موضوع: علل عدم قیام امام صادق (ع)
سلام علیکم- بسم الله الرحمن الرحیم-با تسلیت ایام
پرسش: دوران امامت امام صادق(ع) مصادف بود با ضعف حکومت امویان و عباسیان، زیرا حکومت اموی اواخر دوره خود را میگذراند و عباسیان نیز در ابتدای راه بودند. حال پرسش آن است که چرا امام صادق(ع) از این فرصت برای قیام و پس گرفتن خلافت الهی استفاده نکردند؟
پاسخ: در یک جمله، میتوان گفت زمینه قیام فراهم نبود. زیرا مهمترین عامل قیام و تشکیل یک حکومت، آمادگی مردم و وجود نیروهای از جانگذشته است و امام صادق(ع) از چنین چیزی محروم بودند؛ دلیل این ادعا اینهاست:
اولاً شهادت امام حسین(ع) نشان داد که هنوز مردم آمادگی همراهی با ولی خدا را ندارند؛ زیرا با اینکه خودشان به امام نامه نوشته بودند، اما او را تنها گذاشتند، بلکه در مقابلش ایستادند. پس از قیام عاشورا نیز قیامهای عدالتخواهانه تا زمان امام صادق(ع) تقریباً همگی شکست خوردند، مانند قیام توابین، مختار و زیدیه.
ثانیاً خود امام صادق(ع) از این شرایط آگاه بودند و صریحاً میفرمودند که برای قیام، یارانی ندارند؛ به عنوان نمونه، سَدیر صَیرَفی از امام میپرسد شما با این همه شیعه و یاور چرا قیام نمیکنید؟ امام فرمود: فکر میکنی شیعیان ما چند نفر باشند. سدیر گفت: یکصد هزار نفر. امام فرمود: یکصد هزار نفر؟ سدیر گفت: آری و شاید دویست هزار نفر. امام فرمود: دویست هزار نفر؟ سدیر گفت: آری و شاید نیمی از جهان. در اینجا امام صادق(ع) خاموش گردید. پس آن حضرت همراه سدیر صیرفی به سوی ینبع رفتند و در بین راه امام صادق(ع) در حالی که به گله بزها نگاه میکرد فرمود: ای سدیر! اگر شیعیان ما به تعداد این بزها رسیده بود بر جای نمینشستم.» سدیر میگوید: من تعداد بزها را شمردم دیدم تعداد آنها 17 بز میباشد.( کافی، ج 2، ص 190)
بنابراین، امام به نهضت علمی روی آوردند و مبارزه در جنگ نرم و مبارزه فرهنگی را ترجیح دادند و در نهایت نیز در این راه، به شهادت رسیدند.
خداوند ما را شیعه واقعی امام صادق(ع) قرار دهد به برکت صلوات برمحمد و آل محمد
موضوع: نقش امام صادق (ع) در سیاست
سلام علیکم- بسم الله الرحمن الرحیم
پرسش: گاهی گفته میشود امام صادق(ع) كاری به سیاست نداشتند و فقط مشغول تدریس علوم دینی بودند. ایشان نه فقط برای گرفتن حكومت قیام نكردند، بلكه حتی پیشنهاد رهبری قیام عباسیان را نیز نپذیرفتند؛ آیا این رفتار امام(ع) نشان نمیدهد که دینداری، ربطی به مسائل سیاسی و حكوت ندارد؟
پاسخ: اولاً طبق برخی روایات، امام حتی به اندازه هفده نفر هم نیروی آماده قیام نداشتند و لذا در صورت قیام، حتماً شکست میخوردند(کافی، ج 2، ص 190)
ثانیاً پیشنهاد رهبری به امام، مغرضانه و ابزاری برای رسیدن به قدرت بود، به این دلیل که عباسیان پس از به قدرت رسیدن، تقریباً تمام متحدان قبلی خود را نابود کردند.
