•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💞 زندگی خانوادگی را این دو کلمه
گرم می کند
"دوستت دارم " و "دوستم داری"
جامعه را این دو کلمه می تواند به
تعادل و سعادت برساند،
جامعه ای که در آن دولت ملّت را
و ملّت دولت را دوست بدارند،
و همچنین در همۀ کارها و صنعت ها
و تولیدها و مدیریت ها
هرگاه محور اصلی محبت متقابل باشد
همۀ مشکلات حل می شود.
این دو کلمه هارمونی کلی عالم است،
که موسیقی حیات بدان وابسته است.
👤 حسین الهیقمشه ای
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💞ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻤﯿﺮﻡ ﻫﯿﭻ ﺍﺗﻔﺎﻗﯽ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ
ﺍﻓﺘﺎﺩ...!!!
ﻧﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﺑﺨﺎﻃﺮﻡ ﺗﻌﻄﯿﻞ ﻣﯿﺸﻮﺩ...!
ﻧﻪ ﺩﺭ ﺍﺧﺒﺎﺭ ﺣﺮﻓﯽ ﺯﺩﻩ ﻣﯿﺸﻮﺩ...!
ﻧﻪ ﺧﯿﺎﺑﺎﻧﯽ ﺑﺴﺘﻪ ﻣﯿﺸﻮﺩ...!
ﻭ ﻧﻪ ﺩﺭ ﺗﻘﻮﯾﻢ ﺧﻄﯽ ﺑﻪ ﺍﺳﻤﻢ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻣﯿﺸﻮﺩ ...!
▪️ﺗﻨﻬﺎ ﻣﻮﻫﺎﯼ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﮐﻤﯽ ﺳﭙﯿﺪﺗﺮ ﻣﯿﺸﻮﺩ...!!!
ﻭ ﭘﺪﺭﻡ ﮐﻤﯽ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺗﺮ ...!!!
ﺍﻗﻮﺍﻣﻤﺎﻥ ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ ﺁﺳﻮﺩﻩ ﺍﺯ ﮐﺎﺭ ...!!!
ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﻢ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺧﺎﮐﺴﭙﺎﺭﯼ ﻣﻮﻗﻊ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﮐﺒﺎﺏ ﺁﺭﺍﻡ ﺁﺭﺍﻡ ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﯾﺸﺎﻥ ﺷﺮﻭﻉ ﻣﯿﺸﻮﺩ ...!
▪️ﺭﺍﺳﺘﯽ ، ﻋﺸﻖ ﻗﺪﯾﻤﻢ ﺭﺍ ﺑﮕﻮ...!
ﺍﻭ ﻫﻢ ﺑﺎ ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﯾﺶ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺵ ﺩﯾﮕﺮﯼ، ﻣﺮﺍ ﺍﺯ ﯾﺎﺩ می برﺩ...!
ﻣﻦ ﻓﻘﻂ ﺗﻨﻬﺎ ﮔﻮﺭﮐﻨﯽ ﺭﺍ ﺧﺴﺘﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ...!
ﻭ ﻣﺪﺍﺣﯽ ﮐﻪ ﺍﻟﮑﯽ ﺍﺯ ﺧﻮﺑﯽ ﻫﺎﯼ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺍﻡ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ
ﻭ ﺍﺷﮏ ﺗﻤﺴﺎﺡ ﻣﯿﺮﯾﺰﺩ ...!!!
ﻭ ﺩﺭ ﺁﺧﺮ
ﻣﻦ می مانم ﻭ ﮔﻮﺭﺳﺘﺎﻥ ﺳﺮﺩ ﻭ ﺗﺎﺭﯾﮏ
ﻭ ﻏﻢ ﻫﻤﯿﺸﮕﯽ ﺍﻡ ﮐﻪ ﻫﻤﺮﺍﻫﻢ می ماند...!!!
من می مانم و خدا.....
▪️با احساس خجالتی که ای مهربان چرا همیشه مرا از تو و دینت ترسانده اند..
چرا...؟؟؟
#حسین_پناهی
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💞لیست عادتهای خوبی که باید به زندگی اضافه کنیم:
1- هر هفته یک کتاب بخوانیم
2- هر روز نیم ساعت ورزش کنیم
3- هر شب لیست کارهای فردا را بنویسیم
4- هر شب چند دقیقه روزانهنویسی کنیم
5- هر روز بیست دقیقه برای یادگیری یک زبان غیر زبان اصلیمان زمان بگذاریم.
