فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌿خدای تو و یوسف یکی است...
✨یوسف می دانست تمام درها بسته
🌿هستند اما به خاطر خدا ،
✨به سوی درهای بسته دوید و تمام
🌿درهای بسته به رویش باز شد.
✨اگر تمام درهای دنیا به رویت بسته
🌿شد به سوی درهای بسته حرکت کن
✨چون خدای تو و یوسف یکی است.
هدایت شده از سابقه گسترده طلایی💛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگه برى اينجا روزی سه بار پروفايلتو عوض ميكنى 😂
البته اگه بتونى انتخاب كنى😍😂👆🏼
پروفایل واسه مغرورا،😏
شآخا،😎
دلشکسته ها😔
عاشقا😍
http://eitaa.com/joinchat/1074790421Cf0196cd7ca
سورپرایز ویژه همگی دعوتید💐😍☝️
🌻 ذڪرهاے آرامش دهنده:
🌹براے هر ترسے : <لا إلہ إلا الله>
🌻 براے هر غم واندوهے : <ماشاء الله>
🌹 براے هرنعمتے : <الحمد لله>
🌻 براے هرآسایشے : < الشڪر لله>
🌹 براے هرچیزشگفت آورے : <سبحان الله>
🌻 براے هرگناهے : <أستغفر الله>
🌹 براے هرمصیبتے: <إنا للہ و إنا إلیہ راجعون>
🌻 براے هرسختے ودشوارے : <حسبی الله>
🌹 براے هرقضا وقدر : <توڪلت علے الله>
🌻 براے هرطاعت وگناهے(آمرزش گناهان،وسوسہ شیطان و..)
<لاحول ولا قوه إلا باللہ العلے العظیم>
📝🐜
در یکی از مسافرت های سلیمان(ع) که جن و انس و پرندگان او را همراهی می کردند، عبورشان به سرزمین مورچگان (سرزمینی در نزدیکی طائف و به قول بعضی در نزدیکی شام) افتاد. یکی از مورچه ها با تعجیل سایر مورچگان را آگاه ساخت و به ایشان گفت به خانه هایتان پناه ببرید و از مسیر سلیمان و یارانش دور شوید تا آنها شما را زیر پاهایشان لگدکوب نکنند. باد، صدای آن مورچه را به گوش سلیمان رسانید و سلیمان دستور داد تا او را به حضورش بیاورند. سپس به او گفت مگر نمی دانی که من پیامبر خدا هستم و از جانب انبیاء ستمی به دیگران نمی رسد؟ مورچه پاسخ داد چرا میدانم. سلیمان گفت: پس چرا مورچگان را از ما ترسانیدی؟ مورچه پاسخ داد منظور من این بود که آنها عظمت و شوکت ترا مشاهده نکنند تا خود را در مقابل تو حقیر پندارند و ناسپاسی به درگاه خداوند آغاز نمایند.
سخنان مورچه در نظر سلیمان معقول آمد. سپس مورچه سلیمان را خطاب داد و گفت: آیا می دانی چرا خداوند از میان تمام قدرت ها باد را برای حرکت دادن تخت تو انتخاب نمود؟ سلیمان جواب داد نمی دانم. مورچه گفت: برای اینکه بدانی تمام این قدرت و شوکت و مقام تو بر باد است و تو مغرور و متکبر نگردی. آنگاه سلیمان تبسم کرد و فرمود:"پروردگارا مرا توفیق شکر نعمت خود را که به من و پدرم عطا فرمودی، عنایت فرما..."
📙داستان بر گرفته از آیات 18 و 19 سوره نمل
مسلماني رفت خانه يك مسيحي ...
برايش انگور آوردند خورد،
برايش شراب آوردند گفت : حرام است
مسيحي گفت:
عجبا از شما مسلمانان انگور ميخوريد اما ميگوييد شراب حرام است
در حالي اين از آن بدست آمده...
مسلمان گفت:
ببين اين زن شماست و اين هم دختر شماست درسته ؟ * گفت بله *
گفت: ببين خدا اين را به شما حلال كرده
و آن را حرام...
