هدایت شده از تبلیغات 🌹عکسپروفایل..
امام صادق(علیه السلام) فرمودند: ثواب اعمال خیر، براى کسى که براى مردگان انجام مى دهد، براى او و براى آن مرده، هر دو نوشته مى شود.
📚زاد المعاد، صفحه ۵۷۴.
هزینه کردن برای امواتتان نه تنها آنها را از شما راضی میکند و روح آنها را شاد میکند، بلکه برای خود شما نیز اجری عظیم در پی خواهد داشت.
نماز و روزه استیجاری و ختم قرآن و ختم های مختلف بهترین راه برای شماست
دل دل نکنید که شیطان در کمینه و اجازه نمیده تصمیم خالص بگیرید
👇راه ارتباطی جهت سفارش👇
@nadebon314
👇آیدی کانال👇
@nemez_12
🔆🍃اعتراف به معجزه بودن قرآن:
💠ولید بن مغیره مخزومی كه مرد ثروتمندی بود و در میان عرب به حُسن تدبیر و فكر روشن شهرت داشت و برای حل مشكلات اجتماعی و منازعاتی كه در میان طوایف عرب واقع میشد از فكر و تدبیر او استمداد میكردند، و به همین علّت او را «ریحانه قریش» (گل سر سبد قریش) مینامیدند.
💠روزی به تقاضای جمعی از مشركان نزد پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ آمد تا از نزدیك وضع او و آیات قرآن را بررسی كند. بنا به خواهش او پیغمبر قسمتی از آیات سوره «حم سجده» را تلاوت كرد. این آیات چنان تأثیر و هیجانی در او به وجود آورد كه بیاختیار از جا حركت نمود و به محفلی كه از طرف طایفه او (بنی مخزوم) تشكیل شده بود رفت و گفت: به خدا سوگند، از محمد سخنی شنیدم كه نه شباهت به گفتار انسانها دارد و نه پریان. گفتار او شیرینی و زیبایی مخصوصی دارد، فراز آن (همچون شاخههای درختان برومند) پر ثمر و پایین آن (مانند ریشههای درختان كهن) پر آب است. گفتاری است كه بر هر چیز پیروز میشود و چیزی بر آن پیروز نخواهد شد.
💠در میان قریش زمزمه افتاد و گفتند: از قرائن بر میآید كه ولید دلباخته گفتار محمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ شده و اگر چنین باشد همه قریش تحت تأثیر او قرار خواهند گرفت و به محمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ تمایل پیدا میكنند.
ابوجهل گفت: من چاره او را میكنم. به منزل ولید آمد و با قیافه اندوهبار كنار او نشست. ولید گفت: چرا این چنین غمگین هستی؟!
💠ابوجهل: چرا غمگین نباشم! با این سن و شخصیتی كه تو داری قریش بر تو عیب میگیرند و میگویند با سخنان پرمایه خود گفتار محمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ را زینت دادهای! ولید برخاست و با ابوجهل به مجلس قریش در آمد و رو به سوی جمعیت كرد و گفت:
آیا تصور میكنید محمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ دیوانه است؟ هرگز آثار جنون در او دیدهاید؟ حضار گفتند: خیر. پرسید: آیا گمان میكنید او كاهن است؟ آیا از آثار كهانت چیزی در او دیدهاید؟ گفتند: خیر. گفت: آیا گمان میكنید او شاعر است؟ آیا تا به حال شعری گفته است؟ گفتند: خیر. پرسید: تصوّر میكنید دروغگوست؟ آیا تاكنون به راستگویی و امانت مشهور نبوده و در میان شما به عنوان «صادق امین» معروف نبوده است؟ بزرگان قریش گفتند: پس باید به او چه نسبت بدهیم؟ ولید فكری كرد و گفت: بگویید ساحر است، زیرا با این سخنان خود میان پدر و فرزند و خویشاوندان جدایی میافكند.
📙مجمع البیان، ج 9، ص 387.
🍂🍁
قحطی در مصر و اطرافش از جمله كنعان بیداد میكرد، مواد غذائی به كلی تمام میشود و دگربار یعقوب فرزندان را دستور به حركت كردن به سوی مصر و تأمین مواد غذائی میدهد ولی این بار در سر لوحه خواستههایش جستجو از یوسف و برادرش بنیامین را قرار میدهد و میفرماید:
فرزندانم بروید و از یوسف و برادرش جستجو كنید»، «یا بَنِیَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ یُوسُفَ وَ أَخِیهِ».