6- هر روز ده دقیقه نیایش یا مدیتیشن کنیم
7- هر روز صبح زودتر بیدار شویم
8- هر روز حداقل به یک نفر کمک کنیم
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💞پلیس جلوی راننده رو میگیره
راننده پیاده میشه میگه جناب سروان ننویس..
به قرآن ندیدم
به خدا ندیدم
به جون بچم ندیدم!!
پلیس میگه :
یعنی تو چراغ قرمز رو ندیدی؟؟؟!!
راننده میگه :
اونو دیدم
تو رو ندیدم.. 😂😂
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
هدایت شده از پست آشپزی
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💞اسكندر يكی از نخبگان را از مسووليتی كه داشت عزل كرد و كاری پست به او داد .
روزی اسكندر به او گفت : حالا ، حال و روزت چه طور است ؟
گفت : " مرد به خاطر منصبش بزرگ و شريف نمي شود بلكه منصب است كه به اندازه مرد بزرگ و شريف می شود ، پس مرد هر جا كه هست بايد پاك ، عادل و با انصاف باشد ."
اسكندر که از پاسخ او خوشش آمده بود او را به جای اول خود برگرداند.
بايدت منصب بلند بكوش
تا به فضل و هنر كنی پيوند
نه به منصب بلندي مرد
بلكه منصب شود به مرد بلند
#بهارستان_جامی
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
هدایت شده از پست آشپزی
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💞 چهل قاعده شمس تبریزی
برداشت از کتاب "ملــــت عشـــق"
قاعده یازدهم:
✳️ قابله میداند که زایمان بی درد
نمیشود...
برای آنکه "تویی" نو و تازه از تو
ظهور کند باید برای تحمل سختیها
و دردها آماده باشی...
📚 ملت عشق
👤نویسنده الیف شافاک
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💞 در مقابل سختیها؛
همچون جزیره اى باش،
که دریا هم با تمام عظمت و قدرتش
نمی تواند سر او را زیر آب کند !
آدمهای بزرگ قامتشان بلندتر نیست
خانه شان بزرگ تر نیست،
ثروتشان بیشتر نیست،
آنها قلبی وسیع ،
اندیشهای پاک ،
و دلی عاشق ،
و نگاهی مرتفع دارند !
"دریا دلان"
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💞یک انسان کامل...
انسانی ست که از هر دو وجه زنانگی و مردانگی روحش بهره می برد.
اگر قرار است جایی عشق بورزیم
اگر قرار است جایی محکم و استوار باشیم.
اگر قرار است یک بحران روحی را به سختی طی کنیم.
اگر قرار است جاهایی زیبا پسند و حساس باشیم...
در همه موقعیت هانگاه نکنیم که زن هستیم یا مرد...
آنچه روحمان تشنه اوست را
ببینیم و حس کنیم و انجام دهیم.
#کارل_گوستاو_یونگ
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💞یک انسان کامل...
انسانی ست که از هر دو وجه زنانگی و مردانگی روحش بهره می برد.
اگر قرار است جایی عشق بورزیم
اگر قرار است جایی محکم و استوار باشیم.
اگر قرار است یک بحران روحی را به سختی طی کنیم.
اگر قرار است جاهایی زیبا پسند و حساس باشیم...
در همه موقعیت هانگاه نکنیم که زن هستیم یا مرد...
آنچه روحمان تشنه اوست را
ببینیم و حس کنیم و انجام دهیم.
#کارل_گوستاو_یونگ
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💞زنی پسر کوچکی داشت که زیاد دزدی میکرد،
به سفارش نزدیکان او را نزد شیخی بردند
شیخ برایش دعایی نوشت و گفت :
آن را به کتفش ببندید او دیگر هرگز دزدی نمیکند،
هنگامی که به خانه باز میگشتند پسر در راه عقب مانده بود!
مادرش از او خواست سریعتر راه برود و به او برسد ، پسر گفت :
مادر دمپایی شیخ بزرگ است و نمیتوانم با آن به درستی راه بروم...!
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💞وقتی پشت سر پدرت از پله ها پایین می روی و میبینی چقدر آهسته می رود
تازه میفهمی چقدر پیر شده !
وقتی مادر بعد از غذا پنهانی مشتی دارو را میخورد ، میفهمی چقدر درد دارد اما چیزی نمی گوید..
