eitaa logo
مدرسه معارف علامه طباطبایی
864 دنبال‌کننده
89 عکس
138 ویدیو
5 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 تلاقى دو مصيبت ▪️حادثه عاشورا بر امت و دیانت اسلام، مصیبت عظیمی است و در اثر آن شادی از آسمان و زمین برداشته شده است. اما این مصیبت نه به دلیل ظاهری، بلکه بخاطر حقیقت انسانی آن است؛ در عاشورا همه چیزهایی که مى تواند مانع انسانیت شود را قربانی می‌کنند و این قربانی، توسط انسانی رخ می‌دهد که بالاترین مرتبه و مقام را داراست و بالاترین فداکاری، بالاترین ذبح، شهادت و اسارت در عاشورا رخ مى دهد. این مصیبت بزرگ بدين جهت است که انسان، وقتی که در مسیر حق قرار می‌گیرد و موانع و مشکلاتی برایش به وجود می‌آید. این موانع و مشکلات از طریق مصیبت، امکان زائل شدن پیدا می‌کند. تفاوت ما با اولیای الهی این است که آن ها، این امر را با اختیار خود و با رفتن به سوی مصیبت انجام می‌دهند و بخش بزرگی از این مصیبت را به جان خودشان می‌خرند تا راه برای ما هموار شود و در اين مسیر خود را به بالاترین مرتبه "فعلیت انسانی" می‌رسانند. هرچند که ائمه اطهار(ع) همه نور واحد هستند، اما حسین بن علی(ع) در میان تمام ابنای بشر و از میان تمامی اولیای الهی، این خصیصه را پیدا کرده که توانسته این مرتبه بالای فعلیت را به ظهور در عالم بیرون برساند. ▪️مصیبت ذاتی ما انسانها در این جهان، كه مصیبتی بالاتر از آن نیست، گرفتاری مان در لايه هاى از خود بیگانگی است. مهمترين اين لايه ها همان زندگى روزمره است كه ما را از توجه به خودمان غافل مى كند و زنجیرهایی از جنس حب و بغض و غضب که بر خود آويخته ايم. از طریق توجه به مصیبت اباعبدالله‌الحسین(ع) و مشكلات و مصیبت‌های اندکی که در زندگی برایمان رخ می‌دهد، توقفى در اين دور گردون حاصل مى شود و امکان توجه و بازگشت به خويشتن اصيلمان و رهایی از مصیبت ذاتى مان را پیدا می‌کنیم؛ به شرط این‌که به تلاقى این دو مصیبت(که در حقیقت مرتبه‌هايى از یک مصیبت هستند)، توجه کنیم و در مواجهه با مصیبت عاشورا، مصیبت خودمان را فراموش نکنیم و در توجه به مصیبت خود، مصیبت عاشورا را از یاد نبریم...
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴"اَنْ یَرْزُقَنى طَلَبَ ثارى مَعَ اِمام هُدىً ظاهِر ناطِق بِالْحَقِّ مِنْکُمْ" از طریق حادثه عاشورا بايد سعی کرد که به خداوند تقرب جست و به سمت آن حرکتی که در پایان تاریخ قرار است رخ دهد، قدم برداشت؛ همراه بودن با مهدی آل محمد(ص) چیزی است که در زيارت عاشورا درخواست می‌کنیم. این درخواست یعنی درخواست اينكه در هر لحظه از زندگى مان و در تمامى ابعاد آن، در مسیر این نهایت، حركت كنيم و هيچ چيز را استثنا نکنيم...
مهم‌ترین بخش عاشورا و محرم بخشی است که از یک سو به رویکرد و موضع شخصی انسان باز می‌گردد و از سوی دیگر به نگاه وجودی و اگزیستانسیال انسانی. این بخش مهم که دو سوی آن به یک نقطه باز می‌گردد، اصل و اساس توجه و بهره انسان از عاشوراست. در واقع تمام این مقدمات اجتماعی و سیاسی در صورتی درست و صالح هستند، که بتوانند میدان را برای توجه وجودی به عاشورا باز کنند و بستری برای "بازگشت به خویشتن" و "پیدا کردن کرامت انسانی" و "هویت وجودی" فراهم آورند.