🌾و از آنجا كه فرزندان تقریباً اطمینان داشتند كه یوسف زنده نمانده، از این توصیه و تأكید پدر تعجّب كردند، یعقوب به آنها گوشزد كرد كه: «از رحمت الهی هیچ گاه مأیوس نشوید» كه قدرت او مافوق همه مشكلات و سختیها است «وَ لا تَیْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ» چرا كه تنها كافران بیایمان كه از قدرت خدا بیخبرند از رحمتش مأیوس میشوند «إِنَّهُ لا یَیْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْكافِرُونَ».
هدایت شده از سابقه گسترده طلایی💛
🔻
به دلیل درخواست مکرر شما توpvبرای اخرین بار لینک گروه عاشقانه های پاک رو میزارم🌷
✅خواهشا دیگه تو پی وی درخواست نکنید.🙏🌹
💠اینم لینکش👇
https://eitaa.com/joinchat/2818506752Caf7a73c7a3
هدایت شده از تبلیغات 🌹عکسپروفایل..
🔞👌روش های ماساژ
💥 امسال مثل ملکه بدرخشید
😍صورت بدون لک و چروک
مردانی که همسرانی با اندام خوش فرم
میخوان داشته باشندحتما عکسها روببینن👇♨️
۱.نظر دوستان 👇
http://eitaa.com/joinchat/1316290590C68e70196be
🔴وصیت کردن هنر نیست، تا زنده ایم ببخشیم!
✨مردی انبار خرمایی داشت و ظاهراً مرد مومنی بود و به تکالیف دینی اش عمل می کرد
🌿روزهای آخر عمرش وصیت کرد و رسول خدا را هم وصی خود قرار داد که پس از مرگ او انبار خرما را به مصرف مستمندان برسانند.
🌺رسول خدا هم پذیرفت و پس از مرگ وی در انبار را بازکردو تمام خرماها را درمیان مستمندان تقسیم کرد.
❄️سپس یک دانه خرما از میان خاکها برداشت و به مردم نشان داد و فرمود: این چیست که در دست من است؟
گفتند: یک دانه خرماست که از میان خاک ها برداشته اید.
🌹فرمود: این مرد اگر خودش همین یک دانه خرما را درحیات خودش می داد، در نزد خدا محبوب تر بود از این همه خرمایی که من از طرف او طبق وصیتش انفاق کردم!
💥این تذکر بسیار تکان دهنده ای است که تا زنده هستید کارتان را خودتان انجام دهید.
🌺وصیت کردن هنر نیست. هنر این است که در زنده بودن بتوان مال را از خود جدا کرد که دردآور است.
📙 صفیرهدایت، 36،توبه، آیت الله ضیاء آبادی
هدایت شده از تبلیغات 🌹عکسپروفایل..
سلام #مدیر کانال هستم😕
به درخواست دختر پسرای باحال برای اخرین بار لینک کانال { استوری} رو میزارم
این کانال توی تلگرام خیلی طرفدار داره 😌♥️
https://eitaa.com/joinchat/3559718924Ca1a4cd6bd1
https://eitaa.com/joinchat/3559718924Ca1a4cd6bd1
🍁استوری های پاییزی رسید🍁🍂
پروفایل و استوری هر ماه و از اینجا بردارید با ما بروز باشید😘😍
🍂«از آیه عذاب ترسیدند»🍂
✍مرحوم ملا محسن فیض كاشانی (ره) روایتی نقل میكند:
فرمود به رسول اكرم (ص) خبر دادند كه سه تن از جوانهای شهر منزوی شدهاند، یك آیه عذاب آمد و اینها ترسیدهاند، هر سه تن شهر را رها كردند و به بیابان رفتند و آنجا در حال عبادت هستند و هر كدام نذری كردهاند.
یكی نذر كرده كه دیگر زن نگرفته و تماس با زن نگیرد.
دیگری نذر كرده كه به هیچ وجه غذای لذیذ نخورد.
و سوّمی نذر كرده كه دیگر در اجتماع زندگی نكند.
