#رمان_دلارام_من
#قسمت_هجدهم
خانم رسولی قبل از اینکه جوابی به آقای حامد بدهد ، چشمش به من می افتد و خشکش می زند ؛با لبخندی تصنعی می آید طرفم: عه حورا جان! شما که با عمو هماهنگ نکرده بودی واومدی این جا !
سعی میکنم تعجبم را پشت لبخند پنهان کنم:
-اولا سلام ،دوما چی شده؟ چه خبره؟
-سلام ، هیچی عزیزم، بیا اینور یه چایی بخور تا عموت بیان.
وتعارفم می کند پشت پیش خوان تنه ام را بر می گردانم تا"آقا حامد" راببینم ، جوانی است باتیپ و ظاهر مذهبی و شدیدا آشنا ، به ذهنم فشار می آورم که بشناسمش ، می رود پشت قفسه ها و درست صورتش را نمی بینم .
عمو که می سرد باخبر ازماجرای امروز ، به سلامی دست و پاشکسته بسنده می کند و می رود که با آقا حامد صحبت کند ، صدای زمزمه اشان ازپشت قفسه ها می آید:
-حاجی ! زشته به خدا! ظاهرشون، رفتارشون، نمادهایی که روی لباساشونه ، پوسترایی که به در و دیوار می چسبونن... منکه بدنمیگم! نمی خوام زیر آب بزنم ! یه تذکره فقط !
-خب شمام یکم مراعات کن گل پسر ، می دونم چی میگیا، ولی... چی بگم والا.
-حاجی شما که خودت اهل دلی ، مگه نمیگی اینجام میدون جنگه ؟ حداقل بزار فقط میدون جنگ فرهنگی باشه، دیگه نیدون جنگ با شیطان رجیم نشه!
عمو فقط آه می کشد ، حامد می گوید : الانم من تذکرم رو دادم ، اگه فکر می کنید اینا دخالته و خوب نیست ، باشه ! من وظیفمو انجام دادم ، دیگه مزاحمتون نمیشم...
نویسنده : خانم فاطمه شکیبا
♥️ @AhmadMashlab1995 |√←
تا عشق نیاید
جمعہ حالش نگران است!
#این_صاحبنا¿¡
#این_امامنا¿¡
#باز_هم_جمعه_ای_بی_تو💔
☑️ @AhmadMashlab1995
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
خاطرات شهید مدافع حرم #شهیداحمدمشلب راوی:علی مرعی (دوست شهید) #مناجات_و_نیایش قسمت اول: #احم
📚خاطرات شهید مدافع حرم #شهیداحمدمشلب
راوی:علی مرعی (دوست شهید)
#مناجات_و_نیایش
قسمت دوم:
یکی از دوستان ما را در شب لیلة الرغائب (اولین شب جمعه ماه رجب _شب آرزوها) برای افطاری دعوت کرد بعد از اینکه نماز شبِ لیلة الرغائب را خواندیم ، #احمد در حالی که خوشحال بود ایستاد و گفت :
"امشب در حالی خواهم خوابید که خدا گناهانم را بخشید و مثل روز اول تولدم پاک شدم و این یک آغاز جدید است
#احمد اهمیت زیادی به محاسبه و مراقبه می داد و می گفت:
"مادرم به من یاد داده خودم را قبل روز حساب،محاسبه کنم"
در رابطه بااعمال خودش اهل حساب دقیق بود و در رابطه با اعمال دیگران میگفت:
"به عیب های دیگران نگاه نکن،به کارهای مثبت آن ها نگاه کن"
✍ماه علقمه
#ملاقات_در_ملکوت
#خاطرات
#شهید_احمد_مشلب
#نویسنده_مهدی_گودرزی
#کپی_فقط_با_ذکر_لینک
@AhmadMashlab1995
[ با خیالش خاطرم ، عیشی نهانی میکند... ]
#نگراݩاربعینیم
#صلےاللهعلیڪیااباعبدالله
