eitaa logo
احکام حرم رضوی
3.7هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
47 ویدیو
42 فایل
ویژه مبلغین، ائمه جمعه و جماعت و طلاب علوم دینی ارتباط با ادمین @Ahkameharam
مشاهده در ایتا
دانلود
نقطۀ مقابلش هم همین‌طور است. اگر انسان در زندگی، هیچگونه رنجی، ناراحتی‌ای نداشته باشد که البته چنین چیزی کم اتفاق می‌افتد، در آخرت از برخی از دستاوردهایی که افراد رنج‌کشیده دارند، محروم خواهد بود. در روز قیامت، به آن کسانی که زندگی را در لذّات غیرحرام گذراندند، خدای متعال می‌فرماید: «اذهبتم طیّباتکم فی حیاتکم الدنیا و استمتعتم بها»[1]، خوبی‌ها و طیّباتی که لازم بود، شما آنجا استیفاء کردید! اینجا دیگر چیزی ندارید. البته اگر از راه نامناسب و حرام باشد، از راه نامشروع باشد، که عذاب و آتش است. اگر از راه مشروع باشد، از اجر اخروی محروم می‌شوند. در یک روایتی دارد که فقراء در روز قیامت در رفتن به بهشت از اغنیاء سبقت می‌گیرند! آن اغنیاء مؤمن که آنها هم اهل بهشتند. آن فقری که او در دنیا کشیده است، آنجا به دردش می‌خورد. این جهان‌بینی، چه تغییری در زندگی انسان بوجود می‌آورد. این، یک نگاه و یک تلقّی از جهان و حوادث است. ما از حوادث چه تلقّی‌ای داریم؟ تارةً تلقّی ما این است که خیرات، همین رفاه و لذائد زودگذر است. قارون وقتی راه می‌رفت، کنوزش را هم با خودش می‌برد، بعضی‌ها با حسرت نگاه می‌کردند، می‌گفتند: «یا لیتَ لنا مثل ما اوُتِیَ قارون»[2]، کاش ما هم چنین ثروتی بدست می‌آوردیم. این یک طور جهان‌بینی است. ولی افراد مؤمن تنگدست می‌گویند: ما آنجا که حیات و زندگی اصلی است، یک چیزی بدست خواهیم آورد که برای ثروتمند در دنیا مایۀ حسرت است، گیرِ او نمی‌آید. این هم یک جهان‌بینی است. ببینید، این جهان‌بینی چقدر حسادتها را، دعواها را، غصه‌ها را، حرام‌خوری‌ها را از بین می‌برد. این روایت می‌خواهد بگوید: شما کوچکترین رنجی که در دنیا می‌برید، در مقابلش اجری دارید. یکی از رنجهای کوچک این است که خواب بد ببینید؛ خوابِ بد چند دقیقه‌ای، نیم‌ساعتی، یک ساعتی انسان را اذیت می‌کند، بعد تمام می‌شود. اما همان مقداری که شما را اذیت می‌کند، در مقابلش غفرانِ ذنوب است. و إنَّه لَیُمتَهَنُ فی بدنِه فتُغفَر له ذنوبُه. این، نمونه دوّم است. بعضی‌ها کارشان آسان است، و بعضی سخت؛ مثلاً در بیابان، زیر آفتاب کار می‌کند، یا در سرما، سرِ پستِ نگهبانی است، بعضی از مردم کارهای سخت را تحمل می‌کنند. این فشار آوردن به بدن را امتهان می‌گویند با هاء هوّز. امتهان در بدن هم موجب آمرزش می‌شود، یُغفر له ذنوبُه.[3 @AhkameHarameRazavi
دوشنبه مغرب اعتقادی ۱۴۰۲/۱۰/۱۸ موضوع:  _علیه_السلام سلام علیکم-بسم الله الرحمن الرحیم خدواند در قرآن درباره علم غیب می فرماید: «عالِمُ الْغَیْبِ فَلا یُظْهِرُ عَلی غَیْبِهِ أَحَداً إِلاَّ مَنِ ارْتَضی مِنْ رَسُولٍ؛ و هیچ احدی بر غیب خدا اطلاع ندارد؛ مگر کسی که خدا از او راضی باشد (آیه 26و27جن) آیات قرآن درباره علم غیب سه گونه است: 1-برخی آیات علم غیب را مخصوص خدا میداند(آیه 59 انعام) 2-برخی آیات پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) علم غیب را از خود نفی میکند(آیه 188 اعراف) 3-برخی آیات گوید که برخی از رسولان و برگزیدگان نیز علم غیب دارند(آیه 27 جن) راه جمع این است