eitaa logo
اخلاق
29.1هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
5.7هزار ویدیو
109 فایل
🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/GB0d.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
📚ماجرای زن پاک دامن و مردان هوس باز 👈قسمت دوم ✍ایشان قبول کردند و کسى فرستاند و خبر آورد که چنین کنیزى هرگز ندیده‏ام. آن زن را به ده‏هزار درهم به ایشان فروخت و زر گرفت. و چون او برفت و ناپیدا شد، ایشان به نزد آن زن آمدند و گفتند که: برخیز و بیا به کشتى. 🔸گفت: چرا؟ گفتند: تو را از آقاى تو خریدیم. گفت: آن آقاى من نبود. گفتند: اگر نمى‏آیى، تو را به زور مى‏بریم. آن زن را بر روى کشتى متاع سوار کردند و خود همه در کشتى دیگر در آمدند و کشتی ها را روان کردند. 🔹چون به میان دریا رسیدند خدا بادى فرستاد و کشتى ایشان با آن جماعت همه غرق شدند و کشتى زن با متاع ها نجات یافت و باد او را به جزیره‏اى برد. از کشتى فرود آمد و کشتى را بست و بر گرد آن جزیره برآمد، دید مکان خوشى است و آبها و درختان میوه‏دار دارد. 🔸با خود گفت که: در این جزیره مى‏باشم و از این آب و میوه‏ ها مى‏خورم و عبادت الهى مى‏کنم تا مرگ در رسد. هر گاه بنده ای با جدیت میخواهد به سمت کمال برود شیطان و نیروهایش بسیج میشوند اگر نتواند شخص مورد نظر را بفریبد اطرافیان او را میفریبد تا او را ابه گناه بیندازند. 🔹پس خدا وحى فرمود به پیغمبرى از پیغمبران بنى‏اسرائیل که در آن زمان بود که: برو به نزد آن پادشاه و بگو که در فلان جزیره بنده‏اى از بندگان من هست. باید که تو و اهل مملکت تو همه به نزد او بروید و به گناهان خود نزد او اقرار کنید و از او سؤال کنید که از گناهان شما در گذرد تا من گناهان شما را بیامرزم. 🔸چون پیغمبر آن پیغام را به آن پادشاه رسانید پادشاه با اهل مملکتش همه به سوى آن جزیره رفتند و در آنجا همان زن را دیدند. پس پادشاه به نزد او رفت و گفت: این قاضى به نزد من آمد و گفت: زن برادرم زنا کرده است و من حکم کرده‏ام که او را سنگسار کنند، و گواهى نزد من گواهى نداده بود. 🔹مى‏ترسم که به سبب آن، حرامى کرده باشم. مى‏خواهم که براى من استغفار نمایى. زن گفت که: خدا تو را بیامرزد. بنشین. پس شوهرش آمد و او را نمى‏شناخت و گفت: من زنى داشتم در نهایت فضل و صلاح. و از شهر بیرون رفتم، و او راضى نبود به رفتن من. و سفارش او را به برادر خود کردم. 🔸چون برگشتم و از احوال او سؤال کردم برادرم گفت که: او زنا کرد و او را سنگسار کردیم. و مى‏ترسم که در حق آن زن تقصیر کرده باشم. از خدا بطلب که مرا بیامرزد. زن گفت که: خدا تو را بیامرزد. بنشین. و او را در پهلوى پادشاه نشاند. 🔹پس قاضى پیش آمد و گفت که : برادرم زنى داشت و عاشق او شدم و او را تکلیف به زنا کردم. قبول نکرد. نزد پادشاه او را متهم به زنا ساختم و به دروغ او را سنگسار کردم. از براى من استغفار کن. زن گفت: خدا تو را بیامرزد. پس رو به شوهرش کرد که: بشنو. پس راهب آمد و قصه خود را نقل کرد و گفت: 🔸در شب آن زن را بیرون کردم و مى‏ترسم که درنده‏اى او را دریده باشد و کشته شده باشد به تقصیر من. گفت: خدا تو را بیامرزد. بنشین.پس غلام آمد و قصه خود را نقل کرد. زن به راهب گفت که: بشنو. پس گفت: خدا تو را بیامرزد. 🔹پس آن مرد دار کشیده آمد و قصه خود را نقل کرد. زن گفت که: خدا تو را نیامرزد. چون او بى‏سبب در برابر نیکى بدى کرده بود. پس آن زن عابده به شوهر خود رو کرد و گفت: من زن توام. و آنچه شنیدى همه قصه من بود. و مرا دیگر احتیاجى به شوهر نیست. 🔸مى‏خواهم که این کشتى پرمال را متصرف شوى و مرا در این جزیره بگذارى که عبادت خدا کنم. مى‏بینى که از دست مردان چه کشیده‏ام. پس شوهر او را گذاشت و کشتى را با مال متصرف شد و پادشاه و اهل مملکت همگى برگشتند.  📚منبع : عین‏ الحیات مؤلف : علامه، ملا محمد باقر مجلسى رحمة الله ✳️ @Akhlagh_Et