از نظر اسلام، از نظر فتوای همه علماء اگر شخص چنین نذری كند، اصلاً نذر منعقد نمیشود، برای اینكه نذر باید راجح باشد و فُقهاء میگویند: اینگونه نذور راجح نیست.
پیامبر كاری به نذر آنان نداشت كه نذرشان غلط است، برای جلوگیری از بدعت مهم بود، لذا بیوقت به مسجد آمدند، به اندازهای با عجله آمدند كه عبا از دوش مبارك افتاده بود، یك طرف عبا روی دوش مبارك بود و طرف دیگر كشیده میشد، با سرعت به مسجد آمدند، به بلال فرمودند: اذان بگو و مردم را جمع كن كه: «الصوه جماعه»
آیا چه خبر است؟ در مردم غوغائی برپا شد و كار و كسب همه تعطیل شد، زن و مرد به مسجد آمدند تا ببینند چه شده... پیغمبر روی همان پله اوّل ایستاد، برای اینكه به جامعه اسلامی بگوید كه كار خیلی مهمّ است و فرمود ای مردم! من كه پیغمبر هستم با زن تماس دارم، من كه پیغمبر شما هستم غذای لذیذ میخورم و در دل جامعه بوده و با اجتماع تماس دارم.
"فمن رغب عن سنّتی فلیس منّی"
هدایت شده از سابقه گسترده طلایی💛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شوهرم عاشق موهای بلنده اما من موهام #کم_پشت بود و #رشد نداشت 😭
چندبار دکتر رفتم هرکی، هرچی میگفت امتحان میکردم چقد خرج کردم 😞
امااااااااا💥
با یه چیز خیلی ساده که تو خونه همه هست موهام تو یکماه #رشد_عجیب و #پر شد😅🙊
خدا خیرش بده تو این کانال دیدم😍
👇👇❤️
http://eitaa.com/joinchat/1835204620Caca641af13
ماسک #ابریشمی کردن مو ❤️👆
هدایت شده از تبلیغات 🌹عکسپروفایل..
سفیدی عجیب پاها با این ماده گیاهی 😳
هم سفید میکنه هم موها رو از بین میبره 😐😳
من که به آرزوم رسیدم با این فرمول
زودی بیا تا دیر نشده😊
👇👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/1835204620Caca641af13🌸🌿
شاید فیلتر شه زود بیاین تو 😱👆
💕عـزاداران عـالـم
امام صادق (علیه السلام) میفرمایند:
پنج نفر در تاریخ بسیارگریه کرده اند:
1- حضرت آدم برای بهشت انقدرگریه کرد که رد اشک بر گونه اش افتاد.
2–حضرت یعقوب به اندازه ای برای یوسف خود گریه کرد که نور دیده اش را از دست داد.
3- حضرت یوسف در فراق پدر گریه کرد که زندانیان گفتند یاشب گریه کن یا روز.
4-حضرت فاطمه زهرا(س) در فراق پدر آنقدر گریه کرد که اهل مدینه گفتند ما را به تنگ اوردی با گریه هایت…یا شب گریه کن یا روز...
5_امام_سجاد(ع) بیست تا چهل سال در مصیبت و عزای پدرش گریه کرد.
هر گاه آب و خوراکی برایش می آوردند گریه می کردند ومی گفتند هرگاه قتلگاه فرزندان فاطمه را به یادمیاورم گریه گلویم رامی فشارد.
📚 مناقب آل ابى طالب، همان، ج3، ص137.
🚩 سوره تکاثر :
❆ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
❆ أَلْهَـٰکُمُ التَّکَاثُرُ.
❆ حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ.
❆ کََلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ.
❆ ثُمَّ کَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ.
❆ کَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ.
❆ لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ.
❆ ثُمَّ لَتَرَوُنَّهَا عَيْنَ الْيَقِينِ.
❆ ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ.
هر کس اين سوره را هنگام خوابيدن بخواند، از عذاب قبر حفظ خواهد شد. و هر کسی این سوره را در روز دوشنبه یا چهارشنبه ۴۰ مرتبه بخواند مال عظیم یا خیری بزرگ به او می رسد که در ذهن وتصورات او نمی گنجد.
[ #امام_صادق_عليه_السلام ]
📚 عدّة الداعى ۲۹۷
توبه
💠روزی حکیمی با اصحابش در کشتی نشسته بودند.
کشتی دیگر می آمد و گروهی از اهل طرب در آنجا عیش و نوش می کردند.
