علیرضا امیدی¦ آموزش ازدواج💞
🔹 #او_را ... 22 بعد شام و صحبتای معمولی با مامان و بابا،رفتم اتاقم دفترچمو برداشتم و شروع کردم به
🔹 #او_را ... 23
دیگه حتی حس و حال رفتن به دانشگاه و آموزشگاه و باشگاه رو هم نداشتم!
اما مجبور بود برم،
چون دلم نمیخواست مورد بازجویی بابا قرار بگیرم!
🔹یه ماهی مونده بود به عید...
بعد از شام،قبل اینکه مامان بره اتاقش سر حرفو باز کردم...
-مامان...
میگم با بابا حرف زدین؟؟
-چه حرفی عزیزم؟
-عید دیگه...
قرار بود باهاش صحبت کنین من عید بمونم خونه.
-آخ راست میگی...
یادم رفت بهت بگم...!☺️
اره،صحبت کردیم،
بابات راضی نشد😊
گفت نمیشه ده روز تنها بمونی خونه.باید بری خونه مامانبزرگت!
-ماماااان...خواهش میکنم
من تنهایی پاشم برم شمال؟؟
من بدون شما تا بحال نرفتم اونجا 😔
-دخترم!
میدونی که وقتی بابات بگه، جز چشم،نمیتونی حرفی بزنی😊
بعدشم چیزی نمیشه که!
مامانبزرگت که خیلی تورو دوست داره!
تو هم که دوستش داری!
عیدم اونجا شلوغ میشه،
عمه ها و عموهات میان،خوش میگذره بهت😉
-وای...نه😞
من نمیخوام برم اونجا😒
-چاره ای نداری گلم
یا با ما بیا،یا برو اونجا
الانم من خسته ام.
شبت بخیر دختر قشنگم...😘
اه...مزخرف تر از این اصلا امکان نداشت!
هرچند مامانبزرگ رو خیلی دوست داشتم،
ولی هیچوقت به تنهایی مسافرت رفتن علاقه ای نداشتم😒
خواستم یه مشورتی با مرجان هم داشته باشم،
بار اول که زنگ زدم جواب نداد!
بار دوم هم خیلی دیر گوشیو برداشت،
خیلی سر و صدا میومد!
-الو؟؟مرجان؟؟
-الو جونم ترنم؟
-کجایی؟چه خبره؟
-ببین من نمیتونم صحبت کنم.
اگر کار واجبی نداری فردا خودم بهت زنگ میزنم
-باشه،بای
فکرم رفت پیش مرجان...
یعنی کجا بود...
چقدر سر و صدا میومد!
اونا که فامیلی نداشتن که بخواد بره مهمونی!
حالا نه که خودم که فامیل دارم خیلی میریم خونشون مهمونی 😒
دو سه ساعتی با عرشیا چت کردم و خوابیدم.
صبح با صدای آلارم گوشی چشامو به زور باز کردم،
دلم میخواست زمین و زمان رو التماس کنم تا وقت داشته باشم دوباره بخوابم.
احساس میکردم هیچ وزنه ای تو دنیا سنگین تر از این یه لایه پتو نیست😭
به اجبار بلند شدم، باید میرفتم دانشگاه.
سعی میکردم بیشتر درس بخونم تا دوباره نمره هام پایین نیاد و بخوام به بابا جواب پس بدم✅
کلاسام که تموم شد،زنگ زدم به مرجان،
کلی بوق خورد تا صدای خواب آلودش تو گوشی پیچید!
-الو
-الو مرجان خوابی هنوووووززز؟؟؟😳
پاشو لنگ ظهره!!!
-ترنم نیم ساعت دیگه خودم بهت میزنگم.لطفاً....
بای
این همینجوریش تنبل بود،دیشبم معلوم نبود کجا رفته بود که اینطور خسته شده بود!!
"محدثه افشاری"
┄┅─✵🍃•°🌸°•🌼°•🍃✵─┅┄
💟 @sahebzaman14 💟
علیرضا امیدی¦ آموزش ازدواج💞
🌷 |👥| 🥀 #دخالت_اطرافیان ۵ وظایف زوجین در مدیریت تصمیمات زندگی شما رابطه و زندگی زناشویی رو یک مث
🌷 |👥| 🥀
#دخالت_اطرافیان ۶
🔰همین جا آدمای عاقل صد میلیون نمیریزن برای یه شب. که بگن عجبببب عروسیییی ای!!!
