eitaa logo
آلاچیق 🏡
1.1هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
3.4هزار ویدیو
57 فایل
فعالیتهای کانال، به نیت مهدیِ فاطمه عجل الله تعالی فرجه ادمین تبادل، انتقاد-پیشنهاد-مسابقه : @nilofarane56 پ زینب کبری سلام الله علیها کپی مطالب با ذکر صلوات 🙏
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴آقای عبدالحمید! رفراندوم را به دوستان دیکتاتور سعودی‌تان پیشنهاد نمی‌دهید؟ تحریک به آشوب را پایان بده ▪️آقای «عبدالحمید اسماعیل‌زهی» امام جماعت مسجد مکی زاهدان که بعضاً با تحریکات خود به ناامنی در سیستان و بلوچستان دامن زده، دیروز (13 آبان) در خطبه‌های نمازجمعه خواستار برگزاری رفراندوم در جمهوری اسلامی برای تغییر سیاست‌ها شده است. ▪️خواسته آقای اسماعیل‌زهی در روزی که ملت با حضور پرشکوه خود در راهپیمایی 13 آبان حمایت خود را از نظام نشان دادند و با فجایع روز پنجشنبه در کرج، ماهیت اغتشاش‌گران مشخص شد، جای تعجب است اما بهتر بود وی که در انتخابات‌ گذشته در ایران حضور فعال داشت و طعم مشارکت سیاسی را چشیده است، پیشنهاد رفراندوم را به صورت واقعی به دوستانش در دولت خودکامه تروریستی سعودی بدهد. ▪️وی که نزدیکی‌های زیادی به فکر حکومتی سعودی‌ها دارد و عضو مجمع فقه اسلامی در مکه است، تاکنون موضع جدی درباره جنایات سعودی‌ها و دیکتاتوری‌های آنان نگرفته و تلاش کرده موضع دوپهلو اتخاذ کند اما همه می‌دانند که حکومت سلطنتی در عربستان گوی دیکتاتوری را از حتی از سایر پادشاهی‌های منطقه هم ربوده و جو خفقان و اختناق بر سرتاسر این کشور حاکم است و اقلیت‌های مذهبی در اوج فشارهای سیاسی و اقتصادی در این کشور زندگی می‌کنند. به نحوی که همین چند سال پیش بود که شیخ عبدالباقر النمر روحانی شیعه در عربستان به همراه نزدیک به 50 نفر دیگر به یکباره گردن زده شدند! ▪️لذا پیشنهاد ما به عبدالحمید این است که ضمن احترام به امنیت در ایران و پرهیز از سخنان درشت، از دوستانش در سعودی بخواهد که ضمن پرهیز از مداخله در امور ایران، جنایاتش در یمن و نقاط بسیاری از منطقه را نیز متوقف کند. 🎋〰🍂 @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دوره‌ۍ آمـوزش مجـازۍ 📱 امــر به معــروف و نهــی از منڪـر با تدریس استاد توانمند کشوری 🌟 🌟 🗓طول‌ دوره عمومی: ۲۵ روز ⏰ با صرف روزی: ۱۵ دقیقه 🔔شروع دوره : ۱۵ ام هرمـاه ثبـت نام با ارســال ڪلمـه‌ۍ معــروف به👇🏼 @vajeb123 💎مرکز تخصصی آموزش و احیای واجب فراموش شده👇👇 ‌╔═💎💫═══╗ @aamerin_ir ╚═══💫💎═╝
