eitaa logo
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
2.7هزار دنبال‌کننده
18.4هزار عکس
8.4هزار ویدیو
233 فایل
انس با شهداء برای همنشینی با امام زمان«ع» ومرافقةالشهداء من خلصائک اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ(عجل الله) السلام علیک یا من بزیارته ثواب زیارت سیدالشهداء یرتجی
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید پاسدار حمید رضا اسداللهی، متولد 1363\11\15، یکی از اعضای اصلی مرکز مطالعات راهبردی تربیت اسلامی به شمار می‌رفت که تاکنون اقدامات و فعالیت‌های گسترده‌ای را در عرصه های تربیتی و فرهنگی در کشورهایی چون پاکستان، عراق و لبنان ساماندهی و مدیریت کرده بود. شهید حمیدرضا اسداللهی از خادمان حسینی (ع) بود. و چه راهی است این طریق الحسین که همه خوبان عالم را جمع می‌کند. حضور در سرزمین کربلا و سربازی حریم آل الله (ع) در منطقه عملیاتی سوریه، دلیلی شده بود که شهید حمیدرضا از یمن، عراق، سوریه، بحرین، پاکستان و افغانستان رفقایی پیدا کند. شهادت در حلت سوریه و مزار در گلزار شهدای بهشت زهرا قطعه50
همسر شهید حمیدرضا اسداللهی تعریف می‌کرد: بسیاری از مواقع وقتی به مشکلی برمی‌خوردیم یا آقا حمیدرضا خسته می‌شد یا در کارش گیر می‌کرد سریع به مشهد می‌رفتیم اصلا هم دربند جا و وسیله نبودیم. یک بار با ماشین، یا بار با قطار و اگر شرایط مناسب بود با هواپیما می‌رفتیم و شده بود حتی پول نداشتیم قرض می‌کرد و می‌رفتیم اگر هم امکان همراهی من نبود خودش تنها می‌رفت. می‌رفت یک انرژی و مددی از امام رضا (ع) می‌گرفت و بر می‌گشت. برای همین سفرهای مشهدمان خیلی زیاد بود و امام رضا (ع) به ما محبت می‌کرد
شب شهادت (ع) چنان دعای توسلی خواند که همه ی دل ها را منقب کرد💔 انگار می دانست که می خواهد برود. 😔 به فراز مربوط به امام حسین(ع) که رسید این جمله را گفت: "تموم زندگیم مال حسینه"...✨ به فراز مروبط به امام رضا که رسید عرض کرد یا امام رضا زن و فرزندم را به تو می سپارم.🌹 نیم ساعت قبل از حرکت برای عملیات توی ماشین آماده بودیم دیدیم همه به جز حمید هستند. گشتم حمید را پیدا کنم دیدم به حمام رفته. داد زدم حمید دیر شده گفت: دارم غسل شهادت می کنم.🕊🕊
بخش هایی از وصیت نامه نورانی شهید : واقعاً این انقلاب جای شکر دارد و شکر این انقلاب یعنی خدمت و حفظ این انقلاب؛ انقلابی که امام بزرگوار آن را نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمداری حضرت حجت ارواحنا فداه معرفی کرد. حیف کسانی به دنبال خدمت به اهل‌بیت (ع) و امام زمان (عج) هستند غافل از اینکه خدمت به اهل‌بیت علیهم‌السلام در این زمانه، همان خدمت به انقلاب اسلامی است. انقلابی که ثمره خون انبیاء و رسولان است. انقلابی که ثمره زحمات و مشقاتی است که سید ما، رسول‌الله کشیدند.
رهبر عزیزم! لبیک به فرمان شما همان تکبیر حج است و همان لبیک به رسول خدا (ص) و همان لبیک «یا حسین (ع)» است و این را امام بزرگوار به ما یاد داد؛ چون ولایت‌فقیه همان ولایت رسول‌الله است. برایم دعا کنید و از من راضی باشید تا خدا از من راضی شود.
برادران و خواهران! انقلاب اسلامی یک پدیده تاریخی و یک اتفاق اجتماعی نیست! این انقلاب یک انقلاب الهی و نورانی است و این انقلاب متعلق به یک قشر خاص و یک ملت فقط نیست. نه! انقلاب اسلامی موهبتی الهی است که خداوند در این دوران به بشریت و همه انسان‌های آزاد ارزانی داشته است. انقلاب اسلامی مقدمه همان حیات طیبه‌ای است که انبیاء و رسولان و همه ادیان توحیدی به دنبال آن بوده‌اند. ما اجازه نداریم هر کس و هر فکری را در جریان تربیتی خود قرار دهیم. باید تربیت ما در نظام ولایی قرار بگیرد تا نتیجه آن سربازی امام زمان (عج) باشد. امروز میزان و فصلالخطاب، بعد از قرآن و عترت ولی‌فقیه است. وظیفه ما به‌عنوان مربی یا متربی این است که دائماً نظرات مربی جامعه را رصد کنیم و خود را مأمور به انجام آن بدانیم؛ حتی در مسائل بسیار جزئی.
