✨🕊✨
#آرامش_طوفانی ۳
فصل اول: #علل_خودارضایی
خب!
رسیدیم به فصلی که خیلی بدرد نوجوونا و مجردهای تاج سر میخوره.
⚠️ البته این مسئله، مجرد متأهل نمیشناسه! درسته متأهل جماعت خیلی راحت تر میتونن خودشونو کنترل کنن، اما اونا هم اگه کمی غفلت کنن ....
🛡 راستی شنیدی میگن "پیشگیری بهتر از درمان" ، مطالب این فصل همون #پیشگیری یه ست.
🔻 بخوام ساده بگم، تو این فصل درباره چیزایی صحبت میکنیم که نوجوون رو بطرف گناه خ.ا هل میدن!
🕊 پس اگه تویه نوجوون بتونی چیزایی که تو این فصل گفته میشه رو رعایت کنی مطمئنأ کارت به گناه نمیکشه.
💟 @sahebzaman14 💟
🔰 به خودارضایی #مرض_تنهایی میگن !
👈 همین نشون میده که #تنهایی یکی از زمینه های اصلی این گناهه.
⛔️ نوجوونی که تو اتاقش، منزل یا جاهای دیگه تنها میمونه و کسی رو کنار خودش نمیبینه، خیلی وقتا وسوسه میشه.
تنهایی میدونی یعنی چی⁉️
یعنی بری جایی که نشه کسی یهویی بیاد تو، مثلا در رو قفل کنی یا خونواده برن مهمونی و تو توی خونه تنها بمونی،
➖ اینجور جاها نوجوون کم کم لذتهایی رو تجربه میکنه و همین باعث ابتلای به خودإرضایی میشه.
📧 #کریم که 16 سال داره :
[در سالهای نزدیک به بلوغ، بخاطر درسخواندن
برای امتحانات،درخانه تنها بودم و ازسر کنجکاوی
به خودارضایی پرداختم . سپس این عمل گریبان
گیرم شد ].
🔹 حالا باید چیکار کرد ⁉️
➖ راهکار اصلی #فرار از تنهاییه! یه لحظه هم
نباید تنها موند.
➖ یه راه دیگه اینه که هیچ وقت در رو نبندی ،
در رو یکم باز بذاری! یا اینکه پرده ها رو
بکشی تا امکان اینکه کسی ببینتت #باشه!
☢ حالا شاید بگی بعضی جاها نمیشه هیچ ترفندی بکار برد! مثلا حموم...اینو چیکار کنیم⁉️
💡 خب! اینجور جاها فقط باید #پناه ببری بخدا و با پناهندگی کامل وارد این محیط ها بشی. اما یه چیزی که هست باید تو اولین فرصت بیای بیرون!
#علل_خودارضایی{فصل1}
[ مباحث آرامش طوفانی ]
💟 @sahebzaman14 💟
(توبه) توبه و روش تربیتی ر.mp3
4.21M
🌱 توبه در مسیر رشد
💢 در آلودگی توقف نکن
#استاد_شجاعی
💟 @sahebzaman14 💟
علیرضا امیدی¦ آموزش ازدواج💞
🌱 توبه در مسیر رشد 💢 در آلودگی توقف نکن #استاد_شجاعی 💟 @sahebzaman14 💟
🍃 کسی که گناهی میکنه نباید ناامید بشه.
🥀 خدا میدونه ما معصوم نیستیم و وقتی هم که واقعا توبه میکنیم ممکنه بازم دچار گناه بشیم ... 💔
برای همین نباید اینجور مواقع حرف شیطان رو گوش کرد❗️
باید برگشت سمت خدا 🦋
13.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️میدونی ما چقدر خوشبختیم؟
اینکه کسی تو چه خانواده ای به دنیا بیاد مقصر نیست🚫
اما اگر کسی بدبخت بمیره مقصره
🔴گاهی ما حواسمون نیست چقدر خوشبختیم که امام حسین علیه السلام داریم
راستشو بخواین گاهی یادمون میشه امام زمان داریم شاید بخواطر همین کمتر حسش میکنیم
کافیه از عمق وجودت صداش بزنی...😊
#استاد_داودی_نژاد
💟 @sahebzaman14 💟
علیرضا امیدی¦ آموزش ازدواج💞
#رهایی_از_رابطه_حرام1 https://eitaa.com/sahebzaman14/3462 #رهایی_از_رابطه_حرام2 https://eitaa.com/s
سلام خوش اومدید🌷
انچکه برای دیدنش به این کانال دعوت شده اید😍👆
پیشنهادات،انتقادات،نظرات و سوالات #حرف_دل شما رو میشنویم👂☺️
ناشناس حرف بزن👇👇
https://harfeto.timefriend.net/918480073
⭕️ فرزندتان را به #عجله كردن، مجبور نكنيد!
