eitaa logo
🌸 آخرین خورشید ولایت 🌸
198 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
1.5هزار ویدیو
33 فایل
🔸بی اذن توهرگز عددی صد نشود بر هرکه نظر کنی دگر بد نشود 🔹زهرا، تو دعا کن که بیاید مهدی زیرا تو اگر دعا کنی، رد نشود اَلَّلهُم‌عجِّل‌‌لِوَلیِڪَ‌‌الفرَج کانال شهدایی ما: @shohaday_110 خادم کانال: @abasaleh_almahdi313 تبادلات : @La_15h
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹 آرتور حال آدمی را داشت که در رینگ بوکس گوشه‌ای گیر افتاده است و حریف از چپ و راست با مشت‌های سنگین بر سرش می‌کوبد. بااینکه انسان نازک طبع و حساسی نبود اما وقتی دوستش را در آن حال دید که حرارت بدنش مانند کوره آجرپزی حتی در چند قدمی احساس می‌شد، دیگر نتوانست خود را کنترل کند و بالای سر او به‌شدت گریست. 🔸 آن‌چنان تحت تأثیر وضعیت ادموند قرارگرفته بود که گویی همه این مصیبت‌ها بر سر خودش نازل ‌شده است. دست ادموند را در دستش فشرد اما هیچ واکنشی نشان نداد، به‌شدت داغ بود. نمی‌دانست این خبر را چطور به خانواده او بدهد؟! هنوز یک ساعت نشده که بارقه‌های امید در قلب آن‌ها زده‌ شده بود و حالا دوباره باید خود را برای شنیدن خبر بدتری آماده می‌کردند. 🔺 تنها فکری که به ذهنش رسید این بود که بتواند پلیس و مسئولان بیمارستان را قانع کند تا اجازه دهند در این مدت همسرش پیش او بماند، شاید همین مسئله باعث شود که دوباره به زندگی برگردد. حدود یک ساعت طول کشید تا توانست با سناتور تماس بگیرد و از نفوذ او استفاده و پلیس را قانع کند که اجازه دهند همسر ادموند کنارش باشد تا زمانی که بهبود یابد و سپس در اسرع وقت کشور را ترک کند. ۴۸ @Akharinkhorshid
شعبان و آشتی کنان98_3.mp3
12.32M
فایل صوتی سوم؛ اول از رحمِ رجب عبورت داد؛ تا فرو بریزی از هرآنچه که بودی... بعد در شعبان، فرصت داد؛ تا آماده ی پایه ریزی و بناکردن ساختارِ جدیدت بشی! 💫 یه ساختارِ نورانی و آرام... @Akharinkhorshid
#سلام_ارام_جان_و_قلب_شیعه❣ السلام علیک یا صاحب العصر والزمان یا خلیفة الرحمن ویا شریک القران @Akharinkhorshid
شعبان و آشتی کنان 98_4.mp3
12.81M
۹۸ فایل صوتی چهارم؛ ⚜شعبان؛ ماهِ تغییرِ دغدغه هاست! ماهِ انقلابِ نظامِ محبوب ها .... خودت و آماده کن، که حجمِ عظیمی از نور در راهه @ostad_shojae @Akharinkhorshid
﷽❣ #یاصاحب_الزمان ❣﷽ روزهای هفته را باعشق توسرمیکنم تابه #جمعه می رسم احسـاس دیگرمیکنم حس دیدارتودرمن جمعه غـوغامیکند جمعه هاچشمان خودرا حلقه بردرمیکنم. @Akharinkhorshid
شعبان و آشتی کنان98_5.mp3
8.3M
۹۸ فایل صوتی پنجم؛ 🌸 ماه عسل (رمضان) ، درراهه .... شعبان، ماه بستنِ چمدان هاست! آماده شــو... که عاشقانه ترین ماه، داره میاد! 🎤 @ostad_shojae @Akharinkhorshid
4_5852615749436179911.mp3
12.56M
فایل صوتی ششم؛ از همین شعبان، کم کم فتیله ی کارات و بیار پاییــن ... و برای خلوتهات برنامه ریزی کن! 💠شعبان، ماه برنامه ریزی، برایِ کاهش شلوغ پلوغی هایِ رمضانه! 🎤 @Akharinkhorshid
بی عشق مهدی در دلم لطف و صفا نیست لایق به خاک است آن دلی که مبتلا نیست هر لحظه باید از فراقش ناله سر داد مهدی فقط آقای روز جمعه ها نیست ✋ #سلام_آقا @Akharinkhorshid
شعبان و آشتی کنان98_7.mp3
14.21M
فایل صوتی هفتم؛ بعد از استحمام رجب، حالا میچسبه، قلبت رو ببری توی یه آرایشگاهِ حرفه ای... و برای جشنِ رمضان، پیرایشش کنی! 🌸 ببین کجاش خرابه... یه دستی، به سر و روش بکش! @Akharinkhorshid
🔹 بعد از رفتن آن‌ها ملیکا پیش ادموند بازگشت و همه کارهایش را دوباره با امید بسیاری از سر گرفت. یک نیرویی در درون او، نوید بهبودی عزیزش را می‌داد. جانمازش را پایین تخت او پهن کرد و به نماز ایستاد، بیش از دوساعتی را در سجاده به عبادت پرداخت و برای سلامتی او دعا کرد، در نیمه‌های شب کنار تخت ادموند به خواب رفت. 🔸 صبح هنگام وقتی پرستار برای تعویض سرم ادموند آمده و او را دیده بود که خوابش برده است، روی او را با یک پتوی گرم پوشانده بود و همین باعث شد که به خواب عمیق‌تری فرو رود. در خواب می‌دید که دست در دست همسرش درجایی ناآشنا مشغول قدم زدن است درحالی‌که پسربچه‌ای کوچک جلوتر از آن‌ها در حال دویدن است، صدای ادموند را می‌شنوید که نام او را تکرار می‌کرد؛ ملیکا، ملیکا جان، ملیکا. 🔺 از خواب پرید، به‌سختی ذهن آشفته‌اش را جمع کرد و به یاد آورد که کجاست اما هنوز حواسش کاملاً سر جایش نیامده بود که در کمال ناباوری احساس کرد ادموند دستش را گرفته و در بیداری صدایش می‌زند. ۴۹ @Akharinkhorshid