eitaa logo
اخلاق
30.8هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
5.3هزار ویدیو
97 فایل
🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/GB0d.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
1_3705815576.mp3
4.92M
نیمه شعبان فرصتی برای اجابت حاجات ▫️حجت الاسلام والمسلمین با اشاره به این‌که خداوند متعال، قسم یاد نموده‌اند که در شب نیمه شعبان، سائل و درخواست مشروع انسان را اجابت نمایند و حاجات ایشان را برآورده سازند، گفت: بهترین حاجت در نیمه شعبان، طلب رحمت و مغفرت و دعا برای ظهور بقیه‌الله الاعظم(عج) است. ✳️ @Akhlagh_Et
* 🔺حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر : 🔻در روايت دارد كه شب نيمه شعبان هر كسی سه سوره يس بخواند خدای متعال تا سال آينده او را در حفظ و حراست و نگهداری خودش بيمه می‌كند. گويا برای سه حاجت مهم هم می‌توان خواند؛ چه خود انسان و چه خانواده انسان هر كدام می‌توانند بخوانند. 🔸اين عمل شب نيمه شعبان است. براي گشايش كار، امنيت خود انسان و برای جهات كاری و جهات روحی، همچنین برای خانواده انسان، مفید است. 🔹مرحوم آیت الله کشمیری قدس سره خيلی به خواندن سه سوره يس در شب نيمه شعبان سفارش می‌كردند. ‌ ‌ ✳️ @Akhlagh_Et
📚خداوندی که سرنوشت ما را میداند پس چرا ما را آفریده،اگر نمى ‌توانیم فرد خوبى باشیم؟ اگر معتقد باشیم سرنوشت هر کس از طرف خداوند تعیین شده و کوشش ها براى تغییر سرنوشت بیهوده است، پس انسان موجودى مجبور و بى اختیار است معناى درست" علم خدا به سرنوشت" آن است که خداوند مى داند که هر فرد انسانى با اختیار و انتخاب خود چه سرنوشتى را براى خود رقم خواهد زد در قرآن آیات زیادى وجوددارد مانند آیه: «ان الله لا یغیر ما بقوم حتى یغیروا ما بانفسهم؛ خداوند سرنوشت هیچ قومى را تغییر نمى دهد مگر خودشان آن را تغییر دهند با یک مثال معناى قضا و قدر الهى روشن مى شود: «اگر کسى بالاى بام ایوانى خود را روى زمین بیفکند و بگوید: اگر مقدر است بمیرم مى میرم و اگر مقدر است بمانم مى مانم.این گفته درست نیست! زیرا قضا و قدر الهى این است که بشر داراى اختیار و اراده باشد و بتواند خود را از بام پرت کند و بمیرد و یا آن که از راه بام، پله پله به زیر آید و بماند. پس به آن کسى که روى بام به قصد افکندن خود ایستاده است باید گفت: تقدیر خداوند درباره مرگ و حیات شما تابع اراده و اختیار شما است. اگر افکندن از بام را اختیار کنى ، مقدر است بمیرى و اگر پله هاى بام را انتخاب کنى ، مقدر است بمانى و در هر دو صورت، قضیه روى قضا و قدر الهى است». بنابراین نتیجه مى گیریم که براى انسان ها یک سرنوشت نیست بلکه سرنوشت هاى متعددى وجود دارد که مى تواند هر یک را انتخاب نماید و هر کدام از آنها را انتخاب نماید ، خداوند قبلا از آن آگاه بوده است. 📚1.مجموعة‌ آثار ، ج1، ص 38 2.ناصر مکارم شیرازى، انگیزة پیدایش مذاهب، ص 17 – 20 ( با تلخیص). 3. نجم (53) آیة 39.4. 4. رعد (13) آیة 11.5. 5.توحید صدوق (چاپ تهران) ص 337. 6. ناصر مکارم شیرازى، همان، ص 29.7. 7.محمد تقى فلسفى،‌ کودک، ج 1، ص 132 ✳️ @Akhlagh_Et
