🌸🍃
گفته بود:
بدانیــد ڪہ ...
به دو جای بدنم شلیڪ خواهد شد
یکی به مغزم کہ به اسلام میاندیشد
و دیگر بر قلبـم کہ برای اسلام میتپد.
و همانطور که گفته بود ...
در ۱۹ مرداد ۱۳۶۲ در جاده اسلام آبادِ غرب توسط گروهڪ تروریستی کومله به فیض شهادت نائل آمد.
#شهید_سردار_محمدتقی_پکوک
#فرمانده_توپخانه_لشکر۲۷
🌸🍃
@ahmadmashlab1995
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
💠 قسمت هفتم وصیت شهید مدافع حرم لبنانی احمد محمد مشلب💠 🌺وصیت شهید احمدمشلب درباره شبکه های اجتماع
💠قسمت هشتم وصیت شهید مدافع حرم لبنانی احمد محمد مشلب💠
🌺وصیت شهید احمد مشلب درباره ی امام زمان (عج الله)🌺
حضرت صاحب الزمان (عج) خدا به شما صبر دهد زيرا او منتظر ماست نه اينكه ما منتظر او باشيم.
هنگامى مى شود گفت منتظريم كه خود را اصلاح كنيم ولى اگر خود را اصلاح نكنيم هيچگاه ظهور نخواهد كرد.
امام صادق(ع) مى فرمايد: از تقصيرهاى بر گردنم گريه ميكنم و به سوالى كه در قبر قرار است از من پرسيده شود. اگر از من در قبر بپرسند كه تو براى جبهه و اين راه چه كرده اى چه خواهى جواب بدهى ميگويى كه ميتوانستم در اين راه گام بردارم؟مى توانستى؟چرا نرفتى؟
بايد بيدار شد....
ميتوانى و نمى آيى ؟؟؟
من خواب بودم و بيدار شدم...
🌺وصیت شهید احمد مشلب درباره ی دلایل جهادش🌺
اكنون جهاد كردم و به جبهه آمدم،زيرا از تو سوال مى شود كه چه ميكنى و چه كرده اى براى اين راه؟؟؟
اين راهى ست كه امام حسين و اهل بيت (ع) و يارانش براى آن شهيد شدند و ما الان داريم آن را ادامه ميدهيم ولى مردمى را مى بينى كه به اين راه ايمان ندارند،واقعا چطور مى شود؟؟؟
ميگويند چگونه اينها مى روند؟؟؟
اين راه امام حسين است و او به خاطر ما و دين و ناموسمان شهيد شد و الان جوانان به جبهه مى آيند و مى جنگند و براى دين و ناموسشان شهيد مى شوند...
🚫کپی بدون ذکر منبع ممنوع🚫
#قسمت_هشتم
#وصیتنامه_شهید_مشلب
#درباره_ی_امام_زمان
#و
#دلیل_جهاد_فی_سبیل_الله
#ترجمه_فارسی
❤کانال رسمی شهید احمد مشلب❤
👇👇👇
@AhmadMashlab1995
صبح حسینی:
سخت است وقتی روضه وصف دختری باشد
حالا تصور کن به دستش هم، سری باشد
حالا تصور کن که آن سر، ماهِ خون رنگی
در هالهای از گیسویی خاکستری باشد
دختر دلش پر میکشد، بابا که میآید،
موهای شانه کردهاش در معجری باشد
ای کاش میشد بر تنش پیراهنی زیبا ...
یا لااقل پیراهن سالمتری باشد
سخت است هم شیرین زبان باشی و هم فکرت
پیش عموی تشنهی آب آوری باشد
با آنهمه چشم انتظاری باورش سخت است
سهمت از آغوش پدر تنها سری باشد
شلاق را گاهی تحمل میکند شانه
اما نه وقتی شانههای لاغری باشد
اما نه وقتی تازیانه دست ده نامرد
دور و برِ گم گشتهی بییاوری باشد
خواهرتر از او کیست؟ او که، هر که آب آورد،
چشمش به دنبال علی اصغری باشد
وای از دل زینب که باید روز و شب انگار
در پیش چشمش روضههای مادری باشد
وای از دل زینب که باید روضهاش امشب
«بابا ! مرا این بار با خود میبری؟» باشد
بابا ! مرا با خود ببر، میترسم آن بدمست
در فکر مهمانی و تشت دیگری باشد
باید بیایم با تو، در برگشت میترسم
در راه خار و سنگهای بدتری باشد
باید بیایم با تو، آخر خسته شد عمه
شاید برای او شب راحت تری باشد؟
(قاسم صرافان )
#مرثیه_حضرت_رقیه سلام الله علیها
@AhmadMashlab1995
🍃🌷🍃
#دلنوشته_های_ادمین
و انسان به جایی خواهد رسید که #خداوند خریدارش خواهد شد
خداوند، جان مےخرد
و چه خریدار خوبےست که جان، را به بهای #لقاء خود مےخرد...