✔️نگاه میکنه که اگه بتونه با همین پول یه وسیلهای میگیره میذاره زیر پای همسرش که راحت تردد کنه، تا نگران امنیتش نباشه و برای آسایشش هم یک فعالیتی کرده باشه.
⭕️پدر و مادرهای عاقل هم میان این کار رو میکنن؛ بجای اینکه بیان بگن: نه!! عزت ما چی میشه؟؟
بلکه میگن: شماها باید رشد کنین ما هم مسئول رشد شماها هستیم.
این پول💰، ببر با همسرت صحبت کن ببین چه استفادهها و بهرهای ازش میتونین ببرین و براتون مناسبتره.
من وقتی که خونهدار شدم یه عده اومدن گفتن چه زود خونهدار شدی؟
گفتم پدرم!
اگه پدرم این لطف و بزرگواری رو نمیکرد که این امکانات رو در اختیار ما بذاره (و میخواست مثل خیلی پدرای دیگه دنبال شأن و عزت خودش باشه)، ما رو محروم کرده بود، ما هنوز داشتیم جنگ و دعواهای مجلس رو میکردیم!
💥هنوز ما درگیر بودیم که:
- دیدی اونجا مامانت چیکارکرد؟
- دیدی بابات اونجا چیکار کرد؟
- اون هدیه بود که آوردن؟
و هنوز سر اونا درگیر بودیم و عاطفهها و انسهامون هم پایمال شده بود،
اینجا🏠 رو هم نداشتیم!!!
✅حتی نمونه و الگو شدیم برای بقیه، یعنی میگفتن میخواین درست ازدواج کنین؟ ببینین اینا چیکار کردن؟چطور رفتن از پولشون درست استفاده کردن.
این روش برای بعضیها هم سرمشق شد.
وقتی نداریم مثلث و طرح زندگی، و اهل مدیریت نیستیم، میشه این!
💟 @sahebzaman14 💟
📌 حالا برعکسش هم هست!!
یعنی یکی بچسبه به نیاز زندگی، و نیاز همسرش رو #از_یاد_ببره!!
😌مرد میگه: این پولو بدم زندگیم رو بسازم .
پس زن چی؟؟ عاطفه همسرت رو داری لگد میکنی که زندگی رو گُنده کنی!
به خیلی از رفتارای پدر مادرهاتون تو زندگی نگاه کنین ... عموما اینجوریه؛
🏢داره طبقه بالا رو میسازه تا مثلا زندگی رو توسعه بده، اما از اون طرف روی روان اعضای خانواده داره راه میره.
میخواد معیشت زندگی رو تنظیم کنه: خاموش کن اون برق لامصب رو!📴
🔺برای اینکه هزینهها رو کمتر کنه که زندگی تقویت بشه اما روی روانها راه میره.
💬یه خانومی میگفت:
شوهرم ماشین خریده بود من میخواستم ببینم این چجوری میره زدم شاسی بد عمل کرد .. گیر کرد،
شوهرم زد تو سرم، خاک تو سرت خرابش کردی! گفتم خب این مال ماست دیگه، نه؟ تو منو میکوبی که سلامت اینو نگه داری؟ الان تو سلامت روح منو میگیری که سلامت وسیله رو نگه داری؟؟
کجایی؟؟؟ کجاییییییی؟؟؟
💬جالبه!!!! یه آقایی اومد پیش من با اختلال اضطراب! که آقای دکتر اصلا خواب ندارم
ارزیابی کردم فهمیدم از وقتی ماشین گرون قیمت خریده اینطور شده.
میگفت آقای دکتر پارکینگ ندارم بیرون میذارم تا صدایی میاد میگم کسی سوارش نشده باشه روش نپره!
یا مثلا دارم رانندگی میکنم، یه هو یه موتوری میاد، میترسم، وااای این الان اگه بزنه به آینه، بعد من خودمو جمع میکنم... مضطرب میشم ... اعصابم بهم میریزه.