شاگردان ذوالنون گفتند ای شیخ، دعا کن تا کشتی آنها غرق شود تا شومی آنها رفع شود.
حکیم برپای خاست و دست ها را بلند کرد و گفت بار خدایا، چنان که این گروه را در این جهان، عیش خوش داده ای، اندر آن جهان نیز عیش خوش بده.
مریدان متعجب شدند.
چون کشتی پیش تر آمد و اهل طرب چشم شان بر ذوالنون افتاد، به گریه افتادند و بساط عیش و نوش را جمع کردند و به خدای بازگشتند.
حکیم، شاگردان را گفت عیش خوش آن جهان، یعنی توبه در این جهان!
هدایت شده از کانون تبلیغاتی راگا
#مهم
نکنه دست میزنی به نافت چیزی توشه😳😳؟؟؟
اگر در ناف شما هم پنبه تشکیل میشود، خیلی سریع رو لینک زیر بزنید تا اتفاق بدی براتون نیافتاده😱‼️
جواب شما در لینک زیر👇
https://eitaa.com/joinchat/609878097C4b5f74e961
هدایت شده از تبلیغات 🌹عکسپروفایل..
تم ایتا 🧡👇🏻
@Eitaa_Theme
تم واتساپ💚 👇🏻
@Whatsapp_Theme
تم تلگرام💙 👇🏻
@Telgeraam_Theme
تم اینستاگرام💜 👇🏻
@Instagram_Theme
تم جدید برا هر کدوم میخوای بزن روش☝️
🔆آیه قرآن دزد را زاهد و عارف كرد:
فضیل عیاض در ابتدای جوانی یكی از راهزنان و سارقان و غارتگران و دزدان و بدكاران و هرزهگران و عیّاشان مشهور زمان خود بود كه هر كس اسم او را میشنید، لرزه به اندامش میافتاد كه در آن زمان حتّی سلطان و خلیفه وقت هارون الرشید هم از دست او ناراحت بود و ترس داشت.
روزی از روزها سوار بر اسب آمد كنار نهری ایستاد تا اسبش آب بخورد كه ناگهان چشمش به دختر بسیار زیبائی افتاد كه مشك خود را به دوش گرفته و میخواست كنار نهر بیاید و آب بردارد.
عشق و محبّت آن دختر به قلبش رخنه كرد و چشم از آن دختر برنداشت تا وقتی كه دختر مشك را پُر از آب كرد و راه خود را گرفت و رفت، به نوكران و بادمجان دورقاب چینهایش دستور داردتا او را تعقیب كرده و بعد به پدر و مادر دختر خبر دهند كه دختر را شب آماده كرده و خانه را خلوت نموده زیرا فضیل، راغب آن زیبارو شده، نوكران فضیل پس از تعقیب آن دختر، به در خانه ایشان رسیدند و در خانه را زدند و گفتههای فضیل را به آنها ابلاغ نمودند.
تا این خبر به گوش پدر و مادر دختر رسید بسیار ناراحت و متوحّش و لرزان گردیدند و چون چارهای نداشتند یك عده از پیران و ریش سفیدان شهر را دعوت كردند و با آنها مشورت نمودند كه چه كنیم؟
آنها گفتند: بیا و دخترت را فدای یك شهر كن، زیرا اگر فضیل به مقصود خود نرسد، همه این شهر را به غارت برده و همه چیز را به آتش میكشد، پدر و مادر از روی ناچاری دختر را مهیا كرده و خانه را خلوت نمودند.
شب هنگام، فضیل وارد شهر شد و قلّاب و كمند انداخت، از بالای دیوار پشت بام به روی بامهای دیگر رفت و تا به خانه دختر رسید همین كه خواست وارد منزل معشوقه خود گردد، یك وقت صدائی شنید، خوب كه گوش داد، شنید صدای قرآن میآید و یكی قرآن میخواند، توجّه خود را به این آیه جلب كرد. «أَ لَمْ یَأْنِ لِلَّذِینَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ».