🔸ما در زیارت عاشورا بالاترین مقام را درخواست می‌کنیم.مقامِ محمود، توحیدِ محض. 🔸درخواستی که انسان در این زیارت دارد درخواست اندکی نیست.️ بزرگان گفته‌اند: این "مقامِ محمود" که در زیارت عاشورا درخواست می‌کنیم به معنای "بالاترینْ مقام" است. مقام توحید ، مقامِ فَنا، مقامِ توحیدِ خالص، توحیدِ ذاتی. 🔸وقتی که آبروی حسین علیه‌السلام را بهانه‌ای برای دعا و ابزاری برای درخواست می‌کنیم، درخواست ما نمی‌تواند درخواست اندکی باشد. بالاترین مقام. نه حاجت‌های کوچک و مادی و نه حاجت‌های اندک معنوی است بلکه درخواست نهایت کار، تمام شدن قضیه، توحید، فنا و رسیدن به مقام آخر است. 🔸این چیزی است که در عاشورا باید به آن توجه کنیم و زیارت عاشورا ما را به این درخواست ضروری هشدار و آگاهی می‌دهد. وقتی که در این حادثه و در این امر مهم قرار می‌گیریم درخواست کوچکی نداشته باشیم. هرچند که درخواست‌های اندک و برنامه‌های اندک هم سر جای خودشان درست و برقرار هستند. 🔸هر چیزی که در عاشورا رخ می‌دهد برای کمک کردن به ما در جهت حرکت کردن و اقدام کردن از طریق مصیبت است. طبق آن چیزی که در زیارت عاشورا ما می‌بینیم در اثر حادثه عاشورا شادی از آسمان و زمین برداشته شده و همه در مصیبت هستند. اهل آسمان و اهل زمین. این مصیبت عظیمی است که بر امت اسلام و دیانت اسلام رخ داده.
مدرسه معارف علامه طباطبایی
🔸مصیبتی که در عاشورا اتفاق افتاد نه به دلیل مصیبت ظاهری بلکه به دلیل حقیقت انسانی است که بالاترین مقام را دارد. این حقیقت انسانی چیزی است که همه زوائد و همه آن چیزهایی که انسانیت را مانع می‌شوند، قربانی می‌کند و این قربانی کردن توسط انسان رخ می‌دهد. 🔸بالاترین فداکاری و بالاترین ذبح و شهادت و اسارت. این مصیبت بزرگ به معنای این است که انسان وقتی که در مسیر حق قرار می‌گیرد و موانع و مشکلاتی برایش به وجود می‌آید امکان زائل شدن این موانع و مشکلات را از طریق مصیبت پیدا می‌کند. 🔸تفاوت ما با اولیای الهی این است که اولیای الهی این امر را با اختیار خودشان و با پیش قراولی خودشان و با رفتن به سوی این مصیبت انجام می‌دهند و بخش بزرگی از این مصیبت را به جان خودشان می‌خرند تا مسیر برای ما هموار شود. آن‌ها مسیر خودشان را می‌روند و خودشان را به بالاترین مرتبه "فعلیت انسانی" می‌رسانند. 🔸حسین بن علی علیه‌السلام در میان تمام ابنای بشر و از میان تمامی اولیای الهی این خصیصه را پیدا کرده که توانسته این مرتبه بالای فعلیت را به ظهور و عالم بیرون و به جلوه‌های این جهانی برساند. هرچند که اولیا همه نور واحد هستند اما این حسین بن علی علیه‌السلام است که این امکان برایش فراهم شده که این ظهور و بروز را داشته باشد. ما هم از طریق این مصیبت‌ها و مصیبت‌های اندکی که در زندگی برایمان رخ می‌دهد امکان "بازگشت به خویشتن" پیدا می‌کنیم. از طریق این مصیبت‌ها و سختی‌ها و مشکلاتی که پیدا می‌شود می‌‌توانیم از آن قشرها و لایه‌ها و از خودبیگانگی‌ای که ما را فرا‌گرفته بیرون بیاییم. بیشتر این لایه‌ها همان زندگی روزمره هستند.
مدرسه معارف علامه طباطبایی
🔸در زیارت عاشورا به بهانه توجه به پاک‌ترین و بالاترین و متعالی‌ترین حادثه‌ای که در تاریخ بشر رخ داده و زیارت سیدالشهدا، ما از همه ظلم‌ها اعلام برائت می‌کنیم. 🔸یعنی برائت جستن از همه زندگی‌ای که آلوده است به انواع ظلم‌ها و ناپاکی‌ها و حتی ظلم به خودمان و به دیگران و به رضایت دادن و کمک کردن در هر ظلمی و هر ناپاکی‌. 🔸اعلام برائت انسان از همه ظلم‌هایی که در تمامی خلقت بشر و در تمامی دوران بشر صورت گرفته. اعلام برائت از کوچک‌ترین ظلمی که اتفاق افتاده و یا اتفاق می‌افتد و یا خواهد افتاد. 🔸(اوَّلَ ظٰالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَآخِرَ تٰابِعٍ لَهُ عَلىٰ ذٰلِکَ) هر جایی که کوچک‌ترین ظلمی بر بشر صورت می‌گیرد، ظلمی است که بر آل محمد علیهم‌السلام صورت گرفته، چرا که آن‌ها معلم و مربی و پدران این امت‌ها و پدران بشر و رُکن رَکین این جهان هستند. 🔸(شٰایَعَتْ وَبٰایَعَتْ وَتٰابَعَتْ عَلىٰ قَتْلِه) همه کسانی که در این ظلم‌ها از یکدیگر دنباله‌روی و تبعیت کردند و به دنبال آن به هم کمک کردند. در زیارت عاشورا از هر حرکتی که در جهت انجام هر ظلمی از ازل تا ابدِ جهان صورت می‌گیرد، حتی همه آن‌هایی که به این ظلم‌ها رضایت دادند، حتی رضایت کوچکی که انسان به ظلمی اندک درون قلبش احساس کرده، برائت می‌جوییم. 🔸این برائت باید برائت حقیقی باشد و قلب انسان گواه و همراه این برائت باشد.
🔸مصیبت ذاتی انسان، در این جهان برای ما از خود بیگانگی و گرفتاری و زنجیرهایی است که برای خودمان درست کردیم و ما را فراگرفته است. مصیبتی بالاتر از این نیست و از طریق توجه به مصیبت اباعبدالله‌الحسین علیه‌السلام امکان رهایی از این مصیبت را پیدا می‌کنیم. 🔸به شرط این‌که توجه کنیم و در مواجهه با مصیبت عاشورا مصیبت خودمان را فراموش نکنیم و در توجه به مصیبت خودمان، مصیبت عاشورا را از یاد نبریم. ️تلاقی این دو مصیبت در حقیقت مرتبه‌های بلند و کوتاه یک مصیبت هستند. 🔸حادثه عاشورا به ما امکان می‌دهد که این تلاقی را در وجود خودمان ببینیم در حالی که این مصیبت و مصیبت عظمای عاشورا را نگاه می‌کنیم به ما که "مصیبت حقیقی حسین بن علی علیه‌السلام" هستیم هم توجه کنیم.
مدرسه معارف علامه طباطبایی
🔸"اَللّهُمَّ ارْزُقْنی شَفاعَةَ الْحُسَیْنِ یَوْمَ الْوُرُود وَ ثَبِّتْ لی قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَکَ مَعَ الْحُسَیْنِ وَ اَصْحابِ الْحُسَیْنِ" قدمِ صدق ما در چیست؟ این‌که صرفا فقط نام حسین علیه‌السلام را بیاوریم؟ چیزی که از زبانمان آن‌طرف‌تر هم نمی‌رود؟ چیزی که از یک شب آن‌طرف‌تر هم نمی‌رود و بعد از آن روز و شب مشغول زندگی خودمان هستیم؟ یا از درک این‌که این قدم‌های ما، قدمِ صدق نیست و قدمِ زندگی است. صداقت ما در درک این عقب ماندگی و فاصله‌ای است که با حضرت داریم. این را درک کنیم که آن‌هایی که اصحاب امام و مع‌الحسین علیه‌السلام بودند، کسانی بودند که: "الَّذینَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ" 🔸ما امکان این‌ را نداریم که جانمان را مثل آن‌ها بدهیم و اگر آن زمان هم بودیم معلوم نیست که در لشکر حسین علیه‌السلام بودیم یا در لشکر ابن‌سعد! این‌که ما در تاریخ و زمان دیگری هستیم، امکان جدیدی برای ما، برای درک این وضعیت، برای رسیدن، برای آماده کردن خودمان و برای این‌که آن تیر غم، رنج دوری و جهل و تردیدی که در وجودمان هست را ببینیم و بدانیم این مسیرِ رفتن است. این درک و این فهم و این مژگانی که در شعر می‌گوید: "به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم" یعنی این دین ظاهری و بی ارزش ما از طریق آن "حقیقت حسینی" که این‌گونه روشن و آشکار است، دچار رخنه و خلل شود تا بفهمیم که همه این دین‌داریِ ظاهری، ارزش چندانی ندارد. ارزشِ حقیقی به درک این عقب ماندگی و درک این جهالت و درک این منجلابی است که در آن هستیم و این‌گونه از عاشورا بهره‌ای می‌بریم، بهره‌ای که توشه سال ماست.
🔸برای این‌که از عاشورا استفاده کنیم، باید به دست خودمان موانعی که باعث عدم توجه به عاشورا می‌شود را کنار بزنیم. بیشترین موانع در "حب" و "بغض‌ها" و "گرفتاری‌ها" و "وابستگی‌ها" و چیزهایی است که روح ما را در زندان و اسارت و در زنجیر خود قرار می‌دهد. هر چقدر که می‌توانیم باید از این زنجیرها برداریم تا به "حقیقت عاشورا" نزدیک شویم. اما یک نکته وجود دارد و آن این است که :در اثر توجه به این مصیبت که در عاشورا رخ داده امکان برداشتن زنجیرهای بیشتری را پیدا می‌کنیم. که بعد از آن می‌توانیم امکانات بیشتری در جهت "رشد و تعالی" خودمان ایجاد کنیم.
🔸توجه به عاشورا ابزاری است برای توجه به مصیبت نفس، مصیبت خویشتن و این توجه مقدور است به شرط این‌که انسان در مواجهه با این مصیبت، توجه به مصیبت خودش داشته باشد و در نهایت به دنبال بازگشت به خویشتن باشد. 🔸هنگامی که انسان قضایای عاشورا را می‌بیند بهترین زمینه است. رِقتی که در اثر شنیدن حوادث عاشورا پیدا می‌شود بهترین زمینه است. هنگامی که انسان می‌شنود که طفلی شیرخوار در چنان عطشی است که همچون ماهی از آب بیرون افتاده و در حال جان کندن است و تَلظی می‌کند... حسین بن علی این طفل شیرخوار را همچون پرچمی بر روی دست می‌گیرد برای این‌که مصیبت این جهان را به ‌کسانی که در اوج شقاوت و روبه‌روی آن‌ها هستند، نشان دهد. اما نتیجه‌ای که می‌بیند: فَذُبِحَ الطِّفلُ مِنَ الاُذُنِ الیَ الاُذُنِ طفل با تیر سه شعبه کشته می‌شود...
مدرسه معارف علامه طباطبایی
*«اَللّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشّاکِرینَ لَکَ عَلی مُصابِهِمْ»* ؛ این، نه‌تنها یکی از عجیب‌‌ترین جملات زیارت عاشورا، بلکه یکی از عجیب‌‌ترین جملات همه ادعیه است. چنان عجیب است که انسان فکر می‌کند غیر از معصوم، قادر به گفتن این کلام و جمله نیست و زبان کم می‌آورد. بر این مصیبت، شکر می‌کند! انگار که شاد است؛ آن قسم از شادی، که زینب کبری(س) فرمود:«مَا رَأَیْتُ إِلَّا جَمِیلًا». سپس جمله‌ای از این عجیب‌تر : *«اَلْحَمْدُ لِلَّهِ عَلی عَظیمِ رَزِیَّتی»* ؛ بر این‌ مصیبت،که بزرگ‌ترین، برجسته‌ترین و سخت‌ترین مصیبت عالم است، شکر می‌کنیم! برای این‌که بزرگ‌ترین انسان، بزرگِ اولیا الهی، در سخت‌ترین فاجعه، به بدترین شکل به شهادت می‌رسد و فرزندان و تمام اهلش یا به شهادت می‌رسند یا به اسارت دچار می‌شوند، شکر می‌کنیم! این‌جاست که آن رفتارها، گفتارها و آن چیزهایی که از حضرت علی اکبر (ع) در پیش روی امام حسین(ع) در حوادث عاشورا رخ می‌دهد، معنی و مفهوم پیدا می‌کند؛ این‌که اسبی، گویی مامور است تا علی اکبر(ع) را به میان دشمنان ببرد و ایشان اِرباً اِربا شود، حقیقتی است که باید رخ دهد تا امام حسین(ع) به آن مقامی که باید، برسد. در لحظه شهادتِ حضرت علی اکبر(ع) که لحظه ملاقات او با نبی اکرم(ص) جد بزگوارش است، ایشان فریاد می‌زند این پیامبر است که مرا سیراب کرده و ما فکر می‌کنیم این سیر شدن از آب، ظاهری است، اما این جام باید "جامِ ولایت" باشد؛ "ولایتِ حقیقی" که برای حضرت علی اکبر(ع) رخ داده است. «َالْحَمْدُ لِلَّهِ عَلی عَظیمِ رَزِیَّتی» و بعد از عظیم رَزیت، بعد از اِرباً اِربا شدن است که امکان شفاعت فراهم می‌شود، امکان رفتن به مرتبه بالاتر.
🔸"اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ" سلام بر آن ارواحی که در جهت برپایی قیام حسین‌ بن علی علیه‌السلام فانی شدند و به شهادت رسیدند . سلام ما به آن‌ها این است که بفهمیم از آن‌ها نیستیم! ما گرفتار زندگی روزمره هستیم و چیزی از این "فنا" در ما وجود ندارد. سلام ما به درک "این مطلب" است. روز و شب. ️"عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِی‌اللَّیْلُ وَ النَّهار" سلامِ خدایی و اَبدی. هر لحظه که از این سلام غافل شویم آن لحظه، لحظه‌ی لغزش ماست. هر روز و هر شب و هر ثانیه. ️"وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ" هر زمانی که این سلام و این زیارت حقیقی تمام شود، زمان خطر ماست! درک این جدایی و فاصله و درک این‌که ما از این قتله هستیم، زیارت حقیقی‌ است.
"اَللّهُمَّ اجْعَلْنی عِنْدَکَ وَجیهاً بِالْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ فِی الدُّنْیا وَ الاْخِرَةِ " ️وجیه با حسین این نیست که ما از اندک عزاداری و از نامی که بر زبان می‌آوریم خوش و خرم باشیم ولی در قلبمان چیز جدی و مهمی نباشد. 🔸آبروی به حسین، به احساس بی‌آبرویی است به این‌که متوجه باشیم که ما چیزی از امام حسین علیه‌السلام درک نمی‌کنیم، که ما در حقیقت هر ساعت و هر روز از قتله حسین علیه‌السلام هستیم. 🔸چرا که آن امام منصور که قصد برقراری عدالت و برپا کردن پرچم حسین علیه‌السلام را دارد به خاطر عمل ماست که هر ساعت و هر روز ظهور و فرجش به تاخیر می‌افتد. آبرویی که ما می‌توانیم داشته باشیم از درک این مطالب است. 🔸هر زمانی که این احساس ناراحتی و تردید و عقب ماندن و نرسیدن و دور بودن برداشته شود همان موقع است که در خطریم! 🔸زمانی این سلوک ما و آبرو و وجیه بودن به حسین علیه‌السلام برای ما تضمین می‌شود که متوجه دوری خودمان شویم، متوجه دوری و درک عقب ماندن و تردید از این وضعیتی که داریم و راضی نشدن به اندک چیزی که برای انسان حاصل می‌شود حتی لذت‌ها و فتوحات معنوی. این فتوحات نعمت‌ها و نتایج هر زمان که انسان را "دل‌خوش" کند این زمان "خطر" انسان است. اما هر زمانی که انسان دین و دنیای خودش را در خطر ببیند ، در خطر دوری از حسین بن علی علیه‌السلام در خطر این‌که ظهور و فرج حضرت صاحب‌الامر عجل‌الله را با عملش و وجودش و تمام زندگی‌اش عقب انداخته، آن موقع است که این ضمانت برقرار می‌شود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِم ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَآخِرَ تابِع لَهُ عَلى ذلِکَ، اَللّـهُمَّ الْعَنِ الْعِصابَةَ الَّتى جاهَدَتِ الْحُسَیْنَ، وَشایَعَتْ وَبایَعَتْ وَتابَعَتْ عَلى قَتْلِهِ، اَللّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَمیعاً" در تمامی دوران بشريت، هر جا که حتى كوچكترين ظلمی صورت می‌پذيرد، ظلمی بر محمد صلی الله علیه و آل ايشان است، چرا که آن‌ها مربيان و پدران بشر و رُکن رَکین این جهان هستند. بايد از هر حرکت اندكى که در جهت ظلمی، از ازل تا ابدِ جهان صورت می‌گیرد، حتی احساس رضایتى کوچک به ظلمی اندک، برائت جست، و این برائت باید برائتى حقیقی باشد كه قلب انسان، با آن همراهى كند. با اين اعلام برائت است كه انسان از همه پلیدی‌ها و ناپاکی‌هايى که در سرتاسر جهان هست، فاصله می‌گیرد.
سرنوشت ما به دست امور كوچك روزمره است! 🏴 دنياى امروزى، دنيايى نيست كه در آن حماسه‌ها، اسارت ها و شهادت‌هاى عاشورا گونه در دسترس همه باشد، بلكه بيش از آن چيزى كه در شرايط ويژه و خاص براى افراد پيدا می‌شود، براى ما زندگى روزمره است كه نشان می‌دهد به حسین‌بن‌علی(ع) نزديك می‌شويم يا دور، در اسارت روزمره گرفتار مى مانيم يا به آزادگى نزديك مى شويم. اسير ماندن و دور شدن ما به همين عادت به زندگى متعارف و گردش روزمره است، بدون اندكى توجه! به همين صبح بلند شدن، روز گشتن و دنبال كار رفتن، شب خوابيدن و ... اما اين كه انسان در زندگى روزمره اش، مراقبت داشته باشد و هر جا اين امكان وجود دارد كه يك قدم به سوى حسين(ع) بردارد، آن قدم را از خود، مضايقه نكند و حركت كند، بهترين مسيرى است كه به سوى حسین‌بن‌علی(ع) و آزادگى می‌رود. دعوت به سوى حسین‌بن‌علی(ع) در زمان ما، تبديل شده است به دعوت‌هاى كوچك در اعمال روزمره ما؛ در رفتار ما، گفتار ما، نگاهى كه می‌كنيم، حركتى كه در خيابان انجام می‌دهيم، اقدامی‌كه در شغلمان انجام می‌دهيم، در رفتار با همسايه و دوستمان و امور كوچكى كه همان‌ها تعيين كننده زندگى و سرنوشت ماست و اين‌كه لبيك به دعوت حسين(ع) گوييم و حسينى شويم و آزاده يا از حسين(ع) فاصله بگيريم و در اسارت بمانيم...
