَالشَّيءِ وَ إنْ قَلَّ، فإنَّ كلَّ شی‌ءٍ يُرادُ بهِ اللّهُ وَ إنْ قَلَّ بعدَ أنْ تَصدُقَ النِّيّةُ فيهِ عظيمٌ》 به کودک دستور ده كه با دست خودش صدقه بدهد اگر چه به اندازه تكّه نانى يا یک مشت چيز اندک باشد زيرا هر چيزى كه در راه خدا داده می‌شود هر چند کم اگر با نيّت پاک باشد زياد است ↲ميزان الحكمه جلد اوّل محمّد محمّدی ری شهری، صفحه ۱۰۸
✿‍✵✰ هـر شــ🌙ــب یـک ✰✵✿‍ داســتــان مـعـنــوی ✧✾════✾✰✾════✾✧ تاجر ثروتمندی با غلام خود از قونیه به سفر شام رفتند تا بار بخرند و به شهر خود برگردند مرد ثروتمند برای غلام خود در راه که‌ به کارونسرائی می‌رفتند مبلغ کمی پول می‌داد تا غذا بخرد و خودش به غذاخوری کارونسرا رفته و بهترین غذاها را سرو می‌کرد غلام جز نان و ماست و یا پنیر چیزی نمی‌توانست در راه بخرد و بخورد چون به شهر شام رسیدند بار حاضر نبود پس تاجر و غلامش به کارونسرا رفتند تا استراحت کنند غلام فرصتی یافت در کارونسرا کارگری کند و ده سکه طلا مزد گرفت بار تاجر از راه رسید و بار را بستند و به قونیه برگشتند در مسیر راه راهزنان بار تاجر را به یغما بردند و هرچه در جیب تاجر بود از او گرفتند اما گمان نمی‌کردند غلام سکه‌ای داشته باشد پس او را تفتیش نکردند و سکه دست غلام ماند با التماس زیاد ترحم کرده اسب‌ها را رها کردند تا تاجر و غلام در بیابان از گرسنگی نمیرند یک هفته در راه بودند به کارونسرا رسیدند غلام برای ارباب خود غذای گرم خرید و خود نان و پنیر خورد تاجر پرسید: تو چرا غذای گرم نمی‌خوری؟ غلام گفت: من غلام هستم به خوردن تکه نانی با پنیر عادت دارم و شکم من از من می‌پذیرد اما تو تاجری و عادت نداری شکم تو نافرمان است و نمی‌پذیرد تاجر به یاد بدی‌های خود و محبت غلام افتاد و گفت: غذای گرم را بردار به من از عفو و معرفت و قناعت و بخشندگی خودت هدیه کن که بهترین هدیه تو به من است من کنون فهمیدم که سخاوت به میزان ثروت و پول بستگی ندارد مال بزرگ نمی‌خواهد بلکه قلب بزرگی می‌خواهد آنانکه غنی هستند نمی‌بخشند آنانکه در خود احساس غنی بودن می‌کنند می‌بخشند من غنی بودم ولی در خود احساس غنی بودن نمی‌کردم و تو فقیری ولی احساس غنی بودن میکنی °❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀° ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ☑️ ⇦ کــانال احـادیـث چـهــارده مـعـصــوم علیـه‌السـلام                      کلیــڪ ڪنید ⇩⇩⇩ ➯ @ahadis14masuom