آیا وقت آن نرسیده كه قلوب مؤمنین به ذكر خدا خاضع و خاشع گردد. (دیگر دست از گناه بردارند و به یاد خدا باشند) این آیه چنان در او اثر كرد كه زندگیش را بیكباره دگرگون ساخت و از نیمه راه برگشت و از دیوار فرود آمد و با كمال اخلاص و صفای دل گفت: پروردگارا، آری نزدیك شده، هنگام خضوع و خشوع و از همانجا جرقه نور خدا دل او را روشن كرد و با خدا رابطه برقرار نمود. انشاء الله كه جرقههای نور الهی دلهای ما را نیز روشن و منّور كند.
هدایت شده از گسترده 5 ستاره 🌟🌟🌟🌟🌟
🥘🥘🥘🥘🥘🥘🥘🥘🥘
از بس برنج خوردیم خسته شدیم😭😭
سریع بیا اینجا انواع غذاهای نونی 20دقیقه ای یاد بگیر 😍
شوهرت انگشتاشم میخوره😈😋
#آشپزی ۳۰دقیقه ای👆
#ویژه مهمانی های خودمونی 🌯🌮🥙🍕 👇👇👇
بدو کلی #ایده و #ترفند شیک واسه مهمونی های آیندت یاد بگیر
#دیــزایــــــــن_غـذا
#چــیــدمــان_مــیــز
#ڪــلــاس_ســفــره_آرایــے
#دورچــیــن
https://eitaa.com/joinchat/2614558741Cc7d4e729a6
هدایت شده از تبلیغات 🌹عکسپروفایل..
آموزش پخت کیک و ژله #یـــــ🍉🍰🍉ـــــلدا طوری مخصوص خانمایِ هنـــــــــــرمند☺️😉👇
فن پخت #ڪیـــــڪ با روکشِ ژله🥮
فن درآوردن #ژلـــــــه_مات🧊
فن #مـــــــــیوه_آرایی یلدا🍎🍉
تزئین #پــف_فیـــــل و #آجیـــــل🌰🥓
ساده نباش شیپور نزن از کجا یادگرفتی بیا زیر زیرکی خانم بودنتو به رُخ بکش😉👇
https://eitaa.com/joinchat/2614558741Cc7d4e729a6
💠اسحاق بن حنین كندی مردی نصرانی و مانند پدرش حنین بن اسحاق، از فیلسوفان مشهور است. وی به موجب آشنایی به زبان یونانی و سریانی فلسفه یونان را به عربی ترجمه كرد.
كندی، فیلسوف نامی عراق، در زمان خویش، دست به تألیف كتابی زد كه به نظر خود تناقضات قرآن را در آن گرد آورده بود. او چون با فلسفه و مسایل عقلی و افكار حكمای یونان، سر و كار داشت، بر طبق معمول با حقایق آسمانی و موضوعات دینی، چندان میانهای نداشت؛ و به موجب غروری كه با خواندن فلسفه به او دست داده بود، به تعالیم مذهبی، به دیده حقارت مینگریست.
🔆اسحاق كندی، آن چنان سرگرم كار كتاب (تناقضات قرآن) شده بود كه به كلی از مردم كناره گرفته بود و پیوسته در منزل، با اهتمام زیاد به آن میپرداخت.
💠روزی یكی از شاگران او در سامرا به حضور امام حسن عسكری، (ع)، شرفیاب شد. حضرت به وی فرمود: در میان شما شاگردان اسحاق كندی، یك مردِ رشیدِ باشهامتی پیدا نمیشود كه این مرد را از كاری كه پیش گرفته، بازدارد؟ شاگرد مزبور گفت: ما چگونه در این خصوص به وی اعتراض كنیم یا در مباحث علمی دیگری كه استادی چون او بدان پرداخته است ایراد بگیریم! او استاد بزرگ و نامداری است و ما توانایی گفتگو با او را نداریم. حضرت فرمود: اگر من چیزی به تو القا كنم میتوانی به او برسانی و درست به وی بفهمانی؟ گفت: آری.
فرمود: نزد استادت برو و با وی الفت بگیر و تا میتوانی در اظهار ارادت و اخلاص و خدمتگذاری نسبت به او كوتاهی نكن، تا جایی كه كاملاً مورد نظر وی واقع شوی و او هم لطف و عنایت خاصّی نسبت به تو پیدا كند.
