4_6035152559595855889.mp3
1.38M
⁉️مدت حکومت امام عصر (عج)چند سال میباشد ؟وعلت روایات متعدد دراین زمینه چیست ؟
⭕️پاسخ: #ابراهیم_افشاری
#پرسش_پاسخ_مهدوی
🌹🍃🌹🍃
@mahdisahebazman
💐🍃🌿🌸🍃🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
#فنجـانی_چـاے_بـا_خـدا
#قسمت_هـفـتـاد_و_دومــ
✍مدتی از ماموریت حسام به سوریه میگذشت و من جز خبرهای فاطمه خانم از او، هیچ اطلاعی نداشتم روزهایم گرم میشد به خواندنِ چندین و چندباره ی کتابهایِ حسام و خط کشیدن زیر نکته های مهمش.
حالا در کنار دانیال، دلم برایِ سلامتیِ مردی دیگر هم به درو دیوارِ سینه مشت میزد جلویِ آینه ایستادم کلاه از سر برداشت و دستی به موهایِ تازه جوانه زده ام کشیدم صورتم بی روح تر از همیشه به چشمانِ گود رفته ام دهن کجی میکرد
هیچ مردی میتوانست این میتِ چند روز مانده به دفن را تحمل کند
بغض چنگ شدزندگی درست زمانی زیرِ زبانم مزه کرد که به ته دیگش رسیده بودم دیگر چیزی از من نمانده بود نه زیبایی نه سلامتی نه فرصتی بیشتر برایِ ماندن اما خدا بود دانیال بود و امیرمهدی محجوبِ فاطمه خانم..
راستی چرا نمیمردم دکتر که ناامیدانه از بودنم میگفت خبری هم از معجزه ی فیلمهایِ ایرانی نبود هنوز هم درد بود تهوع بود بی قراری و کلافه گی بود لبخند بر لبم نشست معجزه از این بیشتر که با وجود تمام نام برده هایم، هنوز هم زنده ام انگار یک چیز به شدت کم بودشاید نماز خدا آمد، علی آمد، حجاب آمد، ایمان آمد، اما نماز..
باید یاد میگرفتم و امیدی به پروین نبود، چون قاعدتا زبانم را نمیفهمید.
سراغ لپ تاپم رفتم طریقه نماز خواندن را سرچ کردم..
همه چیز را در کاغذی یاد داشت کردم و یکی یکی طبق دستوری که نوشته بود، اعمالش را انجام داد..
اما نمیشدگفتن آن جملات عربی از من ساخته نبود چون من اصلا زبان عربی نمیدانستم به سراغ پروین رفتم از او هم خبری نبود اتاقها را به دنبالش زیرو رو کردم نبود. نه خودش نه مادر به ساعت که نگاه کردم یادم آمد، مادر را به امامزاده برده اما من دلم نماز میخواست دوست داشتم مانند دختر بچه ایی لجباز پا بکوبم و جیغ بزنم تا کسی به کمکم بیادی کاش حسام بود ناامید رویِ مبل نشستم و به پنجره ی باران زده ی سالن خیره شدم دیدن درختان عریان از پشت شیشه زیادی دلنوازی میکرد..
صدایِ زنگ خانه بلند شد پروین کلید داشت پس چه کسی بود
به آیفن تصویری که به لطف حسام نصب شده بود خیره شدم. کسی در مانیتور دیده نمیشد اما زنگ دوباره تکرار شد ترسیدم کسی در خانه نبود اگر دوستان عثمان به سراغ آمده باشن چه قهرمانِ داستانم در سوریه به سر میبرد لرز به تنم افتاد و طنین خطر چندین و چندبار تکرار شد نباید در را باز میکردم اما صدایِ تیکی از در بلند شد پشت پنجره ایستادم کلید کلید داشتند در باز شد و من بدون تامل، با وجودی سراسر نبض به طرف اتاقم دویدم..
در اتاق را بستم و به آن تکیه داد.خواستم کلیدش کنم، اما نشد
یادم آمد، حسام کلید را از روی در برداشته بود تا نتوانم خودم را در اتاق حبس کنم و اون مجبور به شکستن در شود با تمام سلولهایم خدا را صدا میزدم اینبار اگر دستشان به من میرسید، زجرکُشم میکردند.
کاش حسام بود چشمانم از شدت اشک دو دو میزد به سمت تخت هجوم بردم و زیرش پنهان شدم. امن تر از آن هم مگر جایی وجود داشت؟؟
صدایِ قدمهای فردی در سالن پیچید.. وارد شده بود و در خانه سرک میکشید
نه خدا کند به اتاق من نیاید تضمین نمیدادم که جیغ نکشم به همین خاطر تیغه ی دستم را فرش دندانهایم کردم و فشار دادم با تمام نیرو..