هدایت شده از 🕌 استانداری قم
طریق المهدی، بلوار پیامبر اعظم قم - مسیر حرم مطهر حضرت معصومه (س) به سمت مسجد مقدس جمکران 🌐آپارات👇 https://www.aparat.com/ostandari_qom/live 🌐ایتا👇 http://aparat.com/embed/live/ostandari_qom?eitaafly
🔺🔻 ♦️🔹♦️عباسقلی خان فرد ثروتمند و در عین حال خیّری بود که در مشهد بازار معروفی داشت. مسجد- مدرسه- آب انبار- پل و دارالایتام و اقدامات خیریه دیگری هم از این دست داشته است. به او خبر داده بودند در حوزه علمیه‌ای که با پول او ساخته شده، طلبه‌ای شراب می‌خورد! ناگهان همهمه‌ای در مدرسه پیچید. طلاب صدا می‌زدند حاج عباسقلی است که به مدرسه وارد شده. در این وقت روز چه کار دارد؟ از بازار به مدرسه آمده است! عباسقلی خان یکسره به حجره‌ی من آمد و بقیه همراهان هم دنبالش. داخل حجره همه نشستند. ناگهان عباسقلی خان به تنهایی از جایش بلند شد و کتابخانه کوچک من را نشانه رفت. رو به من کرد و گفت: لطفاً بفرمایید نام این کتاب قطور چیست؟ گفتم: شاهنامه فردوسی. دلم در سینه بدجوری می‌زد. سنگی سنگین گویی به تار مویی آویخته شده است. بدنم می‌لرزید. اگر پشت آن کتاب را نگاه کند، چه خاکی باید بر سرم بریزم؟ عباسقلی خان دستش را آرام به سوی کتاب‌های دیگر دراز کرد… ببخشید، نام این کتاب چیست؟ بحارالانوار. عجب…! این یکی چطور؟ گلستان سعدی. چه خوب…! این یکی چیست؟ مکاسب و این یکی؟! … لحظاتی بعد، آن چه نباید بشود، به وقوع پیوست. عباسقلی خان، آن چه را که نباید ببیند، با چشمان خودش دید. کتاب حجیمی را نشان داد و با دستش آن را لمس کرد. سپس با چشمانی از حدقه درآمده به پشت کتاب اشاره کرد و با لحنی خاص گفت: این چه نوع کتابی است، اسمش چیست؟ معلوم بود. عباسقلی خان پی برده بود و آن شیشه لعنتی پنهان شده در پشت همان کتاب را هدف قرار داده بود. برای چند لحظه تمام خانه به دور سرم چرخید، چشم‌هایم سیاهی رفت، زانوهایم سست شد، آبرو و حیثیتم در معرض گردباد قرار گرفته بود. چرا این کار را کردم؟! چرا توی مدرسه؟! خدایا! کمکم کن، نفهمیدم، اشتباه کردم… خوشبختانه همراهان عباسقلی خان هنوز روی زمین نشسته بودند و نمی‌دیدند، اما با خود او که آن را در اینجا دیده بود چه باید کرد؟ بالاخره نگفتی اسم این کتاب چیست؟ چرا آقا; الآن میگم. داشتم آب می‌شدم. خدایا! دستم به دامنت. در همین حال ناگهان فکری به مغزم خطور کرد و ناخودآگاه بر زبان راندم: یا ستارالعیوب، و گفتم: نام این کتاب، «ستارالعیوب» است آقا! فاصله سؤال آمرانه عباسقلی خان و جواب التماس‌آمیز من چند لحظه بیشتر نبود. شاید اصلاً انتظار این پاسخ را نداشت. دلم بدجوری شکسته بود و خدای شکسته دلان و متنبه شدگان این پاسخ را بر زبانم نهاده بود. حالا دیگر نوبت عباسقلی خان بود. احساس کردم در یک لحظه لرزید و خشک شد. طوری که انگار برق گرفته باشدش. شاید انتظار این پاسخ را نداشت. چشم‌هایش را بر هم نهاد. چند قطره اشک از لابه‌لای پلک‌هایش چکید. ایستاد و سکوت کرد. ساکت و صامت و یکباره کتاب ستارالعیوب (!) را سر جایش گذاشت و از