eitaa logo
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
7.5هزار دنبال‌کننده
16.5هزار عکس
2.3هزار ویدیو
144 فایل
🌐کانال‌رسمے شهیداحمدمَشلَب🌐 🌸زیر نظر خانواده شهید🌸 هم زیبا بود😎 هم پولدار💸 نفر7دانشگاه👨🏻‍🎓 اما☝🏻 بہ‌ تموم‌ مادیات پشت پا زد❌ و فقط بہ یک نفر بلہ گفت✅ بہ #سیدھ_زینب❤ حالا کہ دعوتت کرده بمون @Hanin101 ادمین شرایط: @AHMADMASHLAB1374 #ڪپے‌بیوحـرام🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
💔 #قهرمان کشتی فرنگی بود وزن #فوق_سنگین💪 حتی به اردوی #تیم_ملی هم دعوت شد اما... هر روز بعد از باش
🌸🍃 🍃 کشتی فرنگی بود... وزن ...💪 حتی به اردوی هم دعوت شد...اما... هر روز بعد از باشگاه، به دنبال خلاف و کاباره و ...می رفت.😕 کم کم کشتی را رها کرد و شد ی شهروز جهود یهودی صاحب چندین کاباره در تهران... قدِ بلند و قیافه خشنش😠 باعث شده بودکه حتی ماموران کلانتری هم از او حساب ببرند ....😐 از مغازه دارها مےگرفت و کسی جرات اعتراض نداشت.... شبهایی هم که پول نداشت مےرفت میدان شوش و از ها باج می گرفت!!!!💪👊 برای خودش دار و دسته ای داشت و های تهران هم از او حساب می بردند ....😨😰 ننه لیلا ، فرزین، کاسه بشقابی و ... از رفقای او بودند که بعد از انقلاب به دستور دادگاه انقلاب شدند...😏😰 برای خود هم حکم آمده بود اما ... شاهرخ همه پل های پشت سرش را خراب نکرده بود.😊 با همه فسادش در و ماه ، انسان دیگری می شد😌 و شاهد این مدعا، اعضای هیات جواد الائمه (ع)هستند. ۱۳۵۷ بود که روحانی هیات ، چند ساعتی با شاهرخ صحبت کرد و از آن سال، شاهرخ، انسان دیگری شد!!!😳 ⛔️ @AHMADMASHLAB1995
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
🌸🍃 🍃 #لات_های_بهشتی #حرانقلاب #شهیدشاهرخ_ضرغام #قهرمان کشتی فرنگی بود... وزن #فوق_سنگین...💪 حتی ب
🍃🌸🍃 🌸🍃 🍃 ۲ شاهرخ، اخلاق خاصی داشت... مثلا اغلب وقت ها با خانواده نمےخورد. 😏 میگفت: "میخوام مامان و بچه ها حسابی سیر بشن بعد اگه چیزی موند من میخورم". شاهرخ، بزرگ شده بود اما مادر پیرش همیشه او را دعا می کرد و هدایتش را از خدا مےخواست.😔 شاهرخ خیلی به مادرش احترام مےگذاشت و اگر جلوی همه بود جلوی مادرش بود... در ایام انقلاب، شاهرخ هم پا به پای مردم در ها شرکت مےکرد✊ و با پیروزی انقلاب، وارد شد...💪 عاشق امام خمینی بود و روی سینه اش خالکوبی کرده بود: 😍😘 در همه عملیاتها از بقیه جلوتر بود و در گنبد، خوزستان و کردستان و... قبل از همه حضور داشت..☺️ با شروع جنگ، به خوزستان رفت و به واحد پیوست.😃😉 روزهای اول جنگ بود و شاهرخ با رفقایش به دشمن مےزدند و از آنها غنیمت مےگرفتند...💪 شاهرخ بدون سلاح مےرفت و برمےگشت!!!✌️ ⛔️ @AhmadMashlab1995
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
🍃🌸🍃 🌸🍃 🍃 #لات_های_بهشتی #حرانقلاب۲ #شهیدشاهرخ_ضرغام شاهرخ، اخلاق خاصی داشت... مثلا اغلب وقت ها
