eitaa logo
علیرضا امیدی‌¦ آموزش ازدواج💞
3.5هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
3هزار ویدیو
93 فایل
🔸اینجا بهت مهارت قشنگ زندگی رو آموزش میدم. 🔹ازدواج موفق💍🔹همسرداری💑 🔹موفقیت✌️🔹ترک رابطه حرام💔 💌 آیدی پاسخگویی وثبت نام دوره : @omidi_admin 💌آنچہ گذشت: @Alireza_omidi_1
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Hamed Zamani - Eshghe Paak.mp3
11.06M
🎧🎼🎧 چه صاف و ساده شروع شد😍 چه عاشقـــ♥️ـــونه و زیبـــا😍 🎤🎤 عشـــق پاکـــ💖💍💖 eitaa.com/joinchat/840302613C241946f0ca
💞 سالروز ازدواج فرخنده، حضرت علی علیه السلام با برترین بانوی عالم مبارک باد. eitaa.com/joinchat/840302613C241946f0ca
•| مے گفت الان شرایط جامعہ طورے شدہ ڪہ اگہ پسر پیغمبر هم باشے نمیتونے دینت رو حفظ ڪنے ! 🔴 اینا همش است بانو... 😏 •| همسر فرعون هم ڪہ باشے باز میتونے بهترین باشی ♥ eitaa.com/joinchat/840302613C241946f0ca
💬 خانمی بخاطر اینکه وقتی شوهرش اونو میبینه گوشیش رو میبنده ... بقدری غصه و اندوه میخوره که جسم و روانش دچار بیماری میشه . یعنی چی ؟؟؟؟؟ چون گوشیش رو به شما نمیده یعنی خیانت میکنه ؟؟؟!!!!!😳😳 سوءظن رو واسه آرامش خودتون ترک کنید . 🔵 خیلی از مردها با دوستانشون یا همکاران هم جنس شون ؛ پیامک هایی میدن یا درد دل هایی میکنن که دوست ندارن حتی خانم شون اونا رو بخونه . سوءظن قاتل آرامشه . eitaa.com/joinchat/840302613C241946f0ca
🔴   💠 پیامبر صلّی‌الله‌علیه‌وآله: 💠 ای حولاء! هر زنی که سخن (تلخ وناخوشایند) شوهرش را کند، خداوند به هر کلمه‌اش مزد در راه خدای عزوجل را برایش می‌نویسد. eitaa.com/joinchat/840302613C241946f0ca
می‌خواستند عکس یادگاری📸 بگیرند، حاج قاسم از ماشین پیاده شد، یک خانم با حجاب نامناسب خواست عکس بگیرد با او هم عکس گرفت. گفت: باور نمی‌کردم با من هم عکس بگیرید از امروز سعی میکنم حجابم را درست کنم... eitaa.com/joinchat/840302613C241946f0ca
🔵اگر زنی آسیب پذیر نباشد وهمچنان احترام خود را حفظ کند مرد به او وابسته میشود👌 🌺یکی از اشتباهات بعضی خانم ها این است که جلوی مردان خودشان را کوچک کرده و از خود عیب جویی میکنن👌 😳ببین چقدر شکم آوردم 😳حیف دماغم بزرگه 😳کاش کمی قدم بلند تر بود 😳غذام امروز خوب نشده بود 😳کاش پوستم برنزه بود 😳کاش این لکه ها روی پوستم نبود 😊خانم گل اگه پهلو آوردی طوری لباس بپوش معلوم نشه از خودت بد نگو👌 🌺لکه صورتت رو با کرم پودر بپوشون👌 🌺عیوبت را یه طوری قایم کن باور کن اون خیلی هاشو اصلا نمی بینه 👌 🌺میدونی چرا؟ 🌺چون مردا کلی نگر ند👌 🌺ما زنها جزییات رو میبینیم خود تو هستی که اونو متوجه اون قسمت می کنی👌 وجزیی نگرش میکنی👌 🌺اتفاقا فقط از خوبیات بگو تا ملکه ذهنش بشه 💟 @sahebzaman14 💟
سلام دوستان عزیزم😊 خیلی خوش اومدید💞 💞 سالروز ازدواج فرخنده، حضرت علی علیه السلام با برترین بانوی عالم رو خدمتتون تبریک عرض میکنیم. ✅همون طور که در جریان هستید روزانه 9یا10 پست باموضوع های خواهیم گذاشت. 💠دوستان نظرات و انتقاد های خودتون رو به این آیدب ارسال کنید:👇👇👇👇👇👇👇 🔹 @yaazahra110 🔹
این یک داستان واقعی😱 است. همسرم قبل از ازدواج با من عاشق دخترخاله اش بود و قسمت هم نشده بودند. دخترخاله زودتر ازدواج کرده بود و همسرم هم پس از معرفی توسط یک آشنا، مرا دید و با هم ازدواج کردیم. عادت داشت که بعد از سرکارش و تعطیلی مغازه، با رفقای باب و ناباب جمع شوند و الواتی کنند و من هر شب تا نیمه شب منتظر او بودم. گاهی شام خورده بود و گاهی نه و من فقط سکوت میکردم.😐 وضع مالیمون بد نبود و دو طبقه خانه داشتیم. طبقه بالا اتاق خوابها و حمام و طبقه پائین آشپزخانه و پذیرائی ... تولد همسرم بود و از دو طرف مهمان داشتیم. وسط مهمانی بود که متوجه شدم همسرم نیست و کمی طول کشید. رفتم طبقه ی بالا که ببینم چرا نیست و اگه کاری هست انجام بدم و ... بالا رفتم و در اتاق خوابمان را باز کردم و صحنه ای دیدم که امیدوارم هیچ زن متاهلی😔 نبیند. همسرم و دخترخاله اش. چیزی نگفتم و ... بعد از مدتی که از ازدواج ما گذشت،دخترخاله همسر بدلیل نداشتن تفاهم، از همسرش جدا شده بود و حالا شده بود یک زن آزاد !!! تمام توفانی😑 که در درونم برپا شده بود را کنترل کردم و سریع پائین آمدم. بفاصله ی کمی همسرم و دخترخاله پائین آمدند و مثل موش تا آخر مهمانی هردو با ترس😰 و لرز در گوشه ای نشسته بودند. مهمانی تمام شد و من با کنترل بسیار خیلی عادی جشن را ادامه دادم و انگار نه انگار... ... 💟 @sahebzaman14 💟
حالا بقیه داستان از قول آقا: اصلا فکر نمیکردم در آن شلوغی مهمانی همسرم به بالا بیاید و مچ ما را بگیرد. شرایط خیلی بدی بود.با دخترخاله ام با فاصله آمدیم پائین تا جلب توجه نکنیم. هرآن منتظر برپائی طوفان عظیمی از جانب همسرم بودم. اما انگار نه انگار که این زن چه دیده. جشن را با روی خوش🙂 ادامه داد و با مهربانی بمن هدیه داد و بقیه هدیه دادند و کم کم مهمانهای دورتر که میرفتند و پدر مادرهایمان فقط مانده بودند، هرآن منتظر بودم تا همسرم دیده هایش را بیان کند. دخترخاله که سریع بعد شام و کیک رفت و همسرم خیلی عادی با او برخورد کرد. هرچه تنهاتر میشدیم ترسم 😨بیشتر میشد اما خانمم انگار نه انگار !!! پدر و مادرم رفتند و قبل آنها هم پدر و مادر و برادر همسرم. از بدرقه که برگشتم دیدم همسرم مشغول جمع و جور کردن پذیرائی و جمع کردن بشقابهای پیش دستی و ... بود. کمی کمکش کردم و باز منتظر طوفان بودم. خیر خبری نبود رفتم خوابیدم ... مگر خوابم میبرد همسرم آمد و بعد چند دقیقه خوابش برد اما من تا صبح دنده به دنده میشدم. فردا صبح، شنبه بود و سرکار رفتم. همسرم هم طبق معمول صبحانه ام را آماده کرده بود و بزور دو لقمه ای با چای قورت دادم و دیدم قابلمه ای از غذای شب گذشته برایم گذاشته بود و گفت که دیگه مجبور نشی ناهار بری بیرون و من تشکری کردم و بیرون زدم. دوستانم وقت ناهار از دستپخت همسرم خوردند و چقدر تعریف کردند و من حس خوش و ناخوش بدی با هم داشتم. آخر شب کمی زودتر از پیش رفقا برگشتم و دیدم مثل همیشه همسرم منتظر من هست تا باهم شام بخوریم. سفره رنگین تر بود و بازهم فردا قابلمه غذا و ... من منتظر دعوا بودم و او انگار نه انگار که ... شب باز کمی از شب قبل زودتر برگشتم و ... همسرم روزبروز محبتش😊 را بیشتر میکرد و من اسارت بدی را تحمل میکردم ... منتظر بودم دعوا را شروع کند و من بتوانم برخش بکشم که اورا از اول دوست نداشتم و عاشق دخترخاله ام بودم و هستم و ... ولی انگار نه انگار ... رویم نمیشد چندان نگاهش کنم ولی کم کم شجاعت پیدا کردم و یک شب سیر نگاهش کردم و تازه زیبائیهای همسرم را دیدم ... شبیه دخترخاله نبود اما زن بود با همه زیبائیهای زنانه اش ... اما من مغرور، مرد بودم ! مگر میشد اسیرم کند؟در برابر خیانت من،نه تنها برویم نیاورده بود بلکه سعی میکرد هرچه بیشتر محبت کند. شبهازودتر و زودتر بخانه می آمدم و متلک های دوستان را بجان میخریدم و میگفتم : آره بابا من مرغم. یک شب که دیگه بریده بودم رو به همسرم کردم و گفتم : تو پدر منو درآوردی! تو اعصابمو خرد کردی! تو ...پس چرا دعوا نمیکنی؟ چرا سرزنشم نمیکنی؟ بجاش بهم محبت میکنی که چی؟ همسرم سرش پائین بود و گفت که حتما کمبودی😔 از طرف من داشتی که بطرف دخترخاله ات کشیده شدی! من سعی کردم که کمبودهای گذشته را جبران کنم !