🗓 #حدیث_روز
🌷امام سجاد علیه السلام🌷
🔶إنَّ الْمَعْرِفَةَ، وَ كَمالَ دینِ الْمُسْلِمِ تَرْكُهُ الْكَلامَ فیما لایُغْنیهِ، وَ قِلَّةُ ریائِهِ، وَ حِلْمُهُ، وَ صَبْرُهُ، وَ حُسْنُ خُلْقِهِ.
🔷همانا معرفت و كمال دین مسلمان در گرو رها كردن سخنان و حرفهایی است كه به حالش سودی ندارد. همچنین از ریا و خودنمایی دوری جستن و در برابر مشكلات زندگی بردبار و شكیبا بودن و نیز دارای اخلاق پسندیده و نیك سیرت بودن است.
📚تحف العقول: ص 202، بحارالا نوار: ج 2، ص 129، ح 11
#اخلاق
#اخلاق_پسندیده
✳️ @Akhlagh_Et
💠 #درسهایی_از_سیره_علما
🔸بنّایی که واسطه حضرت امیر (ع) و #علامه_امینی شد
🔹 حجتالاسلام سید محمد نوری که در کتابخانه نجف اشرف، ملازم علامه امینی بود، گفته است: علامه امینی میفرمود: در یک شب جمعه، زائر حرم حضرت امیرالمؤمنین(علیهالسلام) و مشغول زیارت و دعا بودم، از خدا میخواستم به خاطر حضرت امیر علیهالسلام کتاب «درالسمطین» را که در آن زمان کمیاب بود و در تکمیل مباحث کتاب الغدیر به آن نیاز داشتم، برای من مهیا کند. در این هنگام، یک عرب ساده و بی آلایش برای زیارت حضرت مشرف شد و از حضرت میخواست که حاجت او را برآورده کند و گاوش را که مریض بود شفا دهد، یک هفته گذشت ولی کتاب را پیدا نکردم؛ بعد از آن، دوباره برای زیارت مشرف شدم، از حسن اتفاق در وقتیکه مشغول زیارت بودم، دیدم همان مرد به حرم مشرف شد و از حضرت تشکر کرد که حاجت او را برآورده کرده است. وقتی من کلام آن مرد را شنیدم، محزون شدم، چون دیدم امام، حاجت او را برآورده کرده، ولی حاجت مرا برآورده نکرده است.
🔹 خطاب به حضرت(علیهالسلام) عرضه داشتم: جواب این مرد را دادی و حاجتش را برآورده کردی! اما من مدتی است به خدا متوسل میشوم و شما را شفیع قرار میدهم که آن کتاب را برای من مهیا کنید ولی آن کتاب مهیا نشده، آیا من کتاب را برای خودم میخواهم، یا به خاطر کتاب شما؟ آنگاه گریه برایم مستولی شد و با حالت ناراحتی از حرم بیرون آمدم، آن شب از ناراحتی چیزی نخوردم و خوابیدم، در عالم خواب دیدم که مشرف به خدمت حضرت امیر(علیهالسلام) شدهام و حضرت در آن حال، به من فرمود: آن مرد، ضعیف الایمان بود و نمیتوانست صبر کند ولی تو باید صبر داشته باشی.
🔹از خواب بیدار شدم، صبح سر سفره بودم که در زده شد، در را باز کردم، دیدم همسایهای که شغلش بنایی بود، داخل شد و سلام کرد و گفت: من خانه جدیدی خریدهام که بزرگتر از این خانه است، بیشتر اثاث خانه را به آنجا منتقل کردهام و این کتاب را در گوشه آن خانه پیدا کردم، خانمم گفت: این کتاب به درد تو نمیخورد، آن را به شیخ عبدالحسین امینی هدیه کن، شاید او استفاده کند. من کتاب را گرفتم، غبارش را پاک کردم و دیدم همان کتاب خطی «در السمطین» است که دنبالش بودم. در این هنگام، بر این نعمت، سجده شکر کردم.
📘 علامه امینی جرعه نوش غدیر
✳️ @Akhlagh_Et
@dars_akhlaq(4).mp3
4.06M
🔊 #كليپ_صوتی
🎙🌸 آيت الله استاد #مجتهدی_تهرانی (ره)
❇️ موضوع : سه چیز را اگه یاد کنید
غصه ها از وجودت میره بیرون‼️
⚛ #درس_اخلاق
✳️ @Akhlagh_Et
اگر دقّت کنید، فشار قبر و امثال آن در همین دنیاقابل مشاهده است؛ مثل #بد_اخلاق که خود و دیگران را در فشار می گذارد.