حجره بیرون رفت. همراهانش نیز در پی او بیرون رفتند، حتی آن‌ها هم از این موضوع سر درنیاوردند، و عباسقلی خان هم هیچ‌گاه به روی خودش هم نیاورد که چه دیده است... اما آن محصلِ آن مدرسه، همان‌دم عادت را به عبادت مبدل کرد. سر بر خاک نهاد و اشک ریخت. سالیانی چند از آن داستان شگفت گذشت، محصل آن روز، بعدها معلم و مدرس شد و روزی در زمره بزرگان علم، قصه زندگی‌اش را برای شاگردانش تعریف کرد. «زندگی من معجزه ستارالعیوب است»... ستارالعیوب یکی از نام‌های احیاگر و معجزه آفرین خدا است و من آزادشده و تربیت‌یافته همان یک لحظه رازپوشی و جوانمردی عباسقلی خان هستم که باعث تغییر و تحول سازنده‌ام شد. «اخلاق پیامبر و اخلاق ما»؛ نوشته استاد جلال رفیع انتشارات اطلاعات صفحه ۳۳٢ ✳️ @Akhlagh_Et
امروز ز کَرَم حق گُهرى داد به نرجس / وز برج ولایت قمرى داد به نرجس خوش باش که حق بال و پرى داد به نرجس / برخیز که زیبا پسرى داد به نرجس میلاد صاحب الزمان بر شما مبارک ✳️ @Akhlagh_Et
💠 ماه پشت ابر نمی ماند امام صادق علیه السلام فرمود : اگر از عمر دنیا تنها یک روز مانده باشد ، خداوند آن روز را آنقدر طولانی می کند تا قائم ما اهل بیت علیه السلام ظهور یابد. 📗منتخبه الاثر ، ص 254 ✳️ @Akhlagh_Et
💠ادعای بی‌نیازی از امام زمان در صوفیه در بین صوفیان، عده‌ای از سران آنان نسبت به جایگاه امام معصوم، خصوصا حضرت ولیعصر(علیه‌السلام) خدشه وارد کرده و در زمان غیبت امام، وجود قطب در صوفیه را در حکم امام معصوم و حتی کافی از او دانسته‌اند. چنان‌چه صفی علیشاه در مقدمه دیوانش به این مطلب اشاره کرده و گفته: «مطلب دوم – درمعرفت قطب . صاحب این مقام باید درعلم و قدرت و وسایر اوصاف الهی سرآمد اهل عالم باشد به قسمی که در زمان غیبت امام، وجودش کافی از وجود امام باشد »[1] این عقیده فاسد و باطل صوفیه نسبت به حضرت ولیعصر(علیه‌السلام)، کاملا با اعتقادات شیعیان، که وجود امام معصوم را در هر زمان واجب دانسته، در تضاد بوده و حتی با ادعای تشیع این افراد، که خود را از شیعیان و محبین اهل‌بیت(علیهم‌السلام) می‌دانند، مخالفت دارد، که این عقیده‌ی بی‌نیازی از امام معصوم، نشان از ضلالت و عدم تشیع این فرقه انحرافی می‌دهد. 📚پی‌نوشت 1. صفی علیشاه ،میرزا حسن ، دیوان صفی علیشاه ،به کوشش منصورمشفق ،تهران ،انتشارات صفیعلیشاه ، 1379 هـ ش ، چاپ اول ، ص 26. ✳️ @Akhlagh_Et
الان با امام زمان نباشی وقت ظهور مقابل او خواهی بود! «وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ» و با صادقان باشید [صادقانی كه كامل‌ترینشان پیامبران و اهل بیت رسول بزرگوار اسلام هستند.] (توبه، 119) خب این «با صادقان بودن» چطور باید باشه؟ فرمودند: «مِن جهادِ عدوّه» یعنی با دشمنان خدا باید پیکار کنید! آقا من منتظر امام زمان هستم! خب چیکار می‌کنید؟ هیچی، نشستیم دعا می‌کنیم ان‌شاءالله آقا بیاد دشمنان رو نابود کنه! خب او بیاد دشمنان رو نابود کنه، او نابود کرده پس تو چی؟ تو کجا با امام زمان بودی؟ می‌گه آقا وقتی ظهور کرد با او خواهیم بود! خیر، اگر الان با امام زمان نباشی وقتی ظهور کرد در برابر او خواهی بود! مردم کوفه رو فراموش کردیم؟ موقعی که امام حسین (ع) حضرت مسلم رو که پسرعموی او و فردی محدث، دانشمند و فرمانده بود به‌عنوان نماینده فرستاد اما مردم پشتش رو خالی کردند، گفتند حالا کار سخته، ابن‌زیاد قدرتش زیاده، از شام داره لشکر میاد، پس چکار کنیم؟ ما که نمی‌تونیم پیروز بشیم، مسلم هم که نمی‌تونه! صبر کنیم تا آقا خودش بیاد! مسلم شهید شد، یک ماه بعد امام آمد، همون‌هایی که پشت مسلم رو خالی کردند و گفتند صبر می‌کنیم تا آقا خودش بیاد، همونا در کربلا در برابر امام ایستادند! برگرفته از کتاب «دکترین انتظار و مبانی قرآنی آن»صفحات 60 و 61 ‌ ✳️ @Akhlagh_Et
*امام زمان علیه الاف التهیه و الثناء فرمودند: بَلْ قُلُوبُنَا أَوْعِيَةٌ لِمَشِيَّةِ اللَّهِ فَإِذَا شَاءَ شِئْنَا (بحارالأنوار ج : 25 ص : 336) یعنی قلب های ما ظرف مشیت الهی است. موقعی که او می‌خواهد ما اهلبیت هم می‌خواهیم، خواسته های اهلبیت تابع خواسته های اوست. از خود‌‌شان هیچ بروز و ظهور نمی¬کند. ولی منشأ خواسته های ما، نفس است، اما اهل بیت که نفسی ندارند که بخواهد جلوه کند، نفس و دلشان عقل محض است، عقل هم که جای مشیت الهی است. منظور اینکه امام زمان عج فرمودند: خدا می‌خواهد ما هم می‌خواهیم. آنچه که امیرالمومنین، امام حسن، امام حسین و همه ائمه اطهار: یکی پس از دیگری عمل کردند در صحبت کردن، قیام و قعود، اظهار معجزاتشان، یا عدم اظهار آن تمامش طبق مشیت الهی بوده و از خودشان هیچ اراده‌ای نداشتند. ✳️ @Akhlagh_Et
همان طوری که در محرمات مراتب هست و همه محرمات یکسان نیستند، مثلا نگاه کردن به زن نامحرم حرام است، قتل نفس هم حرام است، شراب خوردن هم حرام است، ربا خوردن هم حرام است. اما اینها فرق دارند و همه در یک درجه نیستند. هر کدامشان یک اثر و جزایی دارند. مکروهات هم آثار بدی دارند اما آثار بدشان یکسان نیست.مثلا با پای راست در دستشویی بروی مکروه است و اثر بد دارد اما اثرش کم است، اما برخی مکروهات هست که آثارشان زیاد است مثل خوردن غذا در حالت جنابت. ✳️ @Akhlagh_Et
هدایت شده از قاصدک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با بنیاد دانش، آینده روشن است... شما هم در روشن کردن چراغ آینده و فراهم کردن شرایط تحصیل بچه‌های سرزمین‌مان با ما همراه شوید برای همیاری وارد وبسایت بنیاد دانش شده و روی دکمه‌ی «همیار می‌شوم» کلیک کنید. بعد از پر کردن و ارسال فرم، منتظر تماس ما باشید. لینک سایت: https://bonyaddanesh.org/URL  
🔶اثر عمل بد بر روی دیگران! آیت الله ✳️ @Akhlagh_Et
جرعه‌ای از معرفت 💠آیت الله رحمه الله: 🔸رفقای عزیز ! شما را به خدا مواظب زبان و گوشتان باشید. هر حرفی نزنید، به هر حرفی گوش ندهید. خدا شاهد است گاهی اوقات به خاطر یک غیبت فقط یک غیبت حاجت شما را نمیدهند. در قیامت از اعمال خوب شما بر میدارند و روی اعمال خوب غیبت شونده میگذارند. حال هِی برو غیبت کن ببیبن کجا رو میگیری؟ 