💠 دو موضع ماندگار از امیر مومنان علیه السلام
1️⃣ جایگاه عفاف
🔷 اى مردم عراق! خبردار شده ام كه زنان شما در گذرگاه ها، با مردان، تنه به تنه مى خورند. آيا شرم نمى كنيد؟!
🔶 يا أهلَ العِراقِ، نُبِّئتُ أنَّ نِساءَكُم يُدافِعنَ الرِّجالَ فِي الطَّريقِ، أما تَستَحيونَ؟!
🔻 الكافي ، ج 5 ، ص 537 ، ح 6
المحاسن ، ج 1 ، ص 204 ، ح 356
مشكاة الأنوار ، ص 417 ، ح 1404
بحار الأنوار ، ج 79 ، ص 115 ، ح 7
🔷 آيا شرم نمى كنيد و غيرت نداريد كه زنان شما به بازارها مى روند و با بى نزاكت ها درهم مى آميزند؟!
🔶 أما تَستَحيونَ و لا تَغارونَ؟ نِساؤُكُم يَخرُجنَ إلَى الأَسواقِ و يُزاحِمنَ العُلوجَ!
🔻 الكافي ، ج 5 ، ص 537 ، ح 6
مشكاة الأنوار ، ص 417 ، ح 1405
وسائل الشيعة ، ج 14 ، ص 174 ، ح 2
مسند ابن حنبل ، ج 1 ، ص 282 ، ح 1118
2️⃣ حمایت از مظلوم
🔷 به من خبر رسيده است كه يكى از آنان (مزدوران معاويه) بر زن مسلمانى وارد شده و ديگرى بر زنى ذمّى وارد شده و خلخال ، دستبند ، گردنبند و گوشواره او را از او جدا كرده است و او با چيزى جز كلمه استرجاع (إنا للّه و إنا إليه راجعون گفتن) و طلب ترحّم از وى مانع نشده است و آنگاه، آنان (مزدوران معاويه) غنيمت بسيار به دست آورده اند و در حالى كه هيچ يك زخمى بر نداشته اند و خونى ريخته نشده، برگشته اند. اگر شخص مسلمانى از تأسّف بر اين واقعه بميرد، جاى سرزنش ندارد؛ بلكه در نظر من، شايسته آن است.
🔶 قَد بَلَغَني أنَّ الرَّجُلَ مِنهُم كانَ يَدخُلُ عَلَى المَرأَةِ المُسلِمَةِ، وَالاخرَى المُعاهَدَةِ، فَيَنتَزِعُ حِجلَها وقُلبَها «3» وقَلائِدَها ورِعاثَها ، ما تُمنَعُ مِنهُ إلّا بِالاستِرجاعِ وَالاستِرحامِ، ثُمَّ انصَرَفوا وافِرينَ، ما نالَ رَجُلًا مِنهُم كَلمٌ، ولا اريقَ لَهُ دَمٌ. فَلَو أنَّ امرَأً مُسلِما ماتَ مِن بَعدِ هذا أسَفا ما كانَ بِهِ مَلوما، بَل كانَ عِندي بِهِ جَديرا.
🔻نهج البلاغه ، خطبه ۲۷
الكافي ، ج 5 ، ص 5 ، ح 6
شرح الأخبار ، ج 2 ، ص 75 ، ح 442
معاني الأخبار ، ص 310 ، ح 1
نثر الدرّ ، ج 1 ، ص 298
الغارات ، ج 2 ، ص 476
دعائم الإسلام ، ج 1 ، ص 390
✅ @Aminikhaah
هدایت شده از نکات و تمثیلات آیت الله حائری شیرازی
🔹آیت الله حائری شیرازی رحمه الله علیه🔹
🔸چرا حضرت امام، سر به سر رهبری می گذاشتند و ایشان را تحریک می کردند؟🔸
امام همیشه سعی میکرد دل آقای هاشمی را نگه دارد، اما همیشه آقای خامنهای را تحریک می کرد! خود آقای خامنهای دوره ریاستجمهوریاش آمده بود شیراز؛ با من نشسته بود دو به دو صحبت میکردیم. ایشان به من گفت: «امام خیلی به آقای هاشمی علاقهمند است. هر وقت آقای هاشمی میرود مسافرت، یک گوسفندی قربانی میکند و برای سلامتی اش میدهد به فقرا؛ وقتی هم که برمیگردد یک گوسفند دیگر قربانی میکند به عنوان شکرانه! اما این کار را برای احدی نمیکند»
امام آقای هاشمی را با نوازش حفظ میکرد که از دستش درنیاورند. اما آیت الله خامنه ای را قلقلک میکرد که اگر نفسانیتی در او هست، تا من هستم ظهور پیدا بکند و بعدش گرفتار مشکل نشود.
