eitaa logo
علیرضا امیدی‌¦ آموزش ازدواج💞
3.2هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
3.1هزار ویدیو
93 فایل
🔺علیرضا امیدی¦ آموزش ازدواج💞 🔹فارغ التحصیل سطح سه حوزه علمیه مشهد،رشته اخلاق و تربیت با گرایش خانواده🌷 🔸اینجاقراره آموزش انتخاب همسر ببيني😍 ⭕️ ثبت سفارش حرز و ثبت نام در دوره سوالات خواستگاری 👇 🔹 @omidi_admin 🔹
مشاهده در ایتا
دانلود
علیرضا امیدی‌¦ آموزش ازدواج💞
✨🕊✨ #آرامش_طوفانی ۳ فصل اول: #علل_خودارضایی خب! رسیدیم به فصلی که خیلی
✨🕊✨ 😈 ۴ فصل اول: پیامبر عزیزمان (ص) میفرماید: ✨{انسان بر دین دوست خود است. پس مواظب باشید که با چه کسی دوستی میکنید}✨ 🌟بطور کلی دوست هر شخصی تأثیر خیلی عمیقی روی روحیات، افکار و رفتارهای اون شخص میذاره. 🌀خیلیا که به بیراهه کشیده میشن یا کارای خلاف انجام میدن، از دوست بد مینالن و دلیل بدبختی و انحراف شون رو دوستی با رفیق های ناسالم میدونن! 📧 فرهاد، هفده ساله نوشته: راستش چندسال پیش یکی از دوستام که خدا لعنتش کنه، به من میگفت: این کار ضرری برای بدن ندارد. او خودش به خودارضایی مبتلا بود و این عمل زشت به من هم سرایت کرد. حالا نمیدانم چگونه این عمل را ترک کنم. 📧 هم تو نامه اش به مشاور تربیتی نوشته: 🔸پنج سال پیش، وقتی کلاس چهارم ابتدایی بودم، خانواده جدیدی به کوچه ما نقل مکان کرد. این خانواده دختری داشت که دوسال از من بزرگتر بود. 🔹من با او دوست شدم و روابط صمیمانه ای بین ما برقرار شد؛ طوریکه حتی یک لحظه دوری از هم را به سختی تحمل میکردیم. 🔸ولی او به این دوستی پاک خیانت کرد و مرا به بیماری وحشتناک خ.إ دچار کرد و خود از آنجا رفت، و مرا با یک دنیا آه و حسرت و پشیمانی تنها گذاشت ... . 🔹من که دختری پر جنب و جوش بودم و کمتر کسی میدید که یک گوشه نشسته باشم، کم کم به یک دختر گوشه گیر و رنگ پریده تبدیل شدم. این کار روی تحصیل من اثر گذاشت، من که تا سوم راهنمایی جزو شاگردان خوب کلاس بودم، در سال سوم راهنمایی، ثلث اول یک تجدید آوردم... . {قسمت ۲} [مباحث آرامش طوفانی(خ.إ)]
@ostad_shojaeلذت نقدی از خدا فاجعس .mp3
زمان: حجم: 765.4K
⭕️ اینکه از خدا لذت نبری یه فاجعس ⁉️ چرا ما نمی‌تونیم از دوست‌داشتنی‌ترین و لذت‌بخش ترین موجود عالم لذت ببریم؟؟! 🎙 💟 @sahebzaman14 💟
6.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌رابطت با پدر مادرت چجوریه؟❌ فقط یه جمله می‌نویسم: تا قبل از اینکه دیر بشه... قدرشون بدونید همین الان پاشو یه زنگ بزن احوالشون بپرس شاید خیلی وقته منتظرتن... 🌹 🌹 🌹 🌹 💟 @sahebzaman14 💟
4.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️نحو شهادت حاج قاسم و زیارت امیرالمومنین...👆 💟 @sahebzaman14 💟
لایو استاد داودی نژاد در حوالـی ساعت 23 با موضوع ادرس 👈 davoodi_nezhad
سلام عزیزاااان وقتون بخیر😍
زمانی که فرزندانمان کوچک اند، نسبت به رفتار های اشتباه آنها صبرمان بیشتر است و در کنار خنده هایش، اشک هایش را هم تاب می آوریم، در کنار تمیزی و عطر و بویش، کثیفی و بوی تعفن کهنه یا پوشکش را تحمل می کنیم و در کنار سلامت و شادابی اش، بر بیماری و ناخوشی او صبر می نماییم و... اما وقتی بزرگ تر می شود، به جای اینکه صبرمان بیشتر شود برعکس اندک میشود و دیگر آن ها را بر نمی تابیم. وقتی مرتکب اشتباه می شوند با تندی به آن ها می تازیم و سرزنش و توبیخشان می کنیم، در حالی که وقتی کوچک بودند و روی لباسمان خرابکاری می کردند در عین ناراحتی می خندیدیم و بعد از تمیز کردنش، لپش را محکم بوسیده و نوازشش می کردیم. چرا با بزرگ شدن آن ها صبر ما کمتر می شود؟ علت آن است که وقتی کوچک اند تقریبا همه ی اشتباهات آن ها را غیر عمد و سهوی می دانیم و مقصر قلمدادشان نمی کنیم، ولی از سنی که زبان باز می کنند کم کم بیشتر اشتباهاتشان را عمدی و اختیاری می دانیم و زمانی که به نوجوانی می رسند، تمام رفتار هایشان را برنامه ریزی شده و عمدی تلقی میکنیم و بر آن ها برچسب توطئه گر و حیله گر می زنیم. خطای ما در این است که رشد عقل را در فرزندانمان دلیل بر این می دانیم که آن ها نباید خطایی مرتکب شوند و مانند فرشته ها پاک و بی عیب باشند ؟
اگر قرار است جیغ نزنم، داد نزنم، کتک نزنم، و… پس چکار کنم؟! 💠 انتظارات خود را تعدیل دهید. شادی کودکانه آن ها را فدای نظم و انضباط نکنید. بگذارید کودک درونتان با دیدن آن ها دوباره کودکی کند. در آخر سوال کنید «خب حالا چطور خونه رو به شکل اول برگردونیم؟ 💠به فرزندتان یاد دهید از اشتباهاتش بیاموزد نه آن که به اشتباهاتش بیاویزد، اگر به خاطر هر اشتباه او داد بزنید تهدید کنید یا تنبیه کنید فرزندتان بخشندگی و مهربانی با خود و افراد زندگیش را نمی آموزد. گاهی اجازه دهید اشتباهات بی خطر کند و بعد بدون منت به او بیاموزید چگونه جبران کند.
