eitaa logo
‌👑دࢪحــــــــوالی‌عشــــــــق👑
266 دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
1.1هزار ویدیو
161 فایل
💕🕊 وخدایی ڪھ بشدݓ کافیسټ 💕🕊 خواستین تࢪڪ کنین برای فرج مولامون صلوات بفرست💕🕊 راه‌ارتباط‌ماوشما‌↯ @HeydarJon کلبه‌شروط‌ما↯ @Rahrovneeshg1401 بگوشیم↯ https://harfeto.timefriend.net/16636088185468
مشاهده در ایتا
دانلود
⇽🌿✨⇾ انسان اگر براے وقتش برنامه‌ریزے نکند، شیطان برنامه‌ریزے مےکند‼️ غیبت‌ها، تهمت‌ها، حرف‌هاے بےمزه و... همه این‌ها نتیجه‌ے بےبرنامگے است…🥀 💫 • • 🍃⃟꜆ ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ
⇽🫠💛⇾ • اگـه‌میبینی‌رفیقت‌داره‌‌به‌راه‌ڪج‌میره ‌بایدراهنـماش‌بشی؛به‌عنـوان‌رفیقش‌مسئولی وگرنه‌روزمحشـرپات‌گـیره..! اگه‌‌سڪوت‌ڪنی‌وکمکش‌نڪنی.. همیـن‌آدم‌ڪه‌داره‌خطامیـره روزحسـابرسی‌میادجلوتـومیگیره میگه:‌توڪه‌میدونستی‌‌من‌دارم‌اشتباه‌میڪنم چــرا‌بهـم‌گوشزد‌نڪردی؟! چرادستمـونگرفتی‌!!😔💔 ‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌ ‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌ • 📒⃟꜀꜆ ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ
خودمانیم( : آدم‌شدن‌راوعده‌داده‌ایم؛ ازرجب‌به‌شعبان،ازشعبان‌به‌رمضان ازرمضان‌به‌محرم،ازمحرم‌به‌صفر ازصفربه‌فاطمیه..🚶🏿‍♂💔!' ولی‌آخرش‌همون‌آدمی‌هستیم‌که‌وعده داده‌بودیم‌شایدهم‌بدتر..! بعدانتظارداریم‌تاظهورباشیم...!'
••♥️•• ‌ ''یـِه‌روز‌لِبـٰآس‌ِتَن‌ـگ،یـِه‌روز‌لِبـٰآسِ‌ڪوتـٰاه یـِه‌روز‌لِبـٰآس‌ِپـارِـہ): هِـۍرَفتـیم‌دُنبـٰآل‌ِمُـدڪِھ یـِه‌وَقت‌بِھِمـون‌نَگَن‌عَقَـب‌مونـدِھ رَفتـیم‌دُنبـٰآل‌سِت‌ڪَردن‌ڪِھ بِشیم‌شیڪ‌تَریــن‌آـدَمِ‌دُن‌ـیآ): یـِه‌وَقت‌بـِہ‌خودِت‌میآۍمیـبینۍ بـٰآشِیطـون‌سِت‌شُـدۍ..!'' ‹ ッ♥️!...› ـ
قرآن‌ڪہ‌نگاھ‌ میڪردم .. دیدم‌ڪہ‌سورھ‌ۍ‌توبـہ‌بسم‌اللـہ‌ندارھ ... انگارڪہ‌میخواد‌بفھمونـہ‌نیاز ‌نیست‌ڪارۍ‌بڪنۍ .. فقط‌‌برگرد ...💔🖐🏾
‹ ♥ › • استـٰادپناهیـٰان‌میگن‌: ڪۍمیخواۍبفھـمۍ؛ ڪه‌اگہ‌خـداࢪهـٰات‌ڪنه،نـٰابودمیشے..! شڪرڪن‌خـداروبخـٰاطربودنش..! +خـدایـٰاهزاران‌بارشڪرت • ⸾♥⸾ ²تـا‌صلوآت‌یہویۍ‌سہمتون!🖐🏾🍂 _ _ _ _ خدایا‌بابت‌اتفاقات‌خوب‌یهویۍ‌شڪرت:)♥️🌱 _ ‌_ _ _ _ _ _ _ _
پࢪداخت‌ایتاداریم🌱 امشب‌ان‌شاللھ🙂 انلاین‌باشینا👓 دراین‌کانال↯ https://eitaa.com/joinchat/1619918987C8756d5e173
تشریف‌بیارین‌پی‌وی🙂
https://harfeto.timefriend.net/16586632603452 چندوقته‌ناشناس‌نذاشتم:)بریم‌یکم حرف‌بزنیم‌بعدرمان‌روبزارم‌..