صحبتی با امام مهدی (ع) در ابتدا صحبتی با سید و مولایم امام زمان (ع) دارم، ای سید و مولایم! آقاجان! از تو ممنوم به خاطر تمام محبت‌هایی که در دوران دنیا به من ارزانی داشتی و شرمنده ام که شاکر این همه نعمت نبودم، اما امید به رحمت و کرم این خانواده دارم و با این امید زنده ام. گرچه برای تربیت شدن و سرباز تو شدن تلاشی نکرده ام، اما به آن امید جان می‌دهم که در آن روز موعود که ندا می‌دهند از قبرهایتان بیرون آیید و به یاری مولایتان بشتابید، من هم به اذن مولایم در حالی که شمشیر به کمر بسته ام، از قبر بیرون آمده و پای رکاب شما سربازی کنم، آرزوی بزرگی است، اما آرزو بر جوانان عیب نیست. در دوران زندگی ام سعی کردم هیچ موضوع شخصی و دنیایی را از شما نخواهم و شما را قسم ندهم، اما الان در حرم جدتان امام رضا (ع) شما را به مادرتان قسم می‌دهم که همۀ جوانان این انقلاب اسلامی و در آخر این حقیر عاصی را برای نصرت خودتان تربیت کنید و برای سربازی خودتان به کار گیرید. آقاجان! به من می‌‌گویند تو زن و بچه داری، چرا به جهاد می‌روی؟ آقاجان! مگر من برای همسر و فرزندانم چه کرده ام؟ هرچه بوده از لطف و عنایت شما بوده است. آقاجان! برخی نمی‌دانند وقتی من از تو جدا شدم، آن روز باید نگران من شوند و ان‌شاءالله که آن روز را نبینند. من، همسر و دو فرزندم خودمان را سربازانی در پادگان تو می‌دانیم، حال یکی از این سربازان عزم مأموریت دارد و مشکلی پیش نمی‌آید؛ چون فرمانده بالای سر خانواده هست و فقط باید مواظب باشیم تا از این پادگان اخراج نشویم، آقاجان! تو کمک مان کن، زندگی چقدر شیرین می‌شود وقتی که پادگان تو شود و این زندگی همان بهشت است.
محمدجان! زندگی نکن برای خودت، زندگی کن برای مهدی (عج)؛ درس بخوان برای مهدی (عج)؛ ورزش کن برای مهدی (عج). احمدجان! وصیت اصلی من به تو تبعیت کامل از ولی‌فقیه است. سعی کن خودت را از جهات علمی، معرفتی و جسمانی آماده نصرت امام زمان (عج) کنی. شعری که مدام بر لبانش جاری بود رمز تعجیل فرج نصرت مولا مهدیست ما برآنیم که این رمز جهانی بشود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امروز در روز آخر چله جهت شکرانه سه کار انجام دهیم: ۱)صدقه برای سلامتی امام زمان علیه السلام ۲) خواندن دو رکعت نماز شکر ۳) اطعام در حد توان یا علی مدد ✋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📢 مرگ برای بعضی از مؤمنین، رفتن از این سفرۀ خدا به سَرِ سفرۀ دیگرِ خداست. 💠 آیت‌الله میرباقری: «یک‌عدّه‌ای از مؤمنین هستند که سختی‌ها و هول و هراسِ دنیا به طرفشان نمی‌آید؛ در وادی امن هستند و آرامش محض دارند. اصحاب سیدالشهدا(علیه السلام) این‌طور بودند. در روایت دارد وقتی ظهر عاشورا نزدیک می‌شد، چهرۀ حضرت برافروخته می‌شد؛ خیلی از اصحاب سیدالشهدا(علیه‌السلام) هم این‌طوری بودند؛ چهره‌شان برافروخته‌تر می‌شد؛ اصلاً احساس خوف و خطر نمی‌کردند. سختی‌های دنیا، تهدیدهای دشمن، مواجهه با مرگ و عالم برزخ و قیامت، اصلاً هراسی در این مؤمنین ایجاد نمی‌کند؛ در آرامش محض‌اند؛ یک بسم‌الله می‌گویند و پایشان را از این عالَم برمی‌دارند و آن طرف عالَم می‌گذارند. از این سفرۀ خدا می‌روند و در پای آن سفرۀ دیگرِ خدا می‌نشینند. مرگ برای این مؤمنین مثل یک پُل است. مرحوم شیخ غلامرضای یزدی که در زمان مرحوم آیت‌الله العظمی بروجردی، در ردۀ علما و مراجع بودند و گاهی در یزد منبر می‌رفتند، فرموده بودند که یکی از منبری‌های یزد، روی منبر از دنیا رفت! ایشان را در خواب دیدند و پرسیدند در بالای منبر چه شد؟! فرمود من بالای منبر نشسته بودم، از انتهای مجلس، سیّدالشّهدا(علیه‌السلام) فرمودند: به نزد ما می‌آیی؟ من از منبر پایین آمدم و رفتم و نزد ایشان رفتم. مرگ بعضی مؤمنین این‌طوری است. یک دوست عزیزی داریم که از علما و از منبری‌های خوب هستند؛ پدرِ ایشان از علمای اصفهان بودند. می‌گفتند: پدرِ من، در دورۀ جوانی یک دوستی داشت که گاهی منزل پدر ما می‌آمد و با هم مأنوس بودند. من خردسال بودم. ایشان شبی به منزل پدر ما آمد و گفت امشب، شب آخر من هست. شما فردا صبح که به نماز می‌روید، وقتی از نماز برمی‎گردید سری به منزل ما بزنید و اگر کمک لازم بود، کمک کنید. پدرم پرسیدند از کجا می‌گویید؟ گفتند:« هفتۀ قبل برای قبض روحم آمدند، گفتم: من آماده هستم، فقط کفنم در روستا مانده است؛ اجازه بدهید بروم کفنم را بیاورم که آماده باشد. گفتند: می‌رویم و هفتۀ بعد برمی‌گردیم. امشب، شب موعودشان است». خیلی عادی نشست و برای پدر من تعریف کرد، حالاتش فرقی با شب‌های دیگر نداشت. من و پدرم به نماز رفتیم. از نماز که برمی‌گشتیم، به منزلشان رفتیم و دیدیم عزا برپاست. پرسیدیم: چه خبر شده؟ گفتند: ایشان رفتند که برای نماز شب وضو بگیرند، همان‌جا رحلت کردند. کسانی که به عهدهایشان با خدا عمل می‌کنند و پای عهدهایشان می‌ایستند، هول و هراسی ندارند و به وادی امن می‌رسند. پس ترس‌ها و هراس‌ها از مخاطرات راه، بابت زیر پا گذاشتنِ عهدهاست؛ این است که انسان را ناامن می‌کند.» ☑️ @mirbaqeri_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣ شیرزن اهل فراشبند استان فارس: ما این انقلاب را به بهای زر و زیور بدست نیاورده‌ایم بلکه به بهای خون بدست آورده‌ایم و تا آخر پای آن ایستاده‌ایم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
السلام علیک یا بقیة‌الله فی ارضه.... شِکوه‌ها دارم از ایمانی که نیست کُشت من را چشمِ گریانی که نیست آی مردم! یار را گم کرده‌ام خیمه دارم در بیابانی که نیست از عذاب بچۀ نااهل خود نوح شد سرگرم طوفانی که نیست ای بزرگ خاندان! ما بی‌کسیم خانه‌ها ویران شده خانی که نیست جای من را بر کس دیگر مده چون که می‌ترسم از الآنی که نیست معنی ناز و اَدای نوکرت هرچه باشد جز پشیمانی که نیست مُورم و جاروکش این روضه‌ام کار دارم با سلیمانی که نیست چون که مجنون حسینم شیعه‌ام! بی‌خیال هر مسلمانی که نیست در میان سفرۀ ارباب‌مان بی رقیه خیر و احسانی که نیست ناخنش افتاد و با زحمت کشید… شانه بر موی پریشانی که نیست گفت بابا؛ این همه تیزی سنگ ردّ مُهرت روی پیشانی که نیست؟ آخرش با آن دهان خونی‌اش بوسه زد بر جای دندانی که نیست (دعا بفرمایید) https://eitaa.com/joinchat/1943797967C7cf4bb6c3d
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از خدا امام زمان را بخواهیم🌱 از خدا کم نخواهیم . ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