طنین گامها نزدیک و نزدیک میشد مقابل اتاقم ایستاد نفسم بند آمداما ناگهان مسیرش را عوض کرد از اتاق دور شد
مطمئن بودم که به سمت اتاق مادر میرود چون دیوار به دیوار با من بود
چرا هیچکس وجود نداشت تا با فریاد از او کمک بخواهم اصلا در این روزِ بارانی چه وقتِ امامزاده رفتن بود که بی پروین و مادر در این خانه تنها بمانم
برگشت آرام و شمرده گام برمیداشت
در را باز کرد و در چارچوبش ایستاد حالا پاهایش در تیررس نگاهم بود ازفرط ترس ، صدایِ بلندِ تپش قلبم را میشنیدم و وحشت زده از اینکه نکند به گوش اوهم برسد؛ این کوبشِ سرکشِ نبض به سمت تخت آمد کنارش ایستاد و مکث کرد یعنی یعنی قصد داشت تا زیر تخت را بگردد..؟
صدایش بلند شد و وجودم سکته وار لرزید تو دهاتهایِ آلمان، اینجوری قایم میشدن نصفه لنگت وسط اتاقه، اونوقت کله اتو بردی زیر تخت که مثلا پیدات نکنم من موندم اون حسام بدبخت با این خنگ بازیات چی کشید..
البته شاید شیوه جدید استتاره ما بی خبریم زبانم بند آمده بود از شدت هیجان سرم را بلند کردم که محکم به کفی تخت خورد و آه از نهادم بلند شد.
⏪ #ادامہ_دارد...
🍃🌺 @Mahdisahebazman
🌸
🌿🍂
🍃🌺🍂
💐🍃🌿🌸🍃🌼
1_14676328.mp3
1.21M
یا صاحب الزمان (عج) ...:
#دعای_عهد
#استاد_فرهمند
✳️تغییر مقدرات الهی با مداومت بر خواندن دعای عهد...
🌸امام خمینی ره:
اگر هرروز (بعد از نماز صبح) #دعای_عهد خواندی،مقدراتت عوض میشود....⚡️
امروز محکم تر #عهد سربازی و یاریم را تمدید میکنم.
🌤الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🌤
🏴🏴
@mahdisahebazman
🌹روز #چهارشنبه به نام #حضرت_موسى_بن_جعفر و #حضرت_رضا و #حضرت_جواد و #حضرت_هادى علیهم السلام است. زیارت آن بزرگواران:
السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا أَوْلِیَاءَ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا حُجَجَ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا نُورَ اللهِ فِی ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ السَّلامُ عَلَیْکُمْ صَلَوَاتُ اللهِ عَلَیْکُمْ وَ عَلَى آلِ بَیْتِکُمْ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ بِأَبِی أَنْتُمْ وَ أُمِّی لَقَدْ عَبَدْتُمُ اللهَ مُخْلِصِینَ وَ جَاهَدْتُمْ فِی اللهِ حَقَّ جِهَادِهِ حَتَّى أَتَاکُمُ الْیَقِینُ فَلَعَنَ اللهُ أَعْدَاءَکُمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ أَجْمَعِینَ وَ أَنَا أَبْرَأُ إِلَى اللهِ وَ إِلَیْکُمْ مِنْهُمْ یَا مَوْلایَ یَا أَبَا إِبْرَاهِیمَ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ یَا مَوْلایَ یَا أَبَا الْحَسَنِ عَلِیَّ بْنَ مُوسَى یَا مَوْلایَ یَا أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ یَا مَوْلایَ یَا أَبَا الْحَسَنِ عَلِیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ أَنَا مَوْلًى لَکُمْ مُؤْمِنٌ بِسِرِّکُمْ وَ جَهْرِکُمْ مُتَضَیِّفٌ بِکُمْ فِی یَوْمِکُمْ هَذَا وَ هُوَ یَوْمُ الْأَرْبِعَاءِ وَ مُسْتَجِیرٌ بِکُمْ فَأَضِیفُونِی وَ أَجِیرُونِی بِآلِ بَیْتِکُمُ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ.
🌹🍃🌹🍃
@mahdisahebazman
7.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 کلیپ 💠استاد #رائفی_پور
📝 جاهلیت مدرن (قسمت 2)
🔺تبرج و خودنمایی
#آخرالزمان
#غرب_و_مهدويت
🌹🍃🌹🍃
@mahdisahebazman
☘مهدی شناسی ۳۲☘
◀️شناخت امام زمان با اسامی و القاب ایشان
🌹فَجر🌹
🌻آيهای که به لطف حضرت حق به نقل از حضرات معصومين در شناخت حضرت ولی عصر(عج) مطرح میشود آيه ۱و۲ سوره مبارکه فجر میباشد.