‌👑دࢪحــــــــوالی‌عشــــــــق👑
https://harfeto.timefriend.net/16586632603452 چندوقته‌ناشناس‌نذاشتم:)بریم‌یکم حرف‌بزنیم‌بعدرمان‌روبز
سلام‌علیکم جمیعا🙂 1_بماند....🙈🙂 2_خوشحالم‌دوسش‌دارین👓🙂 3_گذاشتم(پیام‌های‌قبل‌هست) 4_عزیزجان،مااین‌رمان‌روخودم‌تایپ میکنم‌وخب‌مسلماوقت‌میخواد سرعت‌نت‌و.کارای‌خونه‌هم‌هست🙂🌱
یه‌روزصندلی‌داۼ‌میزارم‌وان‌شالله‌بفهمید😅
1_سلام،جواب‌دادم🙂🌱 2_شرمنده... 3_عکس‌بنده؟!😐
1_چشم 2_چشم‌ممنونم🙂🌱
1_بله‌بانوهستم😄 2_ببخشید💔 3_منم‌مشهدی‌هستم💔همدردیم‌رفیق!!
ممنونم🌱😍چشم‌ان‌شالله
1_رفقا؟! 2_رفقا حمایت‌بشن🙂
سلام،مابرای‌رضایت‌خداکارمیکنیم🙂 مدیربانو ادمینابانو بنظرتون‌کاتال‌چحوری؟!
بله‌چراکه‌نه🙂🌱 رفقا؟!
نمیدونم‌😅فعلافقط‌درحال‌تایپ‌هستم..
‌👑دࢪحــــــــوالی‌عشــــــــق👑
°•°•🦋🪺 ــــــــــ🌳ــــــــــ🐥 #رمان_درحوالی‌عشق♥️° قسمت:سی_ام اروم‌رفتم‌اشپزخونه _عسللللل دستاموبرا
°•°•🦋🪺 ــــــــــ🌳ــــــــــ🐥 ♥️° قسمت:سی_ویکم شب‌ساعت‌6ونیم‌بوود اذان‌میگفت‌ومن‌جانمازپهن‌کردم نمازموخوندم‌و باخداحرف‌زدم ''خداواقعااینجااخرخطه؟! باباخداجونم‌میخوام‌زندگی کنم‌قحطی‌پسربودکامران‌بشه شوهرم؟!خندم‌گرفت‌چی‌میگی‌ خدامیگم‌خودت‌ی‌کاریش‌کن من‌نمیخوامش‌وسللم ولی‌خب‌اگردوست‌داری باهاش‌عروسی‌کنم‌باشه به‌هرحال‌توکه‌بایدباشی کتارمم‌باشه؟! سرمورومهرگذاشنم‌وچشاموبستم صدایی‌که‌می‌اومدخیلی‌رومخ‌بود صداهایی‌درهم‌برهم‌ نیست،دختررممم،مهدیییییی وصحنه‌تصادف‌ وبعدصدای‌دادهای‌من _م‌مهدییی‌پاشوووووو یکی‌ازعقب‌محکم‌موهاموکشید ولی‌چادرم‌کوش؟! باجیۼ‌برگشتم‌پشت‌سرمو 'محسن‌راد' نهه‌اون‌نبودولی‌خیلیی‌شبیه‌ش‌ بود صدای‌مامانم‌اومد''بچموولش‌کن'' به‌طرف‌مامانم‌برگشنم ولی‌اون‌که‌مامان‌نبودصدلش صدای‌مامان‌بودولی‌خودش‌نبود _ماماننننن‌ همون‌مردکه‌شبیه‌رادبودبه‌مامان تیراندازی‌کرد مامان‌کلی‌ازش‌خون‌رفته‌بود '''ماماننننننن''' دادمیزدم‌وصداش‌میکردواشکام اینقددداۼ‌بودکه صورتم‌میسوخت‌ولی‌اون‌مرد اینقدرباخشم‌موهامومیکشیدکه نفسم‌بالانمی‌اومد باصدای‌ارومی‌گفتم‌ماماننن دوباره‌صحنه‌تصادف‌ودوباره‌مهدی بلنددادزدم ماماننن سریع‌سرموازمهربرداشتم _مهناخواب‌دیدی؟! ڔۻابود!! گریم‌گرفت‌پریدم‌بۼلش‌ _داداشششش‌ _چیشده ـــــــ🌺ـــ🪷ــــــ🌱ــــ🌸
