eitaa logo
عجائبُ الاَرض🇵🇸
67.6هزار دنبال‌کننده
48هزار عکس
45.9هزار ویدیو
206 فایل
متفاوت‌ترین‌مجله‌دانستنی‌هاوعجایب‌جهان🌎 هدف این کانال افزایش اطلاعات عمومی و آشنایی با حقایق شگفت انگیز جهان است! ‌‌ ‌‌انتقاد؛پیشنهاد؛ @Niai73 تبلیغات‌ ارزان با بازدهی عالی : eitaa.com/joinchat/1735000081Ce431fec0ab ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ .
مشاهده در ایتا
دانلود
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 💞عشق آزمونی روحی است، ربطی به جنسيت ندارد و با کالبدها بيگانه‌است. عشق با درونی‌ترين کانون وجود سروکار دارد اما تو هنوز حتی به معبد خود قدم نگذاشته‌ای ابداً نمی‌دانی که کيستی، و با اين حال در پی آنی که چگونه عشق بورزی. نخست خود باش، خود را بشناس، و دل خوش دار که عشق را پاداش خواهی گرفت. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 💞زندگے را گر توانستے بہ ڪام یڪ نفر شیرین ڪنے یا توانستے زمین تشنه‌اے را سرخوش از باران ڪنے گر توانستے تو یڪ مرغ گرفتار از قفس بیرون ڪنے یا توانستے ڪہ دیوار اسارت از بنا ویران ڪنے گر توانستے بہ خوان رنگی‌ات یڪ رهگذر مهمان ڪنے یا توانستے بدون حاجتے هم، ذڪر آن یزدان ڪنے گر توانستے لباس بی‌ریاے عاشقے بر تن ڪنے مےتوانے آن زمان فریاد انسان بودنت را بر سر هر ڪوے و هر برزن کنے... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بچه هات پیتزادوست دارن ولی فر نداری😔 پیتزا بیرون هم که خیلی گرونه😞😞 بیا اینجا آموزش کامل پیتزا تو بدون نیاز به فر🤩 کاملا بهداشتی بدون هیچ مواد مضری👇👇 http://eitaa.com/joinchat/609419296Cd8be6067d3 عضو نشی پشیمون میشی😉😉👆👆
هدایت شده از تبلیغات 🌹عکس‌پروفایل..
اگر فرزند پسر دارید روی بمب های زیر کلیک کنید👇 خیلی جالبه🙈 💣 💣 💣 💣 💣 💣 💣 💣 💣 💣 💣 💣 💣 💣 💣 💣 💣 💣 💣 💣 💣 💣 اگر فرزند دختر دارید روی فرشته ها کلیک کنید👇 👼🏻 👼🏻 👼🏻 👼🏻 👼🏻 👼🏻 👼🏻 👼🏻 👼🏻 👼🏻 👼🏻 👼🏻 👼🏻 👼🏻 👼🏻 👼🏻 👼🏻 👼🏻 👼🏻 👼🏻 👼🏻 👼🏻 👼🏻 👼🏻 👼🏻 ⛔️چند دقیقه دیگه حذف میکنم میخورید😄
✨﷽✨ ✍️اکبر شاه، یکی از معروفترین پادشاهان سلسله ی گورکانی هند بود که در بالا بردن فرهنگ و رفاه زندگی مردم سرزمینش بسیار تلاش کرد. او انسانی فرهیخته و علاقه مند به ادب و دانش بود و همواره اجازه می داد که متکلمان و دانشمندان از مذاهب مختلف در قصر او آزادانه و بدون ترس به بحث و مناظره بپردازند . اکبرشاه خودش هم قریحه ی شاعری داشت و گاهگاه به فارسی شعر می سرود. آورده اند که، شاه بعد از یک شب خوشگذرانی که در مصرف مسکرات افراط کرده‌بود ،بامدادان با سردرد شدیدی از خواب بیدار شد، آنچنان حال شاه بد شد که به ناچار آن روز را در بستر به استراحت پرداخت و چون ندیمان وخدمتگزاران برای عیادت به نزد او می رفتند این شعر را مکرر در پاسخ انها می گفت که دوشینه ز کوی می فروشان پیمانه ی می به زر خریدم اکنون ز خمار سرگرانم زر دادم و درد سر خریدم مصرع انتهایی شعر اکبرشاه یعنی "زر دادم و دردسر خریدم"، بعدها به صورت مثل در آمد و کنایه از آن است که