eitaa logo
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
7.5هزار دنبال‌کننده
16.3هزار عکس
2.3هزار ویدیو
143 فایل
🌐کانال‌رسمے شهیداحمدمَشلَب🌐 🌸زیر نظر خانواده شهید🌸 هم زیبا بود😎 هم پولدار💸 نفر7دانشگاه👨🏻‍🎓 اما☝🏻 بہ‌ تموم‌ مادیات پشت پا زد❌ و فقط بہ یک نفر بلہ گفت✅ بہ #سیدھ_زینب❤ حالا کہ دعوتت کرده بمون @Hanin101 ادمین شرایط: @AHMADMASHLAB1374 #ڪپے‌بیوحـرام🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
🖤✨🖤✨🖤✨ ✨🖤✨🖤✨ 🖤✨🖤✨ ✨🖤✨ #عبور_از_سیم_خاردار_نفس🥀🍂 #قسمت_دویست‌وپانزدهم5⃣1⃣2⃣ دلم نمی خواست آرش از کن
🖤✨🖤✨🖤✨ ✨🖤✨🖤✨ 🖤✨🖤✨ ✨🖤✨ 🥀🍂 ⃣1⃣2⃣ ‌–داشتم میومدم مژگان توی سالن من رو دیدوبهم گفت شب زودتر بیایید بریم یه سر ویلای مامانم اینا چون داداشش و مامانش امدن شمال. گفت بریم اونجا شام دورهم باشیم من چیزی نگفتم، توی دلم گفتم فوقش بعد که زنگ زد میگم شما برید ما نمی رسیم بیاییم امدم توی حیاط همین حرف رو به کیارش زدم که اون گفت مژگان بیخود کرده من دیگه با اون متجاوز کارها کاری ندارم. وقتی دلیل حرفش را پرسیدم گفت: –دختره که از داداش مژگان شکایت کرده بوده تونسته حرفش رو ثابت کنه با اسنادو مدارکی که جمع کرده کیارشم که همش پشت داداش مژگان بود و می گفت دختره شالاتانه واز این حرفها، فهمیده که اون یه دختر شهرستانی ساده بوده که گول سادگیش رو زود باوریش رو خورده. تازه کیارش می گفت بعد مکثی کردو نگاهی به من انداخت وگفت: –حالا ولش کن. –چی شد؟ –واسه امروز بسه بقیه اش برای خودمم سخته گفتنش فقط خدا همینجوریشم خیلی به دختره رحم کرده الانم قاضی برای فریدون حکم بریده اونم امده اینجا قایم شده. نگران پرسیدم: –چه حکمی؟ یعنی اعدام. –نه چون دختره خودشم گفته که زوری در کار نبوده و خودش با پای خودش رفته و خیلی حرفهای دیگه که من توی جریانش نیستم، مثل این که زندان براش بریدن. کیارشم می گفت پسره احمقه حقشه که بره زندان وقتی این همه دختر بهش التماس می کنند که باهاش باشن اون چرا رفته چسبیده به دختری که... دوباره حرفش رو نصفه گذاشت. «چقدر این حرف دردآوره چرا باید دخترها التماس کنند به خاطر پول؟! یعنی درد گرسنگی بیستر از درد تن فروشیه چرا باید دخترها خودشون رو ارزون بفروشند وقتی خدا براشون اونقدر ارزش قائله شاید یکی از دلایل بالا رفتن سن ازدواج یا ازدواج نکردن جوونها همین موضوعه. به اون دختر بیچاره فکر کردم که برای ثابت کردن نجابت بر باد رفته اش چقدر این درو آن در زده چی کشیده توی این مدت واقعا وحشتناکه، من حتی نتوانستم خودم را جای او بگذارم. وقتی به ناراحتی های خودم فکر کردم، به خراب شدن قلب سنگی‌ام، که در ذهنم می خواستم همه را مقصر بدانم. مقایسه ی غم خودم و غم آن دختر باعث شد در دلم خودم را حقیر بدانم. در دنیا چه غم هایی وجود دارد که ما حتی نمی توانیم فکرش را بکنیم، حتی نمی توانیم برای لحظه ایی خودمان را جای آن فرد قرار بدهیم. هر چقدر بیشتر فکر کردم، بیشتر به ضعیف بودن خودم، به کوچک و ناچیز بودن غصه هایم و به بی درد بودنم پی بردم. یعنی وجود دردهای زیاد باعث می‌شود بعضی دخترها همه چیزشان را بدهند تا مشکلاتشان را فراموش کنند؟ یا... یاد حرف کمیل افتادم، گاهی خدا را فراموش می کنیم که خودش زندگیمان را مثل پازل های به هم ریخته برایمان گذاشته تاما با عقل و اختیار خودمان همه را سرجای اصلیی‌اش قرار بدهیم. واقعا گاهی خودمان این پازلها را می شکانیم و باعث می‌شویم درست سر جای اصلیشان قرار نگیرند و برای همیشه لق بخورند. حتی گاهی ممکنه است یک تکه‌اش را گم کنیم و جایش برای همیشه خالی باشد. –با ترمز کردن ماشین از افکارم بیرون امدم. آرش جلوی یک مسجد نگه داشته بود و صدای اذان از گوشی من بلند شده بود. "چه زود اذان شد، این همه مدت تو راه بودیم؟" نگاه قدر شناسانه ایی به آرش انداختم و گفتم: –ممنونم آرش جان. –تنها راهیه که از فکرو خیال میای بیرون تا تونماز بخونی منم برم بپرسم ببینم رستوران خوب اینورا کجاست. بعداز این که نمازم تمام شد یک لحظه یاد فاطمه افتادم الان دیگر باید مراسمشان تمام شده باشد گوشی‌ام را از کیفم درآوردم و شماره اش راگرفتم تا بهش تبریک بگویم هر چه گوشی‌اش زنگ خورد جوابی نداد حتما سرش شلوغ است. شماره مادرم راگرفتم تا کمی رفع دل تنگی کنم. باپیجیدن طنین صدای مادر در گوشم لبخند روی لبهایم نقش بست تقریبا نیم ساعتی با مادر و اسرا حرف زدم صدای سعیده از اون طرف می‌آمد که می گفت: –اسرا گوشی و بده من. –سعیده هم اونجاست اسرا؟ با شنیدن صدای سلام گفتن سعیده که انگار گوشی را از اسرا قاپیده بود، خندیدم و جواب سلامش را دادم. –خوش می‌گذره دخترخاله –خداروشکر سعیده اجازه بده جای من توی خونمون یه کم خالی باشه مامان اینا دلشون برام تنگ بشه. –وا! اینم جای تشکرته، بده نمیزارم اسرا احساس تنهایی کنه درضمن از سفرامدی این ملافه ی تختت روهم عوض کن از رنگش خوشم نمیاد. عزیزمن میخوای ملافه بخری یه مشورتی بکن، چه معنی داره سرخود هر رنگی دوست داری می خری، ما آدم نیستیم؟ آنقدر از حرفهایش مبهوت شدم که برای چند لحظه سکوت کردم و حرفش را در ذهنم حلاجی کردم.
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
🖤✨🖤✨🖤✨ ✨🖤✨🖤✨ 🖤✨🖤✨ ✨🖤✨ #عبور_از_سیم_خاردار_نفس🥀🍂 #قسمت_دویست‌وشانزدهم6⃣1⃣2⃣ ‌–داشتم میومدم مژگان تو
با شنیدن صدای آرش بلند شدم وگفتم: –سعیده جان ببخشید من دیگه باید برم. بادیدن نگاه نگران آرش پرسیدم. –چی شده؟ –هیچی، یه ساعته چیکار میکنی اونجا؟ بیا دیگه. زیر پام علف سبزشد 🖤✨🖤✨🖤✨ ✨🖤✨🖤✨ 🖤✨🖤✨ ✨🖤✨ نـویسنـــ✍🏻ـــدھ:لیـلافتحـےپـور🎗 🥀 ڪانـال‌رسمےشھیـداحمـدمَشلَـب🏴 ☑️ @AHMADMASHLAB1995
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
‹🕊🤍› - وَنھـٰایَتِ‌رِزق‌ِعِبـٰادت‌ِخآلصـٰانھ‌‌شَھـٰادت‌استシ..! #شهید_احمد_مشلب🌸💫 #هر_روز_با_یک_عکس
🌱•• دورے از ما مکن اے چشم بد از روے تو دور... زانکه جانے تو و از جان نتوان بود صبور :)💔🖇 پ‌ن: عڪس ڪودڪے شھید🥀 💛🌿 ☑️ @AHMADMASHLAB1995
"بسم‌ࢪب‌الشھدآ🌸"!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼•• کرده دلم بهانه‌ات... هر طرفے نظر کنم مانده به‌جا نشانه‌ات!💔(: کلیپے از 🌱✨ ✌️🏻 🍂 ☑️ @AHMADMASHLAB1995
✋🏻 الهے! آن‌ کہ از مرگ مےتَرسد، از خودش مےتَرسد. 🌷 ☑️ @AHMADMASHLAB1995
