✨🕊😂🕊✨
🔔 #زنگ_تفریح
کیش و مات چیست...؟!
+ شما به زنت میگی یک زنی رو دیدم
چقدر شبیه تو بود !!
- بعد خانمت میپرسه:
خوشگل بود؟
¤ اینجاست که نه میتونی بگی آره
نه بگی نه..! 😁
یعنی کیش و مات...
چون هر کدومو بگی فاتحهات خونده است
😂😂😂
💟 @sahebzaman14 💟
علیرضا امیدی¦ آموزش ازدواج💞
✨🕊✨ ⚙ #مهارتهای_همسرداری 24 فصل پنجم {اقتدار شکن ها
✨🕊✨
⚙ #مهارتهای_همسرداری 25
فصل پنجم
{اقتدار شکن ها}
درباره ی جلسه قبل، بنظرتون وقتی مردا اون حرفا رو میزنن، بهترین واکنش در برابر شوهر چیه؟
📛 بذارین اول #بدترین واکنش رو بگیم، اونم اینه که شما #متعصابه از خونواده ی خودتون حمایت کنین و به شوهرتون بگین: تو بد فهمیدی، اصلاً منظور خونوادهمن این نبوده که تو میگی،
✅ اما #بهترین واکنش اینه که به حرفایی که همسرتون میزنه گوش بدین و بهش بگین : خودتو ناراحت نکن، نمیدونم چرا اینجوری کردن؟ حتماً فردا پیگیرش میشم ببینم چرا این کار رو کردن.
🏵 زن باهوش باید طوری رفتار کنه که خونوادهش به شوهذش احترام بذارن. هرقدر در خونوادهتون به شوهرتون عزت بدین، اونا هم بهش عزت میدن.
💟 @sahebzaman14 💟
🔚 آخرین موردی که خونواده زن میتونه اقتدار مرد رو بشکنه «#بی_احترامی» از طرف اوناست. متأسفانه بعضی از خونواده ها به علت ندونستن به داماد توهین میکنن.
🔻این توهین ممکنه از جانب "برادرخانوم جوان و خام"، "خواهرخانم" یا حتی "پدرخانوم و مادرخانوم" سربزنه.
🔴 مثلاً تو یه مجادله به دامودشون بگن:
تو بچهای، بیشتر از این حالیت نمیشه. یا برادرخانوم بهش بگه: تو کی هستی؟ حق نداری با من اینجوری حرف بزنی.
💟 @sahebzaman14 💟
⚠️ این موارد واقعا اقتدار شکنه و گاهی وقتا باعث قهرهای طولانی میشه. موضع گیری زن خیلی حائز اهمیته. مثلاً زن میتونه به اشتباه اینجوری موضع گیری کنه و بگه: خُب بابام که بهت چیز بدی نگفته، گفته: بچهای، نمیفهمی، خیلی هم بیراه نگفته بچه بازی درنیار تا بهت نگن.
⛔️ اینطور موضع گیریهایی از طرف زن میتونه کینه هایی ایجاد کنه که رفع کردنش اصلا آسون نیست،
✅ ولی زنِ با درایت، خونواده اش رو به سمت رفع توهینی که به شوهرش شده، سوق میده و ازشون میخواد تا با گفتار یا عملی اون توهین رو از دل شوهرش بیرون بیارن.
#اقتدار_شکن_ها{بخش آخر}
[بحث مهارتهای همسرداری]
💟 @sahebzaman14 💟
👆🏼 آموزش رفتار درست با کودکان زیر هفت سال
🔸یادتون باشه با کودک لجبازی نکنید.
💟 @sahebzaman14 💟
۷ قانون برای نه گفتن به کودک:
👦🏻حواس کودکتان را پرت کنید.
وقتی در حال انجام کار اشتباهی است٬ به او بگویید : بیا یک کار جدید کنیم ، یا بگویید: بیا ببین دارم چه کار میکنم!
👧🏻فقط وقتی کودکتان در حال صدمه زدن به خود یا دیگری بود به او نه بگویید و از او بخواهید کاری را انجام ندهد.
👦🏻 از افعال مثبت استفاده کنید.