باید که جمله جان شَـوی، تا لایق #جانان شوی
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
#شهادتــــ_روزےمون
کپی بدون ذکر منبع اشکال شرعی دارد
#شهیداحمدمشلب
@AhmadMashlab1995
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
🍃🌸🍃
اینجا که منم، قیمتِ دل هر دو جهان است
آنجا که تویی،
در چه حساب است دلِ ما؟!
#شهیدمدافع_حرم
#احمدمشلب
@AhmadMashlab1995
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
💠قسمت هشتم وصیت شهید مدافع حرم لبنانی احمد محمد مشلب💠 🌺وصیت شهید احمد مشلب درباره ی امام زمان (عج
💠قسمت نهم وصیت شهید مدافع حرم لبنانی احمد محمد مشلب💠
🌺وصیت شهیداحمدمشلب به عناصرحزب الله🌺
مى خواهم با عناصر حزب الله سخن بگويم...
اينكه پيرو ولى و بزرگان باشيد،من از كودكى در اين راه بوده ام و شايد برخى اوقات به دليل شغل نتوانستم حضور داشته باشم ولى اين راه و افراد و عناصرش زمينه ساز ظهور صاحب الزمان (عج)هستند و راهى كه در پيش داريم راهى ست در مسير خداو با شهادت به خدا خواهيم رسيد.
🌺وصیت شهیداحمدمشلب به دوستان زمان کودکی _آشنایان و...🌺
به دوستانم خصوصاً آن هايى كه در منطقه محل زندگى ام بودند؛
مرا ببخشيد ،و مرا به ياد داشته باشيد و برايمان نماز بخوانيد و روزه بگيري،پشتيبان تمام عناصر باشيد و در اين راه قدم برداريد خصوصا شيخ عباس كه از بزرگان است.
پسران منطقه از كوچك و بزرگ مرا ببخشيد و دعا كنيد و مرا به ياد داشته باشيد،جوانان منطقه از كوچك تا بزرگ و كسانى كه بامن همبازى بودند و كسانى كه باهم پلى استيشن و كامپيوتر بازى ميكرديم دروود برشما مرا ببخشيد و دعا كنيد و تمام مردم منطقه هر كسى مرا مى شناسد يا نمى شناسد مرا ببخشيد و هر شهيد ديگرى را نيز ببخشيد چون انسان است و گاهى دست به كار اشتباه مى زند و باز هم مى گويم كه مرا ببخشيد اهل محله و همه دوستانم...
🚫کپی بدون ذکر منبع ممنوع🚫
#قسمت_نُهم
#وصیتنامه_شهید_مشلب
#به_عناصر_حزب_الله
#و
#دوستان_و_آشنایان
#ترجمه_فارسی
❤کانال رسمی شهید احمد مشلب❤
👇👇👇
@AhmadMashlab1995
#یارقیه_س
امشب که با تو انس به ویران گرفته ام
ویرانه را به جای گلستان گرفته ام
امشب شب مبارک قدر است و من تو را
بر روی دست خویش چو قرآن گرفته ام
@AhmadMashlab1995
سردرگمی تا این حد.
دلت پر پر بزنه برای کربلا
ولی ندونی میری یانه؟
ندونی میتونی بری یانه؟
بدونی هیچجوری نمیتونی بری
یاقراره بری
اون موقع است که سرتو بالا میگیری و میگی خدایا داشتیم
یا عشق حسین رو بهم نمیدادی
یا حالا که مجنون شدم کربلای حسین رو بهم بده
خرم از ان لحظه که مشتاق به یاری برسد.