ثالثاً امام هرگز نسبت به حکومت و سیاست بیتفاوت نبودند، بلكه مبارزه سیاسی امام، یك مبارزه مخفی بود؛ به این دلایل:
1- امام حكومت عباسیان را غاصبانه و ظالمانه میدانستند و به همین دلیل، هم خود حاضر به همكاری با آنها نبودند و هم یارانشان را از این كار منع میكردند، و میفرمودند حتی دوست ندارم برای آنان گرهی بزنم یا درِ کیسهای را ببندم و یا چیزی بنویسم.( فروغ کافی ، ج ۵ ، ص ۱۰۷)
امام همچنین دادگاههای حكومت عباسی را به رسمیت نمیشناختند و شیعیان را از مراجعه به آنها منع میكردند و بجای آن دستور میدادند تنها به قاضیانی مراجعه كنند كه به طور عام، از طرف امام منصوب شده باشند(وسائل الشیعه ، ج ۱۸ ، ابواب صفات القاضی ، باب ۱۱ ، ص ۹۹)
2- از طرف دیگر، امام نیروهای فداكاری داشتند همانند «عبدالله نَجاشی» والی(استاندار) اهواز كه به درون دستگاه خلافت نفوذ كرده بودند تا بتوانند از این طریق، در اقدامات سیاسی اثرگذار بوده و شرایط را تا حد امكان، به نفع شیعیان بهبود دهند.
3- امام صادق(ع) صریحاً حكومت را حق الهی خویش میدانستند؛ مثلاً در روز عرفه و در جمع زیادی از مسلمانان، چندبار این سخن را تكرار كردند: «ای مردم! رسول خدا(ص) امام و پیشوا بود، سپس علیبنابیطالب، سپس حسن و حسین و علیبن حسین و محمدبن علی و اكنون من امام هستم».
بنابراین، امام مبازه سیاسی داشتند، اما در جبهه جنگ نرم، نه مبارزه مسلحانه.
خداوند ما را شیعه واقعی امام صادق(ع) قرار دهد به برکت صلوات برمحمد و آل محمد
موضوع: اسراف
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. در روایت است از رسول خدا صلی الله علیه و آله که فرمودند: مَنِ اقْتَصَدَ فِی مَعِیشَتِهِ رَزَقَهُ اللَّهُ وَ مَنْ بَذَّرَ حَرَمَهُ اللَّه. کسی که در خرج زندگی میانه روی را رعایت کند، خداوند روزی او را زیاد گرداند و کسی که اهل تبذیر باشد و مالش را بیهوده مصرف کند، خداوند او را از نعمت هایش محروم می سازد. (الکافی(ط-الاسلامیه) ج4 ص: 54)
اما چند نکته درباره احکام اسراف و تبذیر:
1. اسراف و تبذیر از گناهان کبیره است و باید از آن پرهیز شود، مصرف کردن مال بیش از حد و اندازه نیاز و زیاده روی را اسراف می گویند و مصرف کردن مال در کار بیهوده و ناشایست را تبذیر می نامند.
2. بعضی از مصادیق اسراف و تبذیر: مثل اسراف در تجملات و تزئینیات ، مراسم عروسی، تاج گلهای گران قیمت در مراسم عزا که بعضی مواقع بخاطر چشم و هم چشمی می باشد، دور انداختن میوه یا غذا اگر مقداری از میوه یا غذا باقى مانده باشد، کوتاهی در نگهداری نان که منجر به هدر رفتن نان می شود و اسراف در مصرف آب، برق و گاز، لباس و…
3. بستن شیر آب در هنگام وضو گرفتن اشکالی ندارد و برای اینکه در وضو گرفتن نیز دچار اسراف نشویم و همچنین برای اینکه وضوی عزیزان دچار اشکال نشود، میتوانند به این صورت عمل کنند که بعد از ریختن آب روی دست یا صورت، ابتدا شیر آب بسته شود و سپس روی دست و صورت، دست کشیده شود.(صافی جامع الاحکام ج 1/20 5 س 736؛ مکارم استفتائات ج1/101 س316؛ بهجت سوال 3810؛ استفتائات تبریزی ج2 سوال1024) توضیح المسائل (محشى. امام خمینى) ؛ ج2،ص:607. (آیت الله سیستانی، مسائل منتخبهص16ش(30(رساله وحید م2077)
خداوند متعال همه ما را از شاکرین نعمت هایش قرار دهد به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.