🔸من در یک جلسه ای بودم که پشت سر شخصی غایب حرف های ناروایی زده شد. با اینکه بنده حرف های آنها را رد کردم و از آن شخص دفاع کردم. امّا شب در عالم رویا به بنده گفتند: چرا از آن مجلس برنخواستی؟ گفتم: من هر آنچه که آنها گفتند رد کردم و از شخص غایب دفاع کردم. گفتند: آیا حرف های شما را قبول کردند؟ گفتم خیر! گفتند: پس چرا از آن مجلس بیرون نرفتی؟ همان رفتن تو جواب قاطعی برای آنها بود. آره داداش جون! مسئله، بسیار مهم و ظریف است 👈همیشه این حدیث را به یاد داشته باشید که: " سامع الغیبة احد المغتابین " یعنی گوش کننده به غیبت در حکم غیبت کننده است. ✳️ @Akhlagh_Et
اخلاق مهدوی 💠حسابرسی از نفس مانند یک شریک؛ 💢نفس همانند یک شریک برای ماست. پس باید برای کارهایی که انجام میدهیم، به صورت روزانه حساب و کتاب داشته باشیم. 💢درست مثل یک کاسب که هر روز این کار را میکند و اگر این حسابرسی روزانه انجام نشود، ممکن است به مشکل برخورد کند. 💢کسی که خود را منتظر میداند باید از عملکرد روزانه خود ارزیابی دقیقی داشته باشد، تا نقطه ضعف های خود را بشناسد و آنها را به موقع اصلاح کند. 💢باید بدانیم که ظهور امام زمان، امری ناگهانی است. پس باید برای آن آماده بود. 🔅روزها فکر من این است و همه شب سخنم... 🔅که چرا غافل از احوال دل خویشتنم 📚اخلاق مهدوی، اسماعیل حاجیان ✳️ @Akhlagh_Et
چه كنم با شرم؟ 🍃مردى از اهل حبشه نزد رسول خدا صلوات الله عليه و آله آمد وگفت: (( يا رسول الله!گناهان من بسيار است . آيا در توبه به روى من نيز باز است؟ 🍃 پيامبر (ص) فرمود: آرى، راه توبه بر همگان، هموار است . تو نيز از آن محروم نيستى . 🍃مرد حبشى از نزد پيامبر (ص)رفت . مدتى نگذشت كه بازگشت و گفت: 🍃يا رسول الله!آن هنگام كه معصيت مى‏كردم، خداوند، مرا مى‏ديد؟ 🍃پيامبر (ص) فرمود: آرى، مى‏ديد مرد حبشى، آهى سرد از سينه بيرون داد و گفت: 🍃 توبه، جرم گناه را مى‏پوشاند؛ چه كنم با شرم آن؟ 👈 در دم نعره‏اى زد و جان بداد 📚حكايت پارسايان، رضا بابايى ✳️ @Akhlagh_Et
🕊نیایش صبحگاهی 🕊دردپنهان به تو گویم که خداوند کریمی یا نگویم که تو خود واقف اسرار ضمیری 🕊دست در دامن عفوت زنم و باک ندارم که کریمی‌ و حکیمی‌ و علیمی‌ و قدیری 🕊خالق خلق‌ و نگارنـدهٔ ایـوان رفیعی خالق صبح‌ و برآرندهٔ خورشید منیری ✳️ @Akhlagh_Et
🌸 امام علی (علیه‌السلام) : عقل، رفیق مومن است و دانش وزیر او و شکیبایی، فرمانده سپاه او و عمل، سرپرست او 📚 غررالحکم، ح ۲۰۹۲ ✳️ @Akhlagh_Et
⚜ حکایت‌های پندآموز⚜ 🔹توبه‎ سر دسته‎ راهزنان🔹 ✍یكی از علماء از كربلا و نجف برمی گشت ولی در راه برگشت در اطراف كرمانشاه و همدان گرفتار دزدان شده و هر چه او و رفقایش داشتند، همه را سارقین غارت نمودند.آن عالم می گوید : « من كتابی داشتم كه سالها با زحمت و مشقّت زیادی آن را نوشته بودم و چون خیلی مورد علاقه ام بود در سفر و حضر با من همراه بود، اتفاقاً كتاب یاد شده نیز به سرقت رفت، به ناچار به یكی از سارقین گفتم من كتابی در میان اموالم داشتم كه شما آن را به غارت برده اید و اگر ممكن است آن را به من برگردانید زیرا بدرد شما نمی خورد» آن شخص گفت: « ما بدون اجازه رئیس نمی توانیم كتاب شما را پس بدهیم