🗻 وَاسْأَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ..! و هرچہ مےخواهید‌ از فضل‌ خدا طلب کنید🌿 ﴿نسـاءآیھ32﴾🌞✨ ☑️ @AHMADMASHLAB1995
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
🕊 دلِ مرا یکسره تسخیر کن تا بہ دیگران دل ندهم؛ بگذار مانند فرشتگان فقط در هواےِ قدس تو بہ پرواز درآیم! دلم گرفت روحم پژمرد و صبر و طاقتم بہ سر آمد! از گذشتہ‌ها شرمنده‌ام و از آینده‌ها بیمناک..! 🌸🍃 ☑️ @AHMADMASHLAB1995
مـــ🌙ـــاھ‌شـب‌گـࢪدڪجـا؛ صوࢪت‌مـــ🌙ـــاھ‌‌تـۅڪجـا؟((: 🌿 🌸🦋 🌷 🚫 ☑️ @AHMADMASHLAB1995
! حزب‌اللهۍ‌‌نما / انقلابۍ‌ نما صبح تا شب باید گیرشونُ بدن نمیتونی دهن اینا رو ببندے شما ڪار خودتونو بکنید و اصلـا درگیر اینا نشید بزارید سرگرم خالہ‌زنڪ بازے های خودشون باشن ! ☑️ @AHMADMASHLAB1995
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
میان این همہ هیاهو آن آرامشے باش کہ یک‌باره نازل مےشود...💫 #یاایهاالعزیز🥀✨ #السلام_علیک_یا_قائم‌آل‌
|💛| روزِحساب‌کتاب‌کهِ‌برسه.. بعضی‌ازگُناهات‌روکهِ‌بهت‌نِشون‌میدن، می‌بینی‌براشون‌استغفارنکردی، اصلاًیادت‌بوده ! امّازیرِهرگُناهت‌یه‌استغفارنوشته شده..! اونجاست‌کهِ‌تازه‌میفهمی یکی‌به‌جات‌توبه‌کرده… یکی‌که‌حواسش‌بهت‌بودهツ یه 💔 یکی‌مثلِ [ يَاأَبَانَااسْتَغْفِرْلَنَاذُنُوبَنَا ...] ➣ @AHMADMASHLAB1995
قرارگاه فرهنگی مجازی (برای سومین سال)در نظر دارد در پویش بسته های لوازم التحریر📖📚📒🖍✏️ را به کمک شما عزیزان به دانش آموزان نیازمند وبی بضاعت اهدا کند. سهم مشارکت برای تامین بسته ها هر مبلغی که مایل بودین 💳شماره کارت جهت کمک نقدی : 6277601842497057 بنام خانم معصومه زارعی آیدی جهت ارسال 📦بسته های لوازم التحریر(کمکهای غیر نقدی) @Mahsa_zm_1995 @Ahmadmashlab1995
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
#اطلاعیه قرارگاه فرهنگی مجازی #شهید_احمد_مشلب (برای سومین سال)در نظر دارد در پویش #مشق_مهربانی بسته
تا 20 مهر ماه اگر کسی خواست کمک کنه چون میخوایم زودتر بسته های لوازم التحریر رو بخریم بدیم به دانش آموزان نیازمند
یکی‌به‌آقا‌الهام‌بگه‌ اگرمابخوایم‌جمهوری‌باکو روبزنیم‌که‌حجم‌موشک‌هامون‌ازوسعت‌زمینی‌ که‌دراختیارداری‌بیشتره‌مردِناحسابی،‌حد‌خود تو‌بدون....🔪😐 تو‌اگه‌مرد‌جنگ‌بودی‌‌ بابات‌اسمت‌رو‌نمیذاشت‌الهام🚶🏻‍♂🕳 🌸🍃 @ahmadmashlab1995💞
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
#لحظہ‌اے‌باشهدا🕊 #شهید_قاسم_سلیمانے بہ #شهید_سیدعلے_زنجانے مےگفت: آقاے زیبا کجایے؟ خداوند متعال، نو
♥️🕊•• اجر‌ ڪسانی‌ است ڪه‌ در‌ زندگی‌ خود مدام‌ در حآل‌ درگیری‌ با‌ نفسند‌ و‌ زمانی‌ ڪه نفس‌ سرڪش‌ خود را‌ رام‌ نمودند، خـــــداوند‌ به‌ مزد این‌ جهاد‌ اڪبـر، شهادت را روزی‌ آن‌ها‌ خواهد‌ ڪرد . .(: 💌 | 🌱 ツ @AHMADMASHLAB1995
4_5764610761439578122.mp3
3.53M
📚بازخوانے ڪتاب زندگے‌وخاطراٺ‌🌱 باصداے‌ . . .🌸 جناب‌مهدے‌گودࢪزی‌نویسندھ‌‌کتاب🌸 « @AhmadMashlab1995 »
فوتےهاے ڪرونا در ڪربلا، پس از اربعین و حضور بیش از؛ 15 میلیون زائر همچنان صفر است ! 🖇¦ @AHMADMASHLAB1995