۲
(دم بازاری حضرت قاسم ابن الحسن ع)
(زمینه۱)
۱
قاسم بگفتا با دو چشم گریان
رخصت بفرما تا روم به میدان
عمو ز احسان،بنما عنایت
تا که بنوشم،شهد شهادت
۲
ای یادگار خاتم رسولان
بین اشک و آهم را ز قلب سوزان
عمو ز احسان،بنما عنایت
تا که بنوشم،شهد شهادت
۳
شد سینه ام تنگ از جفای عدوان
اذن جهادم ده تو ای عموجان
عمو ز احسان،بنما عنایت
تا که بنوشم،شهد شهادت
۴
شوق شهادت دارم ای عموجان
خواهم فدا گردم به راه قرآن
عمو ز احسان،بنما عنایت
تا که بنوشم،شهد شهادت
۵
از سوز دل باشم در آه و افغان
توفیق خواهم از خدای منان
عمو ز احسان،بنما عنایت
تا که بنوشم،شهد شهادت
۶
شد آتش عشق دلم فروزان
خواهم دهم جان را به راه جانان
عمو ز احسان،بنما عنایت
تا که بنوشم،شهد شهادت
۷
تو خود گواهی شهریار عطشان
بر عاشقان باشد شهادت آسان
عمو ز احسان،بنما عنایت
تا که بنوشم،شهد شهادت
۸
دادش اجازه تا ولی سبحان
شد جانب میدان روان شتابان
عمو ز احسان،بنما عنایت
تا که بنوشم،شهد شهادت
۹
قاسم که جان عالمش به قربان
بودش به لب تا وقت دادن جان
عمو ز احسان،بنما عنایت
تا که بنوشم،شهد شهادت
۱۰
یا رب به حق ناله ی یتیمان
کرب و بلا کن قسمت محبان
عمو ز احسان،بنما عنایت
تا که بنوشم،شهد شهادت
#حسین_مقدم
#حضرت_قاسم_ابن_الحسن_ع
https://eitaa.com/AhmadRahbari470
۵
(دم بازاری حضرت قاسم ابن الحسن ع)
(زمینه۱۴)
۱
قاسم چو از عمویش،بگرفت اذن پیکار۲
بگرفت تیغ بر کف،شد حمله ور به اشرار۲
گفت او کلام زیبا
احلی من العسل را
عمو عمو عموجان۲
۲
با دشمنان بفرمود،حسین مرا امیر است۲
کاندر تمام عالم،امیر بی نظیر است۲
گفت این کلام زیبا
احلی من العسل را
عمو عمو عموجان۲
۳
افکند عده ای را،از زین به روی زمین۲
آخر ز پا فتاد و،افتاد از صدر زین۲
گفت این کلام زیبا
احلی من العسل را
عمو عمو عموجان۲
۴
فریاد زد عموجان،من بر زمین فتادم۲
شد موسم جدایی،بازا برس به دادم۲
گفت این کلام زیبا
احلی من العسل را
عمو عمو عموجان۲
#حسین_مقدم
#حضرت_قاسم_ابن_الحسن_ع
https://eitaa.com/AhmadRahbari470
۶
(دم بازاری حضرت قاسم ابن الحسن ع)
(زمینه۱۵)
۱
با عمو گفت چنین قاسم نوکدخدا
رخصتی کن عطا به زاده ی مجتبی
تا شود جان فدا
در ره کبریا
شهزاده قاسم۲
۲
اذن میدان گرفت ز پیشگاه عمو
خواست میدان رود ز خون بسازد وضو
تا شود جان فدا
در ره کبریا
شهزاده قاسم۲
۳
رفت و پیکار کرد با سپه بی حیا
کشت او عده ای ز دشمنان دغا
تا شود جان فدا
در ره کبریا
شهزاده قاسم۲
۴
عاقبت اوفتاد ز صدر زین روی خاک
پیکر او شد از تیغ عدو چاک چاک
تا شود جان فدا
در ره کبریا
شهزاده قاسم۲
#حسین_مقدم
#حضرت_قاسم_ابن_الحسن_ع
https://eitaa.com/AhmadRahbari470
۵
(دم بازاری شب هفتم محرم بستن آب)
(زمینه۱)
۱
آب روان به روی سلطان دین
بست ز کین زاده ی سعد لعین
قلب محبان،ز غم پر آذر
شکست زین غم،قلب پیمبر
۲
عهد و وفای خویش را شکستند
