eitaa logo
آلاچیق 🏡
1.3هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
3.8هزار ویدیو
59 فایل
فعالیتهای کانال، به نیت مهدیِ فاطمه عجل الله تعالی فرجه ادمین تبادل، انتقاد-پیشنهاد-مسابقه : @nilofarane56 پ زینب کبری سلام الله علیها کپی مطالب با ذکر صلوات 🙏
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹شهید_سید_احمد_رحیمی🌹 پیڪرش بہ طور ڪامل سوختہ بود و اسـتخوان هایش درهم شـڪسـتہ بود، بعد از دیدن پیڪرش دیگر آرام و قرار نداشتم. در خواب بہ سراغم آمد و دلسـوزانہ گفت؛ چرا این قدر ناراحتے؟ من از اینڪہ تو با دیدن جنازہ ام اذیت شـدے ناراحتم.! بعد با حالتے خاصے گفت، باور ڪن قبل از شـهادت تعداد زیادے تانڪ عراقے را منهدم ڪردم و لحظہ ے شـهادت هیچ چیز نفهمیدم. چرا ڪہ حضرت اباالفضل علیہ السلام در ڪنارم بود و آقا امام زمان عجل اللہ تعالے فرجہ الشـریف در بالاے سـرم نشستـہ بودند. راوی: همسر شهید ⭐️شادی روح پاک همه شهدا صلوات 🎋〰☘ @Alachiigh
🎊🎊🎊🎊🎊🎊 🌟جشن بزرگ عفاف و حجاب🌟 «همزمان با میلاد حضرت معصومه سلام الله علیها و روز دختر» 📅زمان : یکشنبه ۳۱ اردیبهشت ماه ⏰ساعت : ۹:۴۵ مکان : حسینیه مسجد جامع حاجی آباد پایگاه بسیج سمیه 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢🎥🔴یکی از برکات شکست فتنه مهسا؟👆🥴 ♦️تبلیغ زیبای شرکت هواپیمایی امارات برای سفر به ایران بدجور سرشون به سنگ خورده! آخرش فهمیدن نباید با ایران در بیوفتن افتااااد... 😎👎 🎋〰☘ @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌💢رهبر انقلاب صبح امروز در دیدار مسئولان وزارت امور خارجه و سفیران جمهوری اسلامی ایران: 👈عزت در سیاست خارجی یعنی ،نفی دیپلماسی التماسی 🎋〰☘ @Alachiigh
18.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴👆🎥 دوربین مخفی آزمایش اجتماعی با موضوع حجاب ⭕️ واکنش مردم به خانمی که ماشینش خراب شده چیه؟ ✅بزرگواران پیشنهاد میکنم حتما ببینید 👌 @Alachiigh
18.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴👆🎥 دوربین مخفی آزمایش اجتماعی با موضوع حجاب ⭕️ واکنش مردم به خانمی که ماشینش خراب شده چیه؟ ✅بزرگواران پیشنهاد میکنم حتما ببینید 👌 @Alachiigh
آلاچیق 🏡
⚜#رمان_واقعی_نسل_سوخته قسمت#۲۵ با صدای تو حال مادربزرگ ... هر روز بدتر می شد ... تا جایی که دیگه
قسمت برکت با وجود فشار زیاد نگهداری و مراقبت از بی بی ... معدلم بالای هجده شده بود ... پسر خاله ام باورش نمی شد ... خودش رو می کشت که ... - جان ما چطوری تقلب کردی که همه نمراتت بالاست؟ ... اونقدر اصرار می کرد که ... منی که اهل قسم خوردن نبودم... کم کم داشتم مجبور به قسم خوردن می شدم ... دیگه اسم تقلب رو می آورد یا سوال می کرد ... رگ های صورتم که هیچ ... رگ های چشم هام هم بیرون می زد ... ولی از حق نگذریم ... خودمم نمی دونستم چطور معدلم بالای هجده شده بود ... سوالی رو بی جواب نگذاشته بودم... اما با درس خوندن توی اون شرایط ... بین خواب و بیداری خودم ... و درد کشیدن ها و خواب های کوتاه مادربزرگ ... چرت زدن های سر کلاس ... جز لطف و عنایت خدا ... هیچ دلیل دیگه ای برای اون معدل نمی دیدم ... خدا به ذهن و حافظه ام برکت داده بود ... دو ماه آخر ... دیگه مراقبت های شیفتی و پاره وقت ... و کمک بقیه فایده نداشت ... اون روز صبح ... روزی بود که همسایه مون برای نگهداری مادربزرگ اومد ... تا من برم مدرسه ... اما دیگه اینطوری نمی شد ادامه داد ... نمی تونستم از بقیه بخوام لباس ها و ملحفه ها رو بشورن ... آب بکشن و بلافاصله خشک کنن ... تصمیمم رو قاطع گرفته بودم ... زنگ کلاس رو زدن ... اما من به جای رفتن سر کلاس ... بعد از خالی