اگر شما یک نامهای به یک کسی بنویسید و جواب شما را به جای اینکه بدهد، بگوید ببرید در فلان مسجد و این نامۀ جواب من را بخوانید، شما چقدر ناراحت میشوید؟! میگویید من به تو نامه نوشتم، جواب نامه را بده به من. [چرا علنی خوانده شود؟] رهبری در خطبههای نماز جمعه مسائلی را مطرح کردند. امام گفت: اینطور نیست. به آقای خامنهای گفتند که امام گفته مطلب این نیست. ایشان نامه نوشت به امام که نظرتان در رابطه با خطبهها چیست؟ امام دو صفحه نوشت. گفتند خوب این نامه را چهکار کنیم؟ امام گفت: بدهید صدا و سیما ! نگفت بدهید به ایشان!
[آیت الله خامنه ای] به من گفت: «من پای رادیو بودم، دیدم دارد نامه من را رادیو میخواند!! وقتی نامه را در تلویزیون گوش گرفتم، در جواب، به امام نامه نوشتم. در نامهام نوشتم که نامه حضرتعالی را «استماع» و سپس «زیارت» کردم. معنایش این است که اول از رادیو شنیدم. بعد دیدم این زهر دارد؛ استماعش را خط زدم و نوشتم نامه حضرتعالی را زیارت کردم. این بود که امام هم جواب داد شما «خورشیدی» هستید که اطراف خود را روشن میکنید، یعنی امام لقبی به ایشان داد که تا آن موقع به کسی نداده بود.
در دوره ریاستجمهوری ایشان هم میفرمودند که اگر قرار باشد ۵۰ نفر به مجلس معرفی شوند، نفر پنجاهویکم نخستوزیر سابق نخواهد بود. در حالی که نظر امام (ره) بر این بود که در هنگام جنگ، بافت و ساختار سیاسی کشور نباید تغییر کند.
اینکه امام برای آقای هاشمی گوسفند قربانی میکرده الزاماً به این معنا نیست که آقای هاشمی ولایی[تر] بوده، بلکه به این معناست که وجودش برای نظام لازم بوده و امام این وزنه را خرج میکرده که ایشان را از او مصادره نکنند، از او ندزدند، بچه ی عزیزش بود، میخواستند سرقت کنند؛ هزینه میکرده برای این که از او سرقت نکنند؛ اما سر به سر رهبری میگذاشت، او را میچلاند که اگر یک ذره نفسانیتی وجود دارد در زمان حیات امام ظهور پیدا کند. فشار امام روی رهبری علامت عنایتش برای آیندهاش بود.
@haerishirazi
💠 پس از انتشار فیلم برخورد خشن و خطای مامور خانم نیروی انتظامی ، عده ای بنا گذاشته اند با دوربین در حال رکورد به سایر ماموران نیروی انتظامی توهین کنند و از این صحنه فیلم بگیرند.
به خیال خامشان این طعمه و قلابی خواهد بود برای به دام انداختن ماموران عصبی مزاج و رسوا کردن بدنه وسیع این قشر فداکار و وظیفه شناس. اما برآیند و برآورد این دست و پا زدن ، نمایش چهره ای وحشی و قانون گریز از طیف هتاک ، و چهره ای مهربان ، صبور و پرحوصله از سبز لباسان خواهد بود.
این موج رسانه ای ، بهترین سند برای سلامت قاطبه ماموران ، و استثنا بودن یک مامور پرخاشگر و قانون گریز خواهد بود.
✅ @Aminikhaah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 برسد به دست آقای #حاتمی_کیا
🎥 گزیدهای از
سخنرانی حجت الاسلام امینی خواه
در #هیئت_لبیک مشهد
شب ولادت امام حسین علیه السلام
@Heiat_Labbayk
💠 آیا این نویسنده اصلاح طلب می داند حکم انتشار این مطلب «اعدام» است؟!