رشته ی بیعت ز حسین گسستند
فتاد بر دل،ز غصه اخگر
شکست زین غم،قلب پیمبر
۳
آب که بد مهریه ی فاطمه
نکرد عدو ز بستنش واهمه
امان ز جور،خصم بد اختر
شکست زین غم،قلب پیمبر
۴
العطش از خیام آید به گوش
که می برد اهل ولا را ز هوش
تشنه ی آبند،عترت حیدر
شکست زین غم،قلب پیمبر
۵
ناله ی اطفال حسین زهرا
ز تشنگی رود به سوی سما
فغان ز دست،عدوی کافر
شکست زین غم،قلب پیمبر
۶
سکینه گفتا به عمو ز احسان
آب بیاور از برای طفلان
حاجت ما از،کرم برآور
شکست زین غم،قلب پیمبر
۷
بین دو نهر آب باشد عطشان
اهل حریم سرور شهیدان
نباشدش آب،ساقی کوثر
شکست زین غم،قلب پیمبر
۸
آب شده عمو به خیمه نایاب
ربوده تشنگی ز کودکان تاب
تویی حسین را،معین و یاور
شکست زین غم،قلب پیمبر
۹
خشک شده شیر رباب از عطش
علی اصغر ز عطش کرده غش
عمو رسان آب،به حلق اصغر
شکست زین غم،قلب پیمبر
۱۰
عمو چو نایاب شد آب روان
شدند طفلان همگی خسته جان
دگر نمانده،توان به پیکر
شکست زین غم،قلب پیمبر
#حسین_مقدم
#حضرت_علی_اصغر_ع_بستن_آب
https://eitaa.com/AhmadRahbari470
۶
(دم بازاری شب هفتم محرم بستن آب)
(زمینه۱۳)
۱
دشمن بی حیا،عهد و پیمان شکست
آب جاری چرا،از ره کینه بست
اصغر از سوز عطش در التهاب است
در حریم شاه دین قحطی آب است
۲
از چه رو بسته اند،آب را مشرکین
بر روی عترت،خاتم المرسلین
اصغر از سوز عطش در التهاب است
در حریم شاه دین قحطی آب است
۳
کی به مهمان رواست،این جفا و ستم
تشنه و دل کباب،جمله اهل حرم
اصغر از سوز عطش در التهاب است
در حریم شاه دین قحطی آب است
۴
بسته آب روان،میزبان دغا
بر روی میهمان،او ز راه جفا
اصغر از سوز عطش در التهاب است
در حریم شاه دین قحطی آب است
۵
آب کمیاب شد،در حریم حسین
در خروش و نوا،زین ستم زینبین
اصغر از سوز عطش در التهاب است
در حریم شاه دین قحطی آب است
۶
با عمو دختر،شاه لب تشنگان
گفت بر کودکان،جرعه آبی رسان
اصغر از سوز عطش در التهاب است
در حریم شاه دین قحطی آب است
۷
ای عموجان تویی،ساقی ما همه
کی روی بهر آب،جانب علقمه
اصغر از سوز عطش در التهاب است
در حریم شاه دین قحطی آب است
۸
آب نایاب عمو،گشته در خیمه ها
مشک آبی رسان،در خیام از وفا
اصغر از سوز عطش در التهاب است
در حریم شاه دین قحطی آب است
۹
آب های جهان،مهر زهرا بود
از چه رو تشنه لب،آل طاها بود
اصغر از سوز عطش در التهاب است
در حریم شاه دین قحطی آب است
۱۰
آید از خیمه ها،ناله ی العطش
گوییا کودکی،از عطش کرده غش
اصغر از سوز عطش در التهاب است
در حریم شاه دین قحطی آب است
۱۱
کودکان جملگی،از عطش دل کباب
بهر شش ماهه اش،ناله دارد رباب
اصغر از سوز عطش در التهاب است
در حریم شاه دین قحطی آب است
۱۲
ای خدا حرمت،اهل بیت رسول
این عزاداری از،دوستان کن قبول
اصغر از سوز عطش در التهاب است
در حریم شاه دین قحطی آب است
#حسین_مقدم
#حضرت_علی_اصغر_ع_بستن_آب
https://eitaa.com/AhmadRahbari470