⚜علمــدارعشــق قسمت - مرتضی + جانم - چرا باید یه دختر با بی حجابیش باعث شهادت یه جوان مذهبی بشه + نرگس... تو اینو میگی... علی آقا شهید شده از مقام اخروی برخود دار شده اما من تو رفقام دیدم.. یه دختر با بی حجابش باعث شده.. اون پسر کلا جهنمی شده - وای خدا + نرگس میدونی چرا عاشقت شدم ؟ - چرا + چون تنها دختری بودی که با اینکه بودی و بودی... نگاه حرام یه پسر روت حس نکردم برای همین خاستم برای من بشی - مرتضی تو رو شهید ململی گذاشت سرراهم واقعا هم ازش ممنونم + نرگس جان یادت باشه.. از اینجا بریم کتاب سلام برابراهیم هم برات بخرم - درموردچیه ؟ + درمورد شهید ابراهیم هادی - من چیز زیادی درموردش نمیدونم + خودم برات توضیح میدم درموردش خیلی شخصیت بزرگی بوده.. یه سری من ازش مطلب میدونم برات تعریف میکنم.. بقیه اشم ان شاالله از کتاب خودت میخونی - باشه دستت دردنکنه مرتضی جان به سمت مزار شهید هادی راه افتادیم... + نرگسم.. گفتی چیز زیادی از شهید ابراهیم هادی نمیدونی - اوهوم تقریباهیچی نمیدونم + شهید ابراهیم هادی؛ به علمدار کمیل شهرت داره... گمنام هستش.. یه بار یکی از راویان جنگ تعریف میکرد... درمورد مرام ورزشکاری شهید هادی صدای بلند گو دو کشتی گیر را برای برگزاری فینال مسابقات کشوری به تشک می خواند. ابراهیم هادی با دوبنده ی ... . محمود.ک با دوبنده ی ... . از سوی تماشاچیا ابراهیم را می دیدم. همه ی حدس ها بر این باور بود که ابراهیم هادی با یک ضربه فنی حریف را شکست خواهد داد. ولی سرانجام ابراهیم شکست خورد. در حین بازی انگار نه انگار، داد و بیداد مربی اش را می شنود. با عصبانیت خودم را به ابراهیم رساندم و هر چه نق نق کردم با آرامی گوش می داد و دست آخر هم گفت: غصه نخور ولباس هایش را پوشید و رفت. با مشت و لگد عقده هایم را بر در و دیوار ورزشگاه خالی کردم، خسته شدم نیم ساعتی نشستم تا آرام شدم و بعد از ورزشگاه زدم بیرون. بیرون ورزشگاه محمود.ک حریف ابراهیم را دید که تعدادی از آشنایان و مادرش نیز دوره اش کرده بودند. حریف ابراهیم بادیدن من صدایم کرد: ببخشید شما رفیق آقا ابراهیم هستید؟ با اعصبانیت گفتم : فرمایش . گفت: آقا عجب رفیق با مرامی دارید، من قبل از مسابقه به آقا ابراهیم عرض کردم من شکی ندارم از شما می خورم ولی واقعا هوای ما را داشته باش . مادر و برادرم اون بالا نشسته اند و ما رو جلوی مادرمون خیلی ضایع نکن. حریف ابراهیم زیر گریه زد و اینجوری ادامه داد: من تازه ازدواج کردم و به جایزه نقدی این مسابقه خیلی نیاز داشتم ... . سرم رو پائین انداختم  و رفتم . یاد تمرین های سختی که ابراهیم در این مدت کشیده بود افتادم و به یاد لبخند اون پیرزن و اون جوون، خلاصه گریه ام گرفت. عجب آدمیه ابراهیم... این کلمه مرتضی برابر شد با رسیدنمون به یادمان شهید هادی... بازهم من گلاب ریختم و مرتضی شروع کرد به زمزمه این شعر مرتضی_تنها کسانی شهید می شوند! که باشند... باید قتلگاهی رقم زد؛باید کشت!! را را را را را دراز را را را را را را را... باید از گذشت! باید کشت را... شهادت دارد! دردش کشتن هاست... . به یاد کربلا... به یاد قتلگاه و و ... الهی،... باید شویم،تا شویم!! بايد اقتدا كرد به جھت مطالعہ، ذڪࢪ¹صلواٺ بہ نیٺ تعجیل دࢪ فرج،الزامےسٺ. ادامه دارد... 🎋〰🍂 @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌⭕️ مواضع شمخانی دبیر شورای عالی امنیت کشور در فتنه ۸۸ رو ببینید شاید دیگه باید الان متوجه بشیم که چرا مماشات به پایان نمیرسد!! 🎋〰🍂 @Alachiigh