هرگاه کسی کاری را نسنجیده و بدون فکر انجام دهد که منجر به ناراحتی و آسیبی برای شخص شود، این مصرع را جهت عبرت و پشیمانی گوید. ↶【به ما بپیوندید 】↷ _________________ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨ 💠 مساله ی عاقبت به خير شدن بسيار مهم است! ✍️استاد فاطمی‌نیا: معتبرترين و قديمي ترين كتاب درمورد جنگ صفين ، كتاب نصر می باشدكه سابقا بسيار كمياب بود، در آن كتاب می نويسد: "درجنگ صفين يكي از سربازان اميرالمومنين (عليه السلام) زخمی شد، او را به خيمه های حضرت آوردند" حالا انصافا اين صحنه را تصور كنيد، اگر ما در آنجا بوديم و مي ديدم كه سرباز حضرت در راه ايشان زخمی شده ، از ته دل مي گفتيم خوشا به سعادتش! چه سعادتی بالاتر از مجروح شدن درجبهه ي حضرت است؟! اما آيا ميدانيد اين سرباز كه بود؟! نصر مي نويسد:"آن سرباز مجروح، شمر بن ذي الجوشن بود!" عجيب است! انسان يك روز در جبهه ي حضرت اميرالمومنين( عليه السلام) باشد و يك روز هم سر از كربلا در بياورد و آن ظلم و جنايت فجيع و غير قابل بيان را مرتكب شود! از آن طرف جناب حرّ است! درابتدا در لشكر ابن زياد است و حكم جنگ با امام حسين (عليه السلام) را دارد، اما در آخر در راه حضرت شهيد و عاقبت به خير ميشود ↶【به ما بپیوندید 】↷ _______________________ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
هدایت شده از تبلیغات 🌹عکس‌پروفایل..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دانشمند تبريزي توانست راه حل را پيدا كند👨🏻‍⚕️ تقدير از دكتر سعيد دلير باقر نيا داخل صداسيما و اخبار رسمی 🇮🇷 راستي ميدونيد چرا اينقدر داخل صداسيما در موردش صحبت ميكنند چون اين مخترع اول اين پكيج را روي خودش تست كرد و بعد روانه بازار كرد(موهاش رو داخل كليپ ببيني متوجه ميشي)👨‍🔬🧔 تنها محصول داري گواهي GMP آلمان در ايران 🇩🇪 داري مجوز وزارت بهداشت و سيب سبز سلامت📑 برای ارتباط با کارشناسان ما عدد 4 را به 10008443ارسال کنید. 30 درصد تخفیف برای 1000 نفر اول ویژه 20 خرداد 🧿🎉 با زیبایی یک پیامک فاصله دارید🤳
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 💞شاه اسماعیل صفوی ، علاقه شدید به صوفی گری داشت و برای زیارت مزار شمس به شهر خوی زیاد سفر می کرد. طوری که 40 روز در کنار منار شمس در خوی، چله گرفت و شکار کرد و با شاخ های قوچ، مناری بر مزار او ساخت. روزی شاه اسماعیل، با لباس مبدل سوار اسب در خوی بر مزرعه گندمی رفت. صاحب مزرعه ، سر بالا گرفت و گفت: ای مرد مواظب باش مزرعه مرا نابود کردی. شاه چون نزدیک رسید، از اسب پایین آمد و گفت: چقدر به این مزرعه هزینه کرده ای؟ کشاورز گفت: 5 سکه اشرفی. شاه پرسید: چقدر انتظار برداشت و فروش محصول داری؟ گفت: 50 سکه اشرفی طلا. شاه دست در جوال اسب کرد و 50 اشرفی داد و گفت: برو و کار نکن. مرد از این حرکت شناخت او شاه است. به دنبالش راه افتاد. شاه به مزرعه دیگری رفت اما نگذاشت اطرافیان با او وارد مزرعه شوند و با اسب روی گندم زار حرکت کرد، اما صاحب مزرعه سر هم بالا نیاورد و چیزی نگفت.