هدایت شده از انسان و خدا
زمین جای خوبی است برای آنها که خوب می اندیشند ، آنها که فکر منفی دارند را می گذاریم کنار ، اما عده ای هستند که نمی اندیشند! فقط زندگی می کنند ، باری به هر جهت هستند هر چه پیش آید خوش آید ، خوش به حال اندیشمندان خوش بین و عبرت آموز جهان ، که در آسمان ها عظمت در کوهها صلابت در رودها حیات و سر زندگی ، در زوجیت عشق را می بینند و در نعمت ها شکرگزار هستند ، در آیه ۳ سوره رعد می خوانیم: و اوست که زمین را گسترش داد و در آن کوه ها و رودخانه هایی را قرار داد ، و همه آنچه ثمر می دهد را زوج پدید آورد و شب را با روز می پوشاند همانا در این ها نشانه هایی است برای کسانی که فکر می کنند
مرگ همیشه به ما نزدیک است ، روز حساب حتماً می آید ، ایمان ، عمل صالح ، حق طلبی و صبر چهار رکن سعادت است و کلید رستگاری نماز است ، چیزی که روز قیامت بیش از همه چیز به آن نیاز داریم ، در آیه ۴۰ و ۴۱ سوره ابراهیم می خوانیم: پروردگارا مرا و فرزندانم را برپا دارنده نماز قرار ده ، پروردگارا دعایم را قبول کن ، پروردگارا روزی که حساب برپا می شود مرا و والدینم را و مومنین را بیامرزد .
در باغ شهادت همچنان باز است و نیکان می روند اما سید نورانی رئیسی رازی بود که با شهادتش آشکار شد اول در همه دلها خانه ای داشت بی اینکه بدانیم ، دوم بیش از عمرش خاطره داشت که علتش را نمی دانیم ، شاید از نظر ریاضی چون کم می خوابید و استراحت نمی کرد یا از نظر اخلاق برکت عمر و یا از دیدگاه فلسفی وسعت وجود .
مزد خدمت و جهاد و خستگی ، مزد عفت و تلاش و وفاداری ، مزد زحمت و سختی و سازندگی ، مزد ایثار و شهادت و بندگی نزد خدا محفوظ و جاودانه و بی بدیل است ، در آیات ۴۵ تا ۴۸ سوره حجر می خوانیم: همانا متقین در بهشت ها و کنار چشمه سارها ( به آنها گفته شود) بسلامت و امنیت داخل این باغ ها شوید ، هر گونه سنگینی را از سینه های آنها بر می داریم ، دوستانه و برادروار بر تخت ها روبروی هم نشسته اند ، هیچگاه خستگی و سختی ندارند و هیچگاه از آنجا خارج نمی شوند ،
دین یکپارچه و هماهنگ است ، نمی شود هر جای آن را دوست داریم برداریم و هر جا را دوست نداریم کنار بگذاریم ، تقسیم کردن دین و تکه تکه کردن آیات الهی هدایت بخش نیست و جرمی نابخشودنی است و قطعاً روز حساب باید پاسخگو باشیم : در آیات ۸۹ تا ۹۳ سوره حجر می خوانیم: و بگو من هشدار دهنده بی پرده ام (عذابی می فرستم ) همان گونه که بر تقسیم گران دین فرستادم ، کسانی که قرآن را تکه تکه می کنند ، به پروردگارت قسم سوال می کنیم از آنچه عمل کردند .
می توان شاکر خدا باشیم اگر نعمت های او را به یاد آوریم ، اگرچه نمی توانیم همه را بشماریم ، می توانیم بجای کمک از دیگران از خدا کمک بگیریم ، دیگران را خدا آفریده ، خود که قدرتی نیستند ، شیطان آنها را در چشم ما بزرگ جلوه می دهد وگرنه آنها برای خود هم کاری نمی کنند تا این که می میمرند ، خوش به حال آنها که آسوده می میمرند و لبخند خدا را می بینند خدایی که مهربان است و عمل مخفی و آشکار ما را یک جور می بیند ، در آیات ۱۸ تا ۲۰ سوره نحل آمده : و اگر نعمت های خدا را بشمارید که نمی توانید بشمارید ، بی شک خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است ، و خدا آنچه را پنهان می کنید و آنچه را علنی می کنید می داند ، و کسانی را که به جای خدا می خوانند چیزی را نمی آفرینند بلکه خودشان هم آفریده شده اند.
تا کمی وضعمان خوب می شود عوض می شویم ، مغرور می شویم ، همه چیز یادمان می رود ، ناسپاسی و نمک ناشناسی می کنیم ، دوست داریم هر کس چیزی به ما داده یا کمکی به ما کرده حتی خدا را انکار کنیم ، بر موج شایعات و شبهه سوار می شویم ، نطقمان گل می کند و سخنور هر جلسه می شویم ، در آیات ۵۴ تا ۵۷ سوره نحل داریم : وقتی آسیب را از آنها برطرف کند عده ای از شما برای پروردگار خود شریک قائل می شوند ، تا به کفران می رسند از چیزهایی که به آنها دادیم پس زود باشد که ببینید ، و از چیزهایی که به آنها دادیم صرف چیزهایی می کنند که نمی دانند چیست ، به خدا سوگند بخاطر دروغ هایی که می بافید بازخواست می شوید.