🔆وقتی كاملاً با هم اُنس گرفتید، به وی بگو: مسئلهای به نظرم رسیده است، میخواهم آن را از شما بپرسم. بگو: اگر یكی از پیروان قرآن كه با لحن آن آشنایی دارد، از شما سؤال كند، آیا امكان دارد كلامی كه شما از قرآن گرفته و نزد خود معنی كردهاید، گوینده آن، معنی دیگری از آن اراده كرده باشد؟ او خواهد گفت: آری، ممكن است و چنین چیزی از نظر عقل رواست. آن گاه به وی بگو: ای استاد، شاید خداوند آن قسمت از قرآن را كه شما نزد خود معنی كردهاید، عكس آن را اراده نموده باشد، و آنچه شما پنداشتید، معنی آیه و مقصود خداوند كه گوینده آن است، نباشد.
💠آن شاگرد از نزد حضرت رخصت خواست و به خانه استاد خود، اسحاق كندی رفت و بر طبق دستور امام، با وی رفت و آمد زیاد نمود تا میان آنان اُنس كامل برقرار گردید. روزی از فرصت استفاده نمود و موضوع را به همان گونه كه حضرت، تعلیم داده بود با وی در میان گذارد. همین كه فیلسوف نامی، پرسش شاگرد را شنید، فكری كرد و 🔆گفت: بار دیگر سؤال خود را تكرار كن. شاگرد سؤال را تكرار نمود و استادِ فیلسوف، مدتی درباره آن اندیشید و دید از نظر لغت و عقل، چنین احتمالی هست. امكان دارد آنچه وی از فلان آیه قرآن فهمیده و پنداشته است كه با آیه دیگر منافات دارد، منظور صاحبِ قرآن، غیر از آن باشد. سرانجام فیلسوف نامبرده، شاگرد دانشمند خود را مخاطب ساخت و این گفتگو میان آنها واقع شد.
فیلسوف: تو را سوگند میدهم بگو این سؤال را چه كسی به تو آموخت؟
شاگرد: به دلم خطور كرد.
فیلسوف: نه، چنین نیست. این گونه سخن، از مانند چون تویی سر نمیزند. تو هنوز به مرحلهای نرسیدهای كه چنین مطلبی را درك كنی. راست بگو آن را از كجا آورده و از چه كسی شنیدهای؟
شاگرد: این موضوع را حضرت امام حسن عسكری، (ع)، به من آموخت و امر كرد آن را با شما در میان بگذارم.
فیلسوف: اكنون حقیقت را اظهار داشتی، آری؛ این گونه سخن فقط از این خاندان صادر میشود.
🔆سپس فیلسوف بزرگِ عراق، آنچه درباره تناقضات قرآن نوشته و به نظر خود به كتاب آسمانی مسلمانان ایراد گرفته بود، همه را جمع كرد و در آتش افكند
📙مناقب ابن شهر آشوب، ج 4، ص 257.
هدایت شده از گسترده 5 ستاره 🌟🌟🌟🌟🌟
♥️چادرت رو از تولیدی بخر♥️
اگه دنبال چادر مشکی و رنگی #قیمت_مناسب هستی بیا اینجا👇
تاااااازه...🤔
همراه چادرت کلی هدایا بگیر ووووو...😎😱
سنگ حرم امام حسین ع😍
سنگ حرم حضرت زینب س😍
چادر مشکی ۱۶۵تومن😳
چادر رنگی ۱۱۰تومن😳
http://eitaa.com/joinchat/2691760149C505dd3e785
نیاز هر خانوم خاص پسنده👆👆😍
هدایت شده از تبلیغات 🌹عکسپروفایل..
💠در هر سرزمینی قبری خواهد بود!
🍁یحیی بن هرثمه گوید : روزی متوکل مرا احضار کرد و گفت : سیصد نفر انتخاب کن و با آنها به مدینه برو ، و علی بن محمد بن رضا (امام هادی امام دهم ) را با احترام و تجلیل کامل ، نزد من بیاور . من افرادی را انتخاب کرده و حرکت کردم . یکی از همراهان من شخص شیعه مذهبی بود که با یکی از همراهانم که شیعه نبود ، در بین راه به مباحثه مشغول بود . من که شیعه نبودم از مناظره آنها خوشحال بودم ؛ زیرا موجب سرگرمی من و احساس طولانی نبودن مسیری که در پیش داشتیم ، بود .