در حالي كه آن از اين به دست آمده است...
مسيحي همانجا گفت:
أشْهَدُ أنّ لا اله الا الله و أشْهَدُ أنّ محمد رسول الله ...👌🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انسان با سه چیز مغرور میشود
1- نامِ بزرگ
2- خانهِٔ بزرگ
3- لباسِ فاخر
اماااا افسوس که بعد از مرگ!!!
🍂نامش... مرحوم
🍂خانه اش ... قبر
🍂لباسش ... کفن
بر چرخِ فلک مَناز که کَمَر شِکَن است
بررنگِ لباس مَناز که آخر .. کفن است
مغرور مشو که زندگی چند روز است
در زیرِ زمین شاه و گدا یک رَقَم است.
📝#داستان_آموزنده
نگاهِ پسرک محو تماشای کاپشنی زیبا در فروشگاه بود؛ خانمی که قصد ورود به فروشگاه داشت متوجه او شد ولی چیزی نگفت و داخل شد.
چند دقیقه بعد، در حالیکه آن کاپشن در دستانش بود بیرون آمد و پسر را صدا زد.
پسرک برگشت و به سمت خانم رفت.
چشمانش برق میزد، وقتی آن خانم کاپشن را به او داد پسرک با چشمان خوشحال و صدای لرزان پرسید:
-ببخشید شما خدا هستید؟
-خانم گفت: نه پسرم، من تنها یکی از بندگان خدا هستم؛
-پسرک گفت: میدانستم که شما با خدا نسبتی دارید...!
🌺پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم: تو نیت را خالص کن، عملِ کم هم تو را کفایت میکند. (بحار، ج ٧٠، ص ١٧٥).
هدایت شده از گسترده 5 ستاره 🌟🌟🌟🌟🌟
۹۹/۹/۹ براتون سوپرایز ویژه ای داریم😍
9⃣9⃣9⃣ نفر اولی که بالا 9⃣9⃣ هزار خرید کنند 9⃣ هدیه #رایگان میگیرند 🤩
البته اسامی شون وارد قرعه کشی هدایای بهشتی هم میشه😍👇
☆♡فرش حرم امام رضا(ع)♡☆
☆♡سنگ قبه الحسـیـن (ع)♡☆
همین حالا شانستو امتحان کن👏👏
در هر حال برنده ایی🙃💞
زودتر بزن روی لینک، بعداً دیره😱👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2691760149C505dd3e785
فروشگاه بزرگ حجاب الزهـــــ♡ــرا (س)
هدایت شده از تبلیغات 🌹عکسپروفایل..
🚨فــوری
اولین فیلم از لحظه انفجار و #تیراندازی تروریستها به خودروی شهید فخریزاده، دانشمند موشکی منتشر شد👇👇
🎥 دیـــــــــــــــدن فیــلــــــــــــــــــــــــم 🎥
🎥 دیـــــــــــــــدن فیــلــــــــــــــــــــــــم 🎥
اخبار محرمانه ای از دستور رهبرانقلاب درمورد اهداف انتقام سخت/ ترور یک مقام یا حمله موشکی به اسرائيل؟👇👇
🔥 انــتــــقـــــــــــــــــــــام سـخـــــــــت 🔥
🔥 انــتــــقـــــــــــــــــــــام سـخـــــــــت 🔥
✍از ابى هريره منقول است كه:
صبح با رسول اكرم (ص) عليه و آله نماز خوانديم حضرت رو به اصحاب كرده بود صحبت میفرمودند، كه مردى از انصار رسيد، گفت:
🌾يا رسول الله گذار من بر در خانه فلان شخص افتاد كه سگى دارد سر راه من گرفته جامه مرا پاره كرده و ساق مرا مجروح ساخته مرا از نماز صبح محروم كرد.
🌿روز ديگر شخص ديگر آمد و به همان طريق شكوه كرد از آن سگ كه جامه مرا پاره كرده و ساق مرا مجروح كرده و به نماز نرسيدم و ناراحت شدم.