در فهم قرآن یک نکته ضروری است که خداوند زمانی برای مردمی حکمی را فرستاده و بنا به تغییر شرائط در آن حکم تغییری حاصل شده و آیه جدید جای آن را گرفته است ، این به معنای تعارض در آیات نیست و از طرفی برای ما باید آیه جدید ملاک عمل باشد ، در آیات ۱۰۲ و ۱۰۳ سوره نحل می خوانیم : و هنگامی که آیه ای را جایگزین آیه دیگر می کنیم و خدا داناست به آنچه نازل می کند می گویند : تو یک افترا زننده هستی ، اما بیشتر آنها آگاه نیستند ، بگو آن آیه را جبرئیل از نزد پروردگارت بدرستی آورده تا ایمان مومنین تثبیت شود و یک هدایت و مژده باشد برای مسلمین
غرور ثروتمندان و تواضع فقرا در برابر آنها ، مردم را به این باور رسانده که رفاه و دارایی هدف زندگی است ، در حالی که فلسفه حیات را باید جای دیگر جستجو کرد ، در آیه ۴۶ سوره کهف می خوانیم : ثروت و فرزندان زینت زندگی دنیا هستند ، ولی عمل نیکی که باقی بماند در پیش پروردگار بهتر است و امید داشتن به آن شایسته تر است.
این دو آیه در سوره کهف چقدر تکان دهنده است و آن جائی است که به خیال خود آدم خوبی هستیم و کارمون درست هست اما در حقیقت این گونه نیست ، در آیات ۱۰۳ و ۱۰۴ سوره کهف میخوانیم: بگو آیا شما را آگاه کنم از زیان کارترین مردم از جنبه عمل ، آنها کسانی هستند که کوششان در زندگی دنیا به هدر رفته در حالی که خود می پندارند خوب عمل می کنند.
داشتن فرزند صالح بهتر از همه دنیاست ، البته انسان موجود اجتماعی است ، در بستر اجتماع استعداد های ما شکوفا می شود ، اما اگر روزی اجتماعی خواست عقیده غلط خود را به ما تحمیل کند بهتر است از آن اجتماع فاصله بگیریم ، در آیه ۴۹ سوره مریم می خوانیم: پس هنگامی که از آنان و آنچه از غیر خدا می پرستیدند کناره گرفت ، اسحاق و یعقوب را به او بخشیدیم و آنها را پیامبر قرار دادیم .
بعضی نگرانند که نسلها عوض می شوند و گاهی این تغییرات در جهت لذت گرایی ، بی مسئولیتی و خود خواهی پیش می رود اما انگار همیشه همین گونه بوده است ، در آیه ۵۹ سوره مریم می خوانیم: سپس بعد از آنان نسلی جایگزین شد که نماز را ضایع کردند و از شهوات پیروی نمودند ، پس خیلی زود این سرکشی و گمراهی خود را خواهند دید .
در انتخابات پیش رو بیشتر دنبال شخصی در تراز رئیسی هستیم البته او زیادی خوب بود که امیدواریم کسی شبیه او سرکار بیاید ، یک تضاد عجیب هم در مورد خوب بودن هست ، از همسر سابق کاکا بازیکن آرژانتینی سوال شد کاکا همسر بدی بود که از او جدا شدی گفت نه هرگز به من خیانت نکرد برخوردش خیلی خوب بود خانواده خوبی نصیب من کرد مشکل من با کاکا این بود که بیش از اندازه عالی بود ، بر همین اساس روزی از خانمی پرسیدم حاضری با امام زمان ازدواج کنی گفت نه او زیادی خوب است پس هیچگاه از اختلاف نظرها دلخور نشویم و واقعیات ها را همان گونه که هستند ببینیم .
آدم بهشت را به یک وسوسه شیطان فروخت ، بعید نیست ما آن را به لذتی یا مقامی نفروشیم ، مگر خدا رحم کند و ما اسیر خواسته های فانی این دنیا نشویم ، در آیات ۱۱۷ تا ۱۲۰ سوره طه می خوانیم : پس گفتیم ای آدم این دشمن تو و همسرت هست مبادا شما را از بهشت بیرون کند و به سختی بیفتی ، این برای توست که در آن نه گرسنه شوی و نه برهنه بمانی و این که تو در آن نه تشنه می شوی و نه گرما می بینی ، پس شیطان او را به وسوسه انداخت و گفت ای آدم آیا تو را به درخت جاودانگی راهنمایی کنم و ملکی که زوال ندارد ، پس از آن درخت خوردند ....
واقعا قدیمی ها چه ساده نظر خود را بیان می کردند مثلاً می گفتند : هر که با حق در افتاد ور افتاد ، وقتی حضرت ابراهیم (ع) را در آتش افکندند نه تنها خداوند ابراهیم (ع) را نجات داد بلکه نیرنگ بازان را مجازات کرد ، در آیات ۶۸ تا ۷۰ سوره انبیاء می خوانیم: گفتند او را بسوزانید و بت های خود را یاری کنید اگر اهل عمل هستید ، گفتیم ای آتش بر ابراهیم سرد و سالم باش ، و به او نیرنگی سنگین به کار گرفتند ، پس آنان را زیانکارترین قرار دادیم .