در 10 سالگی : مامان ، بابا عاشقتونم
در 15 سالگی : ولم کنین
در 20 سالگی : مامان و بابا همیشه میرن رو اعصابم
در 25 سالگی : باید از این خونه بزنم بیرون
در 30 سالگی : حق با شما بود
در 35 سالگی : میخوام برم خونه پدر و مادرم
در 40 سالگی : نمیخوام پدر و مادرم رو از دست بدم !
در شصت سالگی : من حاضرم همه زندگیم رو بدم تا پدر و مادرم الان اینجا باشن ...
و این رسم زندگی است....
چه آرامشی دارد قدردان زحمات پدر و مادر بودن و هیچ زمانی دیر نیست
حتی همین الان...
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸پانزده روز ، روزه داری
🌷عبادت و بنـدگی خالصانه خــدا
🌸گـوارای وجود پـاکتـان
🌷دستـه گلی پراز دعای خیـر
🌸تـقدیـم بـه شمـا همراهان گرامی
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺لحظاتتون قشنگ
🍀حال دلتون خوب خوب
🌺عصر آدینه تون بی نظیر
🍀طاعات و عبادات شما قبول
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🔶 فرزند صالح 🔶
برای داشتن فرزندی صالح روز یکشنبه بین نماز مغرب و عشا دو رکعت نماز گذارد در رکعت اول حمد به همراه 13 بار سوره تکاثر
در رکعت دوم حمد به همراه 11 بار سوره تکاثر
خوانده و بعد از سلام نماز به سجده رود و برای صالح شدن فرزندان خود دعا کند ،سپس در همان سجده پانصد مرتبه صلوات بفرستد.
🔴این نماز را بهتر است پدر بخواند ،البته مادر هم می تواند بخواند.
📚مخزن تعویذات عملیه
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
دروغ 🙊
⚠️ دروغ را ترک کن سایر گناهان ترک میشود❗️
فردی چهار گناه بزرگ را خیلی دوست میداشت.
گویا به آن عادت کرده بود 😶
روزی توفیق شرفیابی به محضر حبیب و بهترین مخلوق خدا، حضرت محمد (ص) را پیدا نمود 😊
در محضر نورانی رسول خدا (ص) نشست.بعد از مدتی که به صورت نورانی او نگاه کرد و به صحبتهای ایشان گوش داد، به شدت تحت تأثیر نورانیت و معنویت حضرت قرار گرفت.به همین علت رو به حضرت کرد و عرض نمود:
«اى رسول خدا چهار گناه را خیلی دوست دارم 😔
😱 ارتباط جنسی نامشروع
😱 شرابخوارى
😱 دزدى
😱 دروغ
👆هر کدام را که بفرمایید به خاطر شما ترک مىکنم 😓
🌟حضرت فرمود: «دروغ را رها کن»
مرد رفت🚶 و تصمیم به رابطه نامشروع گرفت 🙈 اما با خود گفت: اگر پیامبر از من بپرسد [که زنا کردهاى یا نه؟] اگر انکار کنم، قولى را که به ایشان دادهام شکستهام و اگر هم اقرار کنم، حد مىخورم»
💫تصمیم گرفت دزدى کند،بعد تصمیم گرفت شراب بخورد؛اما هر بار همین فکر را با خود کرد 🤔
لذا نزد رسول خدا برگشت و عرض کرد: «شما راه را به کلى بر من بستید 😟
🌟 من همه این کارها را رها کردم»😳
📢 دروغ ریشه خیلی از گناهان دیگر است.
مراقب باشید
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📔#حکایت_حلوای_نسیه
مردی به نزد حلوا فروشی رفت وگفت : «مقداری حلوای نسیه به من بده»
حلوا فروش قدری حلوا برایش در کفی ترازو گذاشت و گفت :
« امتحان کن ببین خوب است یانه .»
مرد گفت : « روزه ام باشد موقع افطار » حلوا فروش گفت
« هنوز ۱۰ روز به ماه رمضان مانده ؛ چطور است که حالا روزه گرفته ای.»
مرد گفت :« قضای روزه پارسال است .»
حلوا فروش حلوایش را از کفه ترازو برداشت وگفت :
«تو قرض خدا را به یکسال بعد می اندازی قرض من را به این زودی ها نخواهی داد .
من به تو حلوا نمی دهم
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی میگن "عمرت بدنیا بوده" یعنی چی؟
ویدیو را از دست ندهید!
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📕👌#بسیار_زیباست👇
نام : انسان
نام خانوادگی : آدمیزاد
نام پدر : آدم
نام مادر : حوا
لقب : اشرف مخلوقات
نژاد : خاکی
صادره :دنیا
مقصد : آخرت
ساکن : کهکشان را شیری , منظومه شمسی,زمین
منزل : استیجاری
ساعت حرکت پرواز : هر وقت خداوند صلاح بداند
مکان : بهشت اگر نشد جهنم
🔻وسایل مورد نیاز :
1- دو متر پارچه (کفن)
2- عمل نیک
3- انجام واجبات
4- امر به معروف و نهی از منکر
5- دعای والدین و مومنین
6- نماز اول وقت
7- ولایت ائمه اطهار
👈از آوردن بار اضافه از قبیل : حق الناس , غیبت و تهمت و غیره خودداری نمایید.
👈جهت یادگاری قبل از پرواز از اموال خود بین فرزندانتان به عدالت تقسیم کنید.
🌺برای کسب اطلاعات بیشتر به قرآن و سنت پیامبر (ص) مراجعه فرمایید
🌸با شماره های زیر تماس حاصل فرمایید :
( سوره بقره/186 ) (سوره نسا/45) (سوره توبه/12 9) (سوره اعراب/55)
👤سرپرست کاروان : حضرت عزراییل
✍تهیه و تنظیم : سرنوشت الهی
┅❅❈❅┅
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
خانه ی -بی قرآن
✅ امام صادق عليه السلام:
🔵خانه اى كه در آن قرآن خوانده نمى شود و از خدا ياد نمى گردد، سه گرفتاری در آن خانه بوجود می آید:
⚫️بركتش كم شده،(دائم مشکل مالی دارند.)
⚫️فرشتگان آن را ترك مى كنند(رحمت و فیض خاص خداوند به آن خانه نازل نمی شود.)
⚫️ شياطين در آن حضور مى يابند.
(نزاع و جدال در آن خانه زیاد است.)
🌹خواندن قرآن در خانه این 👆سه گرفتاری را برطرف می کند.
📚كافى، ج 2، ص 499، ح 1.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📕حکایت پندآموز
فرزندی پدر پیرش را کُول کرد و به کوهستان برد.
وقتی به بالای کوه رسید،
پسر غاری پیدا کرد و پدر را آن جا گذاشت.
هنگامی که می خواست برگردد،
با خنده های پدر پیرش مواجه شد.
پسر با تعجب به او نگاه کرد
و گفت: «به چه می خندی پدر؟
پدر نگاهی به پسر جوانش کرد و گفت:
«من هم چون تو، روزی پدر پیر و ناتوانم را همین جا رها کردم و رفتم و حالا تو مرا این جا آوردی. روزی هم پسرت تو را به این جا خواهد آورد.
پسر لحظه ای به حرف های پدرش اندیشید
و آن گاه از ترس آن که مبادا روزی پسرش هم با او چنین کند، پدر را برداشت و به خانه آورد.
✅دنیا دار مکافات است هرچه کنی،
باید تاوانش را پس بدهی....
✅پس مراقب باش که چی میکاری.....
چون هر آنچه بکاری، درو خواهی کرد....
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📔#داستان_کوتاه_پندآموز
شخصی کفشش را برای تعمیر نزد کفاش می برد. کفاش با نگاهی می گوید این کفش سه کوک می خواهد و هر کوک ده تومان و خرج کفش می شود سی تومان! مشتری هم قبول می کند پول را می دهد و می رود تا ساعتی دیگر برگردد و سوار کفش تعمیر شده بشود
کفاش دست به کار می شود کوک اول ، کوک دوم و در نهایت کوک سوم و تمام ...
اما با یک نگاه عمیق در میابد اگرچه کار تمام است ولی یک کوک دیگر اگر بزند عمر کفش بیشتر می شود و کفش کفشتر خواهد شد . از یک سو قرار مالی را گذاشته و نمی شود طلب اضافه کند و از سوی دیگر دو دل است که کوک چهارم را بزند یا نزد...
او میان نفع و اخلاق میان دل و قاعده توافق مانده است! یک دوراهی ساده که هیچ کدام خلاف عقل نیست اگر کوک چهارم را نزند هیچ خلافی نکرده اما اگر بزند به انسانیت تعظیم کرده است...
دنیا پر از فرصت کوک چهارم است و من و تو کفاش های دو دل..