💎 زندگی پسندیده 🍃پيامبر "صلي الله عليه و آله": ✅وَ ما يَمْنَعُكَ أنْ تُحِبَّ أنْ تَعيشَ حَميدا وَ تَموتَ سَعيدا و اِنّما بُعِثْتُعَلى تَمامِ مَحاسِنَ الأخْلاقِ؛ 🔹چه چيزى مانع توست كه زندگى پسنديده و مرگ با سعادت را داشته باشى، 👈 چرا كه من براى كامل نمودن اخلاق زيبا مبعوث شده ام. 📚مجمع الزوائد، ج ۸ ، ص ۲۳ ✳️ @Akhlagh_Et
✍حضرت آیت‌الله بهجت: چقدر شیعیان باید شکرگزاری کنند که سروکارشان با اهل‌بیت علیهم‌السلام است و خداوند نعمت ولایت را به آن‌ها عطا نموده است. 📚رحمت واسعه، ویراست سوم، ص۶٢ ✳️ @Akhlagh_Et
آیت الله مصباح یزدی ره: قرآن کریم برای تاسی به پیامبر شرطى را ذكر مى‏فرمايد:كسانى كه مى‏خواهند از زندگى رسول اكرم براى خودشان سرمشق بگيرند لازم است که [اول،] خداجو باشند ورسيدن به قرب الهى براى آنها هدف باشد، دوم ايمان كافى به عالم قيامت و جهان ابدى داشته باشند،كسانى كه در يكى از اين دو شرط اساسى سست باشند از زندگى رسول خدا هم بهره‏اى نمى‏توانند ببرند ✳️ @Akhlagh_Et
🌸 فراز آخر وصیت نامه عالم و عارف بزرگ آیت الله سید علی قاضی (ره) (ایشان استاد بزرگان بی‌نظیری مثل آیت الله بهجت (ره) و علامه طباطبایی (ره) بودند): 📜 ... ديگر آنكه، اگر چه اين حرفها آهن سرد كوبيدن است، ولى بنده لازم است بگويم، 💎 اطـاعـت والدين، 💎 حسن خلق، 💎 ملازمت صدق، 💎 موافقت ظاهر با باطن 💎 و ترك خدعه و حيله 💎 و تقدم در سلام 💎 و نيكويى كردن با هر بر و فاجر، مگر در جايى كه خدا نهى كرده. اينها را كه عرض كردم و امثال اينها را مواظبت نماييد! 💎💎💎 الله الله الله كه دل هيچ كس را نرنجانيد! 🌱تا توانى دلى به دست آور دل شكستن هنر نمى‌باشد.🌱 🔖 و عن تقرير الاحقر، على بن الحسين الطباطبايى 🏷 تهذيب نفس خودسازی آیت الله قاضی ره ✳️ @Akhlagh_Et
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖤وقتی در حق کسی بدی می‌کنیم طرف بخواهد لطف کند به رویمان نمی‌آورد. بیشتر بخواهد لطف کند به کسی هم نمی‌گوید. نهایت لطفش این است که بدی‌مان را با خوبی پاسخ دهد. اما باز هر وقت می‌بینیمش خجالت می‌کشیم. او دیگر نمی‌تواند از رنج درونی ما بکاهد. اما خدا وقتی گناهکار توبه می‌کند، خاطرۀ گناه را هم از یادش می‌برد. غیر از این بود بهشت برای کسی مثل حُر، جهنم می‌شد. 📖مریم آیه ۶۰ ✳️ @Akhlagh_Et
هدایت شده از علی یاوران
🔔 نذر قربانی به نیت سلامتی حضرت بقیه الله الاعظم و نائب الامام حضرت آیت الله خامنه‌ای، خادمین و رزمندگان جبهه مقاومت ❗️پول جمع‌آوری شده به دوستان جهادی حاضر در لبنان انتقال داده شده و گوشت قربانی هر روز در بین عزیزان لبنانی مستقر در لبنان یا سوریه توزیع یا در پخت غذا برای آ‌ن‌ها مصرف می‌شود 🤝 مشارکت در نذر قربانی از طریق👇 💳|
6273 8170 1011 6493
(بنام گروه جهادی علی یاوران) روی شماره بزنید کپی می‌شود. 📢گزارش قربانی هر روز در کانال علی یاوران بارگذاری میشود 💠 گروه جهادی فرهنگی علی یاوران https://eitaa.com/ali_yavaran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💰عذابهایی که آدم خسیس در دنیا و آخرت می‌کشه ! استاد شجاعی ✳️ @Akhlagh_Et