✳️قبل از خواب کف‌ پای خود را ماساژ دهید ( تصویر رو بخونید☝️) 🔸ماساژ کف پا قبل از خواب باعث بهبود جریان خون و پیشگیری از بالا رفتن فشار خون میشود 🎋〰🍂 @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭐️*بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ* ⭐️صفحه ۵۷۰ مصحف شریف ✨همراه تدبر و چند نکته ⭐️هدیه به امام زمان عجل الله فرجه الشریف❤️🙏 🎋〰🍂 @Alachiigh
🌹 سه شهید در یک قاب! 🥀سردار شهید حاج قاسم‌سلیمانی 🥀شهید سید علی موسوی(مسئول اطلاعات سپاه زاهدان) 🥀شهید سجاد شهرکی (امام جماعت مسجد مولای متقیان زاهدان) ⭐️شادی روح پاک همه شهدا صلوات 🎋〰🍂 @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌🎥🔴کلیپی از که در ۲۴ساعت گذشته توسط لیدرهای براندازی، گلشیفته،سوگند ،مدگل و … به طور گسترده پخش شده و مسخره اش کردند ❌چرا؟ چون این کلیپ دستشون و رو کرده حتما ببینید و توی ثواب انتشارش سهیم باشین 📛فردای آزادی تون بوی لجن میده | 🎋〰🍂 @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅🎥تمام دنیا رو بسیج کردن برای انقلاب دوباره در ایران ولی در برابر انقلاب خمینی ناکام ماندند! (به یاری الله ..) ❌بله دوستان، انقلاب زوری نمیشه 😉 🇮🇷 تحلیل سیاسی 🎋〰🍂 @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥پیشنهاد میکنم حتما ببینید 👆 ⚠️❌تذکراثردارد،نه فورا،اماحتما،‌باورکنید.. 👈تذکرآقایان موثرتره؟ چون اون خانم برای جلب توجه مردهاخودشوبه نمایش میذاره ووقتی ازهمون مردها تذکربشنوه خیلی موثرترهست، .. 📛انجام گناه علنی مثل اتشی هست که دامن همه رومیگیره، ❌اگرواقعامیخواین نبینیدواین گناه هاعلنی نباشه تذکربدید! ❌⚠️یک تذکر ساده،بگیدوبرید ‌ ‌ 🎋〰🍂 @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀برای این پرچم خونها داده شده ❌😔به ما خندیدند! روز گذشته تصاویری از تیم ملی فوتبال ساحلی ایران منتشر شد که در مسابقات بین قاره ای به میزبانی امارت در هنگام پخش شدن سرود ملی ایران از خواندن این سرود امتناع کردند . بر اساس شنیده ها مقامات اماراتی با دیدن این صحنه شروع به خندیدن کردن و نتوانستند اوج خوشحالی خود را از این اقدام وطن فروشانه اعضای تیم ملی فوتبال ساحلی پنهان کنند... باید از تمامی بازیکنانی که با این اقدام خیانت آمیز موجب توهین به پرچم ایران ، خون شهدا و تمسخر یک ملت شدند پرسید که اگر ملیت و ایران را قبول نکرده اید چرا با پول و پرچم این ملت به امارات رفته اید؟چرا برای بازی زیر این پرچم رفته اید ؟ ❌ پ.ن :هشدار! ‏‏اگر برخورد مناسب توسط مردم و مسئولین با اعضای تیم ملی فوتبال ساحلی صورت نگیرد همین رفتار‌ها در ابعاد بیشتر و وسیع‌تر در جام جهانی توسط تیم ملی فوتبال تکرار خواهد شد ! 🎋〰🍂 @Alachiigh