مدرسه معارف علامه طباطبایی
🏴 زيارت اربعين كه از نشانه هاى مومن شمرده شده است، دو بال دارد؛ يك بال، بال ظاهرى است كه در پیاده روی، شور، احساسات، عدد و جمعيت نمود دارد. اما اين ظاهر وقتى اصالت پیدا می‌کند كه در دل آن به باطن برسيم. باطن نهضت عاشورا و اربعين حسينى، در فراز شانزدهم زيارت اربعين اين طور بيان شده است: *«وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبَادَکَ مِنَ الْجَهَالَهِ وَ حَیْرَهِ الضَّلَالَهِ»* :(و شهادت می‌دهم) امام حسین(ع) جانش را در راه تو بذل نمود تا بندگانت را از جهالت و نادانی و سرگردانی گمراهی نجات بخشد. همان‌طور که على(ع) نیز، در خطبه اول نهج البلاغه، در مورد هدف بعثت پيامبر اكرم(ص) می‌فرمايد؛ *«فَهَدَاهُمْ بِهِ مِنَ الضَّلَالَةِ وَ أَنْقَذَهُمْ بِمَكَانِهِ مِنَ الْجَهَالَةِ»* ؛پس خداى سبحان، مردم را به وسيله محمد(ص) از گمراهى نجات داد و هدايت كرد. و هدف انبياى الهى اینگونه بيان می‌كند؛ *«...ُیثِيرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُولِ»* ؛ تا عقول دفن شده را بيرون بكشند! لذا داستان اربعين، در كنار سير و پياده روى بيرونى، داستان سير درونى است؛ سير، حركت و پياده روى، به سوى رشد و كمال، با كنار زدن و رفع جهالت و گمراهى. در اين راه هم، اول قدم پر اهميت اين است كه از خود شروع كنيم؛ «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ لَا يَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ». انسانى كه خود در مسير نجات باشد، موجبات نجات ديگران را هم فراهم می‌كند...        
مدرسه معارف علامه طباطبایی
🏴 خدای تبارک و تعالی از طریق حضرت زهرا(س) و امام حسین(ع) بهترين راه مبارزه را که در طول تاریخ  شکل گرفته پیش روی مؤمنین قرار داد؛ پیش‌روی از راه مظلومیت؛ حرکت و مبارزه منفی، بدون اسلحه و بدون هیاهو، خاموش و همگانی. اين، راهی است که هیچ‌کس نمی‌تواند جلویش را بگیرد. حركت اربعين، نيز یک حرکت و مبارزه بى سر و صدا و فراگير است كه همه می‌توانند در آن وارد شوند؛ از طفل شیرخوار گرفته تا پیرمرد نود ساله، از نظامی گرفته تا روحانی، از بازاری گرفته تا زنان... مبارزه اى از راه پیاده‌روی، از راه بردن زن و بچه، طفل شیرخوار، در این گرمای پنجاه درجه، كه امام صادق(ع) برای این افراد دعا می‌کند و می‌فرماید: "خدایا رحم کن به این چهره‌های سوخته". کسی اسلحه همراهش نیست. افراد مطرح نیستند، فقط‌ حسین(ع) مطرح می‌شود. اگر کسی بخواهد درک درستى نسبت به حرکت عاشورا و حرکت اربعین داشته باشد، بايد بفهمد كه حرکت امام حسین(ع) نيز یک حرکت خاموش بود و بفهمد این مؤثرترین، زلال‌ترین، خالصانه‌ترین و نتیجه‌بخش ترين روش مبارزه براى احياى دين است و اشك اسلحه اش است: «اِرْحَمْ مَنْ رَأسُ مالِهِ الرَّجاءُ، وَ سِلاحُهُ الْبُكاءُ». 📌 برگرفته از بیانات یکی از شاگردان سلوکی مرحوم سعادت‌پرور(ره)