eitaa logo
عجایب جهان
66.8هزار دنبال‌کننده
47.6هزار عکس
33.3هزار ویدیو
59 فایل
خوش آمدید♡ #مجله_خبری #تاریخی #دانستنی #شکار_لحظه_ها #طبیعت #دیدنی_ها #حوادث_واقعی #طنز #کتابخانه_صوتی👇 https://eitaa.com/joinchat/2373517458Cb099503ae7 #تبلیغات http://eitaa.com/joinchat/2953183246Ce6d64e22a6
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یکی از جالب‌ترین تبلیغات را ببینید؛ تبلیغ BMW M5 بدون بیان یک کلمه مزیت این خودرو را به مشتری توضیح می دهد! ○ ○👇 cнαɴɴεℓ◌➣ @Ajaieb_Jahan ⁉️
گراکا میشل در 80 سالگی با نلسون ماندلا ازدواج کرد، او قبل از ازدواج با ماندلا،همسر رییس جمهور موزامبیک سامورا میشل بود،اين يعنى كه او تنها بانوی تاریخ است که بانوی اول دو کشور شده است! ○ ○👇 cнαɴɴεℓ◌➣ @Ajaieb_Jahan ⁉️
تصویری زیبا و جالب از حکاکی تصویر شازده کوچولو بر روی یک برگ ○ ○👇 cнαɴɴεℓ◌➣ @Ajaieb_Jahan ⁉️
فکرمیکنید این جنین کدوم حیوونه؟ موش؟ سنجاب؟ نخیر ! جنین کانگورو هستش ! +از هیکلش خجالت نمیکشه؟ 😅✋ ○ ○👇 cнαɴɴεℓ◌➣ @Ajaieb_Jahan ⁉️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زیباترین نژادهای اسب در دنیا👌 اسب‌ ها بسیار متنوع هستند و با جهش‌ های رنگی منحصر به فردی به دنیا می‌ آیند که گاهی نگاه‌ ها را به خود خیره می‌ کند. بیش از 1396 نژاد مختلف اسب در سراسر دنیا وجود دارد. ○ ○👇 cнαɴɴεℓ◌➣ @Ajaieb_Jahan ⁉️
حرم شیفت داشتم . نماز عشا را خوانده بودیم که یکی آمد از کنارم رد شد. دیدم حاج قاسم خودمان است! چه ابهتی داشت! مثل همیشه نجیب بود و سر به زیر و یک لبخند مهربان روی صورتش بود. رفتم دنبالش. ایستاد گوشه‌ای کنار ضریح ، زیارت نامه خواند و بعد هم نماز.رفتم جلو. عرض ارادت کردم. از زوار خواستم بروند کنار تا حاجی راحت ضریح را زیارت کند . با مهربانی گفت: «نیازی نیست خودم میرم.» بعد از زیارت رفت سر قبر علما. مردم انگار تازه متوجه شده‌اند‌ کی امده. می امدند سلام و احوالپرسی!بوسه و عرض ارادت. «حاجی لبخند دلنشینش را هدیه میداد به همه» وقتی خواست برود تا حیاط مسجد اعظم بدرقه‌اش کردم . داشت کفشش را میپوشید. مردم دوباره جمع شدند دورش ، چه ایرانی و خارجی. طرف اهل پاکستان بود. امده بود جلو. میخواست هر طور شده با حاجی عکس بگیرد . نگذاشتم! عربی چند کلامی با حاجی حرف زد. حاج قاسم خندید و گفت: «بذارید عکس بگیرن» بعد هم خدا خافظی کرد و رفت . شیرینی این دیدار خیلی دوام نیاورد، فقط چند روز . تا صبح جمعه که پیامک شهادتش را دیدم. 📚منبع: کتاب سلیمانی عزیز ↙️↙️ cнαɴɴεℓ◌➣ @Ajaieb_Jahan ⁉️ ↙️↙️ cнαɴɴεℓ◌➣ @Ajaieb_Jahan ⁉️
هرمزگان.جزیره.قشم.تنگه.کریان یکی از زیباترین و کم نظیرترین نقاط توریستی جنوب ایران تنگه کریان جزیره قشم است که ترکیب آب و صخره ها طبیعت بی نظیری ساخته است. ↙️↙️ cнαɴɴεℓ◌➣ @Ajaieb_Jahan ⁉️