🍃🌸🍃 🌸🍃 🍃 ۳ کله نترس شاهرخ، کم کم دردسری شده بود برای عراقےها...😰😰 شب ها به همراه چند نفر از نیروهایش صورت هایشان را 🌚 مےکردند و به میان نخلستان ها مےرفتند و مخفی مےشدند... و فرماندهان دشمن را اسیر مےگرفتند!!!😰😨🏳 بعد هم قسمتی از لاله گوش آن ها را مےبریدند😫😩 و رهایشان مےکردند و خودشان هم برمےگشتند. مےگفت: "اسیر گرفتن خوب است اما باید دشمن را "...😏😏 این کار آن ها دشمن را به انداخته بود و کم کم معروف شدند به ... اما اینکه چرا شدند آدمخوارها شنیدنےست... و خنده دار😬😁 ⛔️ @AhmadMashlab1995
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
🍃🌸🍃 🌸🍃 🍃 #لات_های_بهشتی #حرانقلاب۳ #شهیدشاهرخ_ضرغام کله نترس شاهرخ، کم کم دردسری شده بود برای عرا
🍃🌸🍃 🌸🍃 🍃 ۴ برای پاکسازی با شاهرخ رفتیم توی یک روستا... کسی آنجا نبود. در وسط روستا یک دستشویی بود و شاهرخ رفت دستشویی...😁 ناگهان دیدم یک سرباز خیلی بیخیال دارد مےآید سمت ما😱😰 سریع پشت دیوار مخفی شدم نمےتوانستم شاهرخ را صدا کنم😱😱 سرباز عراقی به مقابل دستشویی رسید و با به دستشویی نگاه مےکرد😳 یک دفعه شاهرخ، لگدی با در دستشویی زد و با فریاد گفت: " "😡😡 سرباز عراقی اسلحه اش را روی زمین انداخت و کرد و ما هم به دنبالش دویدیم🏃🏃 کمی جلوتر، شاهرخ او را گرفت😏 سرباز با التماس، داد مےزد: " !!!"😰😰😱😱 من که کمی عربی بلد بودم با تعجب پرسیدم: "نخور یعنی چی"؟؟😳😳 سرباز گفت: "فرمانده ی ما عکس اون آقا (اشاره به شاهرخ) را به ما نشون داده و گفته او "...😰😰😱😰😰 وقتی شاهرخ این رو فهمید خیلی خندید😂😂 و بعد از آن بود که اسم گروهش را گذاشت: گروه 😠😡😠 گروهی که شامل افرادی بود که روزگاری مثل خود شاهرخ، بودند و حالا توبه کرده بودند😔... و و ... اعضای گروهش بودند کسانی که از هیچ چیز نمےترسیدند جز خدا😇 ... ⛔️ @AhmadMashlab1995
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
🍃🌸🍃 🌸🍃 🍃 #لات_های_بهشتی #حر_انقلاب۴ #شهیدشاهرخ_ضرغام برای پاکسازی با شاهرخ رفتیم توی یک روستا...
🍃🌸🍃 🌸🍃 🍃 ۵ چند وقتی مےشد که شاهرخ شده بود تو دعای کمیل و توسل ، بلند بلند گریه مےکرد😭😭 از سادات گروهش خواسته بود برای او دعا کنند که شود!!!☺️ #۱۷آذر۱۳۵۹ رفتیم برای عملیات... عملیات موفقیت آمیز بود ✌️ اما نیروهای تحت امر ، پشتیبانی نکردند و با نیروهای دشمن، مجبور به عقب نشینی شدیم!!!😥 در سنگر ماند تا نیروها بتوانند به عقب برگردند و با شلیک آر پی جی، مانع تانک ها مےشد💥 یک لحظه برگشتم عقب را ببینم، دیدم شاهرخ ایستاده آرپی جی بزند که گلوله ای به سینه اش خورد😔 و افتاد روی خاکریز نمےتوانستم به سمتش بروم و به عقب بیاوریمش😥 عراقےها به بالای پیکرش رسیدند و مےکردند .... همان شب تلویزیون عراق، شاهرخ را نشان داد و گفت: "ما شاهرخ، جلاد حکومت ایران را کشتیم"... دو روز بعد که حمله کردیم و همان خاکریز را گرفتیم از پیکر شاهرخ ندیدیم😔 او از خدا خواسته بود اش را پاک کند و خدا هم دعایش را مستجاب کرد... ⛔️ @AhmadMashlab1995