که بگوئیم: علم غیب ذاتا ومستقلا مخصوص خداست و معصومین از جانب خدا علم دارند؛ازاین جهت هرجا در قرآن آمده که علم غیب مخصوص خداست(آیه 59 انعام) منظور علم غیب ذاتی و استقلالی وبالفعل است وهرجا گوید برخی دیگر که خدا بخواهد به آنها میدهد(آیه 27 جن)،منظور غیر مستقل است و ازجانب خدا وبا اذن اوست وبالفعل معصومین ندارند،ولی بالقوه دارند که اگر بخواهند خدا به آنها میدهد؛ ازطرفی برخی علوم مثل روز قیامت فقط مختص خداست . خداوند توفیق فهم معارف دین را به ماعنایت بفرماید به برکت صلوات برمحمد و آل محمد @AhkameHarameRazavi
دوشنبه مغرب اعتقادی ۱۴۰۲/۱۰/۱۸ موضوع: سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. امام صادق علیه السلام در روایتی می فرمایند: سه چیز در دنیا و آخرت  مایه سربلندی و افتخار مومن است. مورد اول: الصلاةُ فی آخرِ اللیل. انسان در آخر شب برخیزد و تهجّد و عبادت کند.خداوند متعال در قرآن درباره اهل ایمان می فرماید شبها برای ارتباط با خدا از رختخواب بلند می شوند و خداوند درباره عظمت بیدار خوابی در نیمه شب می فرماید: « فَلاَ تَعْلَمُ نَفْسٌ مَا أُخْفِیَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْیُنٍ»، هیچ انسانی حدس نمی زند که چه روشنیِ چشمی برای این افرادی است که سحر پا می شوند وعبادت می کنند. مورد دوم: و یأسُه بما فی أیدی الناس. یعنی از اموال یا امکالناتی که دست مردم است خود را مایوس کند و چشم طمع نداشته باشد. متاسفانه برخی از افراد زندگی و امید خود را به کمک مالی  یا کمک آبرویی یا واسطه شدن نزد دیگران، وابسته می کنند که زیبنده مومن نمی باشد. مورد سوم: ». ولایةُ الامام مِن آل النبی. ولایت امام علیه السلام.  ولایت یعنی ارتباط وثیق و محکم  و ولایت پیوند دو طرفه است. محکم. ولایت فقط اعتقاد به ولایت نیست بلکه اعتقاد به حاکمیتِ آنهااست و باید انسان خودش را با آنها مرتبط کند ارتباط عملی، ارتباط فکری، ارتباط معارفی، ارتباط اخلاقی، ارتباط قلبی. این سه مورد برای مومن هم دنیا برایش ارزش دارد؛ بخاطر اینکه اینها به کمک می کند که زندگی پاکی را تجربه کند و کارهایش به سامان می رسد و ارزش اخروی دارد چرا که ثواب الهی شامل حال او می شود. در پایان نکته ای مهم را درباره آداب زیارت یادآوری می‌کنم که لازم است زائران محترم توجه بیشتر نمایند ما در حرم مطهر در محضر ولی خدا هستیم که بر اساس روایات، امام علیه السلام سخن ما را می‌شنوند و سلام ما را پاسخ می‌دهند. حضور در پیشگاه امام علیه السلام اقتضاء می‌کند که از بلند کردن صدا در حرم مطهر و اطراف ضریح مطهر پرهیز شود حتی صلوات هم آهسته فرستاده شود تا ضمن حفظ احترام مقام امام علیه السلام و رعایت ادب حضور مزاحمتی برای حضور قلب زائران ایجاد نشود و همچنین همه زائران عزیز با لباس مناسب به حرم مطهر مشرف شوند و خواهران گرامی در همه مکان‌ها خصوصاً حریم قدس رضوی با حجاب و پوشش کامل حضور پیدا کنند. خداوند توفیق کارهای خیر را به همه ما عنایت فرماید صلواتی عنایت بفرمایید. متن اصلی:  الشرط السابع: ان لایکون ممّن اتّخذ السفر عملاً و شغلاً کالمکاری- درس 184 جلسه 184، دوشنبه 1395/9/22 حدیث: عن عبدالله بن سِنان قال: سمعتُ اباعبدالله«علیه السلام» یقول: ثلاثةٌ هُنّ فخرُ المؤمن و زَینُه فی الدنیا و الآخرة. فخر مؤمن است، یعنی