شدن دفتر ... رفتم اونجا ... رفتم داخل و حرفم رو زدم ... - آقای مدیر ... من دیگه نمی تونم بیام مدرسه ... حال مادربزرگم اصلا خوب نیست ... با وجود اینکه داییم، نیروی کمکی استخدام کرده ... دیگه اینطوری نمیشه ازش پرستاری کرد ... اگه راهی داره ... این مدت رو نیام ... و الا امسال ترک تحصیل می کنم ... اصرارها و حرف های مدیر ... هیچ کدوم فایده نداشت ... من محکم تر از این حرف ها بودم ... و هیچ تصمیمی رو هم بدون فکر و محاسبه نمی گرفتم ... در نهایت قرار شد ... من، این چند ماه آخر رو خودم توی خونه درس بخونم ... من، مرد این خانه ام ... دایی یه خانم دو استخدام کرده بود که دائم اونجا باشه ... و توی کارها کمک کنه ... لگن گذاشتن و برداشتن ... و کارهای شخصی مادربزرگ ... از در که اومدم ... دیدم لگن رو کثیف ول کرده گوشه حال ... و بوش ... خیلی ناراحت شدم ... اما هیچی نگفتم ... آستینم رو بالا زدم و سریع لگن رو بردم با آب داغ شستم و خشک کردم ... اون خانم رو کشیدم کنار ... - اگر موردی بود صدام کنید ... خودم می شورمش ... فقط لطفا نزاریدش یه گوشه یا پشت گوش بندازید ... می دونم برای شما خوشایند نیست ولی به هر حال لطفا مدارا کنید... مادربزرگم اذیت میشه ... شما فقط کارهای شخصی رو بکن ... تمییز کاری ها و شستن ها رو خودم انجام میدم ... هر چند دایی ... انجام تمام کارها رو باهاش طی کرده بود ... و جزء وظایفش بود ... و قبول کرده بود این کارها رو انجام بده ... اما اونم انسان بود و طبیعی که خوشش نیاد ... دوباره ملحفه و لباس مادربزرگ باید عوض می شد ... دیگه گوشتی به تنش نمونده بود ... مثل پر از روی تخت بلندش کردم ... ملحفه رو از زیر مادربزرگ کشید ... با حالت خاصی، قیافه اش روی توی هم کشید ... - دلم بهم خورد ... چه گندی هم زده ... مادربزرگ چیزی به روی خودش نیاورد ... اما من خجالت و شرمندگی رو توی اون چشم ها و چهره بی حال و تکیده اش می دیدم ... زنی که یک عمر با عزت و احترام زندگی کرده بود ... حالا توی سن ناتوانی ... با عصبانیت بهش چشم غره رفتم ... که متوجه باش چی میگی ... اونم که به چشم یه بچه بهم نگاه می کرد ... قیافه حق به جانبی به خودش گرفت ... و با لحن زشتی گفت ... - نترس ... تو بچه ای هنوز نمی دونی ... ولی توی این شرایط ... اینها دیگه هیچی نمی فهمن ... این دیگه عقل نداره ... اصلا نمی فهمه اطرافش چی می گذره ... به شدت خشم بهم غلبه کرد ... برای اولین بار توی عمرم ... کنترلم رو از دست دادم ... مادربزرگ رو گذاشتم روی تخت ... و سرش داد زدم ... - مگه در مورد درخت حرف میزنی که میگی این؟ ... حرف دهنت رو بفهم ... اونی که نمی فهمه تویی که با این قد و هیکل ... قد اسب، شعور و معرفت نداری ... که حداقل حرمت شخصی با این سن و حال رو جلوی خودش نگهداری... شعور داشتی می فهمیدی برای مراقبت از یه مریض اینجایی ... نه یه آدم سالم ... این چیزی رو هم که تو بهش میگی گند ... من با افتخار می کشم به چشمم ... اگر خودت به این روز بیوفتی ... چه حسی بهت دست میده که اینطوری بگن؟ ... اونم جلوی خودت ... ایستاد به فحاشی و اهانت ... دیگه کارد می زدی خونم در نمی اومد ... با همه وجودم داد زدم ... - من مرد این خونه ام ... نه اونی که استخدامت کرده ... می خوای بهش شکایت کنی؟ ... برو به هر کی دلت می خواد بگو ... حالا هم از خونه من گورت رو گم کن ... برو بیرون ... ⚜جھت‌ِ مطالعہ‌ے هر قسمٺ‌؛،، ¹1صڵواٺ‌ بہ‌ نیٺ ِ تعجیݪ‌ دࢪ فࢪج‌ الزامیست -ادامه دارد.. @Alachiigh
وقتی خدا گفت ؛بهتر از آنچه از دست داده اید به شما باز خواهد گشت باور کنید.... ✨✨✨✨ 🎋〰☘ @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا