eitaa logo
عجائبُ الاَرض🇵🇸
65.5هزار دنبال‌کننده
48.2هزار عکس
46.5هزار ویدیو
207 فایل
متفاوت‌ترین‌مجله‌دانستنی‌هاوعجایب‌جهان🌎 هدف این کانال افزایش‌اطلاعات عمومی و آشنایی با حقایق شگفت انگیزجهان است ‌‌انتقاد؛پیشنهاد؛@Niai73 تبلیغات‌ ارزان بابازدهی عالی: eitaa.com/joinchat/1735000081Ce431fec0ab ‌ ‌ ‌ ‌تبادل @Admin_Tb3 ‌ ‌ ‌ ‌ .
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از تبلیغات 🌹عکس‌پروفایل..
📢 مانتوهای تابستونی باقیمت رسید👌😍😍 🌺😃 ❌همه ب قیمت تولیدی❌ ✅شیک پوشا و زود بیان استایل خودتونو با ما کامل کنید😉 ❎ست های شیک تابستونی فقط 😳😍 📢 مستقیم از تولیدی😍😍😍👇👇 http://eitaa.com/joinchat/3161194513C5d22208ae0 🔴معتبرترین کانال ایتا با ارائه کدرهگیری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک تیر ماهی تولدت مبارک 🎂 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨ ✅داستان کوتاه ✍یکی از آقایان نقل می کند: برادرم را که مدتی پیش فوت کرده بود در خواب دیدم با وضع و لباس خوبی که موجب شگفتی بود. گفتم: داداش دیگر آن دنیا کلاه چه را برداشتی؟! گفت: من کلاه کسی را برنداشتم. گفتم: من تو را می شناسم. این لباس و این موقعیت از آن تو نیست. گفت: آری . دیشب، شب اول قبرِ مادر قبرکن بود. آقا سید الشهدا(ع) به دیدن آن زن تشریف آوردند و به کسانی که اطراف آن قبر بودند خلعت بخشیدند و من هم از آن عنایات بهره مند شدم. بدین جهت از دیشب وضع و حال ما خوب شده و این لباس فاخر را پوشیده ام از خواب بیدار شدم ، نزدیک اذان صبح بود. کارهای خود را انجام داده و حرکت کردم به سمت تخت فولاد. برای تحقیقات سر قبر برادرم رفتم. بعضی قرآن خوان ها کنار قبرها قرآن می خواندند. از قبرهای تازه پرسیدم، قبر مادر قبرکن را معرفی کردند. رفتم نزد آقای قبر کن. احوال پرسی کردم و از فوت مادرش سوال کردم، گفت: دیشب شب اول قبر او بود گفتم: روضه خوانی می کرد؟ روضه خوان بود؟ کربلا رفته بود؟ گفت: خیر ، برای چه می پرسی؟ داستان را گفتم ، او گفت: هر روز زیارت عاشورا می خواند 📚حکایاتی از عنایات حسینی، ص111 ↶【به ما بپیوندید 】↷ ____________________ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
ایست✋✋✋✋✋✋ عروس خانمای خوشگل خانمای خوش سلیقه📣📣 بالاخره پیداش کردم🏃‍♀🏃‍♀🏃‍♀ کانالیو که در ب در همه دنبالش بودن کلی اونم با بهترین پارچه ها😳😍😍 قیمتاشون باور نکردنیه🤪🤪 https://eitaa.com/joinchat/2025455652C7fc3c58378 ناگفته نماند.جنساشونم اصلا قابل قیاس با بازاری ها نیست🙈🤩 💖
هدایت شده از تبلیغات 🌹عکس‌پروفایل..
هربار مهمون داشتم از ترس آبروم فشارم همش بالا و پایین میشد که خدایا چکارکنم آبروم نره😔😱 ازوقتی بااین کانال بطوراتفاقی اشناشدم هرروز بایک مدل پذیرایی همه رو شوکه میکنم😉 🍹و 🍦 تابستونش عالیه😍👌😋 http://eitaa.com/joinchat/3734437918C7fb019919e لینک موقت👆👆عضوشوتالینکوبرنداشتم🏃‍♀
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 💞يكی از مهمترين دلايل اتكای انسانها به غير خـدا و چشم‌ اميد دوختن بــه‌ ثروتمندان جامعه، آن است كه ايشان با معنای رزاق مطلق آشنا نشده‌اند. اين گروه برای رفع نيازمندی‌های خود رو سوی غير خدا می‌كنند و در مقابل ايشان خضوع نشان می‌دهند.. و در واقع بندگی آنان را مي‌پذيرند؛ غافل از آنكه تنها خداوند متعال است كه شايسته مقام استغنای مطلق است و نياز همۀ نيازمندان در كف با كفايت اوست.. 👤 دکتر محمدعلی انصاری •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
هدایت شده از تبلیغات گسترده کورد
ک بلد باشه😄 ک از هر انگشتش یه بباره😍😀 عروسی عروسه ک خونشو با دستای هنرمند خودش خوشگل موشگل کنه و پز هنرهاشو ب مادر شوهر و خواهر شوهرش بده☺️😄😂 اگه دوس داری نمونه باشی و خانم هنرمند بیا تو گروهمون ک کلی هنر جذاب براتون گذاشتیم😉😍 https://eitaa.com/joinchat/2738880558C66282e7a27 کلی هنر و براتون گذاشتیم😍
هدایت شده از تبلیغات 🌹عکس‌پروفایل..
تعطیل شدن و حوصله هاتون سر میره 🤦‍♀ تو این اوضاع بیرون نمیتونین برین براتون آوردم 😍👇 🤤 آموزش فقط با 💍💫 http://eitaa.com/joinchat/3953262620Ca9d32036cd من که حسابی کسب هم کردم👌 #5
✨﷽✨ ✅حرف زدن با امام زمان (ع) ✍مرحوم آیت الله میلانی میفرمودند: هر روز بنشینید یک مقدار با امام زمان درد و دل کنید. خوب نیست شیعه‌ روزش شب شود و شب‌اش روز شود و اصلاً به یاد او نباشد.‌ بنشینید چند دقیقه ولو آدم حال هم نداشته باشد، مثلاً از مفاتیح دعایی بخواند، با همین زبان خودمان سلام و علیکی با آقا کند. با حضرت درد و دلی کند. آیت الله بهجت می فرمود: بین دهان تا گوش شما کمتر از یک وجب است. قبل از اینکه حرف از دهان خودتان به گوش خودتان برسد، به گوش حضرت رسیده است. او نزدیک است، درد و دل‌ها را می‌شنود. با او حرف بزنید و ارتباط برقرار کنید. در زمان حضرت امام هادی علیه السلام شخصی نامه‌ای نوشت از یکی از شهرهای دور نامه‌ای نوشت که آقا من دور از شما هستم. گاهی حاجاتی دارم، مشکلاتی دارم، به هر حال چه کنم؟ 💥حضرت در جواب ایشان نوشتند: «إِنْ کَانَتْ لَکَ حَاجَةٌ فَحَرِّکْ شَفَتَیْک‏» لبت را حرکت بده، حرف بزن، بگو. ما از شما دور نیستیم. 📚بحارالانوار/ ج53/ ص306 ↶【به ما بپیوندید 】↷ ________________ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
هدایت شده از گسترده مارال
شوخیهای و 😁👇 🔥 http://eitaa.com/joinchat/3034972176C4f1b118b09 عاشق شوخیهاشم 🙈😜 بهشته اینجاست☝️ 😝😝 اولین دورهمی زن و شوهرای 😁👇 http://eitaa.com/joinchat/3034972176C4f1b118b09 ⛔️اینجا زن و شوهرها از سوتی های دوران میگن 😱🙈
هدایت شده از تبلیغات 🌹عکس‌پروفایل..
دیشب شوهرم میگه چه خبره؟ 😘 💋 😋 😉 بهم میگه 😍💋💋 با گری و بیچارش کردم 😂 اینجا یادگرفتم چه جوری 😉👇 😁😍🔥🔥🔥🔥 اوووف💦🔥 http://eitaa.com/joinchat/3034972176C4f1b118b09 http://eitaa.com/joinchat/3034972176C4f1b118b09
✨﷽✨ 📙حکایتی بسیار زیبا و خواندنی ✍كشاورزی هر سال که گندم میكاشت، ضرر میكرد. تا اینكہ یك سال تصمیم گرفت، با خدا شریك شود و زراعتش را شریكی بكارد. اول زمستان موقع بذرپاشی نذر كرد كه هنگام برداشت محصول، نصف آن را در راہ خدا، بین فقرا و مستمندان تقسیم كند. اتفاقاً آن سال، سال خوبی شد و محصول زیادی گیرش آمد. هنگام درو از همسایه‌هایش كمك گرفت و گندمها را درو كرد و خرمن زد.‌اما طمع بر او غالب شد و تمام گندمها را بار خر كرد و به خانه‌اش برد و گفت: «خدایا، امسال تمام زراعت مال من، سال بعد همه اش مال تو!» از قضا سال بعد هم سال خیلی خوبی شد، اما باز طمع نگذاشت كه مرد كشاورز نذرش را ادا كند.‌باز رو كرد به خدا و گفت: «ای خدا، امسال هم اگر اجازہ دهی، تمام گندم‌ها را من میبرم و در عوض دو سال پشت سر هم، برای تو كشت میكنم!» سال سوم از دو سال قبل هم بهتر بود و مرد كشاورز مجبور شد، از همسایگانش چند تا خر و جوال بگیرد، تا بتواند محصول را به خانه برساند.‌وقتی روانه شهر شد، در راہ با خدا راز و نیاز میكرد كه:‌«خدایا، قول میدهم سه سال آیندہ همه گندم‌ها را در راہ تو بدهم!!» همینطور كه داشت این حرفها را میزد، به رودخانه‌ای رسید. خرها را راند، تا از رودخانه عبور كنند كه ناگهان باران شدیدی بارید و سیلابی راہ افتاد و تمام گندم‌ها و خرها را یكجا برد. مردك دستپاچه شد و به كوہ بلندی پناہ برد و با ناراحتی داد زد:‌«های های خدا!‌گندم‌ها مال خودت، خر و جوال مردم را كجا میبری؟» هرکه را باشد طمع اَلکَن شود با طمع کی چشم و دل روشن شود پیش چشم او خیال جاہ و زر، همچنان باشد که موی اندر بصر! جز مگر مستی که از حق پر بوَد گر چه بِدْهی گنجها، او حُر بود 📚برگرفته از مثنوی معنوی 🎀 خدا ناظر بر اعمال ماست 🎀 ↶【به ما بپیوندید 】↷ ________________ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•