⚜علمــدارعشــق قسمت + نرگس جان... خانم.. بلند شو عزیزم بریم کتاب بخریم.. بعد به سمت خونه حرکت کنیم - باشه چشم نزدیک یادمان شهدای مکه یه واحد فرهنگی بود.. با مرتضی وارد واحد فرهنگی شدیم + سلام برادر.. خداقوت.. ببخشید یه نسخه کتاب سلام بر ابراهیم میخاستم * سلام بله یه چند لحظه صبر کنید بفرمایید اینم کتاب + خیلی ممنونم.. این کارت لطف کنید بکشید * قابل نداره برادر + ممنونم اخوی سوار ماشین شدیم.. - دستت دردنکنه آقا کتاب باز کردم - إه مرتضی صفحه اول کتاب یه شعر هست... + بلند بخون لطفا.. منم گوش بدم - باشه چشم بسم الله الرحمن الرحیم مهادی سلام حضرت ساقی سلام ابراهیم سلام کرده ز لفت جواب می خواهیم سحررسید و نسیم آمد و شبم طی شده به شوق باده ی تو ما هنوز در راهیم تیر به دست بیا که دوباره بت شده ایم طناب و دلو بیاور که در چاهیم هزار مرتبه از خودگذشتی و رفتی هزار مرتبه غرق خودیم و می کاهیم تو از میانه عرش خدا به ما آگاهی و ما که از سر غفلت ز خویش ناآگاهیم تو مثل نور نشستی میان قلب همه دمی نظر به رهت کن چون پر کاهیم زبان ماکه به وصف تو لال می ماند ببین که خیر سرم شاعریم و مداحیم صدای صوت اذان تو ،هست مارابرد وگرنه ما از سر شب غرق ناله و آهیم تمام عمر جوانی ما تباهی شد امیدوار به رحمت و عفو اللهیم خداکند شامل شفاعتت شویم ابراهیم سراینده اکبرشیخی از روابط عمومی مجتمع صنایع شهید ابراهیم هادی تا برسیم قزوین تقریبا نصف کتاب خوندم.. رسیدیم قزوین... - دستت دردنکنه خیلی این دو روز به زحمت افتادی + وظیفه ام بود خانم گل - میای بریم خونه ما؟ + نه عزیزم تورو میرسونم خونه از حاج بابا تشکر کنم.. بعد میرم خونه مرتضی اینا برای یه پروژه... از طرف دانشگاه... برده بودن نیروگاه هسته ای اهواز زهرا هم شدیدا مشغول کارهای عروسیش بود.. برای هم مسئولیت بسیج خواهران فعلا با من بود.. داشتم پرونده یکی از خواهران کنترل میکردم که آقای اصغری جانشین مرتضی صدام کرد =خواهر موسوی - بله آقای اصغری این لیست خواهرانی که مجاز به شرکت در کشوری شدن، خدمت شما.. باهاشون هماهنگ کنید.. دوره ۵ دیگه شروع میشه - بله حتما... آقای اصغری یه سوال! = بله بفرمایید - آقای کریمی مجاز شدن ؟ = بله هم آقای کریمی هم آقای صبوری اسامی نگاه کردم... من و زهرا هم مجاز شده بودم... اما فکر نکنم ما بتونیم بریم با تک تک خواهران تماس گرفتم و گزارش دوره بهشون دادم.. من بخاطر امتحانام زهرا بخاطر کارای عروسیش .. دوره نرفتیم... دوره تو مشهد بود تو فرودگاه داشتیم بچه ها را بدرقه میکردیم... - مرتضی خیلی مراقب خورد و خوراکت باش + چشم - رسیدی به من زنگ بزن +چشم - رفتی حرم منم خییییلی دعا کن + چشم - مرتضی مراقب خودت باشیا + نرگس چقدر سفارش میکنی... بخدا من بچه نیستما... ۲۶-۲۷ سالمه انقدر که تو داری سفارش میکنی... مامان سفارش نمیکنه - آخه اولین بار دارم ازت دور میشم خوب نگرانتم + من فدات بشم... من گزارش دقیقه ای به شما میدم - ممنون تو خونه داشتم کتاب میخوندم.. زهرا زنگ زد - الو سلام آجی خانم °° سلام داشتی چیکار میکردی عروس جان ؟ - زهرا بیکاری ؟ °° آره چطورمگه ؟ - میای بریم بدیم خیاطت برام چادر حسنا بدوزه °° مطمئنی چادر حسنا میخای ؟ - آره مرتضی هربار تو چادر حسنا سر میکنی... خیلی خوشگل نگات میکنه °° وا ؟ - والا... حالا میخام بدوزم... خیلی خوشش میاد °°باشه... حاضر شو... میام دنبالت رفتیم خیاطی - خانمی لطفا طوری بدوزید که... تا پس فردا حاضربشه ... سه روز دیگه.. از مشهد میاد.. میخام با این چادر برم بدرقه اش +باشه حتما خانم موسوی - ممنونم تو فرودگاه منتظر بودیم پرواز بچه ها بشینه زهرا با شیطنت گفت _مامان آمبولانس خبر کنیم داداشم الان نرگس با چادر حسنا ببینه غش میکنه مادرجون: عروسم اذیت نکن دسته گل گرفتم جلو صورتم طوری که معلوم نباشه منم مرتضی وقتی منو دید... فقط با ذوق نگاه میکرد 🎋〰🍂 @Alachiigh
⭐️ارزش زندگی زمانی نمایان میشه که  با داشته هات احساس خوشبختی کنی... معجزه‌گر اینه که هرچه داشته هاتُ بیشتر با دیگران سهیم بشی داراتر میشی😊⭐️ 🎋〰🍂 @Alachiigh
⭐️*بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ* ⭐️صفحه ۵۷۱ مصحف شریف ✨همراه تدبر و چند نکته ⭐️هدیه به امام زمان عجل الله فرجه الشریف❤️🙏 🎋〰🍂 @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌🎥 ایرانی مقیم دانمارک: من تو سیستم اروپا بزرگ شدم. داستان خیلی عمیق‌تره از سال ۲۰۱۴تو اروپا آمدن برنامه ریختن که خانواده رو از بین ببرن ❌بابا چرا نمیفهمین .. 👈پیشنهاد ویژه دانلود 👌👌👌 🎋〰🍂 @Alachiigh
📣📣 🇮🇷 🛑 گفتگوی صوتی و پرسش و پاسخ 🛑 🎙 سخنران: استاد گرامی آقای نوید کمالی (جانشین سازمان بسیج رسانه کشور) 🖋 موضوع جلسه: «مهارت‌های گفتگو با نسل z (نسل ۸۰ و ۹۰)،، باتوجه به اغتشاشات اخیر» 🕣 زمان: دوشنبه‌ ۱۶ آبان - ساعت ۲۱:۳۰ 🔶 جلسه در کانال تحلیل صوتی روبیکا: https://rubika.ir/tahlil_samen 💠 ================= 🇮🇷 معاونت سیاسی نمایندگی ولی فقيه در سازمان بسیج مستضعفین
🔴❌👆 در آموزش و پرورش ما چه خبر است؟ 🔴 در کتابهای درسی کودکان و نوجوانان ما چه خبر است؟ 👆هرچه فتنه هست، هر چه پیشرفت است، ریشه اش آموزش پرورش است! در کتب درسی ما، بجای هویت اسلامی، هویت ایران باستان تبلیغ میشود. بجای مبارزه با دشمنان ما، خدمت به دشمنان ما ترویج میشود.. اگر پهلوی بود، انقدر قشنگ مثل این آقایان برای یهود کار نمیکرد.. که مشتی بیسواد یا نفوذی کار میکنند👆 🎋〰🍂 @Alachiigh