سلامی داد و گفت: چقدر هزینه این مزرعه کرده ای؟ گفت : 5 سکه اشرفی. گفت: چقدر انتظار برداشت داری؟ گفت: 200 سکه اشرفی طلا. شاه دست در خورجین کرده و 200 سکه داد. کشاورز اولی ناراحت شد و گفت: من ندانستم شما سلطان اسماعیل هستید و گرنه بی ادبی نمی کردم. به من نیز کاش این اندازه محبت می کردید. شاه اسماعیل گفت: این مرد بر عکس تو صبور بود و هم خوش گمان. وقتی مرا با اسب بر روی گندم های خود دید، خودش فهمید، کسی که با اسب بر روی گندم زار حرکت می کند یا شرور است یا مومن. چون نگاه کرد دید من شرور نیستم پس صبر کرد و دنبال حکمت این کار من بود. پس اگر بدانیم که خدا هم می بیند و مومن است در برابر مشکلات و تلخی ها صبر می کنیم. ناصبری ما از ناشناختن خداست. دوم این که این مرد به کرم من امید داشت و خوش بین بود و مرا به چشم مردی توانگر دید .با این که 50 سکه ارزش محصول او بود ولی 4 برابر گفت و من دانسته قبول کردم چون سزای خوش بینی به سلطان ، دریافت پاداش نیک است. ولی تو خوش بین نبودی و مرا به چشم گدا و ناتوان دیدی. سزای مزد تو هم آن است که در قلب خود داشتی. پس بدانیم که به خدا نیز هر اندازه در چشم توانگر و کریم نگاه کنیم همان اندازه از سفره و خوان کرمش بهره مند خواهیم شد. و سزای خوش بینی به خدا نیز ، قابل توصیف نیست. ای مرد بدان بهشت را ندیده باید خرید. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• l شش راه برای جلب محبت مردم : 1- صمیمانه نسبت به غیر، علاقه مند باشید. 2- تبسمی بر لب داشته باشید. 3- به یاد بیاورید كه نام هر كس برای او شیرین ترین و مهمترین لغت قاموسهاست. 4- شنیدن را بیاموزید، طرف خود را به شوق آورید كه از خود سخن بگوید. 5- با مخاطب از آنچه دوست دارد صحبت كنید. 6- صمیمانه و صادقانه اهمیت او را برا ی خودش آشكار سازید. "دیل كارنگی" •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
هدایت شده از پست آشپزی
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 💞فقر و ثروت روزی یک مرد ثروتمند، پسر بچه کوچکش را به یک روستا برد تا به او نشان دهد مردمی که در آنجا زندگی می کنند، چقدر فقیر هستند. آن دو، یک شبانه روز در خانه محقر یک روستایی مهمان بودند. در راه بازگشت و در پایان سفر، مرد از پسرش پرسید: نظرت در مورد مسافرتمان چه بود؟ پسر پاسخ داد: عالی بود پدر! پدر پرسید: آیا به زندگی آنها توجه کردی؟ پسر پاسخ داد: بله پدر! و پدر پرسید: چه چیزی از این سفر یاد گرفتی؟ پسر کمی اندیشید و بعد به آرامی گفت: فهمیدم که ما در خانه یک سگ داریم و آنها چهار تا، ما در حیاطمان یک فواره داریم و آن ها رودخانه ای دارند که نهایت ندارد. ما در حیاطمان فانوسهای تزیینی داریم و آن ها ستارگان را دارند. حیاط ما به دیوارهایش محدود می شود، اما باغ آن ها بی انتهاست! با شنیدن حرف های پسر، زبان مرد بند آمده بود. پسر بچه اضافه کرد: متشکرم پدر، تو به من نشان دادی که ما چقدر فقیر هستیم! •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 💞 چهل قاعده شمس تبریزی برداشت از کتاب "ملــــت عشـــق" قاعده هفدهم: ✅ آلودگی اصلی نه در بیرون و ظاهر، بلکه در درون و دل است. لکۀ ظاهری هرقدر هم بد به نظر بیاید، با شستن پاک میشود، با آب تمیز میشود. تنها کثافتی که با شستن پاک نمیشود حسد و خباثت باطنی است که قلب را مثل پیه در میان میگیرد... 📚 ملت عشق 👤نویسنده الیف شافاک •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 💞دو نفر بر سر صاحب بودن مقداری زمین با هم بحث میکرند ! از شخص حکیمی تقاضا کردند تا میان انها قضاوت کند ، فرد دانا را بردند در محل زمین مورد بحث . فرد دانا سر خود را روی زمین قرار داد و گفت زمین می گوید من صاحب این دو نفر هستم ! اي بشر آخر تو پنداري که دنيا مال توست؟ ور نه پنداري که هر ساعت اجل دنبال توست هر چه خوردي مال مور است هر چه بردي مال گور هر چه مانده مال وارث هر چه کردي مال تو. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
مهمون میاد سریع نرو یه پارچ آب یخ درست کن بیار جلوشون یکم سلیقه به خرج بده شربتای ارزون و باکلاس درست کن 🌸🍃 بلد نیستی بیا اینجا یاد بگیر 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/1399848964C733158291b شربت‌پنج دقیقه ای 😋
هدایت شده از تبلیغات 🌹عکس‌پروفایل..
آموزش با و 👆👆👆👆👇👇👇👇 فوق العاده راحت وزیبا.اموزش آویز هم گذاشتم در کانال برای ورود لینک زیر را بزنید 👇 http://eitaa.com/joinchat/1399848964C733158291b خریدم 😝 یه ست حموم دستشویی درست کردم باورت میشه فروختم 150تومن😜 میخوای توهم درست کنی http://eitaa.com/joinchat/1399848964C733158291b جوین برای کدبانوها 😍
هدایت شده از پست آشپزی
📚داستان_کوتاه در زمان حضرت موسے(ع) پسر مغروری بود که دختر ثروتمندی گرفتہ بود. عروس مخالف مادرشوهـر خود بود. پسر به اصرار عروس، مجبور شد مادر پیر خود را بر ڪول گرفتہ بالای کوهـے ببرد، تا مادر را گرگ بخورد. مادر پیر خود را بالای ڪوہ رساند، چشم در چشم مادر ڪرد و اشڪ چشم مادر را دید و سریع برگشت. به موسے(ع) ندا آمد برو در فلان ڪوہ مهـر مادر را نگاہ ڪن. مادر با چشمانی اشڪ‌بار و دستانے لرزان، دست بہ دعا برداشت. و می‌گفت: خدایا! ای خالق هـستے! من عمر خود را کرده ام و برای مرگ حاضرم، فرزندم جوان است و تازهـ‌داماد، تو را بہ بزرگی‌ات قسم می‌دهـم، پسرم را در مسیر برگشت بہ خانهـ‌اش، از شر گرگ در امان دار. ڪہ او تنهـاست. ندا آمد: ای موسے(ع)! مهـر مادر را می‌بینے؟ با این‌که جفا دیدہ ولے وفا می‌کند. بدان من نسبت به بندگانم از این پیر‌زن نسبت به پسرش مهـربان‌ترم. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
زندگی حڪایت قدیمی ڪوهستان است صدا میڪنی ومیشنوی پس به نیڪی صدا ڪن تا بـــــه نیڪی به تو پاسخ دهد •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌼بار الها.... 💫به حق خوبی 🌼به حق بزرگی 💫به حق انصاف 🌼به حق حقانیت 💫به حق مهربانی 🌼به حق عشق 💫بهترین ها را برای، 🌼همه دوستانم 💫 مقدر بفرما 🌼فرداتون سپید 💫شبتون بخیر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ╰══•🥀•══╯💕 🌸ســـــلام 🌷صبح زیبـاتـون بخیر 🌸ان شاالله که 🌷تنتون سالم 🌸لبتون خندون 🌷لحظاتتون گلبارون 🌸و زندگیتون پراز 🌷سلامتی و عاقبت بخیری 🌸و عشق و آرامـــش باشه