همین! 😔 خرد شدم و شکستم ... من کجا بودم و او کجا... همسرم هیچ کمبودی نداشت... و برام هیچ جا کم نگذاشته بود ... فقط بزرگواریش بیشتر نمایان شد بعد از آن شب دیگر سراغ دخترخاله ام نرفته بودم و ازش خبری نداشتم ولی ناخودآگاه اورا با همسرم مقایسه کردم و طلاق گرفتن او را ... همسرم موفق شد از من مردی بسازد که همه جوره چاکر زنش هست و ازینکه بهش زن ذلیل بگن، ناراحت نمیشه و افتخار میکنه ذلیل همچین زن توانائیه که آبروی مردشو خرید. من اکنون دوباره عاشق شدم... عاشق زنم... اما این بار با چشم باز ... 💟 @sahebzaman14 💟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠🍃 🔻حاج آقاپناهیان : علت ڪینه نظام سلطه ازحجاب آن است ڪه افزایش موجب کاهش مےشود. 🔸 بےحجاب شدن هنرنیست؛✋ 🔹 غیرمحجبه درعالم زیاداست!😕 ✅ این حجاب است که ❤️حرف تازه جهان امروز است! 😍 💟 @sahebzaman14 💟
: ❣ناز و ادا و داشتن ظرافت کلامی و رفتاری بزرگترین سیاسته شمرده شمرده حرف بزنید، تون صداتون آروم باشه لات و الواتی و زمخت و کوچه بازاری حرف نزنید⛔️⛔️ مرد زنشو با زنای دیگه مقایسه میکنه... 💝 تو زنی، زن یعنی خدای ظرافت خدای زیبایی، خدای هر چیز خوبی که فکر کنید💝 ❌شما زنا قدر خودتان را رو نمی دانید وقتی یه زنه دیگه میتونه با رفتار و ناز و اداش عقل و هوش رو از سر یه مرد بپرونه چرا شما نتونی؟؟؟ واقعا تو ذهنتون مرور کنید چرا نمیتونی پر از باشی؟ ...💕 💯در روابط جنسی برای شوهرت بی حیا باش / حیا باید در کلام و رفتار برای احترام باشد/اما در ارتباط زناشویی شرم و حیا جایگاهی ندارد/ عشق بورز... 💟 @sahebzaman14 💟
🔥ارتباط با یکی ازگناهان بزرگ است که انسان را به سمت انحراف می‌کشاند. انسان باید افرادی که به این درد مبتلا هستند را نصحیت کرده و از عواقب شوم آن بترساند. 💟 @sahebzaman14 💟
🔸چهار چیز که مانع شاد بودنه: ۱- زندگی در گذشته ۲-‌ نگرانی در مورد آینده ۳- مقایسه خود با دیگران ۴- منفی بودن 🌷🍃🌸🌺🌸🍃🌷 💟 @sahebzaman14 💟
سلام خدمت همه شما عزیزان میخواستم دردودل کنم برا اونایی ک مثل کبک سرشونو زیر برف کردن تا شاید با سرگذشت من تلنگری بهشون زده بشه من خانمی بودم ک باوجود خوشبختی کامل وشوهر خوب ومهربون ب شوهر خودم خیانت میکردم، بخیال خودم هیچ وقت رسوا نمیشم ولی شوهرم بعداز چند سال فهمید اینقدر منو دوسداشت ک خونه بود بروم نیوورد وقتی برا کار از شهر خودمون دور شده بود زنگ زد بهم گفت با خیانتت منو ده سال پیر کردی اون بمن با گریه گفت فقط وقتی بر میگردم تو اون خونه ک بخوام بچه هامو با خودم ببرم گفت به کسی چیزی نمیگم بی صدا از زندگیت میرم بیرون مهریتم کامل میدم گفت حتما منو نمیخوای ک دنبال خیانت رفتی نمیخوام به اجبار بامن زندگی کنی، بخدا همون لحظه تپش قلب گرفتم من شوهرمو دوست‌داشتم خیانت درحد چت میکردم مثل یه سرگرمی بود برام ولی همین سرگرمی داشت زندگیمو نابود می‌کرد ولی نمیفهمیدم باور کنید سه شبانه روز خوابو خوراکم گریه والتماس به خدا وشوهرم بود دعایی، نمازی، ذکری نبود ک من اون سه شبانه روز نخونده باشم تا خدا کمکم کنه بالاخره خدا صدامو شنید شوهرم منو بخشید بعداز یک هفته به خونه اومد اینقدر آقا بود ک به روم نیوورد فقط برام پیام گذاشته بود ک چون میدونستم رابطه ای جز چت نداشتی اینبار بخشیدمت من از خودم خجالت میکشم واقعا اون چند سال حال کردن باچت یک طرف اون زجرهای سه روزه هم یک طرف واقعا ارزششو نداره امیدوارم کسایی ک خیانت میکنن بخونن ودرس عبرت بگیرند شرمنده طولانی شد بحق قرآن قسم امیدوارم همه به راه راست هدایت بشن وهیچ زنی اشک شوهرشو نبینه ک من دیدمو داغون شدم 💟 @sahebzaman14 💟