🌻« وَ الْفَجْرِ وَ لَيَالٍ عَشْر »،سوگند به سپيده دم و شبهاى دهگانه...
🌻 امام صادق(ع) ميفرمايند: فجر، وجود مقدس آن امامي است كه زمين را پر از عدل و داد ميكند.
🌻شيخ علی اکبر نهاوندي اين كلمه را چنين بررسي كردهاند و فرموده است:
⬅️۱- امام باقر(ع) میفرمايد: «فجر از ساعات بهشت است و خداوند سبحان اين ساعت را در عالم دنيا به وديعه گذاشته تا افراد از كيفيت بهشت باخبر شوند». آقاي مرحوم نهاوندی در اين رابطه ميگويد: قسمتي از لذات بهشتي در همين دنيا براي كساني كه وجود حضرت را درك كنند، ميسر خواهد شد.
⬅️۲- « فجر» زمان مرتفع شدن ظلمات است، حضور حضرت چون فجر در زندگي هر سالكي تجلي کند، زندگيش را از انواع ظلمات اعم از ظلمت شرك، جهل، معصيت و ... مرتفع ميكند.
⬅️۳- « فجر» زماني است كه تنها افراد خاص ارزش آن را درک میکنند و بقيه مردم از آن بیخبرند. عموماً افراد از زمانهای خاص غافلند مثلاً از زمان بابرکتی چون بين الطلوعين بیخبرند. درحاليکه در بين الطلوعين نعمات تقسيم میشود تواناييها، سلامتيها و رحمتهای الهي همه قسمت بندی میشود، اما اکثريت در خواب هستند. ولی هر خواهان و طالبی میتواند با لطف حضرت حجت از اين غفلتها رها شود و زمان فجر را دريابد تا از تقسيم روزيهای مادی و معنوی بينصيب نماند.
⬅️۴- در جايي ديگر فجر را برزخ ميان شب و روز معني كردهاند، با توجه به اين معني زمان ظهور را فجر گفتهاند. زيرا در زمان ظهور نه فساد و كدورت دنيا حاكم است و نه وضوح قيامت نمايش داده ميشود، زمان حكومت حضرت چون برزخي است كه افراد نه گرفتار غصهها و ناراحتيها و نگرانيهای دنيا هستند و نه چون بهشت از نعمات كامل برخوردارند.
⬅️۵- گروهی از خواص افراد از عظمت و شرافت طلوع فجر آگاهند از همين رو نسبت به آن مراقبه و مواظبت خاص دارند. اهل دل اين گروه را صائم، متهجد و مستغفر در اسحار ناميدهاند.همچنين افرادی که انتظار فرج را میکشند مراقب فجر حقيقیاند تا به محضر دوست راه يابند و از سبقت گيرندگان بيعت با او باشند.
⬅️۶- در فاصله زمانی ميان طلوع فجر و طلوع خورشيد تنها گروهی از افراد در حال مناجات و کسب معارف حقه هستند، اثر کسب معارف آنها در فعاليتهای روزانه شان محسوس است. اين معنا را با زمان ظهور مقايسه کردهاند،زيرا تنها گروهی که در ابتدای ظهور شايستگی درک محضر حضرت حجت را داشته باشند، برکت درک معارف حاصله از اين حضور تا زمان جهانی شدن حکومت حضرت برای آنان جاری و ساری خواهد بود...
#مهدی_شناسی
#قسمت_32
#اسامی_امام
#فجر
#روز_های_زوج
🌹🍃🌹🍃
@mahdisahebazman
مقام عرشی حضرتزهرا_18.mp3
11.42M
#مقام_عرشی_حضرت_زهرا "س" ۱۸
✨موجِ آخرالزمانی ایجاد شده در عالَم،
برای شناخت منجی و طلب او، بشدت و با سرعت فوقالعاده، وسیع و وسیعتر میشود!
و همانگونه که وقوعِ ناگهانی انقلاب، موجب تحیّر امپریالیسم جهانی شد؛
و نزدیک است روزیکه؛
✦واقعهی ظهور نیز، در اوج تحیّر و ناباوری دنیا، اتفاق میافتد.