21.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🖌 سی تفسیر کوتاه قرآن کریم در بیان رهبر انقلاب 📍قسمت بیست و پنج 📚 موضوع: رحمت پیامبر 📖تفسیر آیه ۱۵۷ سوره مبارکه اعراف 🗓۱۳۹۶/۰۹/۱۵ ✳️ @Akhlagh_Et
📌انتقال سید حسن مدرس از خواف به کاشمر 🔸 سید حسن مدرس سال ۱۲۴۹ش در روستای سرابه کچو از توابع اردستان اصفهان به دنیا آمد. در اصفهان و نجف تحصیل کرد و به درجه اجتهاد رسید وی از مدرسان حوزه اصفهان و تهران بود و به خاطر تسلط بر تدریس به«مدر‌س» مشهور شد. 🔹 از جمله اساتید وی می توان به ملا محمدکاشی، سید محمد باقر درچه ای، سید محمد فشارکی اشاره کرد. شرح روان نهج‌البلاغه از جمله تألیفات ایشان می باشد. 🔸ایشان از لحاظ علمی و فقهی مجتهدی جامع الشرائط، صاحب فتوا بود و هرچند حاضر به چاپ رساله عملیه خود نشد، در فقه و اصول و سایر علوم دینی آثاری مفصل و عمیق از خود به یادگار نهاد و آیت‌ الله‌ مرعشی نجفی رحمة‌الله‌علیه تألیفات فقهی او را ستوده و افزوده است که: از مدرس اجازه نقل حدیث داشته است. 🔹 حمایت از مشروطه خواهان، عضویت در انجمن ولایتی، نماینده دوره دوم تا ششم مجلس شورای ملی، تشکیل کمیته دفاع ملی در جنگ جهانی اول و مبارزه با استبداد رضاخانی از فعالیت های ایشان بود. 🔸 رضاخان در طی برگزاری انتخابات مجلس هفتم، اجازه نداد مدرس به مجلس راه یابد و ابتدا مدتی او را خانه‌نشین كرد و در ۱۶ مهر ۱۳۰۷ دستگیر و به دامغان و مشهد و سپس به قلعه‌ای نظامی در خواف تبعید و در ۲۲ آبان ۱۳۱۶ش از خواف به کاشمر منتقل کرد و سرانجام در ۱۰ آذر ماه به شهادت رسید و در همان شهر به خاک سپرده شد. ✳️ @Akhlagh_Et
حاکمی هر شب در تخت خود به آینده دخترش می اندیشید ...که دخترش را به چه کسی بدهدتا مناسب او باشد .. در یکی از شبها وزیرش را صدا زد و از اوخواست که شبانه به مسجد برود تا جوانی را مناسب دخترش پیدا کند که مناجات و نماز شب را بر خواب ترجیح دهد ... از قضا آن شب دزدی قصد دزدی در آن مسجد را کرده بود تا هرچه گیرش بیاید از آن مسجد بدزدد...پس قبل از وزیر و سربازانش به آنجا رسید ...در را بسته یافت واز دیوار مسجد بالا رفت و داخل مسجد شد .. هنگامی که بدنبال اشیاء بدرد بخورش می گشت وزیر و سربازانش داخل شدند و دزد صدای در راشنید که باز شد بنابراین راهی برای خود نیافت الا اینکه خود را به نماز خواندن مشغول کرد .. سربازان داخل شدند و اورا در حال نماز دیدند ، وزیر گفت : سبحان الله ! چه شوقی دارد این جوان برای نماز.... ودزد از شدت ترس هرنماز را که تمام می کرد نماز دیگری را شروع می کرد .. تا اینکه وزیر دستور داد که سربازان مراقب باشند از نماز که تمام شد نگذارند نماز دیگری را شروع کند و او را بیاورند ، و اینگونه شد که وزیر جوان را نزد حاکم برد . و حاکم که تعریف دعا ها ونمازها ی جوان را از وزیر شنید ، به او گفت : تو همان کسی هستی که مدتهاست دنبالش بودم و می خواستم دامادم باشد ، اکنون دخترم را به ازدواج تو در می آورم و تو امیر این مملکت خواهی بود ... جوان که این را شنید بهت زده شد و آنچه دیده و شنیده بود را باور نمی کرد ، سرش را از خجالت پایین آورد و با خود گفت : خدایا مرا امیر گرداندی و دختر حاکم را به ازدواجم در آوردی ،فقط با نماز شبی که ازترس آن را خواندم ! اگر این نماز از سر صداقت و خوف تو بود چه به من می دادی و هدیه ات چه بود اگر از ایمان و اخلاص می خواندم ! ✳️ @Akhlagh_Et