مایۀ سربلندیِ اوست، مایۀ افتخار اوست. نه به این معنا که او می تواند بخاطر این چیزها به دیگران فخر بفروشد! چون فخرفروشی به دیگران به هر جهتی مذموم است ولو بخاطر ارزشهای معنوی، مثل علم و تقوا و امثال اینها. همچنین به معنای این هم نیست که انسان پیشِ خودش بخاطر این عملْ حالت غروری پیدا کند، حالت فخر و افتخاری پیدا کند که این مایۀ عجب بشود. عُجب هم جزو مسقِطات انسان است. پس مراد از فخر، اینها نیست اما یک ارزش است؛ هم ارزشی است در دنیا، هم ارزشی است در آخرت. ارزش در دنیاست بخاطر اینکه به او در امور دنیای او هم کمک می کند، زندگی او را، حیات او را حیاتِ طیبه ای قرار می دهد، کارهای او را رو به راه می کند، به سامان می رساند و منافع دنیوی برای او دارد. در آخرت هم که ثواب الهی شامل حال او می شود. این سه چیز چیست؟ الصلاةُ فی آخرِ اللیل، یکی، این است که انسان در آخر شب برخیزد و تهجّد کند، نماز بخواند و عبادت بکند و توسل الی الله انجام بدهد. که آیۀ شریفه می فرماید: «فَلاَ تَعْلَمُ نَفْسٌ مَا أُخْفِیَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْیُنٍ»[1]، آن کسانی که «تَتَجَافَی جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضَاجِعِ»، بعد می فرماید: « فَلاَ تَعْلَمُ نَفْسٌ مَا أُخْفِیَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْیُنٍ»، هیچ انسانی حدس نمی زند که چه روشنیِ چشمی برای این افرادی است که سحر پا می شوند، عبادت می کنند. گذشتگان ما، بزرگان از علمای ما، خودشان که مقیّد بودند، هیچ، مقیّد بودند که طلاب را به این کار سوق بدهند. شنیده بودیم ما کسانی بودند از مدرسین و معلمین و مدیران مدارس حوزه های علمیه که سحر می آمدند در مدرسه و نگاه می کردند ببینند طلبه ها بیدار شدند، نشدند، نماز می خوانند، چراغها روشن است یا روشن نیست. این را ما بایستی در خودمان و در دیگران تقویت کنیم این نمازخواندن در آخر شب را.
دوّم: و یأسُه بما فی أیدی الناس. یعنی از اموالی که دست مردم است، امکاناتی که دست مردم است، خود را مأیوس کند، چشم طمع به دست مردم ندوزد! یعنی زندگی خود را منوط نکند به داده این و آن. این، خیلی مهم است. بعضی اوقات انسان زندگی خود را، امید خود را می بندد به اینکه زید و عمرو و بکر به او کمک کنند؛ یا کمک مالی، یا کمک آبروئی، یا پارتی او بشوند برای اینکه فلان شغل را پیدا کند، به فلانجا راه پیدا کند، چشمشان به این و آن است. در یک دائرۀ وسیع تر اگر نگاه کنیم، کسانی چشمشان به قدرتهاست، قدرتهای داخلی، قدرتهای خارجی، نگاه کنیم ببینیم آمریکا چه کمکی به ما می تواند بکند، اروپا یا غرب چه کمکی می تواند به ما بکند. آنچه در این روایت از ما خواسته شده است، و به این مضمون روایات زیادی هست، این است که انسان خود را از اینها مأیوس کند، چشم ببندد به کمک الهی؛ «ألیس الله بکافٍ عبدَه». خدا را وقتی که انسان دارد و کفایت می کند انسان را. از خدا بخواهد. خدای متعال البته از امکانات و وسائل مادی به انسان بهره می رساند، شکی نیست، اما دلها دست خداست، قدرتها دست خداست، حوادث عالم دست قدرت الهی است، از خدا بخواهیم. این هم دوّمین چیزی که مایۀ فخر مؤمن است. سوّم: و ولایةُ الامام مِن آل محمد«صلی الله علیه وآله». ولایت یعنی ارتباط وثیق و محکم. فقط اعتقاد به ولایت نیست، که این