هدایت شده از پست آشپزی
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 💞درسي اخلاقی از سهراب سپهری خیــــــــــــلی قشنگه حیفه نخونینش💐 سخت آشفته و غمگین بودم به خودم می گفتم: بچه ها تنبل و بد اخلاقند دست کم میگیرند، درس ومشق خود را… باید امروز یکی را بزنم، اخم کنم و نخندم اصلا تا بترسند از من و حسابی ببرند… خط کشی آوردم، درهوا چرخاندم... چشم ها در پی چوب، هرطرف می غلطید مشق ها را بگذارید جلو، زود، معطل نکنید ! اولی کامل بود، دومی بدخط بود بر سرش داد زدم... سومی می لرزید... خوب، گیر آوردم !!! صید در دام افتاد و به چنگ آمد زود... دفتر مشق حسن گم شده بود این طرف، آنطرف، نیمکتش را می گشت تو کجایی بچه؟؟؟ بله آقا، اینجا همچنان می لرزید... ” پاک تنبل شده ای بچه بد ” " به خدا دفتر من گم شده آقا، همه شاهد هستند" ” ما نوشتیم آقا ” بازکن دستت را... خط کشم بالا رفت، خواستم برکف دستش بزنم او تقلا می کرد چون نگاهش کردم ناله سختی کرد... گوشه ی صورت او قرمز شد هق هقی کردو سپس ساکت شد... همچنان می گریید... مثل شخصی آرام، بی خروش و ناله ناگهان حمدالله، درکنارم خم شد زیر یک میز،کنار دیوار، دفتری پیدا کرد …… گفت : آقا ایناهاش، دفتر مشق حسن چون نگاهش کردم، عالی و خوش خط بود غرق در شرم و خجالت گشتم جای آن چوب ستم، بردلم آتش زده بود سرخی گونه او، به کبودی گروید ….. صبح فردا دیدم که حسن با پدرش، و یکی مرد دگر سوی من می آیند... خجل و دل نگران، منتظر ماندم من تا که حرفی بزنند شکوه ای یا گله ای، یا که دعوا شاید سخت در اندیشه ی آنان بودم پدرش بعدِ سلام، گفت : لطفی بکنید، و حسن را بسپارید به ما ” گفتمش، چی شده آقا رحمان ؟؟؟ گفت : این خنگ خدا وقتی از مدرسه برمی گشته به زمین افتاده بچه ی سر به هوا، یا که دعوا کرده قصه ای ساخته است زیر ابرو وکنارچشمش، متورم شده است درد سختی دارد، می بریمش دکتر با اجازه آقا ……. چشمم افتاد به چشم کودک... غرق اندوه و تاثرگشتم منِ شرمنده معلم بودم لیک آن کودک خرد وکوچک این چنین درس بزرگی می داد بی کتاب ودفتر …. من چه کوچک بودم او چه اندازه بزرگ به پدر نیز نگفت آنچه من از سرخشم، به سرش آوردم عیب کار ازخود من بود و نمیدانستم من از آن روز معلم شده ام …. او به من یاد بداد درس زیبایی را... که به هنگامه ی خشم نه به دل تصمیمی نه به لب دستوری نه کنم تنبیهی یا چرا اصلا من عصبانی باشم با محبت شاید، گرهی بگشایم با خشونت هرگز... با خشونت هرگز... با خشونت هرگز... «سهراب سپهرى » •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 💞جوانی نزد دانایی شد و گفت : ای دانا نکته ای دارم. دانا : بگو ای جوان جوان : مگر نگفتی پدر باید فرزندانش را به اسامی نیکو صدا کند و آن ها را با صفاتی شایسته خطاب کند. دانا : آری ، چه شده؟ جوان : پدرمان ما را مستقیم گوساله خطاب میکند. دانا : پدرت چند فرزند دارد؟ جوان : هشت پسر و چهار دختر دانا : اکنون پدرت چه میکند؟ جوان : در خانه ی خودش ، تنهایی روزگار میگذراند ، و کسی به او سر نمیزند. دانا : پدرت شما را مستقیم گوساله خطاب نمیکند ، خود را غیر مستقیم گاو خطاب می کند. ولی گوساله شایسته ی شما باد! جوان منظور فرد دانا را نفهمید. نزد پدر رفت و جواب را جویا شد. پدر :آری فرد دانا درست گفته . جوان : یعنی چه پدر ؟ پدر : همیشه میخواستم خود را گاو بخوانم ولی شرم میکردم و شما ها را گوساله خطاب می کردم. جوان : چرا خودت را گاو میدانستی پدر ؟ پدر : چون بیسوادی بیش نبودم و نمیدانستم که گاو هم اگر بداند فرزند جماعت وفایی ندارند ، 12 تا به وجود نمی آورد. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 💞کاش می شد خنده را تدریس کرد کارگاه خوشدلی تاًسیس کرد کاش می شد عشق را تعلیم داد ناامیدان را امید و بیم داد شاد بود و شادمانی را ستود با نشاط دیگران ، دلشاد بود کاش می شد دشمنی را سر برید دوستی را مثل شربت سر کشید دشمن بی رحمی و اجحاف بود دوستدار نیکی و انصاف بود کاش می شد پشت پا زد بر غرور دور شد از خود پسندی، دور دور با صفا و یکدل و آزاده بود مثل شبنم بی ریا و ساده بود از دو رنگی و ریا پرهیز کرد کینه را در سینه حلق آویز کرد کاش می شد ساده و آزاد زیست در جهانی خرم و آباد زیست •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
باورِ آدم‌های ساده را خراب نکن! آن‌ها با تو تا ته خط می‌آیند و اگر بی‌معرفتی ببینند قهر نمی‌کنند می‌میرند مرگ پروانه را آیا دیده‌ای؟ پروانه با یک تلنگر «آرام می‌میرد»🥀 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ࿐ᭂ⸙💞💞⸙࿐
مشروب .تلخه ولی... مردونه میگیرتت، نه مث ادم هایی که شیرین رهات میکنن! پیکم را بالامیگیرم: میزنم به سلامتیه خودمو آرزوهایی که هیچگاه لمس نکردم.. به سلامتیه:شبایی که تو تنهاییم گریه کردموهیچکس ندونست چرا..به سلامتی منی که حرفای ناگفته زیاد تو دلمه ولی پای حرفای بقیه میشینم..به سلامتی مشروب که تلخیش از همه ی زندگی شیرینتره ﯾـﻪ ﭘـﯿـﮏ ﻣـﺸـﺮﻭﺏ . . . ﻣـﯿـﺨـﻮﺭﻡ ، ﻣـﯿـﭽـﺮﺧـﻢ ، ﻣـﯿـﺮﻗـﺼـﻢ ... ﺗـﺎ ﻧـﺒـﯿـﻨـﻢ . . . ﻧـﺒـﻮﺩﻥ ﺑـﯽ ﺩﻟـﯿـﻠـﺖ ﺭﺍ !!! ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺘﻲ ﺍﻭﻧﺎﻳﻲ ﮐﻪ ﻫﻢ ﺩﻝ ﺩﺍﺭﻥ ﻭ ﻫﻢ ﻣﻌﺮﻓﺖ ﺍﻣﺎ ﮐﺴﻲ ﺭﻭ ﻧﺪﺍﺭﻥ. ╔═.🍃🌸.═════╗ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ╚═════.🍃💕.═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انصافا این کلیپ از صد تا سکانس و فیلم بلند هم با ارزش و آموزنده تر است! توصیه من به شما این است که این کلیپ را حتما مشاهده کنید! این مرد دیوانه درسی به هارون ثروتمند داد تا عمر دارد یادش نرود! این کلیپ درسی برای تمام انسانها چه فقیر و چه ثروتمند است که تاکنون در هیچ مدرسه و دانشگاهی به ما یاد داده نشده است! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•