🌷 امام حسن (علیه السلام):
✨ إنَّ اللّهَ جَعَلَ شَهْرَ رَمَضانَ مِضْماراً لِخَلْقِهِ، فَيَسْتَبِقُونَ فيهِ بِطاعَتِهِ إِلي مَرْضاتِهِ، فَسَبَقَ قَوْمٌ فَفَازُوا، وَقَصَّرَ آخَرُونَ فَخابُوا ؛
🌺خداوند متعال ماه رمضان را براي بندگان خود ميدان مسابقه قرار داد. پس عدّه اي در آن ماه با اطاعت و عبادت به سعادت و خوشنودي الهي از يكديگر سبقت خواهند گرفت و گروهي از روي بي توجّهي و سهل انگاري خسارت و ضرر مي نمايند.
📚 من لا یحضره الفقیه،ج ۱، ص۵۱۱
#حدیث_ناب
@Akharinkhorshid
✍ #حاج_آقا_دولابی می فرمودند:
🌙 شبهای ماه رمضان است، اغلب شما جوان هستید.
وضو بگیرید
نماز بخوانید
کم حرف بزنید
کم قصه بگویید!
🔹 این چیزهایی که در تلویزیون نشان میدهند برای تفریح است یا برای بچهها!
شما که روزه دارید کمتر این و آن را گوش دهید، کمی به کارهایتان برسید.
🔸 نیم ساعت یا یک ساعت بعد از نماز در سجاده بنشینید و خدا را یاد کنید.
🔹 افطار که کردید، بدنتان که آرام گرفت، به دعایی، به ثنایی یک دقیقه خدا را یاد کنید.
با خودتان خلوت کنید، به قرآن نگاه کنید، یا اینکه اصلا ساکت بنشینید، این خیلی قیمتی است.
⛅️ @Akharinkhorshid ⛅️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#احکام
نیت روزه ماه مبارک رمضان
⛅️ @Akharinkhorshid ⛅️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 خیلی عجیبه که ماه رمضان ما، امام زمانی نیست!
❌رمضان بدون یاد امام زمان(عج)، مثل نماز بیوضوست!
🎤 خطیب استاد #پناهیان
♻️ #نشر_دهید ♻️
⛅️ @Akharinkhorshid ⛅️
🍀 وقتی دومی از علی (ع) میگوید!! 🍀
ابووائل نقل مى كند، روزى همراه عمربن خطاب بودم ، عمر برگشت ترسناك به عقب نگاه كرد.
گفتم : چرا ترسيدى ؟
گفت :
- واى بر تو! مگر شير درنده ، انسان بخشنده ، شكافنده صفوف شجاعان و كوبنده طغيان گران و ستم پيشگان را نمى بينى ؟
گفتم :
- او على بن ابى طالب است .
گفت :
- شما او را به خوبى نشناخته اى ! نزديك بيا از شجاعت و قهرمانى على براى تو بگويم ، نزديك رفتم ، گفت :
- در جنگ احد، با پيامبر پيمان بستيم كه فرار نكنيم و هر كس از ما فرار كند، او گمراه است و هر كدام از ما كشته شود، او شهيد است و پيامبر صلى الله عليه و آله سرپرست اوست . هنگامى كه آتش جنگ ، شعله ور شد، هر دو لشكر به يكديگر هجوم بردند ناگهان ! صد فرمانده دلاور، كه هر كدام صد نفر جنگجو در اختيار داشتند، دسته دسته به ما حمله كردند، به طورى كه توان جنگى را از دست داديم و با كمال آشفتگى از ميدان فرار كرديم . در ميان جنگ تنها ايشان ماند. ناگاه ! على را ديدم ، كه مانند شير پنجه افكن ، راه را بر ما بست ، مقدارى ماسه از زمين بر داشت به صورت ما پاشيد، چشمان همه ما از ماسه صدمه ديد، خشمگينانه فرياد زد! زشت و سياه باد، روى شما به كجا فرار مى كنيد؟ آيا به سوى جهنم مى گريزيد؟
ما به ميدان برنگشتيم . بار ديگر بر ما حمله كرد و اين بار در دستش اسلحه بود كه از آن خون مى چكيد! فرياد زد:
- شما بيعت كرديد و بيعت را شكستيد، سوگند به خدا! شما سزاوارتر از كافران به كشته شدن هستيد.
به چشم هايش نگاه كردم ، گويى مانند دو مشعل زيتون بودند كه آتش از آن شعله مى كشيد و يا شبيه ، دو پياله پر از خون . يقين كردم به طرف ما مى آيد و همه ما را مى كشد! من از همه اصحاب زودتر به سويش شتافتم و گفتم :
- اى ابوالحسن ! خدا را! خدا را! عرب ها در جنگ گاهى فرار مى كنند و گاهى حمله مى آورند، و حمله جديد، خسارت فرار را جبران مى كند.
گويا خود را كنترل كرد و چهره اش را از من برگردانيد. از آن وقت تاكنون همواره آن وحشتى كه آن روز از هيبت على عليه السلام بر دلم نشسته ، هرگز فراموش نكرده ام !
#داستانهای_بحارالانوار
@Akharinkhorshid
1_8314606.mp3
4.06M
#حرفهای_من_و_خدا
#دلنوشته سحر دوم
✍یادم آمـــد...
همان اسم قشنگت را...
امشب لاجرعه تکرارت میکنم؛
یقین دارم یکپارچه نور خواهــم شد!
✨یا نــورُ یا نـــورُ یا نـــور
⛅️ @Akharinkhorshid ⛅️