❌ زود باش
❌ دير شد
❌ ما همه منتظر تو هستيم
👆مفهوم اين عبارت ها برای کودکان اين است كه:
ناتوانند (عدم اعتماد به نفس)
موفق نمی شوند (عدم اعتماد به نفس )
خوب نیستند (عدم عزت نفس )
اين عبارت ها باعث نمی شوند كودک كارهايش را به موقع انجام دهد بلكه در او #اضطراب و خشم توليد می کند.
وظیفه والدین این است که به فرزندان راست گفتن، خوب و مهربان بودن را در عمل و نظر یاد بدهند.
در غیر این صورت، اگر والدین در بالا بایستند و فرمان بدهند و انتظار داشته باشند که کودکان آنها را اجرا کنند!
کودکانی که آن فرمانها را نمی فهمند و نمی توانند بپذیرند و نمی پسندند، اگر آنها را اجرا کنند دچار درگیری و وارد فاز اضطراب و نگرانی می شوند و مسائل زندگی برایشان بسیار سخت و مشکل می شود.
علیرضا امیدی¦ آموزش ازدواج💞
🔹 #او_را ... 19 🚫حرفای مرجان رو هزاربار تو سرم مرور کردم.... یعنی چی؟؟؟ یعنی همه چی کشک؟؟😣 مرجان
🔹 #او_را ... 20
یچیز خوردم و راه افتادم سمت آدرسی که عرشیا فرستاده بود.
زنگ خونه رو زدم و رفت تو.
-سلام عشق من...خوش اومدی 😍
-سلام😊
خونه خودته؟؟
-نه پس خونه همسایمونه😂
البته الان دیگه خونه شماست😉
-بامزه منظورم اینه که تنها زندگی میکنی؟؟
-نه، فعلا با خیال تو زندگی میکنم تا روزی که افتخار بدی و اجازه بدی با خودت زندگی کنم😘
-لوس☺️
بغلم که میکرد،یاد سعید میفتادم...
با این تفاوت که حالا فکر میکردم هیچ لذتی از بغل هیچ مردی حتی سعید نمیبرم...
شاید حتی الان جای عرشیا هم سعید نشسته بود،همینقدر نسبت به صحبت کردن باهاش بی میل بودم😒
مرجان راست میگفت...
هرچی بیشتر به حرفاش فکر میکردم،بیشتر باورش میکردم...
سعی کردم فکرمو با عرشیا مشغول کنم تا این افکار بیشتر از این آزارم نده...
ناهارو با عرشیا بودم و اصرارش رو برای شام قبول نکردم.
یکم فاصله خونش با خونمون دور بود،
نمیخواستم فکر کنم❌
میخواستم مغزم مشغول باشه،
آهنگو پلی کردم و صداشو بردم بالا🔊
داشتم نزدیک چهارراه میشدم، کم مونده بود چراغ قرمز بشه،
سرعتمو زیاد کردم که پشت چراغ نمونم،اما تا برسم قرمز شد😒
اونم نه یه دقیقه،دو دقیقه!!
حدود هزار ثانیه😠
کلافه دستمو کوبیدم رو فرمون و سرمو گذاشتم رو دستم و چشامو بستم...
چندثانیه گذشته بود که یکی زد به شیشه ماشین!
سرمو بلند کردم و یه دختر 16-17ساله رو پشت شیشه دیدم،
شیشه رو دادم پایین و گفتم
-بله؟
با یه لهجه ی خاصی صحبت میکرد...
-خانوم خواهش میکنم یه دسته از این گلا بخرید😢
از صبح دشت نکردم،
فقط یه دسته...
مات نگاش کردم...
با اینکه قبلاً هم از این دست فروشا زیاد دیده بودم،اما انگار بار اولم بود که میدیدم!!
-چند سالته؟
-هیفده سالمه خانوم.خواهش میکنم.
بخر بذار دست پر برم خونه،
وگرنه بابام تا صبح کتکم میزنه و دیگه نمیذاره کار کنم😢
-خب کار نکن!
اون که خیلی بهتر از وضع الانته!!
-نه!
آخه کار نکنم،بابام شوهرم میده به یه مرده که حتی از خودشم پیر تره😰
بخر خانوم...
خواهش میکنم...😢
چقدر صورتش مظلوم بود...
-چنده؟؟
-دسته ای پنج تومن☹️
-چند دسته داری؟؟
-ده تا!
-همشو بده...
دو تا تراول پنجاهی از کیفم درآوردم و دادم دستش...
-خانوم این خیلیه،یکیش کافیه!
-یکیشو بده بابات،اون یکی هم برای خودت...
-خانوم خدا خیرت بده.خیر از جوونیت ببینی...
اینو گفت و بدو بدو از ماشین دور شد... ❗️
همینجور که رفتنشو نگاه میکردم یه قطره اشک از چشمم افتاد و رو صورتم سرسره بازی کرد و تو شالم فرو رفت...
"محدثه افشاری"
┄┅─✵🍃•°🌸°•🌼°•🍃✵─┅┄
💟 @sahebzaman14 💟