🔺وسیله گرفته که بهره ببره وسیله روحشو آسفالت کرده!
⏺چون اصلا نمی دونه که اینا مال منن، من که مال اینا نیستم!!!!!
💟 @sahebzaman14 💟
💬 من شاهد گسست زندگی بودم اونم فقط برای آینه شمعدان! هر کاری کردیم حالیشون کنیم که بابا اینا مال شمان نه شما مال اینا!!!!
زن میگفت: با اون آینهای که خریدن آبروی ما رو بردن، من اصلا باچنین خانواده ای...
اختلاف پیدا کردن به سر همین چیزها!!!
🔴نمیدونن که قراره از این (نیاز زندگی) به این(نیاز همسر) برسه، نه این که همسر رو تلف کنی که زندگی مثلا چی بشه .
نشستن میگن اگه اونو نگرفته بودیم الان باهاش میتونستیم فلان کار رو بکنیم !!!😳
خب بابا بالاخره استفاده کردیم، ازش بهره بردیم دیگه...
"اون که تموم شد رفت" چیه
👈خب جمع میکنی که بهره ببری دیگه.
✴️نشه مثل بعضی این پدر مادرها، بندههای خدا جمع کردن جمع کردن همش ترس استفاده داشتن که کم نشه، بعد هم یهو خبر آمد که "خواجه مُرد"!!!
نه خودشون چشیدن... نه گذاشتن که اعضای خانواده از یه سلامت روحی روانی مرتبی بهره مند باشن.
نگاه کنیم که :
نیاز سنجی درستی داشته باشیم!!!
ادامه دارد ...
💟 @sahebzaman14 💟
😱عوامل تاخیر در ازدواج
👌اولین عامل پیوند دادن برخی مسائل با ازدواج از عوامل مهم تأخیر ازدواج است، مثلا" والدین موضوعاتی مثل؛ تحصیل، شغل، سربازی و درآمد را به ازدواج پیوند میدهند. در زندگیهای گذشته، این مسائل در جایگاه خود دارای اهمیت بودهاست و اگر جوانی مۆمن، متدین و فعال درخواست ازدواج میکرد، درخواست او مورد قبول قرار میگرفت و به تدریج شغل و درآمد او با همراهی و کمک والدین مهیّا میشد.
😌«بیاعتنایی والدین نسبت به ازدواج» از دیگر عوامل تأخیر ازدواج است. در گذشته افراد فامیل (دایی، عمو، خاله، عمه) دست به دست همدیگر میدادند و زمینه ازدواج پسر یا دختری را فراهم میکردند. اما متأسفانه الآن کمتر چنین مواردی پیدا میشود.
😆اگر در ازدواجی که صورت میگیرد هدایای ازدواج، بهخوبی مدیریت شود، بخشی از هزینههای زندگی با این هدایا تأمین میشود. متأسفانه در برخی از موارد، مشاهده میشود هدایایی داده میشود که علاوه بر حمل طاقتفرسا، هیچ استفادهای از آنها نمیشود و یا حتی این قبیل وسائل را قبلاً زوجین تهیه کردهبودند.
❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️
💟 @sahebzaman14 💟
#ازدواج_به_امید_تغییر‼️
«بسیار یکدنده و لجباز است، اما با مهربانی مطابق میلم میشود»،
«من میتوانم او را بروفق مرادم سازم»،
«الان به هوای مجردی چنین رفتار میکند، دنیای تاهلی حال و هوایش را تغییر میدهد» و... .
با فردی مواجه شدهاید که به نظر آدم جالبی است، بخشی از نیازها و خواستههای شما از همسر را برآورده میکند، اما در عین حال شخصیت او بسیار متفاوت از شخصیت شماست. با وجود این تصمیم دارید دل به دریا بزنید و با او ازدواج کنید؛ با خود میاندیشید بعدترها ممکن است همین تفاوتها به جذابیتهای زندگی شما تبدیل شود یا به این امید که بعد از شروع زندگی، بتوانید با صبوری و محبت نواقص شخصیتی او را برطرف کرده و تغییرش دهید، بر تصمیم ازدواجتان راسختر میشوید و پیش میروید.