البته شرط اصلی است، اعتقاد به حاکمیتِ آنها، اعتقاد به ولیّ بودن آنها، این، شرط اصلی است اما این کافی نیست، باید انسان خودش را با آنها مرتبط کند؛ ارتباط عملی، ارتباط فکری، ارتباط معارفی، ارتباط اخلاقی، ارتباط قلبی، همین محبتها، که یک روایتی یک وقتی اینجا خواندیم که فرموده بودند: شما اگر ما را دعا کنید، ما هم شما را دعا می کنیم. این که شما برای امامتان دعا کنید، امام هم که به فضل الهی و به قدرت الهی علم پیدا می کند به عمل شما و به ما فی الضمیر شما، او هم شما را دعا می کند. این، ولایت است. ولایت یعنی: پیوند دو طرفه. [2] امالی، صفحۀ 638. @AhkameHarameRazavi
سلام علیکم ضمن عذر خواهی از مشکلی که در چندروز گذشته برای سایت و نرم افزار احکام حرم پیش آمده بود بحمدالله مشکل برطرف شده و محتوای چند روز گذشته در سایت بارگزاری و قابل دسترس است @AhkameHarameRazavi
سه‌شنبه ظهر اعتقادی ۱۴۰۲/۱۰/۱۹ موضوع:   سلام علیکم-بسم الله الرحمن الرحیم خداوند در قرآن راهکار آرامش را یاد خدا میداند و میفرماید: أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ: همانا با یاد الاهی قلب ها آرام می شود (آیه 28 رعد) برخی عوامل رسیدن به آرامش عبارتند از: 1-یادخدا: طبق آیه تلاوت شده یادخداباعث آرامش است،یعنی این که انسان همیشه توجه و یقین داشته باشد که هیچ موجودی در عالم نمی تواند مستقل و جدای از «الله» منشأ اثر باشد وتمام قدرت و ملک و هستی از او است وعزت و ذلت بندگان نیز به دست او است؛ او بر همه چیز توانا است؛ اگر انسان واقعا با تمام وجودش باور داشته باشد که هیچ دگرگونی و قدرتی در عالم نیست مگر این که وابسته به خداوند بزرگ است و آن گاه با زبان بگوید: «لاحول و لاقوة الا بالله العلی العظیم»، دیگر دغدغه و اضطرابی ندارد.  2- توکل به خدا: توکل یعنی این که انسان وظیفه خود را در حد توانایی انجام داده و نتیجه کارها را به خداوند واگذار نماید. قرآن مجید می فرماید: "کسی که بر خدا توکل کند خداوند او را کفایت می کند"(آیه 3 طلاق) چون رزق از ناحیه خداوند تعالی ضمانت شده وخداوند قادر است که از عهده ضمانت خود برآید. 3- رضایت به خواست الهی: اگر انسان باور داشته باشد که خداوند متعال همیشه خیر خواه بندگان خود است و به خواست الاهی گردن نهد هیچ دغدغه ای نخواهد داشت. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) دراین زمینه فرمود: هرکس اطمینان کند که آنچه خداوند برای او مقدر کرده، از او فوت نمی شود، قلبش راحت و آرام می گردد. (غررالحكم، ح 8763) خداوند آرامش حقیقی به ما عنایت بفرماید به برکت صلوات برمحمد و آل محمد @AhkameHarameRazavi
سه‌شنبه ظهر فقهی ۱۴۰۲/۱۰/۱۹ موضوع: سلام علیکم .بسم الله الرحمن الرحیم. یکی از روشهای متداول امروزی قرض الحسنه غیر رسمی است که در جلسات فامیلی یا هیئات و مانند آن تشکیل می شود، در این باره چند نکته را خدمت شما بزرگوران یادآوری میکنم: 1-صندوقهایی که افراد به یکدیگر قرض می دهند و فردی را به عنوان مدیر صندوق و نماینده اعضا انتخاب می کنند که وجوه جمع آوری شده را به برنده قرعه کشی قرض بدهد، و هیچگونه سود و کارمزدی دریافت نمی شود، اشکالی ندارد هر چند افراد به انگیزه برنده شدن در قرعه کشی شرکت کنند. 2-اگر مدیر صندوق از قرض دهندگان مبلغی بابت حق الزحمه خودش دریافت کند اشکالی ندارد.