⏪ اکثرا دنبالشیم ❗❗❗
♦️میدونی چیو میگم ؟❗
🔷️ خیر
🔶️بله
👇
💠 @omidi_admin1💠
🌼سلام رفقای جاااان🌹
صبحی ، حرم امام رضا نایب الزیاره و دعا گوتون بودم 🙏
حاجت روا بشی بنویس یا رضا 👇
💠 @omidi_admin1💠
❇ امروز میخوام برات یه قصه تعریف کنم آماده ای ؟👇
🔹️آماده آماده 😍
🔹️نه حس و حالش ندارم 🤦♀️
👇👇👇
💠 @omidi_admin1💠
⏪ اگه دوست داری ثواب زیارت امام رضا (ع) نصیبت بشه 👇😍
✴ فقط کلمه (ثواب زیارت ) رو بفرست 👇
💠 @omidi_admin1💠
❇ بدگویی از امام نزد مامون :
حکیمه بعد از شهادت امام جواد (ع) برای عرض تسلیت نزد ام فضل ( همسر حضرت ) رفته بود و ام فضل داستان شگفتی برای حکیمه تعریف کرد .👇
👇👇👇
✍ قصه از این قرار بود که یک روز ، زنی نزد ام فضل اومد و خودش رو همسر امام جواد ( ع) معرفی کرد ، ام فضل عصبانی شد و برای شکایت رفت پیش پدرش ❗😱😱
⏪ مامونِ مست ❗
🔶️ مامون که مست بود ، از شنیدن این خبر خیلی عصبانی شد و شمشیر به دست رفت سراغ امام جواد و حضرت را با ضربات شمشیر مورد ضرب قرار داد❗❗❗😱
♦️ روز بعد ، وقتی که مامون از مستی در اومد ، ام فضل قصیه کشتن امام رو به مامون گفت ، و مامون از این سخن تعجب کرد و بیهوش شد ❗
🔹️مامون برای اطمینان این خبر خادم خودش یاسر را نزد امام جواد فرستاد.
💢 در خواست حرز امام جواد :
✍ امام به مامون فرمود : من از شر این مردم بر تو ایمن نیستم ، نزد من دعایی (حرز) است که با آن خود را محافظت کن و از شر و بلاها و ناخوشی ها در امان باش.
↩ با این دعا (حرز) اگر با قوی ترین سپاه ها (مثل سپاه روم و ترک ) و تمام مردم زمین بر علیه تو جمع بشن به اذن خدا نمیتوانند بر تو غلبه کنند و پیروز شوند.
🔹️ اینجا بود که مامون در خواست دعا (حرز) را از امام درخواست کرد🙂