#اللهمالرزقناحرم
#اربعین
#ما_ملت_امام_حسینیم
🏴 @ahmadmashlab1995🏴
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
دل دنیابه سمت نَـبــــــــــودَنَــت سنـگـیـن٘ اســت #یاایهاالعزیز🥀 | #اللهـمعجـللولیـڪالفـرجـــ
••|🍁|••
خوشا صُبحے ڪہ خیرَش را تو باشے
ردیـفِ نـابِ شِعــرش را تو باشے
خوشا روزے ڪہ تا وقـٺِ غروبش
دعـاےِ خوب و ذڪرش را تو باشے
#یاایهاالعزیز🥀
| #اللهـمعجـللولیـڪالفـرجـــ|
☑️ @Ahmadmashlab1995
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
#فــــرازےازوصیتنـــــامہ #شهید_سید_حمید_میرافضلی 🕊 ای بقیة الله ! ما با همین انگیزه حرکت کردیم و
🌹خاطره ای از شهید علی الهادی احمد حسین🌹
🥀بعضی وقتها ما با دوستانمان در مسجد شیخ راغب حرب که کنار یک باغ نزدیک بیمارستان بود می نشستیم.علی هر وقت می آمد دست پر بود و با خودش برای ما و بقیه ی دوستان شیرینی و تنقلات می آورد و با این کار ما را غافلگیر میکرد.
علی خیلی خنده رو بود و همیشه در کنار هم شاد بودیم. علی با شوخیهاش همیشه جو دوستانه و شادی را در جمع دوستان برقرار میکرد.
مثلا یک روز تولد یکی از دوستانمان بود.علی برای دوستش یک کادو گرفته بود و با خودش آورده بود و توی جمع دوستانمون به اون هدیه داد. وقتی دوستمون کادو و هدیه ای که علی برای اون اورده بود را باز کرد،دید که یک اسباب بازی بچه گونه است.ما وقتی این صحنه را دیدیم کلی خندیدیم و از شوخی علی مدام باز خندمون میگرفت، حالا هم هر وقت به این خاطره فکر میکنیم و به یادش می افتیم خنده مون میگیره و این خاطره فراموش شدنی نیست🥀
راوی:ابراهیم(دوست شهید)
#هر_روز_با_یک_شهید🌸🌷
☑️ @AhmadMashlab1995
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
#پای_درس_ولایت🔥 #امام_خامنهای: شهید جان را فروخت و در مقابلِ آن، بهشت و رضاى الهى را گرفت که بالات
#پای_درس_ولایت🔥
رهبر انقلاب اسلامی:
الان انگیزه وجود دارد از طرف دشمنان برای اینکه حقایق شیرین و جذّاب انقلاب که ازجملهاش حقایق مربوط به دفاعمقدّس است، اینها را در حاشیه قرار بدهند و تحریف کنند و دروغسازی کنند، جای جلّاد و شهید را عوض کنند.
۹۸/۸/۳۰
☑️ @AhmadMashlab1995
با شما هستمــ!
بنشــینید!
بنویسید!
سر سطر، صبـ☀️ــح
از مزار شهــ❣ــدا مے آید...
#مزار_شهید🌱
☑️ @AhmadMashlab1995
یڪچاےشـیرینِمسیرِاربعینترا
"شیرین"بنوشد،تاابد"فرهاد"مےگردد🖇(:
#پنج_روز_تا_اربعین💔
☑️ @AhmadMashlab1995
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
″روۍ دیوارِ قلبم #عکسِ کسے است کہ هرگاه دِلم تنگِ #بهشت میشود بہ #چشمانِ او خیره میشوم...♥️🍃″ #شهید
دلت که گرفت☄
نگاهش کن👀
ببین چه میکند🌪
#چشمانش با دلت😇
#شهید_احمد_مشلب💛🌿
#هر_روز_با_یک_عکس
☑️ @AHMADMASHLAB1995