مثلا اگر تعداد اعضا ده نفر باشد و مبلغی ماهانه حسب قرعه به هر نفر داده می شود، یک ملیون باشد و کارمزد آن 20 هزار تومان باشد، بجز نفر اول، همه اعضا قرض دهنده هستند، و مدیر می تواند حق الزحمه دریافت کند. 3-برداشتن وام اول توسط مدیر صندوق در صورتی  صحیح است که با رضایت همه اعضا باشد و در برابر انجام کارهای صندوق نباشد. 4-مدیر صندوق بدون رضایت اعضا نمی تواند در وجوه جمع آوری شده از اعضا دخل وتصرفی  انجام دهد مگر اینکه از طرف اعضا اختیار داشته باشد. در پایان نکته ای مهم را درباره آداب زیارت یادآوری می‌کنم که لازم است زائران محترم توجه بیشتر نمایند ما در حرم مطهر در محضر ولی خدا هستیم که بر اساس روایات، امام علیه السلام سخن ما را می‌شنوند و سلام ما را پاسخ می‌دهند. حضور در پیشگاه امام علیه السلام اقتضاء می‌کند که از بلند کردن صدا در حرم مطهر و اطراف ضریح مطهر پرهیز شود حتی صلوات هم آهسته فرستاده شود تا ضمن حفظ احترام مقام امام علیه السلام و رعایت ادب حضور مزاحمتی برای حضور قلب زائران ایجاد نشود و همچنین همه زائران عزیز با لباس مناسب به حرم مطهر مشرف شوند و خواهران گرامی در همه مکان‌ها خصوصاً حریم قدس رضوی با حجاب و پوشش کامل حضور پیدا کنند.  تعجیل در فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و سلامتی مراجع عظام خصوصا امام خامنه ای حفظه الله صلواتی عنایت بفرمایید. @AhkameHarameRazavi
سه‌شنبه مغرب اعتقادی ۱۴۰۲/۱۰/۱۹ موضوع:   سلام علیکم-بسم الله الرحمن الرحیم امام علی(علیه السلام ) گناه را از عوامل سلب آرامش می داند و می فرمایند: کَم مِن شَهوَةِ ساعَةٍ اَورَثَت حُزناً طَویلاً؛. چه بسیار خواهش های نفسانی لحظه ای، که اندوه طولانی و درازی را در پی دارد.( کافی، ج 2 ، ص 451 ) بعضی از عوامل از بین رفتن آرامش که در روایات بدان ها اشاره شده است عبارت اند از:  1-دلبستگی به دنیا: پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: "رغبت و علاقه به دنیا موجب غم و حزن انسان است و زهد و بی رغبتی به دنیا موجب راحتی قلب و بدن است(بحار، ج 73، ص 91)  امام خمینی (ره) نیز با توجه به روایات به فرزندشان حاج سید احمد فرمودند: «... من آنچه ملاحظه کردم و مطالعه در حال قشرهای مختلف نمودم، به این نتیجه رسیده ام که قشرهای قدرتمند و ثروتمند، رنج های درونی و روانی و روحیشان از سایر اقشار بیشتر و آمال و آرزوهای زیادی که به آن نرسیده اند بسیار رنج آورتر و جگر خراش تر است... آنچه مایه نجات انسان ها و آرامش قلوب است، وارستگی و گسستگی از دنیا و تعلقات آن است که با ذکر و یاد دایمی خدای تعالی حاصل می شود(نامه 26/4/1363) 2- طمع و چشم داشت به مال مردم: پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمودند: "کسی که به مال دیگران طمع و چشم داشت، داشته باشد حزن و اندوهش طولانی خواهد شد(بحار، ج 77، ص 172) 3- حسادت: امیرالمؤمنین علی (علیه السلام ) فرمود: "غیر از حسود ظالمی را ندیدم که شبیه ترین کس به مظلوم باشد؛ زیرا دارای قلبی غصه دار و حزنی پیوسته است"( بحار، ج 73، ص 256)  4- چشم و هم چشمی: وقتی می بینند کسی چیزی دارد، آنها هم سعی می کنند آن چیز را تهیه کنند و داشته باشند و نداشتن آن چیز موجب نگرانی و ناراحتی آنان می گردد و احساس کمبود می کنند.  پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمودند: در امور دنیا به کسانی که وضع زندگیشان پایین تر از تو می باشد بنگر، نه به کسانی که وضع مالی آن ها از تو بهتر و برتر است(جامع السعادات، ج6، ص105) خداوند آرامش حقیقی به ما عنایت بفرماید به برکت صلوات برمحمد و آل محمد @AhkameHarameRazavi