🌺وقتی که به وسط راه رسیدیم آن شخص غیر شیعه گفت : شما شیعیان می گویید که علی بن ابی طالب (ع ) فرموده : در همه سرزمینها یا قبری وجود دارد و یا بعدا قبری در آنجا پدیدار خواهد شد . آیا این حرف درست است ؟ مرد شیعه گفت : آری ، امام ما چنین فرموده است . او گفت : در این بیابان خشک و سوزان کسی وجود ندارد تا بمیرد و قبرش در اینجا قرار گیرد ! همه ما به خنده افتادیم و تا ساعتی آن مرد شیعه را مسخره می کردیم و می خندیدیم .
🍀سرانجام به مدینه رسیدیم و خدمت امام هادی (ع ) رفتیم و نامه متوکل را برای او خواندیم . حضرت فرمود : مانعی ندارد ، فعلا استراحت کنید و فردا بیایید . فردا نزد آن حضرت رفتیم ، دیدیم خیاطی آنجا حاضر است و لباس پشمی زمستانی برای آن حضرت فراهم می کند ! حضرت به او فرمود : برای من و غلامان و خدمتکارانم از این لباس تهیه کن و چون فقط امروز را فرصت داری ، چند خیاط دیگر هم کمک بگیر تا این لباسهای گرم فردا آماده شود ! بعد رو به من کرد فرمود : شما بروید کارهایتان را انجام دهید و فردا در همین ساعت بیایید تا حرکت کنیم .
🌻من از پیش او خارج شدم و با خود گفتم : ما در گرمای تابستان به سر می بریم و این شخص دستور می دهد برایش لباس گرم فراهم کنند ، شاید تاکنون مسافرت نکرده ، خیال می کند در هر سفری باید این گونه لباسها را به همراه داشته باشد و تعجب کردم از شیعیان که چگونه چنین شخصی را امام خود می دانند ! روز بعد نزد او رفتم و دیدم برای خود و همراهانش پالتو و پوستین و لباس گرم برداشته و آماده حرکت است ! من بیشتر تعجب کردم و با خود گفتم : آیا او گمان می کند که در وسط تابستان ، زمستان به سراغ ما می آید ؟
🌾حرکت را آغاز کرده ، از شهر خارج شدیم تا به همان محلی رسیدیم که بین مرد شیعه و مرد غیر شیعه بحث شدید در مورد قبرها در گرفته بود . ناگهان ابری متراکم در آسمان پیدا شد . رعد و برق آغاز گردید و سرمای شدیدی پدید آمد . آن حضرت و همراهانش لباسهای گرم و پالتوها و پوستین ها را به تن کردند ، دستور داد لباده ای به من و پوستینی به آن مرد شیعه که از همراهان من بود دادند و ما آنها را پوشیدیم . مدتی گذشت ، آنگاه سرما مرتفع شد گرمای سابق پدیدار گشت ، در حالی که حدود هشتاد نفر از همراهان من در اثر سرما جان باختند .
🍂حضرت هادی (ع ) به من فرمود : ای یحیی ! به کمک باقیمانده یارانت ، آنها را که مرده اند دفن کنیم و بدان که این گونه است که در هر سرزمین قبری خواهد بود . من خود را از اسب به زیر انداخته و بسوی او دویدم ، پایش را بوسیدم و شهادت به توحید و نبوت پیامبر - ص - و امامت آن حضرت دادم و شیعه شدم و تا لحظه شهادت آن حضرت از ملتزمین رکاب او بودم .
🍃🌺#حکمت_خداوند
🔷🔹حضرت موسي عليه السلام فقيري را ديد كه از شدت تهيدستي ، برهنه روي ريگ بيابان خوابيده است . چون نزديك آمد ، او عرض كرد : اي موسي ! دعا كن تا خداوند متعال معاش اندكي به من بدهد كه از بي تابي ، جانم به لب رسيده است . موسي براي او دعا كرد و از آنجا (براي مناجات به كوه طور) رفت . چند روز بعد ، موسي عليه السلام از همان مسير باز مي گشت ديد همان فقير را دستگير كرده اند و جمعيتي بسيار اجتماع نموده اند ، پرسيد : چه حادثه اي رخ داده است ؟ حاضران گفتند : تا به حال پولي نداشته تازگي مالي بدست آورده و شراب خورده و عربده و جنگجويي نموده و شخصي را كشته است . اكنون او را دستگير كرده اند تا به عنوان قصاص ، اعدام كنند !