ای خدامیشه..؟
#اربعین
#کربلا
#جملات_اربعینی
#ارسالےیگانه
@AhmadMashlab1995
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
#یارقیه_س امشب که با تو انس به ویران گرفته ام ویرانه را به جای گلستان گرفته ام امشب شب مبارک قدر
حسین رو دیدم اشک تو چشمش حلقه زد و گفت الهی به رقیه (س)
#بخوانید 🌸
صبح یکشنبه بود قراربود شب ساعت8 حرکت کنیم ؛ 9 صبح بود هنوز گذرنامه نداشتم ویزاکه هیچی
جلوی در اداره گذرنامه بودم
حسین زنگ زد
+سلام داداش خوبی
نوکرم توخوبی
+گرفتی گذرنامه رو ازصبح استرس تو رو دارم😔
داداش گفتن بیام اداره گذرنامه ، اونجاس
+باشه داداش گرفتی بهم بگو ان شاالله ردیف میشه
باشه چشم
قطع کرد رفتم تو خیلی شلوغ بود پرسیدم گفتن کلا صادر نشده باید بشینی شانست بزنه امشب بدن وگرنه فردا...
بابغض زنگ زدم حسین
بهش گفتم نمیشه من بیام قسمت نشد شمابرید
حسین گفت: این چه حرفیه ماقرارگذاشتیم باهم بریم توکل داشته باش درست میشه اگه نشد فردا صبح میریم
گفتم ن برنامه هاتون خراب میشه
گفت نه نهایتش بچه ها روراهی میکنیم منوتوبا اتوبوس میریم
دلمو گرم کرد
داخل جانبود بشینم ایستاده بودم
ساعت شد ۶ عصر حسین پیام داد چه خبر گفتم داداش هنوز ندادن هربیست دقیقه اسم ۱۰ نفرمیخونن تحویل میدن گفت باشه داداش تااینجا اومدی بقیشم ارباب ردیف میکنه
گفتم دارم ازاسترس میمیرم
گفت ی ذکر بهت میگم هربار گیرکردی بگو من خیلی قبول دارم گره کارمنم همین باز کرد( اخه خودشم به سختی اجازه خروج گرفت)
گفتم باشه داداش بگو
گفت تسبیح داری
گفتم اره
گفت بگو الهی به رقیه س حتما سه ساله ارباب نظر میکنه منتظرتم
قطع کردم چشممو بستم شروع کردم
الهی به رقیه س الهی به رقیه س...
10 تانگفتم که یهو گفت این 5 نفر اخرین لیسته بقیش فردا توجه نکردم همینجور ذکر گفتم که یهو اسمم خوندن
بغضم ترکید باگریه گرفتم رفتم سمت خونه حاضر بشم
وقتی حسین رو دیدم گفتم درست شد
اشک توچشمش حلقه زد گفت الهی به رقیه س
#شهید_حسین_معز_غلامی
#خاطره
#اربعین
#عزیز_برادرم 😔❤️
@AhmadMashlab1995
دستگیر عالمم اما دو دستم بر سر است
من چهل منزل رخم نیلی و چشمانم تر است
گر به من گویند بابا را نخوان سیلی نخور
صورتم سازم سپر گویم که بابا بهتر است
شام را ویران کنم ورنه رقیه نیستم
ذکر صبح و شام اینان سب جدم حیدر است
غائبین کوچه بر من عقده خالی میکنند
هرکه دیدم گفت رویت مثل روی مادر است
می شود فهمید از این حمله ی مرکب سوار
آمده گیسو کشد کی در شکار معجر است
یک نسیم از این همه طوفان که من دیدم اگر
در گلستانی فتد بر یک اشاره پر پر است
قد و بالای سه ساله دختری زانو بغل
از کف یک چکمه زجر حرامی کمتر است
گر زمین گیرم به عمه اقتدا خواهم نمود
چاره ی دردم فقط یک بوسه ای از حنجر است
وجه تشبیه سر من با سر تو این بود
هر دو صورت سوخته گیسو پر از خاکستر است
(قاسم نعمتی)
#مرثیه_حضرت_رقیه سلام الله علیها
@AhmadMashlab1995
#دلنوشته_های_ادمین
شهادت بی بی رقیه خانم است
همون که در کنج خرابه، آن قدر بابایش را صدا زد که #حسین ع با سـَر به دیدار او آمد
در کنج خرابه دلم
به یاد رقیه جان
#حسین حسین مےگویم
آن قدر که اگر در بیداری، نصیبم کربلا نشد ؛ در خواب به پابوسش روَمـ
که گفته اند برات کربلا در دستان این نازدانهء سہ ساله است
#کربلا_نصیبمون
#کسی_نمےداند_چقدر_کربلا_لازمم
#میگن_سه_ساله_حسین_برات_کربلامیده
@AhmadMashlab1995