✍ راهحل :
میخواهید زیر پر و بالش را بگیرید، مرهمی بر مشکلاتش شوید، به او اعتماد به نفس دهید و ترغیبش کنید تا تغییر کند و به راه درست بیاید و... هدف خوب و پسندیدهای است، اما باید یادتان باشد تا زمانی که فردی نخواهد و خود انگیزه به تغییر نداشته باشد شما نمیتوانید او را مجبور به تغییر کنید. چهبسا بسیاری به امید معجزه تغییر همسر بعد از ازدواج، مشکلات موجود را نادیده گرفتهاند، اما به فاصله بسیار اندک، پس از ورود به زندگی متوجه این امر شدهاند که حقیقت زندگی مشترک تفاوتی دوصدچندان با خیالپردازی پیش از ازدواج دارد.
❗️اگر در چنین شرایطی هستید، توصیه میکنیم خیال باطل تغییر همسر را از سرتان بیرون کنید. یقین داشته باشید اوضاع عوض نخواهد شد، شرایط طرف مقابلتان را همانگونه که الان هست ببینید.
❗️ در ازدواج ملاک حال فعلی افراد است.
💟 @sahebzaman14 💟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💜🕊
📌 #سه_اثر_مهم_ازدواج
👤 استاد پناهیان
💟 @sahebzaman14 💟
علیرضا امیدی¦ آموزش ازدواج💞
قسمت_نهم سبحان همه فکروذهن منو تسخیرکرده بود اون روز هم مثل روز اول دیدارمون تا ساعت ۱۲ ظهر 🕛باهم ب
#قسمت_دهم
قهر و آشتی های من و سبحان ادامه داشت گاهی چند روز گاهی به چند ساعت تمام می شد .
اما من هیچ وقت نمی توانستم سبحان را کنار بگذارم.😣عقل و ذهن من تسخیرشده بود.امابعدازمدتی فهمیدم من تنهادختری نبودم که باسبحان درارتباط بودم.💑اون حتی بایکی مثل من رابطه احساسی وجنسی داشته.درکناردخترای متفاوتی که به صورت مجازی باهاشون درارتباط بود.😟
بعد از مدتها یکی از دوستان صمیمی ام که چند وقتی بود ندیده بودم اش را دیدم ازش گلایه کردم که خیلی نامردی چرا این چند وقته نیستی؟😓 تو ازدواج کردی دیگه توجهی به دوستات نمی کنی .نمیدونی این مدت من چقدر تنها بودم.😭
عذرخواهی کرد. اما دیگه الان برای عذرخواهی دیر بود من به خاطر نبود دوستایی که بتونن باشند وازاینطورروابط کناره گیری کنم ودر کنارم باشن ،ضربه بدی خورده بودم.😰
مجبور شدم ماجرای خودم و سبحان رو براش بگم.
دوستم دقیقا حرفهای همسر برادرم روزد اما قاطع تر😠 و گاه دوستانه تر😕
من همیشه به حرفاش گوش می کردم و تنها دوست من نبود بلکه مثل یه خواهر مهربون بود و همراه.👭 کسی بود که چندین سال بود با هم دوست بودیم و خاطرههای خوبی داشتیم .حالا این حرفارو داشت بهم میزد. عصبانی میشد😡 ،داد میکشید سرم 😤،ناراحت میشد☹ ،حتی یک بار گریه کرد.😭 گفت پشیمونم از اینکه این مدت به خاطر مشکلات خودم تورو تنها گذاشتم اما باور کن من نمی تونستم فقط به تو توجه کنم و به مشکلات خودم نرسم .اما الان اومدم هر چند دیر اما ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازه است .خواهش می کنم لطفاً به دلایلی که خودت میدونی از سبحان فاصله بگیر .
سخت بود برای من فاصله گرفتن از کسی که چندین ماه باهاش بودم عاشقانه حرف زدیم💏 به من محبت کرده💚 بهش محبت کردم💚 حال و هوای زندگی منو تغییر داده اما هرچی باشه خودم میدونستم رابطه ما گناه و اشتباهه😫
#ادامه_دارد
💟 @sahebzaman14 💟
علیرضا امیدی¦ آموزش ازدواج💞
لذت رهایی: ✨🕊✨ 😈 #آرامش_طوفانی ۶ فصل اول #علل_خودارضایی {چشم_
⭕️ #ترک_گناه_خودارضایی ⭕️
(گناهی که 98درصد جوانان مبتلایند😔)
مبحث #آرامش_طوفانی
👇👇👇👇
علیرضا امیدی¦ آموزش ازدواج💞
لذت رهایی: ✨🕊✨ 😈 #آرامش_طوفانی ۶ فصل اول #علل_خودارضایی {چشم_
✨🕊✨
😈 #آرامش_طوفانی ۷
علل "خ.ا" : #نگرانی و #افسردگی
نوجوونی نگرانیهای مختلفی داره.
💢نگرانی برای آینده، ازدواج، شغل، ادامهی تحصیلات، نگرانی از سلامت جسمی و روانی و ...، موضوع هایی هستن که به نوجوون فشار میارن.
⚠️اکثرا دیده شده نوجوونی که نتونسته علت واقعی تشویش، نگرانی و افسردگیشو شناسایی و برطرف کنه، با خیال رسیدن به آرامش، دست به دامان خ.إ میشه.
‼️اینکار ممکنه آرامش نسبی و موقت درش ایجاد کنه، اما پس از مدت کوتاهی، فکر ضررها و پیامدهای خ.إ یا احساس گناهی که از این کار بهش دست میده...
دوباره اونو نگران و افسرده میکنه، و برای رفع این اضطراب، باز به این عمل دست میزنه.
⚠️ و ممکنه بارها این کار رو تکرار کنه...
➖🔸➖🔷➖🔸➖
📩 دختری نوجوون چنین نوشته:
راستش را بخواهید مدتی است وقتی دچار اضطراب شدیدی میشوم، ناخودآگاه به #... روی می آورم. حدود سه ماه میشود که مبتلا هستم.
#علل_خودارضایی{بخش۸}
[ مباحث آرامش طوفانی ]
💟 @sahebzaman14 💟
چطور صبح ها سر حال از #خواب بیدار بشیم؟ 😊👆
💟 @sahebzaman14 💟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💬 | راه رهایی از گناه
💟 @sahebzaman14 💟
علیرضا امیدی¦ آموزش ازدواج💞
بهترین روش برای برخورد با لجبازی کودکان چیست؟ ▪️ هماهنگ بودن پدر و مادر ▪️ داشتن برنامه ریزی روزانه
📝چگونه با فرزندم دوست شوم؟
روشهای کاربردی در مورد تربیت فرزندان
همه ما تداوم وجود خویش را در فرزندانمان جستجو میکنیم. آنان میوه شیرین درخت حیات و ثمره تمام رنج و تلاش ما در زندگی این جهان میباشند، آنها آیینه وجود خود ما هستند که افکار، رفتار و روشهای تربیتی درست یا غلطی را که در مورد آنان به کار بردهایم، منعکس میسازند. هرگز فراموش نکنید که باید فرزندانمان را برای زمانی غیر از زمانی که خود در آن زندگی میکنیم، تربیت نماییم. جامعهای که از خیلی جهات با اجتماع کنونی ما تفاوت دارد.
زبان فرزندان خود را بیاموزیم، زیرا شخصیت ما ثمره گذشته است و آنان متعلق به آینده هستند.
📝 اصول برقراری ارتباط سالم با فرزندان
1) فرزندان خود را همانطوری که هستند بپذیرید و از مقایسه آنان با دیگران خودداری کنید.
2) علاقه خود را بهصورت جملات شیرین و شیوههای غیرکلامی محبتآمیز به او ابراز کنید.
3) با کودکان با زبان کودکی سخن بگویید و در قالب بازیها با آنها ارتباط برقرار کنید.
4) با احترام و تشویق در فرزندانتان ایجاد امنیت روانی و انگیزه مثبت کنید.
5) فاصله روحی خود را با درد دل کردن خاطرات کودکی با فرزندانتان کم کنید.
6) الگوی شخصیتی فرزندان خود باشید و بدون کلام رشد معنوی را در آنان تقویت کنید.
7) اشتباهات فرزندان خود با بزرگواری، بدون پرده دری و ایجاد جسارت در آنها رفع نمایید.
8) به او دستورندهید و نام فرزند خود را با احترام بهویژه در حضور دیگران صدا کنید.
9) دادن هدیههای کوچک و مناسب، به بهانههای مختلف به آنان. به صورتی که آنها را پرتوقع نسازید و برای هر کار کوچکی از شما انتظار پاداش و جایزه نداشته باشند.
10) فاصله سنی خود را با فرزندانتان در ذهن خود به حداقل برسانید تا بتوانید زمینههایی برای صحبت دوستانه فراهم کنید و او به راحتی مانند یک دوست نزدیک مسائل درونی خود را با شما مطرح کند.
#فرزندپروری
🌸چطور خجالت کودکم را به اعتماد به نفس تبدیل کنم؟
🔴اجازه دهید فرزندتان جمله خود را کامل کند.
خیلی از والدین وسط حرف کودک می پرند و ایده و افکار خودشان را مطرح می کنند. اجازه دهید حرف او تمام شود بعد نظرتان را مطرح کنید
🔴انتقاد نکنید
تقریبا ثابت شده است که اگر فرزندان مورد انتقاد قرار بگیرند کمتر حرف خواهند زند و بعد والدین تعجب خواهند کرد که چرا وقتی از فرزندشان سوالی می کنند آنها می گویند نمی دانم.
🔴گوش کنید
کاملا عادی است که کودکان بخواهند نظراتشان را با دیگران در میان بگذارند. به خصوص افرادی که به آنها اعتماد دارند. اگر کودکان احساس کنند که می توانند راحت حرفشان را بزنند، اعتماد به نفس بیشتری پیدا می کنند.
🔴تعریف کنید
وقتی کودکتان چیزی می گویند که ارزش تمجید دارد، تعریف کنید. همه ما عاشق تعریف و تمجید هستیم و وقتی آن را دریافت می کنیم احساس خوبی پیدا می کنیم. این یک روش فوق العاده برای ساختن اعتماد به نفس است.
🔴خود ارزیابی کنید
به میزان خجالت خودتان از صفر(اعتماد به نفس) تا 10(شرم کامل) نمره دهید. آیا شما الگوی شرم و خجالت فرزندتان هستید؟ اگر بله سعی کنید آن را درمان کنید و الگوی مناسبی برای کودک خود باشید.(روانشناسی دکتر عسکری)
علیرضا امیدی¦ آموزش ازدواج💞
🔹 #او_را ... 23 دیگه حتی حس و حال رفتن به دانشگاه و آموزشگاه و باشگاه رو هم نداشتم! اما مجبور بود
🔹 #او_را ... 24
تو راه خونه بودم که عرشیا زنگ زد.
-سلاااااام خوشگل خودم😍
-سلام عزیزم. خوبی؟
-اگه خانومم خوب باشه😉
چقدر سعید "خانومم" صدام میکرد...
آخرش چیشد؟
هیچی...
الانم به یکی دیگه میگه خانومم 😏
دیگه نمیتونستم هیچ حرف عاشقانه ای رو باور کنم 😔
-ممنون،خوبم
-پس منم عالیم😉
کجایی نفسم؟؟
-دارم میرم خونه. کلاسم تازه تموم شده😊
-خب چرا خونه؟
اونجا که تنهایی، بیا پیش من.
منم تنهام😉
-آخههه...
-آخه نداره دیگه، بیا دیگه...
لطفاً... 😢
-باشه عزیزم.میام.
-قربونت برم مننننن
بیا تا برسی منم سفارش بدم یچیز برای نهار بیارن.
-باشه ممنون. فعلاً
قطع کردم و گوشی رو کلافه انداختم رو صندلی.