°•°•🦋🪺 ــــــــــ🌳ــــــــــ🐥 ♥️° قسمت:سی_ودوم نمیتونستم‌حرف‌بزنم وباصدای‌بلندگریه‌میکردم دست‌وپام‌سست‌شدع‌بودن اینقدباصدای‌بلندگریه‌کردم که‌همه‌جم‌شدن‌تواتاقم عمه‌نشست‌کتارم _چیشده‌نفسم؟! _مهناخوبی‌ابجی؟! ولی‌من‌فقط‌پیراهن‌رۻاروچنگ‌میزدم وگریه‌میکردم دلم‌برای‌اۼوش‌خواهربرداری‌تنگ‌بو سرموبلندکردم‌وبه‌مامان‌نگاه‌کردم با‌اشک‌نگام‌میکرد رۻاهمه‌روفرستادبیرون‌وبهم‌اب‌داد _چیشده‌مهنا؟! خوابایی‌که‌داشنم‌میدیدم‌روبراش تعریف‌کردم‌رنگش‌پرید _کامران‌رونمخوای؟! سرموتکون‌دادم _بریم‌پایین رفتیم‌پایین‌یه‌گوشه‌نشستم به‌اصرارعمه‌رفتیم‌توحیاط‌تاحرف بزنیم نشستم‌روتختی‌که‌بین‌دوتادرخت انگوروانجیربود _خب‌پسرعمه‌بفرمایید _مهنااا خیلی‌سردبهش‌نگاه‌کردم _مهناتوقبلادوسم‌داشتی _قبلامنظورت‌5سال‌پیشه؟!اون موقع‌خربودم‌نمیدونتستم‌چی‌میگم ولی‌واقعاحسی‌بهت‌ندارم _منم‌حسی‌به‌املاندارم ناخداگاه‌دستم‌روصورتش‌فرودامد _بزرگتری‌درست‌ولی _هه‌خیلی‌بزرگ‌شدی‌قبلا ازشون‌بدت‌می‌اومدحالا شدی‌یکی‌ازهموناخوبه!! لیاقتت‌درهمینه _تولیاقت‌املارونداری‌میدونی چرا‌؟!چون‌به‌ته‌مونده‌های‌بقیه عادت‌داری‌بروبه‌ته‌مونده‌هات‌برس حرفام‌دست‌خودم‌نبود خواست‌بزنه‌توصورتم‌که‌ صدای‌رۻااومد _دستت‌روخواهرم‌بلندبشه بدمیبینی‌داداشش پوزخندی‌زدورفت میخواستم‌گریه‌کنم‌ولی‌نشد عمه‌اومدکنارم _خوبی‌مهناجان لبخندی‌زدم _ببخشیدعمخ‌ولی‌مابه‌دردهم‌ نمیخوریم _عمه‌جان،کامران‌دوستت‌داره من‌به‌تصمیت‌احترام‌میزارم توخیلی‌عوض‌شدی‌ ـــــــ🌺ـــ🪷ــــــ🌱ــــ🌸
ورفیق😍 به‌یادمهربانی‌هایت‌شادمیشوم لبخندرامهمان‌لب‌هایم‌میكنم😌🌱 شبت‌بخیر
بسم‌رب‌المهدی🌱
🌸°•. . . چه دعای قشنگیه خدایا من را سبب شکستن هیچ دلی قرار نده♥️ . . ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ
↻🪷💗••|| . . مـٰانَند‌آن‌بـٰادۍ‌‌ڪِہ‌ مۍ‌تۅانَدبِہ‌یِڪ‌گِر‌د‌بـٰاد‌🌪️ تَبدیل‌شَۅد..シ! . . ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