📖حکایت بسیار زیبای #حاج_حسن_تربت_فروش 👌 #زیبا_و_شنیدنی 🎤 خطیب استاد #دانشمند ♻️ #نشر_دهید ♻️ @Akharinkhorshid

❤️ #امام_زمانم❤️ 🌸🍃 یادمان باشد اگر تنگی دل غوغا کرد . . . 🍃🌸مهدی فاطمه تنهاست ، ازو یاد کنیم . 🌹تعجیل درفرج #سه صلوات🌹 @Akharinkhorshid

🗣خطیب:استاد #عالی ▪️عاشق که شد که یار به حالش نظر نکرد؟ ▪️ای خواجه درد نیست وگرنه طبیب هست! 👌 #زیبا_و_شنیدنی ♻️ #نشر_دهید ♻️ @Akharinkhorshid

‼️ اثرات نماز 🎤 خطیب استاد #دانشمند ✅ #پیشنهاد_دانلود ♻️ #نشر_دهید ♻️ @Akharinkhorshid

#مهدی_جان عج سلام امام مهربانم💚 چون نی بہ نوای #تُـو ڪہ باشم خوبم مشمول دعای #توُ ڪہ باشم خوبم هرچندشڪستہ بالم ازتیرگناه امابہ هوای #توُ ڪہ باشم خوبم #اللهـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــ❤️ @Akharinkhorshid

🔹علی علیه السلام خریدنی نیست ماجرای شاعری که عاشق حضرت علی (ع) بود و شراب خورد 🎤 خطیب استاد #دانشمند ✅ #پیشنهاد_دانلود👆 @Akharinkhorshid

دختر بدرالدجی امشب سه‌جا دارد عزاگاه‌می‌گويد #پدر گاهی‌ #حسن گاهی‌ #رضا.. 🏴رحلت جانگداز خاتم الانبیا حضرت محمد(ص)و شهادت امام حسن مجتبی(ع) و شهادت امام رضا عليه‌السلام تسلیت باد. آجَرَکَ الله یا صاحبَ اَلزَّمانِ @Akharinkhorshid

🔵بعضی وقتا آدم با خوندن بعضی از داستانا حس عجیبی میاد سراغش👌 #بسیار_زیبا چمدونش را بسته بودیم،با خانه سالمندان هم هماهنگ شده بود کلا یک ساک داشت ، کمی نون روغنی، آبنات، کشمش ،چیزهایی شیرین، برای شروع آشنایی … گفت: “مادر جون، من که چیز زیادی نمیخورم یک گوشه هم که نشستم نمیشه بمونم، دلم واسه نوه هام تنگ میشه!” گفتم: “مادر من دیر میشه، چادرتون هم آماده ست، منتظرن.” گفت: “کیا منتظرن؟ اونا که اصلا منو نمیشناسن! آخه اون جا مادرجون، آدم دق میکنه ها، من که اینجا به کسی کار ندارم اصلا، اوم، دیگه حرف نمی زنم. خوبه؟ حالا میشه بمونم؟” گفتم: “آخه مادر من، شما داری آلزایمر می گیری همه چیزو فراموش می کنی!” گفت: “مادر جون، این چیزی که اسمش سخته رو من گرفتم، قبول! اما تو چی؟ تو چرا همه چیزو فراموش کردی پسرم؟!” خجالت کشیدم …! حقیقت داشت، همه کودکی و جوونیم و تمام عشق و مهری را که نثارم کرده بود، فراموش کرده بودم.اون بخشی از هویت و ریشه و هستیم بود،راست می گفت، من همه رو فراموش کرده بودم! زنگ زدم خانه سالمندان و گفتم که نمی ریم توان نگاه کردن به خنده نشسته برلب های چروکیده اش رو نداشتم، ساکش رو باز کردم نون روغنی و … همه چیزهای شیرین دوباره تو خونه بودند! آبنات رو برداشت گفت: “بخور مادر جون، خسته شدی هی بستی و باز کردی.” دست های چروکیدشو بوسیدم و گفتم: “مادر جون ببخش، فراموش کن.” اشکش را با گوشه رو سری اش پاک کرد و گفت: “چی رو ببخشم مادر، من که چیزی یادم نمی یاد، شاید فراموش میکنم! گفتی چی گرفتم؟ آلمیزر؟!” در حالی که با دستای لرزونش، موهای دخترم را شونه میکرد زیر لب می گفت: “گاهی چه نعمتیه این آلمیزر…!” @Akharinkhorshid

سلام امام زمانم✋🌸 ✨مولا جـانــم✨ دادند مرا دیده ... ڪہ روے تو ببینم بی دیدن روے تو... با دیده چه کارم؟ 『السَّلامُ عَلی نُورِ اَبْصارِ الْوَری』 #اللهم_عجل_الولیک_الفرج @Akharinkhorshid

▪️روضه جانسوز #غربت #امام_حسن(علیه السلام) 👈از لسان گرم حجت الاسلام #دارستانی/حاج حسین #سیب_سرخی . ✔️ویژه نامه ۲۸ ماه صفر #شهادت_امام_حسن_علیه_السلام_تسلیت @Akharinkhorshid

✍ از میون همه انسانها خدايه نفر رو #حبیب خودش خونده! خوشبحال کسی که عاشق محمده؛ عاشقِ حبیب خدا... این عشق، حتماً از زمین بلندش میکنه. 🎤🎤 #استاد_شجاعی @Akharinkhorshid

تو جگر پاره زهرایی و پاره جگری بعد زهرا و علی از همه مظلومتری سیدی واحسنا،واحسنا،واحسنا😭 #شهادت_مظلومانه_کریم_اهل_بیت_تسلیت_باد ▪️ آجرک الله یا صاحب الزمان▪️ @Akharinkhorshid