همیشه از اینکه کسی بخواد با لوس بازی به زور متوسل شه و کارشو جلو ببره بدم میومد 😠
خصوصاً یه مرد گنده با یه صدای کلفت و اون قد و قواره، بعد بخواد خودشو لوس کنه😖
کلا از نازکشی بدم میومد،دوست داشتم فقط خودم ناز کنم😌
اتفاقا بدم نیومد برم یکم ناز کنم😉
یه نقشه هایی تو سرم کشیدم و راه افتادم 😈
تو راه بودم که مرجان زنگ زد!
-جانم
-سلام عزیزممم.خوبی؟
-سلام تنبل خانوم.چقدر میخوابی؟؟
-وای ترنم هنوزم اگر ولم کنی میخوابم.نمیدونی چقدر خسته ام....
-خسته ی چی؟؟؟
کجا بودی مگه؟؟
-پاشو بیا اینجا تا برات تعریف کنم😁
-الان نمیتونم،لوس نشو،بگو
-چرا نمیتونی مثلا؟😒
-دارم میرم پیش عرشیا
-ای بابا...
تا کی اونجایی؟
نمیشه بپیچونیش؟
-نه بابا
خواستم،نشد!
میرم دو سه ساعت میمونم میام،خودمم حوصلشو ندارم.
-عه چرا؟
دعواتون شده؟
-نه،دعوا برای چی؟
-پس چرا حوصلشو نداری؟
-ندارم دیگه.
سعید که خانواده دار بود،آخرش اون بلا رو سرم آورد،
اینکه هیچکس بالاسرش نیست و خونه مجردی هم داره،
خدا میدونه تو نبود من با چند نفره....😒
-زیادی بی اعتماد شدیا😅
دیگه اینقدرم نمیخواد فکرای مورد دار کنی راجع به جوون مردم 😅
-دیگه به خودمم اعتماد ندارم،چه برسه به پسر جماعت!!
-تو که میگفتی عرشیا بدجور کشته مردته؟!
-خودش که اینجوری میگه!
ولی تو رابطه ای که هیچ تضمینی وسط نیست،
هیچکسم ازش خبر نداره،
از عشق خبری نیست! 😒
هر دو طرف میخوان عقده هاشونو جبران کنن،یا عقده شهوت یا کمبود محبت😏
خریته تو این رابطه دنبال عشق باشی😒
- خیلی عوض شدی ترنم 😳
-بیخیال،
نگفتی کجا بودی؟؟
-اگه تونستی بعد از قرارت با عرشیا،یه سر بیا اینجا برات میگم😉
-باشه گلم،پس فعلا
-فدات،بای
"محدثه افشاری"
┄┅─✵🍃•°🌸°•🌼°•🍃✵─┅┄
💟 @sahebzaman14 💟
علیرضا امیدی¦ آموزش ازدواج💞
🌷 |👥| 🥀 #دخالت_اطرافیان ۶ 🔰همین جا آدمای عاقل صد میلیون نمیریزن برای یه شب. که بگن عجبببب عرو
🌷 |👥| 🥀
#دخالت_اطرافیان ۷
آنچه #فقط مربوط به دختر و پسر است
🔸زندگی مشترک چی داره که سهم و کار زوجین هست و #نباید ادارهاش رو به کس دیگهای بدیم، حتی به والدینمون؟؟؟
✅دو چیز مال شماست مختص زن و شوهر .. به هیچ کسی ندید، به احدی واگذارش نکنید.👇👇
۱. #تصمیم : شما بچینش، شما بگیرش
۲. #برنامه.
👈 #تصمیم و #برنامه متعلق هست به
دختر و پسری که ازدواج کردند ✅
نه والدینشون !!❌
بعد ما میبینیم والدین حتی نمیذارن اینا یک تصمیم بگیرند، از همون اول .. حتی تو انتخاب شوهر یا همسر آینده...
- خب من اون آقا رو نمیخوام ...
+ عقلت نمیرسه دیگه! شعور نداری! پسر به این خوبی همه چیزش خوبه
⚠️👈 آقا یه عاطفه میخواد که با این داشته باشم یا نه؟ خب ندارم !
- پسر میگه: مامان من اونو میخوام،
+ چی داره که تو اونو میخوای؟
⚠️👈 خب بالاخره باید یه عاطفهای داشته باشم که ببرمش برای زندگی؟ بابا ندارم.