تصویری هوایی از معبد بودایی «تانا لات» (Tonah Lot) در جزیره‌ی بالی؛ این جزیره در کشور اندونزی قرار گرفته و از مراکز گردشگری مهم جهان به شمار می‌رود.  ○ ○👇 cнαɴɴεℓ◌➣ @Ajaieb_Jahan ⁉️
موزه‌ لوور با هرم شیشه‌ای معروفش، بهشت موعود عاشقان تاریخ و هنر است؛ پربازدید‌ترین موزه‌ جهان که بیش از ۳۵۰۰۰ اثر هنری، در هشت بخش مختلف آن نگه داری می‌شود. ○ ○👇 cнαɴɴεℓ◌➣ @Ajaieb_Jahan ⁉️
حرم شیفت داشتم . نماز عشا را خوانده بودیم که یکی آمد از کنارم رد شد. دیدم حاج قاسم خودمان است! چه ابهتی داشت! مثل همیشه نجیب بود و سر به زیر و یک لبخند مهربان روی صورتش بود. رفتم دنبالش. ایستاد گوشه‌ای کنار ضریح ، زیارت نامه خواند و بعد هم نماز.رفتم جلو. عرض ارادت کردم. از زوار خواستم بروند کنار تا حاجی راحت ضریح را زیارت کند . با مهربانی گفت: «نیازی نیست خودم میرم.» بعد از زیارت رفت سر قبر علما. مردم انگار تازه متوجه شده‌اند‌ کی امده. می امدند سلام و احوالپرسی!بوسه و عرض ارادت. «حاجی لبخند دلنشینش را هدیه میداد به همه» وقتی خواست برود تا حیاط مسجد اعظم بدرقه‌اش کردم . داشت کفشش را میپوشید. مردم دوباره جمع شدند دورش ، چه ایرانی و خارجی. طرف اهل پاکستان بود. امده بود جلو. میخواست هر طور شده با حاجی عکس بگیرد . نگذاشتم! عربی چند کلامی با حاجی حرف زد. حاج قاسم خندید و گفت: «بذارید عکس بگیرن» بعد هم خدا خافظی کرد و رفت . شیرینی این دیدار خیلی دوام نیاورد، فقط چند روز . تا صبح جمعه که پیامک شهادتش را دیدم. 📚منبع: کتاب سلیمانی عزیز
طبیعت و زیبایی ↙️↙️ cнαɴɴεℓ◌➣ @Ajaieb_Jahan ⁉️
📗📗📗📗 🍃در تاریخچه ادبیات آمده که روزی شمس وارد مجلس مولانا می‌شود و در حالی که مولانا در کنارش چند کتاب وجود دارد، شمس از او می‌پرسد، این‌ها چیست؟ مولانا جواب می‌دهد، قیل و قال است، شمس می‌گوید، و تو را با این‌ها چه کار است و کتاب‌ها را برداشته و به داخل حوضی که در آن نزدیکی قرار دارد، می‌اندازد. مولانا با ناراحتی می‌گوید، ای درویش چه کار کردی؟ برخی از این کتاب‌ها از پدرم رسیده بوده و نسخه منحصر به فرد است و دیگر پیدا نمی‌شود. شمس تبریزی در این حالت دست به آب برده و کتاب‌ها را یک یک از آب بیرون می‌کشد بدون این‌که آثاری از آب در کتاب‌ها مانده باشد و کتاب‌ها حتا ذره‌ای خیس شده باشند. مولانا با تعجب می‌پرسد، این چه سرّی است؟ شمس جواب می‌دهد، این ذوق و حال است که تو را از آن خبری نیست. از این ساعت است که حال مولانا تغییر یافته و به شوریدگی روی می‌نهد و درس و بحث را کنار گذاشته و شبانه‌روز در رکاب شمس تبریزی به خدمت می‌ایستد و به قول استاد شفیعی کدکنی تولدی دوباره می‌یابد.🍃 ↙️↙️ cнαɴɴεℓ◌➣ @Ajaieb_Jahan ⁉️