در باز تعریف نسبت اراده با ایمان می توان گفت ، اراده به نیکی و اراده به گناه نسبت مساوی دارد، اگر کسی بخواهد کار نیکی انجام دهد راهش را پیدا می کند، اگر نخواهد انجام دهد بهانه اش را پیدا می کنند و اگر بخواهد گناهی انجام ندهد راهش را پیدا می کند ، بخواهد انجام دهد بهانه اش را پیدا می کند ، در هر دو عادت تقویت کننده توجیه است ، اما ایمان تقویت کننده و جهت دهنده به اراده است، بعلاوه امداد الهی نیز اراده را تقویت می کند و پاداش تقویت ایمان توفیق و بهره مندی از بخشش های خدا در زندگی است.
در شعار «زن , زندگی، آزادی» یک اشکال بنیادی وجود دارد که آنگونه آزادی که در انقلاب های جنسیتی دنیا مد نظر است از اول تاریخ در همه جوامع بشری حاصل بوده و هم اکنون هم این آزادی صد درصدی برای زنانی که خواستار هیچ قید و بندی نیستند وجود دارد ، یک زن رها شده را حتی خانواده اش هم نصیحت نمی کنند ، در واقع زنی که جلوی تریبون لخت می شود از نظر فردی آزاد است اما زن زندگی نیست .
باطن بعضی خیلی خوب است اما اعمالشان چندان زیبا نیست ، بعضی آدمها اعمال قشنگی دارند اما باطن آنها چندان خوب نیست ، هر دو گروه متأثر از محیط اطراف خود هستند گروه اول می خواهد هم رنگ جماعت اطراف خود شود و باطن پاکش را فدای اعمال زشت دیگران می کند که این اشتباه بزرگی است ، گروه دوم می خواهد شبیه خوبان اطراف خود باشد که ای کاش می توانست باطن خود را هم تغییر دهد ، انسان کامل انسانی است که ظاهر زیبا ، کلام زیبا ، اخلاق زیبا ، اندیشه زیبا ، ادب زیبا و رفتار زیبا دارد.
سلام صبح بخیر ؛ آیا می دانید صبح ما چه موقع عالی و زیبا می شود ، شب ما بخیر و مانا می شود ، وقتی بدانیم جهان هوشیار و ذرات، هوشمند و قائم به ذات آفریدگارند ، نان و آب ما گوارا ، خواب ما شیرین و روح و جان ما عاشق و از کار نیک لذت می بریم ، جهان تابع استحاق ماست ، به نیک و بد ما بی تفاوت نیست ، خوبی ما را به شایستگی پاسخ و وسعت می دهد ، بدی و ناسپاسی و خیانت های ما را به خودمان بر می گرداند و دایره زندگی هر روز تنگ تر می شود.