علیرضا امیدی‌¦ آموزش ازدواج💞
🔹 #او_را ... 20 یچیز خوردم و راه افتادم سمت آدرسی که عرشیا فرستاده بود. زنگ خونه رو زدم و رفت تو.
🔹 ... 21 هنوز حدود ده دقیقه مونده بود تا چراغ سبز شه... چشامو به آسمون دوختم... با خودم فکر میکردم من با اینهمه دک و پز و مامان بابای دکتر و خونه آنچنانی و ماشین مدل بالام امیدم به زندگی زیر صفره!! اونوقت این مدل آدما چجوری زندگی میکنن... چجوری میتونن حتی یه لبخند بزنن؟؟ به چه امیدی صبح بیدار میشن و شب میخوابن... این تقدیر، تقدیر که میگن چیه... مرجان راست میگه... ماهممون عروسکای خیمه شب بازی ایم!😒 اینهمه میدویم، آخرش که چی؟؟ به کجا برسیم؟ به چی برسیم!؟ کل دنیا داشت تو نظرم کوچیک و کوچیک تر میشد... دیگه از همه مسخره تر برام،کارای مامان و بابا بود، حرفاشون، تلاششون، که چی؟ از چی میخوان فرار کنن؟ هممون یه روز میمیریم و تموم میشیم... آخ سرم.... سرم... سرم....😖 نه... من اینهمه ندویدم که آخرش به اینجا برسم...😭 من میخواستم آیندم روشن باشه... من اینهمه این از این کلاس به اون آموزشگاه نرفتم که به اینجا برسم... پس برای چی 4زبان خارجه رو یاد گرفته بودم؟؟ برای چی اینهمه فن و هنر و... داشتم منفجر میشدم... سرم داشت گیج میرفت...😭 چراغ سبز شد... با نهایت سرعت گاز میدادم و داد میزدم و گریه میکردم....😭 به خودم که اومدم دیدم جلو در خونه ی مرجانم❗️ تن بی جونمو از ماشین بیرون کشیدم و رفتم سمت خونشون. زنگو زدم و با باز شدن در رفتم بالا... مرجان با دیدنم رنگش پرید😳 -چیشده ترنم!؟؟😨 -مرجان مشروب... فقط مشروب... 🍷🍷🍷 بعد چند ساعت که به خودم اومدم دیدم سرم رو پای مرجانه و داره موهامو ناز میکنه! -خوبی خوشگلم؟💕 بهتر شدی؟ -مرجان😭 -دیگه گریه نکن دیگه... اگر حالت خراب نبود حتی یه قطره هم نمیذاشتم بخوری... حالا که خوردی،باید خوب باشی😉باشه؟ -از وقتی اون حرفا رو زدی دارم دیوونه میشم...😣 آخه مگه میشه؟ اینهمه از زندگیمو گذاشتم برای پیشرفت، حالا توی بیشعور میگی همش کشک؟؟؟ -چرا به من فحش میدی؟😳 من که از همون اولش بهت میگفتم زیادی فعال نباش! -یعنی من اشتباه میکردم!؟ نه... من نمیتونم... من بی هدف نمیتونم نفس بکشم... من مال تلاشم مال پیشرفتم! -پس چرا نمره های ترم پیشت افتضاح شد؟؟ خانوم پیشرفت و ترقی! یه اتفاق کوچیک باعث شد تلاش چندسالتو به باد بدی! الکی واسه من ادای دانشمندارو درنیار😒 -اصلا تو دروغ میگی! من بعد رفتن سعید اینجوری شدم! ربطی به این مزخرفاتی که تو میگی نداره! -زندگی ای که تنها امیدش یه پسر هرزه مثل سعید باشه،مفتم گرونه!😒 -به تو چه اصلا؟ من باید برم،دیرم شده... خداحافظی کردم و رفتم خونه "محدثه افشاری" ┄┅─✵🍃•°🌸°•🌼°•🍃✵─┅┄ 💟 @sahebzaman14 💟