eitaa logo
آلاء🌱 !
103 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
363 ویدیو
1 فایل
﷽ 🇮🇷🇵🇸 ‹هنر و علم و سیاست همہ خوبند ولے اے بہ قربان همانے کہ رفاقت بلد اَست♥️› روزمرگی های منو معلمم:) + تبیین و روشنگری در حد توان! پل ارتباطی 🌱 https://daigo.ir/secret/539624735 نیمچه عکاس و نویسنده🖋️🕶️ آلاء یعنی نعمت ها 🥰🌻 فوروارد کن گیانم🌿
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام عزیز دل🍓 مُفَصله😁 این پایین میگم :
مدرسه علوم معارف داره🌸
انتخاب ر_1.mp3
3.68M
چیشد که به رشتم ایمان آوردم ؟
13.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شاه بانوی علی،ای همه نیروی علی. . .
فاطمه گفت: علی..گریه کن! برای من گریه کن... ولی زینب که اومد دیگه گریه نکنیااا زینب طاقت نداره اشک تورو ببینه(((((:
علی گفت: باشه خانومم💔
شب ضربت خوردن،وقتی حسن و حسین زیربغلشو گرفته بودن تا رسیدن دم در خونه علی گفت: بزارید خودم وارد خونه بشم...زینب طاقت نداره منو اینجوری ببینه🥲
وقتی حسن مسموم شد، وقتی پاره های جگرش توی تشت می‌ریخت تا پای زینب میومد میگفت: _این تشتُ ببرید، زینب نباید ببینه! زینب طاقتش رو نداره🥺
تو گودال قتلگاه وقتی زینب بالای تل بود...تا حسینش متوجه شد با دست اشاره کرد که زینب برو...دیگه کار از کار گذشته😭
Mohammad Hossein Haddadian - Halalam Kon.mp3
3.5M
اگه یه چند روز دیگه میموندی ۱۹ سالت میشد عزیزم💔
میدونی چیه؟ فاطمه حتی طرز در زدن علی رو از بَر بود! تا علی در خونه رو میزد اجازه نمیداد فصه در رو باز کنه...میگفت نه! علی منو ببینه غم هاشو فراموش میکنه💔 این روزای آخر، خانوم خودشو تا در میکشید تا در ُ برای علیش باز کنه؛ به در که میرسید یه یاعلی میگفت ُ ......🥺
میدونی حرف دل ما چیه؟؟ _چند نفر به یه نفر نامرداااا...آخه چهل تا مرد جنگی؟💔