🔷🔹خداوند در قرآن مي فرمايد : (اگر خدا رزق را براي بندگانش وسعت بخشد ، در زمين طغيان و ستم مي كنند) پس موسي عليه السلام به حكمت الهي اقرار كرد ، و از جسارت و خواهش خود استغفار و توبه نمود
📚ولو بسط الله الرزق لعباده في الارض
شوري : 27
☄ 🌸 ☄
ازعزرائیل پرسیدند:
تابحال گریه نکردی زمانیکه جان بنی آدمی را میگرفتی؟
عزرائیل جواب داد:
یک بارخندیدم،
یک بارگریه کردم
ویک بارترسیدم.
🌻"خنده ام" زمانی بودکه به من فرمان داده شد جان مردی رابگیرم، اورا در کنار کفاشی یافتم که به کفاش میگفت: کفشم را طوری بدوز که یک سال دوام بیاورد! به حالش خندیدم وجانش راگرفتم.
🌻"گریه ام" زمانی بود که به من دستور داده شد جان زنی رابگیرم، او را دربیابانی گرم و بی درخت و آب یافتم که درحال زایمان بود.. منتظرماندم تا نوزادش به دنیا آمد سپس جانش را گرفتم.
دلم به حال آن نوزاد بی سرپناه درآن بیابان گرم سوخت وگریه کردم.
🌻"ترسم" زمانی بودکه خداوندبه من امرکرد جان فقیهی را بگیرم نوری از اتاقش می آمد هرچه نزدیکتر میشدم نور بیشترمی شد.
و زمانی که جانش را می گرفتم ازدرخشش چهره اش وحشت زده شدم.. دراین هنگام خدا وندفرمود:
میدانی آن عالم نورانی کیست؟..
او همان نوزادی ست که جان مادرش را گرفتی. من مسئولیت حمایتش را عهده دار بودم هرگز گمان مکن که باوجودمن، موجودی در جهان بی سرپناه خواهد بود..
🤲یکی از صالحان دعا میکرد :
پروردگارا در روزی ام برکت ده !
کسی پرسید:چرا نمیگویی روزی ام ده ؟
ڱفت روزی را خدا برای همه ضمانت کرده است.
اما من بـرکت را در رزق طلب میکنم چیزیست
که خدا به هرکس بخواهد میدهد (نه به همگان)
🍃اگر در مال بیاید ، زیادش میکند .
🍃اگر درفرزند بیاید ،صــالحش میکند .
🍃اگر درجسم بیاید ، قوی و سالمش میکند .
🍃و اگر درقلب بیاید ،خوشبختش می کند.
#حکایت_عبرت
پیرمردی نارنجی پوش در حالی که
کودک را در آغوش داشت، با سرعت وارد بیمارستان شد و به پرستار گفت: خواهش می کنم به داد این بچه برسید. بچه ماشین بهش زد و فرار کرد.
پرستار: این بچه نیاز به عمل داره باید پولشو پرداخت کنید.
پیرمرد: اما من پولی ندارم. پدر و مادر این بچه رو هم نمی شناسم. خواهش می کنم عملش کنید، من پول رو تا شب براتون میارم.
پرستار: با دکتری که قراره بچه رو عمل کنه صحبت کنید.
اما دکتر بدون اینکه به کودک نگاهی بیاندازد گفت: این قانون بیمارستانه. باید پول قبل از عمل پرداخت بشه.
صبح روز بعد، همان دکتر، سر مزار دختر کوچکش ماتش برده بود و به دیروزش می اندیشید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یادش بخیر!!!
خدا را میگویم!!!
گاهی وقتا یادمون میره که خدایی هم هست!!!
هدایت شده از اطلاع رسانی گسترده حرفهای
بطری های نوشابه تو دور نریز🚫😱🛑
مبل کودک ساختم واسه خواهرزادم با بطری های خالی نوشابه😍👌
میخواستم بخرم کلی پولش شد 😑
تو تولدش همه میپرسیدن از کجا گرفتید🤩😎
منم ادرس اینجا رو دادم گفتم خودم براش درست کردم🤪چقدر تعجب کردن🤩
باور نداری خودت بیا ببین😉👇
#ایده_های_درآمدزا 🤑
https://eitaa.com/joinchat/3459252243Cf0f4820314
فقططططط اینجا😍☝️☝️☝️