[ حاج اسماعیل #دولابی ، کتاب طوبای محبت ]
✳️ @Akhlagh_Et
«در کشاکش تمام سختیها و کم آوردنهایی که زندگی برایمان رقم میزند،
هیچگاه اسیر عظمت درد و غمی مباش،
که خدای تو، از تمام آنچه که دلت را آزرده بزرگتر است.»
✳️ @Akhlagh_Et
🌻 #رزق_معنوی 🌻
✍ زمانی که خواب هستی و ناگهان، به تنهایی و بدون زنگ زدن ساعت بیدار میشوی رزق است.چون بعضیها بیدار نمیشوند.
زمانی که با مشکلی رو به رو میشوی خداوند صبری به تو میدهد که چشمانت را از آن بپوشی، این صبر، رزق است. زمانی که در خانه لیوانی آب به دست پدرت میدهی این فرصت نیکی کردن، رزق است.
گاهی اتفاق میافتد که در نماز حواست نباشد (مقیم اتصال نباشی) ناگهان به خود میآیی و نمازت را با خشوع میخوانی (متصل میشوی) این تلنگر، رزق است. یکباره یاد کسی میفتی که مدتهاست ازو بی خبری و دلتنگش میشوی و جویای حالش میشوی، این رزق است.
رزق واقعی این است...
رزق خوبیها، نه ماشین نه درآمد، اینها رزق مال است که خداوند به همهی بندگانش میدهد، اما رزق خوبیها را فقط به دوستدارانش میدهد.
خدایا ممنونم که دوستم داری و مرا از این ارزاق معنوی بهرمند میکنی.
✳️ @Akhlagh_Et
🔶 #توجه_تام
علامه #حسن_زاده_آملی :
یکی از اساتید بزرگوارمان- خدا رحمتش کند- محاسبات حروفی و جفری داشتند، می فرمود: سوال کردم که چگونه باید حضور حضرت بقیه الله تشرف یافت⁉️
جواب آمده که با
❤️توجه_تام_الی_الله!
✳️ @Akhlagh_Et
« #دعای_مادر» ❤️🌿
از بایزید بسطامی، عارف بزرگ، پرسیدند:
این مقام ارزشمند را چگونه یافتی؟
گفت:شبی مادر از من آب خواست. نگریستم، آب در خانه نبود. کوزه برداشتم و به جوی رفتم که آب بیاورم. چون باز آمدم، مادر خوابش برده بود. پس با خویش گفتم:
«اگر بیدارش کنم، خطاکار خواهم بود.»
آن گاه ایستادم تا مگر بیدار شود. هنگام بامداد، او از خواب برخاست، سر بر کرد و پرسید:
چرا ایستاده ای؟! قصه را برایش گفتم. او به نماز ایستاد و پس از به جای آوردن فریضه، دست به دعا برداشت و گفت:
«خدایا! چنان که این پسر را بزرگ و عزیز داشتی، اندر میان خلق نیز او را عزیز و بزرگ گردان».
🔴 پیام متن:
«اشاره به جلب رضایت مادر و تأثیر دعای او در حق فرزند، و این که جلب رضایت مادر، آدمی را به مقام های والای معنوی می رساند.»
✳️ @Akhlagh_Et
💠 #درسهایی_از_سیره_علما
🔸این گونه #نهی_از_منکر، حرام است
🔹در زمان زعامت مرجع تقلید آیتالله آقا نجفی یک روز عدهای درحالیکه نفسنفس میزدند و یک دایره و یک تنبک شکسته در دست داشتند به منزل آیتالله آقا نجفی آمدند، ایشان پرسید: چه خبر است؟ از کجا میآیید؟ اینها چیست که در دست دارید؟ در پاسخ گفتند: در مدرسه بودیم که به ما اطلاع دادند در خانهای، مجلس عروسی است و در آنجا دایره و تنبک میزنند؛ از پشتبام مدرسه، روي بامها رفتیم تا به آن خانه رسیدیم، داخل آن خانه شدیم و مردم را زدیم و دایره و تنبک آنها را شکستیم. یکی از آنها جلو آمد و گفت: من خودم جلو رفتم، سیلی محکمی به گوش عروس زدم.
🔹مرحوم آیتالله آقا نجفی بسیار ناراحت شد و با عصبانیت فرمود: عجبا! به راستی نهی از منکر همین است که شما کردید؟! شما چندین منکر را به نام نهی از منکر مرتکب شدید؛ شما حق تجسس نداشتید؛ شما حق نداشتید که از پشتبامهای مردم عبور نمایید، چه کسی به شما اجازه زد و خورد داده است؟! بنابراین کار شما نه تنها واجب و مستحب نبوده؛ بلکه قطعاً حرام بلکه چند کار حرام بوده است
📘 داستانهای صاحب دلان
✳️ @Akhlagh_Et