و اصلاً حق نداریم دست به اموال بزنیم ». گفتم: « رئیس شما كجا است ». گفت: « پشت این كوه جایگاه او است » لذا من به همراهی آن دزد به نزد رئیسشان رفتیم، وقتی وارد شدیم دیدم كه رئیس دزدها نماز می خواند. موقعی كه از نماز فارغ شد آن دزد به رئیس خود گفت: « این عالم یك كتابی بین اموال دارد و آن را می خواهد و ما بدون اجازه‎ی شما نخواستیم بدهیم » من به رئیس دزدها گفتم: « اگر شما رئیس راهزنان هستید، پس این نماز خواندن چرا؟ نماز كجا؟ دزدی كجا؟ ». گفت: « درست است كه من رئیس راهزنان هستم ولی چیزی كه هست، انسان نباید رابطه‎ی خود را با خدا به كلّی قطع كند و از خدا تماماً روی گردان شود، بلكه باید یك راه آشتی را باقی گذارد. حالا كه شما عالمید به احترام شما اموال را برمی گردانیم ». و دستور داد همین كار را كردند و ما هم خوشحال با اموالمان به راهمان ادامه دادیم. پس از مدّتی كه به كربلا و نجف برگشتم، روزی در حرم امام حسین - علیه السّلام - همان مرد را دیدم كه با حال خضوع و خشوع گریه و دعا می كرد. وقتی كه مرا دید شناخت و گفت: « مرا می شناسی؟ »گفتم: « آری! » گفت: « چون نماز را ترك نكردم و رابطه ام با خدا ادامه داشت، خدا هم توفیق توبه داده و از دزدی دست برداشتم و هر چه از اموال مردم نزد من بود، به صاحبانشان برگرداندم و هر كه را نمی شناختم از طرف آنها صدقه دادم و اكنون توفیق توبه و زیارت پیدا كرده‌ام » 📚كتاب پاداشها و كیفرها ✳️ @Akhlagh_Et
❤️خدایا قلب ما را فقط و دائما مشغول به مولایمان امام زمان قرار بده👇 🔷رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند : القَلبُ ثَلاثَهُ أنواعٍ ؛ قَلبٌ مَشغولٌ بِالدُّنیا، و قَلبٌ مَشغولٌ بِالعُقبی، و قَلبٌ مَشغولٌ بِالمَولی. أمّا القَلبُ المَشغولُ بِالدُّنیا فَلَهُ الشِّدَّهُ و البَلاءُ، و أمّا القَلبُ المَشغولُ بِالعُقبی فلَهُ الدَّرَجاتُ العُلی، و أمّا القَلبُ المَشغولُ بِالمَولی فلَهُ الدُّنیا و العُقبی و المَولی دل سه گونه است ؛ دلِ گرفتار دنیا ، دلِ گرفتار عُقبی و دلِ گرفتار مولا. ▪️دلی که گرفتار دنیا باشد ، سختی و رنج نصیب اوست ▫️دلی که گرفتار عقبیٰ باشد ، درجات بلند نصیبش شود ❤️و دلی که گرفتار مولا باشد ، هم دنیا دارد ، هم عقبیٰ را و هم مولا را 📚محاسبة النفس ، سید بن طاووس ،ص ۳۵ ✳️ @Akhlagh_Et
خلاصه اینکه، خوب پناهگاهی داریم. باید قدرش را بدانیم و به او عشق بورزیم. خیلی به ما محبت کرده و میکنند. امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف میفرمایند شما فکر نکنید که من شما را رها کردم؛ بلکه شما زیر نظرید. حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف آنچه را که میفرمایند وحی مُنْزَل است. حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف هیچکدام از ما را در هیچ حالی از احوال، فراموش نمیکنند. ما هم سزاوار نیست ایشان را فراموش بکنیم. هر چه که پیش میآید نباید حضرت را فراموش کنیم. خدا میداند راه رفع گرفتاری مادی و معنویمان امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است. ✳️ @Akhlagh_Et