🔴👆👆❌ در این جنگ احزاب، حتی با امیرالمومنین هم به جنگ حکومت شیعه آمده اند👆 ❌ شبهه کرده که،.. ❌ امیرالمومنین وقتی مردم نخواستش خانه نشین شد! ❌حکومت را واگذار کرد ✅ پاسخ: خانه نشینی برای قبل از دوران تشکیل حکومت بود، نه پس از آن.. در دوران حکومتشان هرکس در مقابل حکومت اسلامی ایستاد، پس از تبیین و نصیحت، با شمشیر علی علیه السلام روبرو شدند 👆 جمل و صفین و نهروان چه بود؟ 🎋〰🍂 @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚠️♨️⚠️ 📊 : بکارگیری مضامین اسناد لانه جاسوسی در کتب درسی 📣📣 ⬅️ محتوای کتب درسی باید کاربردی و منطبق بر رشد تفکر شناختی دانش‌آموزان و رساندن آنها به بلوغ سیاسی باشد. گنجاندن مضامین اسناد لانه جاسوسی در کتب درسی که از مطالبات ضروری مقام معظم رهبری هست، بچه‌ها را با منطق و چرایی بد بودن آمریکا و خباثت‌های آن آشنا می‌کند. بهتر است به جای محفوظات غیرضروری، جایی هم برای به کار بردن مضامین اسناد لانه جاسوسی در کتب درسی گذاشته شود تا دانش‌آموزان را با بسیاری از واقعیات آشنا کند. 🔴 لینک حمایت از پویش : 👇👇 https://www.farsnews.ir/my/c/170360 🔷🔹 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💢 : حمایت شما زمانی ثبت نهایی شده که گزینه «حمایت می‌کنم» از حالت نارنجی به حالت سبز و به صورت «حمایت شده» در بیاید. 🙏 |
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔵⭕️🔷🔹👆ببینید و از این همه شور و شعور لذت ببرید... ✅حاج مهدی رسولی ، دمت گرم داداش 👌ببین ، حال دلت خوب میشه 👌 🎋〰🍂 @Alachiigh
⚜علمــدارعشــق قسمت امتحانای ترم چهارم من تموم شد.. جشن فارغ التحصیلی مرتضی اینا هم برگرارشد و‌مرتضی با مدل A دانشجویی اعلام شد و از یک ماه دیگه برابر با ترم ۵ من توی نیروگاه هسته ای نطنز شروع به کار میکرد قراربود همزمان هم تو سپاه ناحیه قزوین شروع به کار کنه تو خونه خودمون داشتم تحقیقم تایپ میکردم که گوشیم زنگ خورد یه نگاه ب اسم مخاطب کردم عروس داییم مائده سادات بود دکمه اتصال مکالمه زدم - الو سلام مائده جان •• سلام عزیزم خوبی؟.. آقامرتضی خوبه ؟حاج آقا و عمه جان خوبن؟ - ممنون همه خوبن شما چیکار میکنی ؟ پیداتون نیست ؟این پسردایی ما کجاست ؟پیدایش نیست •• برای همین زنگ زدم عزیزم.. فرداشب بیاید خونه ما با عمه اینا.. همه دعوت کردم - ان‌ شاالله خیره •• آره عزیزم خیره... سید رسول داره میره سوریه خاستم شب قبل از رفتنش.. یه مهمونی بگیرم - مائده جان.. پسردایی... برای چی میره سوریه ؟ •• بعنوان مدافع حرم میره عزیزم - توام موافقت کردی مائده؟ •• آره عزیزم نمیخام مانع رسیدنش به باشم - خدا چه بهت داده مائده ان شاالله به سلامتی بره برگرده •• ممنون ان شاالله ... با آقا مرتضی بیاید منتظرتونم - باشه چشم •• به عمه جان سلام برسون... یاعلی شماره مرتضی گرفتم.. - سلام علیکم حاجی فاتح قلوب + علیکم سلام تاج سر -خداقوت عزیزم + ممنون - مرتضی +جانم ساداتم - فرداشب یه مهمونی دعوتیم + مهمونی رفتن ناراحتی مگه؟ - آره این مهمانی داره... سیدرسول پسرداییم داره میره سوریه + خوشابه سعادتش خدا نصیب همه آرزومنداش کنه.. - ان شاالله +پس فرداشب میام دنبالت باهم بریم - آره دستت دردنکنه + قربونت کاری نداره خانمی؟ - مراقب خودت باش به سمت خونه ای پسرداییم راه افتادیم... سیدرسول سه سال بود با مائده سادات ازدواج کرده بود یه دختر یک ساله و نیم داشتن مهمونی خیلی شلوغ بود یه سری از اقوام گریه میکردن اما عجب مائده سادات بود خیلی آروم بود زینب سادات دخترشون یه دقیقه هم از پدرش جدا نمیشود رسول هم میگفت : _دخترم میدونه... روزای آخری که پیششم .. داره لوس میشه - نگو پسردایی ان شاالله به سلامت میری و میای رو به مرتضی گفت _پر پروازت آمادست ؟ + تقریبا.. دعاکن حاجی جان سید رسول: ان شاالله میپری برادر تا ساعت ۱۲ شب خونه پسرداییم اینا بودیم انقدر خسته بودم یادم رفت از مرتضی معنی حرفش بپرسم ۱۵ روز از رفتن پسرداییم میگذشت ترم ۵ دانشگاه شروع شده بود مرتضی ۵ روزی بود تو نیروگاه نطنز شروع کرده بود حجم کاریش خیلی زیاد بود برای سعی میکردم بیشتر پیشیش باشم تا خستگی کاری روح و روانش خسته نکنه رسیدم خونمون دم در خونه ماشین مرتضی بود چندمتر اونطرف تر هم ماشین سیدهادی و سیدمحسن بود باخودم گفتم آخجون نرجس از قم اومده در با کلید باز کردم رفتم تو تا وارد خونه شدم دیدم همه سیاه پوشیدن... خیلی ترسیده بودم - سلام چی شده.. چراهمه مشکی پوشیدید! مامان چرا گریه میکنه _چی شده ؟ مرتضی اومد سمتم : _نترس عزیزم... هیچی نشده بیا بریم تو حیاط... خودم بهت میگم - چی شده مرتضی + نترس عزیزم... سید رسول مجروح شده - برای مجروحیت همتون سیاه پوش شدید؟برای مجروحیت مامان گریه میکنه؟سید رسول شهید شده؟مگه نه سرش انداخت پایین و حرفی نزد - یاامام حسین رفتیم خونه پسرداییم.. مائده سادات بود وقتی جنازه آوردن داخل خونه در تابوت باز کرد... زینب سادات هم گرفت بغلش •• ببین آقایی.... هم من هم دخترت مدافع هستیم.... نگران نباشی یه حجاب یه سانتم ازسرمون عقب نمیره... بعد سرش گذشت رو سینی سیدرسول شروع کرد به گریه کردن وای چه صحنه ای بود وقتی میخاستن سیدرسول بذارن تو مزار زینب سادات دختر کوچلوش بابا... بابا میکرد... خیلی سخت بود من که فکر نکنم یه درجه از صبر مائده سادات داشته باشم هفتمین روز شهادت سید رسول بود مرتضی داشت منو میبرد خونه خودشون نمیدونم چرا تواین هفت روز انقدر آروم شده.. انگار میخاد چیزی بهم بگه اما نمیتونه جھت مطالعہ، ذڪࢪ¹صلواٺ بہ نیٺ تعجیل دࢪ فرج،الزامےسٺ. ادامه دارد... 🎋〰🍂 @Alachiigh