🌾حضرت رسول (ص) برخاسته متوجه منزل آن شخص شد، فرمود: سگ عقور را بايد كشت چون به در خانه رسيد در را بكوفت، صاحب خانه بيرون آمد گفت:
يا رسول الله چه چيز شما را به خانه من آورده و حال آنكه من بر دين شما نيستم اگر كارى با من بود دستور می داديد من می آمدم من چه شخصى هستم كه شما منزل من بياييد.
🌿حضرت فرمود: شما سگى درنده داريد و هر روز يكى را مجروح مىسازد او را بياوريد من او را به قتل برسانم آن مرد به خانه دويد ريسمانى در گردن سگ كرده كشان كشان بيرون آورد چون چشم آن سگ به رسول الله(ص) افتاد به قدرت الهى به زبان آمد و گفت:
السلام عليك يا رسول الله، چه چيز شما را به اينجا آورده و سبب قتل من چيست؟
🌾حضرت فرمودند: ديروز فلانى را، امروز فلانى را جامه دريده، پاهاى ايشان را مجروح نمودهايد و از نماز ساخته ايد.
آن سگ به زبان فصيح گفت: يا رسول الله مرا كار به مومنان نيست و اين شخص از جمله منافقان و دشمنان امير المومنين هستند چون به خانه خود می روند پسر عمه تو را ناسزا می گويند و سب می كنند و اگر آنها چنين نبودند معترض نمی شدم، لكن آنها را به قدر امكان ايذا می كنم.
🌿چون رسول خدا (ص) اين كلمات را از آن حيوان شنيد به صاحب سگ سفارش نمود با محبت رفتار نمايد.
🌾حضرت حركت كرد و خواست كه برگردد آن مرد بدست پاى حضرت افتاد و گفت: يا رسول الله سگ من شهادت به رسالت تو داده باشد من كمتر از سگ باشم كه به شما ايمان نياورم يا رسول خدا دست مبارك را به من بدهيد تا مسلمان شوم دست حضرت را گرفت و شهادتين را به زبان جارى كرد و گفت: اشهد ان لااله الا الله و اشهد ان محمد رسول الله و اشهد ان على ولى الله و جميع آنهايى كه در خانه بودند همگى مسلمان شدند.
📙حديقه الشيعه ص 405
نقل شده در یكی از عیدهای یهود پیامبر (ص) همراه بعضی از یاران وارد كنیسه (معبد یهود) در مدینه شد.
آنها از ورود پیامبر (ص) خشنود نبودند. پیامبر به آنها فرمود: ای گروه یهود، دوازده نفر از خود را به من نشان دهید كه گواهی بر یكتائی خدا و پیامبری محمد بدهند تا خداوند خشمش را از تمام یهودیان جهان بردارد. آنها ساكت شدند و هیچگونه سخنی نگفتند.
پیامبر (ص) سه بار این مطلب را تكرار كرد آنها باز سكوت كردند. آنگاه پیامبر فرمود:
شما حق را كتمان كردید ولی به خدا سوگند حاشر و عاقب(القابی كه در تورات برای پیامبر آمده) من هستم ، خواه ایمان بیاورید یا مرا تكذیب كنید. سپس پیامبر (ص) از معبد یهود بیرون آمد، هنوز چند قدمی نرفته بود كه مردی از یهود پشت سر حضرت آمد و گفت : ای محمد! بایست . پیامبر ایستاد و سپس رو به جمعیت یهود كرد و گفت : مرا چگونه آدمی می دانید؟
گفتند: به خدا سوگند در میان خود مردی آگاهتر از تو و پدر و جدت نسبت به كتاب آسمانی خود (تورات) نداریم ، سپس افزود: من خدا را گواه می گیرم كه او (پیامبر اسلام) همان پیامبری است كه در تورات و انجیل آمده است .
یهود وقتی كه چنین دیدند به او (یعنی عبدالله بن سلام) گفتند تو دروغ می گوئی ، و او را بباد فحش و ناسزا گرفتند. رسول خدا (ص) به جمعیت یهود فرمود: شما دروغ می گوئید...
📙داستان صاحبدلان / محمد محمدي اشتهاردي