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
دعای جوشن کبیر به صورت شعر زیبا
خود را به خدا بسپار، وقتی که دلت تنگ است
وقتی که صداقتها ، آلوده به صد رنگ است
خود را به خدا بسپار، چون اوست که بی رنگ است
چون وادی عشق است او، چون دور ز نیرنگ است
خود را به خدا بسپار ، آن لحظه که تنهایی
آن لحظه که دل دارد ،از تو طلب یاری
خود را به خدا بسپار ، همراه سراسر اوست
دیگر تو چه میخواهی ؟! بهر طلبت از دوست
خود را به خدا بسپار، آن لحظه که گریانی
آن لحظه که از غمها ، بی تابی و حیرانی
خود را به خدا بسپار، چون اوست نوازشگر
چون ناز تو میخواهد ، او را ز درون بنگر
خود را به خدا بسپار
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📚سگ و مرد عرب
یک مرد عرب سگی داشت که در حال مردن بود. او در میان راه نشسته بود و برای سگ خود گریه میکرد. گدایی از آنجا میگذشت، از مرد عرب پرسید: چرا گریه میکنی؟ عرب گفت: این سگ وفادار من، پیش چشمم جان میدهد. این سگ روزها برایم شکار میکرد و شبها نگهبان من بود و دزدان را فراری میداد. گدا پرسید: بیماری سگ چیست؟ آیا زخم دارد؟ عرب گفت: نه از گرسنگی میمیرد. گدا گفت: صبر کن، خداوند به صابران پاداش میدهد.
گدا یک کیسه پر در دست مرد عرب دید. پرسید در این کیسه چه داری؟ عرب گفت: نان و غذا برای خوردن. گدا گفت: چرا به سگ نمیدهی تا از مرگ نجات پیدا کند؟
عرب گفت: نانها را از سگم بیشتر دوست دارم. برای نان و غذا باید پول بدهم، ولی اشک مفت و مجانی است. برای سگم هر چه بخواهد گریه میکنم. گدا گفت : خاک بر سر تو! اشک خون دل است و به قیمت غم به آب زلال تبدیل شده، ارزش اشک از نان بیشتر است. نان از خاک است ولی اشک از خون دل.
#مثنوی_معنوی
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌺همنشین حضرت داوود علیه السلام در بهشت🌺
روزی حضرت «داود (ع)» در مناجاتش از خداوند متعال خواست همنشین خودش را در بهشت ببیند.
#داستان
خطاب رسید: «ای پیغمبر ما، فردا صبح از در دروازه بیرون برو، اولین کسی را که دیدی و به او برخورد کردی، او همنشین تو در بهشت است.»
روز بعد حضرت داود (ع) به اتّفاق پسرش «حضرت سلیمان (ع)» از شهر خارج شد. پیر مردی را دید که پشته هیزمی از کوه پائین آورده تا بفروشد.
پیر مرد که «متی» نام داشت، کنار دروازه ایستاده و فریاد زد:
«کیست که هیزمهای مرا بخرد.»
یک نفر پیدا شد و هیزمها را خرید.
حضرت «داود (ع) » پیش او رفت و سلام کرد و فرمود: «آیا ممکن است، امروز ما را مهمان کنی؟!»
پیرمرد فرمود: «مهمان حبیب خداست، بفرمائید.»
سپس پیر مرد، با پولی که از فروش هیزمها بدست آورده بود، مقداری گندم خرید. وقتی آنها به خانه رسیدند، پیر مرد گندم را آرد کرد و سه عدد نان پخت و نان ها را جلویِ مهمانش گذاشت.
وقتی شروع به خوردن کردند، پیرمرد، هر لقمه ای راکه به دهان می برد، ابتدا «بسم الله» و در انتها «الحمد للَّه» می فرمود.
وقتی که ناهار مختصر آنها به پایان رسید، دستش را به طرف آسمان بلند کرد و فرمود:
«خداوندا، هیزمی را که فروختم، درختش را تو کاشتی. آن را تو خشک کردی، نیروی کندن هیزم را تو به من دادی.مشتری را تو فرستادی که هیزم ها را بخرد و گندمی را که خوردیم، بذرش را تو کاشتی. وسایل آرد کردن و نان پختن را نیز به من دادی، در برابر این همه نعمت من چه کرده ام؟!»
پیر مرد این حرفها را می زد و گریه می کرد.
حضرت «داود (ع)» نگاه معنا داری به پسرش کرد. یعنی: همین است علت این که او با پیامبران محشور می شود.
#شکر
📚(داستانهای شهید دستغیب ص 30- 31)
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•