نه اینا حالیشون نیست ...
بعد وایسادن سر سکههای مهریه نذاشتن زوجی بهم برسند، براشون تصمیم گرفتند !!😔
کاش حداقل تصمیمهای عاقلانهای میگرفتند بعد هم پیش میبردن!!
اصلا بعضیهاش از ریشه غلطه :
مثلاً گمان میکنن که تجربه دارند
خیال میکنن پیراهن بیشتری پاره کردهاند
فکر میکنه چند تا بچه زایمان کرده پس خبریه....
- خانمه اومده به من میگه بابای چند تا بچهای؟
+ گفتم دو تا
- گفت من ۷ تا زایمان کردم، بزرگ کردم
گفتم الان اوضاعشون چه جوره؟
گفت یکی افسرده، یکی داغون، اون یکی طلاق داده، بعد فکر میکنی ۷ تا آوردی خیلی کار کردی؟ چیکارشون کردی؟
⚠️ اینکه نمیشه تجربه !!
مثلا ذهنیتشون اینه که : تو نمیتونی چیزی بگی چون سن و سالم بیشتره پس دامنم پر از فهماته!
✅البته بله میتونه باشه، اینم هست، میتونه باشه به شرط اینکه : از مسیر سنجشِ درستی آمده باشه.
💔بعد خانومه اومده به من میگه :
آقای دکتر من دارم الان بچهم رو ازدواج میدم اما هنوز عُقده اینکه "دلم میخواست این رو چی صدا بزنم، پدر و مادرش اسم الانش رو روش گذاشتن و من نتونستم اون رو با اسمی که دوست داشتم صدا بزنم" تو دلمه!
👈خیلی خیلی ببخشید اما اینا مال بیعرضهگی هست!!
ببخشید من اینجوری حرف میزنم قصد جسارت و توهین ندارم، حقیقتا خیلی مهمه، دارم واقعیت رو میگم !!
آخه این توانمندی میخواست، یه قابلیت میخواست، اصلاً یک همتی میخواست ...
یک طرح و نقشهای میخواست، قابلیت و عُرضه ای میخواست که بیاد این رو به میدان بیاره.
🔰آقای دکتر پس شما داری میگی ما بجنگیم با والدینمون؟
این جور فکرها مال آدمای ذلیل و ضعیفه که وقتی میخواد طرح و برنامهش را پیش ببره همه باید میدون رو ترک کنن؛
مثل این میمونه که بنده اومدم توی اتوبان میخوام رانندگی کنم ...🚗🚖
اما باید اول ماشینها رو ببرن بیرون که آقا میخواد رانندگی کنه، مامان و بابات حرف نزنن تا من ....
👈یعنی چی؟ خب یعنی اونا بمیرن؟؟ نباشند تا تو بتونی چیزی رو پیش ببری؟
این که اسمش پیش بُردن نیست دیگه،
پیش بردن یعنی تو جادهای رانندگی کنی که پیچ و خمش مانعه ... فرود و فرازش مانعه ...
از جلو تریلی میاد که تریلی هم رانندهاش گاهی خوابش میبره، تو هستی که باید ماشین رو از لابلای اینا سالم برسونی به مقصد
ایننننن یعنی راننده !
کسی بره اتوبان مشهد (که صافِ صافه) رو که نمیگن دیدی رانندگی بلد بود ... خب اینو ولش کنی هم که میره!!!
این باید میرفت تو یک جادهی پر پیچ و خم، بعد مثلا میگفت: من تو جاده هراز هم رانندگی کردهام. آها این شد یه چیزی!! 👌✔️
برای همینه شمایی که توی شهرها (که جدول کشیه، نقشه کشیه، تابلو داره، ایست داره، پلیس داره، مقررات داره، اندازه سرعت داره،) داری رانندگی میکنی ...
وقتی میخوای بری به جاده میگه یه سال باید توی شهر رانندگی کرده باشی که تا گواهی حضور در جاده رو بهت بدن ...
یعنی تو هنوز برای جاده آماده نیستی .. اون برای خودش یک مهارت دیگه میخواد!!
ادامه دارد ...