شبای‌ِ‌ هیئت میگم‌حسین به‌قصدِ‌قربت میگم‌حسین وعده‌ی ما جنت‌الحسیـــــن تا‌به‌قیامت‌میگم‌حسین💔_ کربلایی‌جواد#مقدم🎙

اینم لینک گروه "حسینیه کربلا"👇 https://eitaa.com/joinchat/3660710524C0e127c9a12 ان‌شاءالله وعده همه کربلا‌ی‌معلی🕌💔_ #ارباب‌ِخوبم‌روزِمحشر‌لنگ‌نگذاری‌مارا

چرا آنقدر دیر به دیدن ما آمدی؟ ما صبح تا شب، شب تا صبح منتظر تو بودیم💚:) -امام زمان عج خطاب به علی بن مهزیار- #اللهـم‌عجـل‌لولیـک‌الفـرج🌱!

. ± لحظات نابِ عاشقی💔_ #مهربانِ‌ارباب #حالم‌از‌شرحِ‌غمت‌افسانه‌ای‌است

میشه با تک‌تک کلماتش اشک ریخت😢

ای‌یاس‌خوش‌عطریم🥀_ #فاطمیه سیدمحمد#عاملی🎙 سیدفاریق#برادیگاهی🎙

. ± شاه بانوی علی 🥀🖤_ #فاطمیه کربلایی‌حسین#طاهری🎙

#چندخط‌روضه دلا بيا به سَـــــراي علـــــي ســـــري بزنيـــــم به خانه‌ای‌ که درش ســــوخته دري بزنيم خبررسيده است‌که‌این‌روزهاعلي‌تنهاست بيا به خـــــانهٔ بي‌فاطمـــــه سَـــــري بزنیـــــم نشد براي مـــــريضِ عـــــلي گـــــلي ببريـــــم بيا گلابِ‌‌اشـک به افتاده بسـتري ببريم😭_ #السلام‌علیک‌ایتهاالصدیقة‌الشهیده🖤✨

سلام دوستان گرامی 🌿 گروه "حسینیه کربلا" را ایجاد کردیم تا از دلتنگی‌های کربلا بگیم. ما رو همراهی کنید.🙏 اینم لینک گروه "حسینیه کربلا"👇 https://eitaa.com/joinchat/3660710524C0e127c9a12 ان‌شاءالله وعده همه کربلا‌ی‌معلی🕌💔_ #ارباب‌ِخوبم‌روزِمحشر‌لنگ‌نگذاری‌مارا

#امام_رضا_علیه‌السلام : هر کس اباعبدلله علیه السلام را کنار شط فرات زیارت کند، مانند کسی است که خداوند را در بالای عرش زیارت کرده است. ✍️تهذیب‏ الأحکام ج۶_ ص۴۶ #سلام‌برامامی‌‌که‌بوی‌سیب‌می‌آیدازحرمش

± مجلس روضه‌ بسیار کوچکی که مورد عنایت حضرت زهرا سلام الله علیها بود.🌱! حجت‌الاسلام#عالی🎙

اللّهُمَّ رُدّ َکُلَّ غَریبٍ ... خـدایـا ، مـا همه غـریبیم دست ما را به حسین(علیه السلام) برسان #صلی‌الله‌علیک‌یاابا‌عبدالله‌الحسین♥️

عزاداری حضرت فاطمه‌زهرا س امروز در نمازخانه اداره🖤✨

تا که جارو بزند پا شد و بازو را بست به‌روی‌دست‌خودش‌دستهٔ‌جارورابست بین جارو زدنش بارویش از کار افتاد تا نگاهش به تیزی نوک مسمار افتاد این میخ محسنمو ازم گرفت لالایی گفتنمو ازم گرفت💔_ کربلایی‌امین#شادکام🎙

تا که جارو بزند ... پا شد و بازو را بست ....🥀💔_ #فاطمیه #وای‌مادرم🥀

. #خۆش‌است‌تسبیح‌مادر🌱! رشته‌ای از پشم تابیده بود و به تعداد تکبیرها گره زده بود. گره‌ها از میان دستانش می‌لغزید و لب‌هایش به آرامی تکان می‌خورد: الله‌اکبر، الحمدالله، سبحان‌الله. بعدها که حمزه شهیدشد، تسبیح را با تربت او ساخت. هربار که ذکرها را می‌گفت، تمام وجودش آرام می‌شد و هیچ اثری از خستگی کارِ خانه نمی‌ماند. پختن نان، کار ساده‌ای نبود؛ باید گندم و جو را می‌سپرد زیر هیکل سنگین آسیاب و دستانش را می‌چرخاند. تنور را روشن می‌کرد و خمیر را می‌چسباند به تن تب‌دارِ تنور‌، عطرِ دستانش که از لای نان‌های پخته شده بیرون می‌ریخت، بچه‌های گرسنه بی‌تاب می‌شدند. سیرشان می‌کرد و با دست‌های تاول زده، گهوارهٔ حسین علیه‌السلام را تاب می‌داد، با مشک آب می‌کشید، خانه را جارو می‌زد، کنار اجاق می‌ایستاد تا آتش را روشن نگه دارد و گاهی وسط همین کارهای سنگین روزانه، پلک‌هایش رویِ هم می‌افتاد. #تسبیحات‌حضرت‌زهرا‌سلام‌الله‌علیه #حضرت‌زهرادلش‌ازیاس‌بود🌱!

الهی بدم المسمار زیر چادر مادر ما رو نگهدار🥀_ حاج‌محسن‌#عرب_خالقی🎙