مثلا به جای اینکه بگویید با دستان خیس کتاب را ورق نزن بگویید : دست هایت را خشک کن بعد کتاب را ورق بزن
👧🏻محدودیت های کودک را اعلام نکنید ؛ در عمل نشان دهید. مثلا وقتی در حال بهم ریختن کشو برای پیدا کردن یک لباس است به جای اینکه بگویید کشو را بهم نریز٬ بگویید : بعد از کارت کشو را مرتب کن.
👦🏻به فرزندتان حق انتخاب دهید. به جای اینکه بگویید : نه امروز پارک نمی رویم ، بگویید: به جای پارک رفتن برویم دوچرخه سواری یا استخر؛ یکی را انتخاب کن
👧🏻قوانین را برای او از قبل مشخص کنید تا مجبور نباشید مرتب به او نه بگویید.
👦🏻حرف خود را عوض نکنید فرزندتان باید یادبگیرد که نه٬ به معنی نه است و هیچ جیز نمیتواند آن را عوض کند.
💟 @sahebzaman14 💟
علیرضا امیدی¦ آموزش ازدواج💞
✍#کنترل_شهوت_جنسی_در_دوران_مجردی 22 💟 چهاردهم: تقویت ایمان اگر میخواهیم از گزند گناهان در اما
🌙زینت عابدان،
امام سجّاد علیهالسلام
در مناجات محبّین عرضه میدارد:
خداوندا! چه کسی است که
شیرینیِ محبّت تو را بچشد
و از تو دور شده،
کس دیگری را بر گزیند؟؟!
👀 یکی از کارهایی که
شیرینیِ عبادت خدا را
به ما میچشاند،
همان نکتۀ اوّل یعنی
مدیریت نگاه است.
👁 پیشوای حکمت و دانش،
امام صادق(علیه السلام)فرمود:
نگاه، تیری از تیرهای
مسموم شیطان است.
کسی که آن را برای
خداوند عزّ و جلّ ترک کند،
خداوند برای او در پی این کار،
ایمانی میآورد که
طعم آن را مییابد.
🛣در مسیر ارتباط با خدا،
توسّل به اهل بیت(علیهم السلام)
جایگاهی بس مهم و ویژه دارد.
🕌 شرکت در محافلی که
در آنها یاد و نام
معصومین علیهمالسلام باشد،
در تقویت ایمان و اراده
بسیار مؤثّر است.
🌅 شما هم از شرکت
در این مجالس غفلت نکنید.
💢 اگر به هر دلیلی، تواناییِ حضور
در این گونه مجالس را نداشتید،
با گوش دادن به
جلسات ضبط شدۀ مناجات
و مصیبت اهلبیت(علیهم السلام)،
از فیض یاد و نام آنها بهره ببرید
و قلبتان را صفا ببخشید.
🌀 توجّه به مرگ نیز
علاوه بر اینکه
ایمان را تقویت میکند،
راهی برای مبارزه با
غلبۀ غریزه است.
✅ قهرمان بندگی، امیر مؤمنان
علی(علیه السلام) فرمود:
وقتی نفْسهایتان شما را
به سوی شهوات میکشاند،
مرگ را فراوان یاد کنید
و مرگ بهترین واعظ است.
💟 @sahebzaman14 💟
علیرضا امیدی¦ آموزش ازدواج💞
🔹 #او_را ... 14 یه دوش گرفتم و موهامو سشوار کشیدم. هوا خیلی سرد شده بود.🌨 ❄️برف های ریز تو هوا
🔹 #او_را ... 15
-سلام.فکراتونو کردید😅؟
-تو همین نیم ساعت؟؟
-برای من که اندازه نیم قرن گذشت!
نمیخوای یه نفر عاشقت باشه؟
دوستم نداری،نداشته باش!
فدای سرت...
ولی بذار من دوستت داشته باشم و دورت بگردم...
لیلای من شو...
قول میدم مجنون ترین مجنون بشم❣
-آقای کیانی من هنوز وقت نکردم حتی به پیشنهادتون فکر کنم!!😶
-میشه بگی عرشیا؟؟
میشه بهت بگم عشقم؟؟
همونجوری که تو رویام صدات میزنم....
-موقع صحبت پشت گوشی خیلی خوددار تر بودین!😳
-آخ....
قربون این ناز کردنت برم من...😍
هیچوقت نتونستم کسیو مثل تو دوست داشته باشم...
مگه اعتراف به عشق گناهه؟؟
چقدر نیاز داشتم دوباره یکی باهام اینجوری صحبت کنه...
مثل سعید...
اشک از گوشه چشمام سر میخورد و تو آبشار موهام غرق میشد!
-من خیلی خسته ام...
میخوام بخوابم.
شب بخیر!
-ای جانم...
کاش من به جات خسته بودم خانومی...
باورم نمیشه دارم با تو صحبت میکنم ترنم...
بخواب عشق من!
تو مال منی،حتی اگر منو نخوای!
شبت بخیر ترنمم...
حرفاش دلمو قلقلک میداد!
حتی از سعید هم قشنگ تر حرف میزد💕
به مغزم فشار آوردم تا قیافشو یادم بیارم...
انگاری قیافشم از سعید خوشگل تر بود!
یعنی عشق جدید سعید هم از من خوشگل تره؟؟
سعید که میگفت هیچ دختری به نازی من نمیرسه...😭
همیشه با خودم رو راست بودم...
بدون اینکه بخوام با خودم لج کنم و مزخرف تحویل خودم بدم،بهش فکر کردم...
به عرشیا
به سعید
سعید هرچند زباناً خیلی عاشقم بود ولی صداقت تو حرفای عرشیا خیلی بیشتر بود...
نمیدونم!
شایدم زبون باز تر بود!
بی رودربایستی ازش بدم نیومد!
حداقل یکی بود که سرگرمم کنه و حوصلم کمتر سر بره!
هرچی بود از تنهایی بهتر بود!
همه اینا بهونه بود،
میخواستم به گوش سعید برسه تا فکرنکنه تونسته نابودم کنه!👿
نمیدونم،شایدم واقعاً عرشیا میتونست آرامش از دست رفتمو بهم برگردونه!
سرم داشت میترکید.
باید میخوابیدم!
فردا جمعه بود و میتونستم هرچقدر که میخوام بهش فکر کنم!
حوالی ساعت8بود که چشامو باز کردم.
برای صبحونه که پایین رفتم،
از دیدن مامان تعجب کردم😳
-سلام😳
-سلام صبح بخیر عزیزم ☺️
-صبح شماهم بخیر!چی شده این موقع روز خونه اید؟
-آره،یه قرار کاری داشتم که دو ساعت انداختمش عقب.گفتم امروز رو باهم صبحونه بخوریم😊
البته پدرت نتونست جلسشو کنسل کنه یا به تعویق بندازه.برای همین عذرخواهی کرد و رفت 😉
-خواهش میکنم😐
-چی میل داری دخترم؟
مربا،خامه،عسل؟؟
-شما زحمت نکشید خودم هرچی بخوام برمیدارم😄
-بسیارخب...
ترنم جان باید باهات صحبت کنم!
-بله،متوجه شدم که بی دلیل خونه نموندین.بفرمایید؟
-عزیزم نزدیک عیده و حتماً هممون دوست داریم مثل هرسال بریم مسافرت!
ولی متاسفانه من و پدرت یه سفر کاری به خارج از کشور داریم و حدود ده روز اول سال رو نمیتونیم کنارت باشیم!
البته اگر بخوای میتونی باهامون بیای!
اگر هم دوست نداری میبریمت خونه ی مادربزرگت😊
-شما از کل سال فقط یه عید رو بودید،اونم دیگه نیستید؟؟😏
مشکلی نیست،من عادت کردم!
جایی هم نمیرم.همین جا راحتم.
با مرجان سعی میکنیم به خودمون خوش بگذرونیم😏
-یعنی تنها بمونی خونه؟؟
فکر نمیکنم پدرت قبول کنه!
-مامان! من بزرگ شدم!
بیست و یک سالمه!
دیگه لازم نیست شما برام تعیین تکلیف کنید😕
-اینقدر تند نرو...
آروم باش!
با پدرت صحبت میکنم و نظرشو میپرسم و بهت میگم نتیجه رو.
حالا هم برم تا دیرم نشده 😉
مراقب خودت باش عزیزم،خداحافظت👋
"محدثه افشاری"
💟 @sahebzaman14 💟