سه‌شنبه مغرب فقهی ۱۴۰۲/۱۰/۱۹ موضوع: سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. یکی از واجبات نماز طمانیه و آرامش داشتن در هنگام ذکرهای نماز است که در این باره به چند اشاره میکنم: چند نکته کوتاه درباره واجبات نماز: 1.    استقرار و آرامش داشتن هنگام ذکرهای نماز یعنی هنگام گفتن تکبیره الاحرام و قرائت حمد وسوره و تسبیحات اربعه و ذکرهای رکوع و سجود و سایر ذکرهای واجب نماز باید بدن نماز گزار آرامش داشته باشد و در هنگامی که می خواهد کمی جلو یا به سمت دیگری برود نباید ذکر نماز را بگوید.(رساله مراجع م 1030) 2.    نماز گزار اگر بخواهد ذکرهای مستحبی را به قصد همان ذکری که در نماز وارد شده، بگوید باید بدنش در حال گفتن ذکر آرام باشد مثلا هنگام سر برداشتن از سجده و نشستن بعد از سجده چنانچه تکبیر را به قصد ذکری که در نماز دستور داده اند، بگوید، (به فتوا یا احتیاط) باید بدن آرام باشد البته ذکر بحول الله باید در حال برخاستن گفته شود.(رساله مراجع م 1030 و 966) 3.    حرکت دادن دست و انگشتان در حال قرائت و تشهد یا تسبیحات اربعه اشکالی ندارد.(رساله مراجع م 967) 4.    اگر فردی در رکوع یا سجده باشد و پیش از تمام ذکر واجب عمدا سر از رکوع و سجده بردارد نماز باطل است.(رساله مراجع م 1033) در پایان نکته ای مهم را درباره آداب زیارت یادآوری می‌کنم که لازم است زائران محترم توجه بیشتر نمایند ما در حرم مطهر در محضر ولی خدا هستیم که بر اساس روایات، امام علیه السلام سخن ما را می‌شنوند و سلام ما را پاسخ می‌دهند. حضور در پیشگاه امام علیه السلام اقتضاء می‌کند که از بلند کردن صدا در حرم مطهر و اطراف ضریح مطهر پرهیز شود حتی صلوات هم آهسته فرستاده شود تا ضمن حفظ احترام مقام امام علیه السلام و رعایت ادب حضور مزاحمتی برای حضور قلب زائران ایجاد نشود و همچنین همه زائران عزیز با لباس مناسب به حرم مطهر مشرف شوند و خواهران گرامی در همه مکان‌ها خصوصاً حریم قدس رضوی با حجاب و پوشش کامل حضور پیدا کنند.  خداوند ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را تعجیل بفرماید سلامتی مراجع عظام خاصه امام خامنه ای حفظه الله صلواتی عنایت بفرمایید. @AhkameHarameRazavi
چهارشنبه ظهر اعتقادی ۱۴۰۲/۱۰/۲۰ موضوع: سلام علیکم-بسم الله الرحمن الرحیم امام صادق(علیه السلام) برای افزایش طول عمر می فرمایند: صَدَقه وَ بِرُّ الْوَالِدَیْنِ وَ صِلَةُ الرَّحِمِ یَزِیدَانِ فِی الْأَجل :نیکی به پدر و مادر و صله رحم موجب ازدیاد عمرند.(بحار، ج‏71، ص 83) در روایات راههایی برای افزایش عمر بیان شده است که برخی ذکر میشود: 1-نیکی به والدین و صله‌رحم: صله‌رحم تا جایی نقش دارد که پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) می‌فرماید حتی زمانی که قومی به جای نیکی، به فجور و گناه ورزی روی می‌آورند به سبب آنکه صله‌رحم را به جا می‌آوردند، دارای عمر طولانی خواهند شد. پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) در این باره می‌فرماید: مردمی که گناهکارند و نه نیکوکار، به صله‌رحم، اموالشان زیاد و عمرشان طولانی می‌شود. حال اگر نیک و نیکوکار باشند، چه خواهد شد!؟ (کافی، ج 2، ص 155) 2- خوش اخلاقی: امام صادق(علیه السلام) می‌فرماید: نیکوکاری و خوش اخلاقی، خانه‌ها را آباد و عمرها را طولانی می‌کنند. (کافی، ج 2، ص 100) واین طبیعی است، چون با اخلاق خوش استرس کم شده و بیماریها کم میشود. 3- زیارت امام حسین(علیه السلام): در این باره امام صادق(علیه السلام) فرموده است: زیارت امام حسین(علیه السلام) را رها نکن و دوستان خود را هم به آن سفارش کن که در این صورت، خداوند عمرت را طولانی و روزی‌ات را زیاد می‌کند و زندگی‌ات را همراه با سعادت می‌کند (کامل الزیارات، ص 286) 4- نیکی به خانواده: امام صادق(علیه السلام) می‌فرماید: هر کس به شایستگی در حق خانواده‌اش نیکی کند، خداوند بر عمرش می‌افزاید. (کافی، ج 8، ص 219، ح 269) خدواند عمر با برکت به همه ما عنایت بفرماید به برکت صلوات برمحمد و آل محمد @AhkameHarameRazavi
چهارشنبه ظهر اعتقادی ۱۴۰۲/۱۰/۲۰ موضوع: _سلامتی_دینی_دربرابر_فقدان_دنیا سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. حضرت رضا علیه السلام در روایتی می فرمایند حضرت عیسی به نزدیکان خود توصیه می فرمود:  لا تَأسَوا على ما فاتَكُم مِن دُنياكُم إذا سَلِمَ دِينُكُم. : وقتی دینتان سالم است، آنچه از دنیا از دست دادید یا بدست نیاوردید، این شما را متأسف نکند. مثلا اگر شخصی مایل به یک مقامی یا مالی بود و به آن نرسید، افسوس نخورد. همۀ خیر و سعادت بشر در همین کلمه است. علّت هم معلوم است، علّت این است که زندگیِ ما به دو قسمت  تقسیم شده است؛ یک قسمتِ کوتاهِ مختصر که همین دنیای مادّی است. یک قسمت هم، آن قسمتِ اصلی زندگی است که طولانی و ابدی است. و «إنّ الدار الآخرة لهی الحَیَوان لو کانوا یعلمون»[1]، زندگیِ واقعی آنجاست. وقتی دین سالم بود، آن قسمتِ اصلی زندگی سالم است. وقتی دین سالم نبود، آن بخش عمده و اصلی، آن سرمایۀ اصلی از دست رفته است. نقطه مقابل اهل دین، اهل دنیاییند و اینگونه حضرت توصیف می کنند: كما لا يَأسى أهلُ الدنيا على ما فاتَهُم مِن دِينِهِم إذا سَلِمَتْ دُنياهُم. اهل دنیا درست به عکس است، هر چه از دینشان از دستشان برود، ناراحتشان نمی‌کند! نگرانشان نمی‌کند وقتی دنیایشان سالم و کامل است. پول داشته باشد، زندگی راحتی داشته باشید، عیش داشته باشد، عزّت داشته باشد کافی است دیگر نماز و تقرب الی الله و اخلاص و خصویات دیگر دینداری اهمیتی برایش ندارد.  طبق این حدیث شریف: معیار برای شناخت اهل دین و اهل دنیا این است که: اهل دنیا آن کسانی‌اند که اگر دینشان از دستشان رفت، وقتی دنیایشان محفوظ است، خیلی نگران نمی‌شوند، ناراحت نمی‌شوند. اهل دین در مقابل اینگونه نیستند و دینشان اولویت دارد. این یک توصیۀ بسیار مهم و حکمت بسیار عظیمی است. در پایان نکته ای مهم را درباره آداب زیارت یادآوری می‌کنم که لازم است زائران محترم توجه بیشتر نمایند ما در حرم مطهر در محضر ولی خدا هستیم که بر اساس روایات، امام علیه السلام سخن ما را می‌شنوند و سلام ما را پاسخ می‌دهند. حضور در پیشگاه امام علیه السلام اقتضاء می‌کند که از بلند کردن صدا در حرم مطهر و اطراف ضریح مطهر پرهیز شود حتی صلوات هم آهسته فرستاده شود