از کجا میتوان این ادّعا را ثابت کرد؟
taaghche.com/book/49318
#استاد_شجاعی 🎤
4_6046390165432175106.mp3
3.95M
💢وای به حال بچه های آخرالزمان و پدر و مادرهاشون‼️
♦️اگر به فکر دین بچه هاشون نباشن
#حجت_الاسلام_عالی
╔═.🍃.════╗
@alamatha
╚════.🍃.═╝
💐🍃🌿🌸🍃🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
#فنجـانی_چـاے_بـا_خـدا
#قسمت_هـفـتـاد_و_ســوم
✍دستی غرغرکنان پاهایم را گرفت و از زیر تخت بیرون کشید.
باورم نمیشد با بهت به صورتش خیره شدم همان چشمان رنگی و صورت بور که حالا به لطفِ ته ریش بلندو طلائی اش، کمی آفتاب سوخته تر از همیشه نشان میداد.
نگاه رویِ چهره ام چرخاند غم در چشمانش نشست حق داشت، این مرده ی متحرک چه شباهتی به سارایِ دانیال داشت محکم بغلم کرد آنقدر عمیق که صدای ترق ترق استخوانهایم را میشنیدم و من انقدر در شوک غرق بودم که نمیدانست باید بدوم فریاد بزنم یا ببوسمش دانیال، برادر من در یک نفسی ام قرار داشت و من رویِ ابرها، رقصِ باله را تمرین میکردم..
مرا از خودش دور کرد چشمانش خیس بود اما سعی کرد به رویم نیاورد که دیگر آن خواهر سابق نیستم چیه نکنه طلبکارم هستی
میخوای بفرستم مناطق اشغالی، روشهایِ نوینِ مخفی شدن رو به بچه ها یاد بدی خدایی خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم اصلا اشک تو چشام حلقه زد وقتی لنگتو وسط اتاق دیدم.
بعد میگم خنگِ داداشتی، بهت برمیخوره
با لبخند به صورتش خیره ماندم کاش دنیا این لحظه ها را از فرصتِ زنده بودنم کم نمیکرد
دوست داشتم او حرف بزند و من تماشا کنم از جوک هایِ بی مزه اش بگوید و من فقط تماشا کنم از خالی بندی هایِ مردانه اش بگوید و من باز هم فقط تماشایش کنم..
چقدر فرصت کم بود برایِ تماشایِ این تنها برادر طلبکارانه سری تکان داد چیه عین قورباغه زل زدی به من
خوشگل، خوش تیپ ندیدی یا اینکه الان میخوای بگی که مثلا خیلی مظلومی و از این حرفا؟
بیخود تلاش نکن جواب نمیده من حسام نیستم که سرم شیره بمالی
خدایی چه بلایی سر اون بخت برگشته آوردی که از وقتی پاشو گذاشت سوریه دنبال شهادته
روزی سه بار میره تو تیرس دشمن وایمیسته میگه داعش بیا منو بکش
خندیدم، بلند..
خودِ خودِ دیوانه اش بود بی هیچ تغییری اما دلم لرزید، کاش بی قرارِ حسام نبودم یک دل سیرخواهرانه براندازش کردم بوسیدم ، بوییدم و قربان صدقه اش رفتم. خدا کند که امروز هیچ وقت تمام نشود پرسیدم چرا اینطور وارد خانه شد و او با شیطت جواب دادبابا خواستم عین تو فیلما سوپرایزتون کنم اما نمیدونستم قرارِ گانگستر بازی دربیاری گفتم در میزنم بالاخره یکی میاد دم در وقتی دیدم کسی باز نمیکنه گفتم لابد نیستین دیگه، واسه همین با کلیدایی که حسام داده بود اومدم تو بعدم خواستم وسایلو تو اتاق بگذارم و برم دوش بگیرم که با هوش سرشارِ خنگترین خواهر دنیا مواجه شدم همین
ولی خب شد نکشتیما
راستی چرا انقدر ترسیده بودی آخه
از ترسم گفتم، از وحشتم برایِ برگشتنِ افرادِ عثمان و اون شرم زده مرا به آغوش کشید و مطمئنم کرد که دیگر هیچ خطری تهدیدمان نمیکند..
⏪ #ادامہ_دارد...
@mahdisahebazman
🌸
🌿🍂
🍃🌺🍂
💐🍃🌿🌸🍃🌼
1_14676328.mp3
1.21M
یا صاحب الزمان (عج) ...:
#دعای_عهد
#استاد_فرهمند
✳️تغییر مقدرات الهی با مداومت بر خواندن دعای عهد...
🌸امام خمینی ره:
اگر هرروز (بعد از نماز صبح) #دعای_عهد خواندی،مقدراتت عوض میشود....⚡️
امروز محکم تر #عهد سربازی و یاریم را تمدید میکنم.
🌤الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🌤
🏴🏴
@mahdisahebazman