eitaa logo
🌸 آخرین خورشید ولایت 🌸
197 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
1.5هزار ویدیو
33 فایل
🔸بی اذن توهرگز عددی صد نشود بر هرکه نظر کنی دگر بد نشود 🔹زهرا، تو دعا کن که بیاید مهدی زیرا تو اگر دعا کنی، رد نشود اَلَّلهُم‌عجِّل‌‌لِوَلیِڪَ‌‌الفرَج کانال شهدایی ما: @shohaday_110 خادم کانال: @abasaleh_almahdi313 تبادلات : @La_15h
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5958723414700066362.mp3
5.2M
🔊 ❤️ 📝 ما آفتاب گردانیم 🔆ما آفتاب گردانیم؛ غبار گناه که از صفحه دلمان زدوده شود، نور محبت شما کار خودش را میکند... @Akharinkhorshid
8.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ آخرالزمان (2) 🛎 بسیار مهم 👈 برای نجات، راهی جز رسیدن به منجی نداریم 💎 اعجاز های علمی کلام اهل‌بیت 👈 بوی ظهور می آید، قدمی برداریم 👌 ✅ تعجیل در ظهور صلوات @Akharinkhorshid
⭕️ در قسمت ۲۸ چه گذشت؟ 🔹 ملیکا به اتاقش رفت تا آنجا کمی با خود و پروردگارش خلوت کند، قبل از اینکه بخواهد این اتفاق را با پدر و مادرش در میان بگذارد. آبی به دست و صورتش زد، وضو گرفت و بعد از به‌ جا آوردن نماز در سجاده نشست و به فکر فرو رفت.از حالت معنوی و اعتماد به‌ نفس ادموند تعجب میکرد، از اینکه او تا این حد قاطعانه تصمیم گرفته بود! 🔸 او مردی بود که برای ازدواج انتخاب های زیادی از طبقات مختلف فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی جامعه خودش را داشت اما چرا با این قاطعیت تصمیم به ازدواج با ملیکا و تغییر دین داشت؟! مدت‌ ها بود که ملیکا هم با خود در مورد احساسش نسبت به ادموند در حال جنگ بود، گاهی اوقات فکر می‌کرد نسبت به او محبتی در قلبش احساس می‌کند و همین امر باعث می‌شد که در ارتباط با او محتاط‌ تر باشد و از حریم خود خارج نشود. 🔺 حتی یک در صد هم فکر نمی‌کرد که در تمام این مدت ادموند به فکر ازدواج با او بوده است! و حالا که با پیشنهاد ازدواج او رو به‌ رو شده بود، نمیدانست باید چه تصمیمی بگیرد. سر بر سجاده گذاشت و مدتی را در همان حال مشغول راز و نیاز با خداوند شد...... 📚 رمان تالیف آمنه پازوکی 🔄 با رُمان ادموند همراه باشید تا ابعاد جذاب این زندگی عجیب روشن‌ شود... ۲۹ @Akharinkhorshid
❤️❤️❤️ برگرد زمین٬زمان تو را میخواهد هر کشور این جهان تو را میخواهد اینها همه یک طرف بدان آقا جان؛ یک مرقد بی نشان تو را میخواهد! #السلام_علیک_یاحجت_ابن_الحسن(عج) #السلام_علیک_یا_فاطمه الزهرا(س)🌺 🌹 @Akharinkhorshid
🌹این داستانک کاملا واقعی است👇 🔹یكی از اطرافیان شیخ رجبعلی خیاط نقل می كند كه: پارچه هایی را بردم و به جناب شیخ دادم بدوزد، از قیمتش پرسیدم، گفت: دو روز كار می برد، چھل تومان؛ روزی كه رفتم لباسھا را بگیرم گفت: اجرتش بیست تومان می شود، گفتم: فرموده بودید چھل تومان؟! پاسخ دادند: فكر كردم دو روز كار می برد ولی یك روز كار برد... 🌹امام علی (علیه السلام) برترین است. @Akharinkhorshid
خدایـــا ... در این شب به مهربانیت قسم دلهای گرفته را شاد دستهای نیازمند را بی نیاز فرما و قلبی نورانی تنی سالم نصیب دوستانم بگردان #شبتون_بخیر💫 ‌‌‌🌺 @Akharinkhorsshid
دلتنگ شدم ماهِ دل آرایم را یک عمر شڪستم دلِ آقایم را العفو، ڪه آوارهٔ صحرا ڪردم؛ با دست خودم یوسف زهرایم را .. اللّهم عجل لولیک الفرج . #سلام_امام_مهربانم ✅ @Akharinkhorshid
🔹 مصطفی حسینی مرد مهربان و متواضعی بود که در چهره‌اش آثار رنج و ملالت‌های زیادی از روزگار و بخصوص بیماری مزمن جسمانی‌اش به ‌وضوح دیده میشد اما آرامش و رضایت باطنی‌اش نشان از این داشت که او به هدفش ایمان داشته و با تکیه ‌بر نیروی معنوی ایمان سختی‌های این بیماری را که جسمش را خرد کرده بود، به‌راحتی و با آغوش باز تحمل می‌کرد. از لحاظ ظاهری مردی بود با اندامی لاغر و قدی متوسط، پوستی آفتاب‌ سوخته، صدای گرم و دل‌نشینی داشت اما هر از گاهی که هیجان‌زده می‌شد سرفه‌های شدیدی ناشی از بیماری‌ بر او عارض گشته و صدایش رنگ درد به خود می‌گرفت. 🔸 ادموند در همان برخوردهای اولیه با مصطفی آنچنان احساس قرابت و نزدیکی می‌کرد که گویی سال‌ها با او زندگی کرده است. از همان ابتدای ورودش متوجه شد که غیر از خودش و آقای حسینی شخص دیگری در منزل حضور ندارد و آنها تنها هستند. بعد از اینکه مصطفی با چای از او پذیرایی و کمی از مسائل متفرقه صحبت کرد و چون نمیخواست بیشتر از این ادموند را در التهاب و اضطراب نگه دارد، خیلی زود سر اصل مطلب رفته و موضوع خواستگاری ادموند از دخترش را پیش کشید؛ - جناب پارکر، نمی‌خوام بیشتر از این منتظرت بذارم پس بهتره در مورد موضوع ازدواج شما با دخترم صحبت کنیم. راستش من در جریان کارهای شما بودم و هستم، از همون ابتدا دورا دور با شخصیت شما آشنا شدم. همونطور که دخترم تعریف کرده بود شما انسان متین و باوقاری هستید.... 📚 رمان تالیف آمنه پازوکی 🔄 با رُمان ادموند همراه باشید تا ابعاد جذاب این زندگی عجیب روشن‌ شود... ۳۰ @Akharinkhorshid
30-11-1396 کربلایی جواد مقدم_210218132359.mp3
5.86M
شهادت مادرم افسانه نیست ❤️ نوحه شور زیبا 🎤با نوای #ج 🌺 #اص @Akharinkhorshidd ŸŸ عضو شوید ☝️☝️ 🌺🌺🍃🌺🍃🌺🍃
6.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ آخرالزمان (3) 🛎 بسیار مهم 👈 برای نجات،راهی جز رسیدن به منجی نداریم 🔸راهکارهای اهل‌بیت برای رسیدن به منجی چیست؟ 👈👈 بوی ظهور می آید، قدمی برداریم @Akharinkhorshid