تا ضمن حفظ احترام مقام امام علیه السلام و رعایت ادب حضور مزاحمتی برای حضور قلب زائران ایجاد نشود و همچنین همه زائران عزیز با لباس مناسب به حرم مطهر مشرف شوند و خواهران گرامی در همه مکان‌ها خصوصاً حریم قدس رضوی با حجاب و پوشش کامل حضور پیدا کنند. تعجیل در فرج امام زمان و سلامتی مراجع عظام خصوصا امام خامنه ای صلوات متن اصلی: الشرط الخامس: ان لایکون السفر حراماً  مسألة 44- درس 166 جلسه 166، یک شنبه 1395/7/25 حدیث : عن الحسن بن علیٍّ الخَزّاز، که ثقه است. این روایت از لحاظ سند، روایت معتبری است. قال: سمعتُ اباالحسن الرضا«علیه‌السلام» یقول: قال عیسیَ بنُ مریم«علیه‌السلام» للحواریّین: یا بنی اسرائیل! لاتأسَوا علی ما فاتَکم مِن دنیاکم اذا سَلِمَ دینُکم. حواریّین، آن نزدیکانند، از همۀ آحاد بنی اسرائیل در آن زمان که در شهرها پراکنده بودند و حضرت  سراغ اینها می‌رفتند، اینها آن جمعِ نزدیکِ به حضرت بودند، بهترین توصیه‌ها و عالی‌ترین حکمتها به اینها گفته می‌شد. به این حواریین فرمودند: وقتی دینتان سالم است، آنچه از دنیا از دست دادید یا بدست نیاوردید، این شما را متأسف نکند! همۀ خیر و سعادت بشر در همین کلمه است. اگر به یک مقامی مایل بودید برسید، نرسیدید؛ به یک عنوانی مایل بودید نائل بشوید، چه عنوان دینی و معنوی مثلاً مجتهد بشوید، مرجع تقلید بشوید؛ چه عنوان دنیایی، مدیر بشوید، رئیس بشوید. دلتان می‌خواست اینطوری بشوید، و نشدید. دلتان می‌خواست فلان‌طور خانه‌ای، مال و منالی داشته باشید، نشد. اینها همه‌اش دنیاست، یعنی همان زینتها و زیورها و خوشی‌ها و زیبائی‌های دنیاست. خیلی‌هایش چنانچه با گناه بدست نیاید، چیزهای خوبی است. اما بدستتان نیامد! این، شما را متأسف نکند. وقتی دینتان را توانستید نگه دارید، فوتِ این چیزها شما را ناراحت نکند. به نظر بنده همۀ حکمتِ انبیاء در همین یک جمله است. این را اگر بتوانیم عمل بکنیم، سعادت در همین است. علّت هم معلوم است، علّت این است که زندگیِ ما تقسیم شده است به دو قسمت؛ یک قسمتِ کوتاهِ مختصر که همین دنیای مادّی است. یک قسمت هم، آن قسمتِ اصلی زندگی است که طولانی و ابدی است. و «إنّ الدار الآخرة لهی الحَیَوان لو کانوا یعلمون»[1]، زندگیِ واقعی آنجاست. آن، زندگیِ اخروی است. وقتی دین سالم بود، آن قسمتِ اصلی زندگی سالم است. وقتی دین سالم نبود، آن بخش عمده و اصلی، آن سرمایۀ اصلی، آن ربح اصلی از دست رفته است ولو یک تکۀ کوچکی هم نصیب انسان بشود.
نقطۀ مقابل اهلِ دین اهل دنیایند، می‌فرماید: کَما لایَأسَی اهلُ الدنیا علی ما فاتَهم مِن دینِهم اذا سَلِم دنیاهم، اهل دنیا درست به عکس است، هر چه از دینشان از دستشان برود، ناراحتشان نمی‌کند! نگرانشان نمی‌کند وقتی دنیایشان سالم و کامل است و در اختیار است. پول داشته باشیم، راحت داشته باشیم، عیش داشته باشیم، عزّت داشته باشیم، نماز نشد، روزه نشد، تقرّب نشد، اخلاص نشد، خصوصیاتِ دیگری که برای دین‌داری لازم است، نشد، نشد! اهل دنیا اینطوری‌اند. پس معیار برای شناخت اهل دین و اهل دنیا این است که: اهل دنیا آن کسانی‌اند که اگر دینشان از دستشان رفت، وقتی دنیایشان محفوظ است، خیلی نگران نمی‌شوند، ناراحت نمی‌شوند. اهل دین به عکس‌اند. این، یک توصیۀ بسیار مهم و حکمت بسیار عظیمی است.[2] امالی، صفحۀ 585 @AhkameHarameRazavi