✅ @Aminikhaah
💠 ماجرای حکم تاریخی حضرت امام ره
🔷 هشتم بهمن ماه سال۶۷ و به مناسبت تولد حضرت زهرا (س) و روز زن، رادیوی جمهوری اسلامی ایران در برنامهای به نام سلام، صبح به خیر در گزارشی از مخاطبینش میپرسد: به نظر شما الگوی امروز زنان ایرانی چه کسی است؟. اکثر مخاطبین، حضرت فاطمه را الگوی خود معرفی مینمایند اما یکی از مصاحبهشوندگان در کمال تعجب میگوید: «الگوی مناسب زنان ایرانی اوشین است!». اوشین نام شخصیت اصلی داستان سریالی ژاپنی به نام سالهای دور از خانه بود که آن روزها از سیما پخش میشد. حضرت روح الله فردای آن روز در واکنش به این ماجرای موهن، طی پیامی رسمی و علنی به شدت محمد هاشمی (رئیس وقت صدا و سیما) را مورد عتاب قرار میدهند و می فرمایند:
🔶 آقای محمد هاشمی
مدیرعامل صدا و سیمای جمهوری اسلامی
با کمال تاسف و تأثر روز گذشته (روز شنبه ۸ بهمن) از صدای جمهوری اسلامی مطلبی در مورد الگوی زن پخش گردیده است که انسان شرم دارد بازگو نماید. فردی که این مطلب را پخش کرده است تعزیر و اخراج میگردد و دستاندرکاران آن تعزیر خواهند شد. در صورتی که ثابت شود قصد توهین درکار بوده است، بلاشک فرد توهینکننده محکوم به اعدام است. اگر بار دیگر از این گونه قضایا تکرار گردد، موجب تنبیه و توبیخ و مجازات شدید و جدی مسئولین بالای صدا و سیما خواهد شد. البته در تمامی زمینهها قوه قضاییه اقدام مینماید.
🔻صحیفه نور ، جلد ۲۱ : ص ۷۶
✅ @Aminikhaah
برگزاری اولین جلسه پردیس اندیشه بامحوریت اندیشه های شهید_دیالمه باحضور حجت الاسلام امینی خواه
پاتوق فرهنگی نهاد رهبری دانشگاه فردوسی مشهد
🆔 @ferdowsieum
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 شبکه های اجتماعی شما را بهتر از همسرتان می شناسند!
🔷 الگوریتم شناسایی کاربران
✅ @Aminikhaah
#معرفی_کتاب
yon.ir/Fsc1f
💠 استاد عشق
🔷 سالها بود دنبال فرصتی برای مطالعه «استاد عشق» بودم. تا اینکه این ایام ، توفیق فراگیری اش فراهم شد.
«استاد عشق» با کلمات و بیانی به تحریر آمده که بیش از آنکه خواندنی باشند ، شنیدنی و دیدنی اند. استاد عشق ، بیش از آنکه زندگینامه باشد ، فیلمنامه است. با این کتاب می توان چندین سال در کنار پیر خردمند و تلاشگری که لحظه به لحظه درس عاشقی و شکوفایی می آموزد ، زندگی کرد.
پروفسور سید محمود حسابی ، نابغه ای نایاب و ناب است. استقلال شخصیتی و ادب رفتاری اش هر کسی را از هر مسلک و مکتبی شیفته او می کند.
سالهایی که در لبنان با سختی و به مدد نان خشک پسمانده از منزل همسایگان زندگی می کرد ، با همه تاریکی و سیاهی ، طلایی است. شبهایی که در مرز سوریه و لبنان و در چادری صحرایی با موش و شغال و مالاریا سر می کرد ، درس ایستادگی و صبوری است.
روزهای پر تلاش زندگی در پاریس و اشتیاق پر جوش و خروش او برای تحصیل علم ، ستودنی است.
طراوت و خلاقیت علمی او و طرح آراء بی بدیل در فیزیک و به شگفتی آوردن «آلبرت اینشتین» بالیدنی است.
ادب و متانت او در برخورد با مادر ، فرزندان و حتی پدری که از هیچ ستم و سودایی علیه او فروگذار نکرده ، باور نکردنی است.
بخش شایان و شیداگر کتاب ، جایی است که دکتر حسابی با افتخار و اعتزاز از ایران و ایرانی نام می برد. درخواست حضور پادشاه گونه در بهترین دانشگاه های دنیا را با طرح این سوال که «چرا باید کشوری غیر از ایران را آباد کنم؟» پس می زند و زندگی ملالت آور و دشوار در ایران را بر می گزیند. البته به زودی مزد این حضور را با تاسیس دانشگاه تهران و خدمت در سطح وزارت ، نقد می بیند.
پرکاری و کم توقعی او می تواند مثالی برای همه دانش آموزان ، دانشجویان و دانش دوستان باشد.
پس از مطالعه این کتاب زیبا ، از تاخیر چند ساله در مطالعه ، احساس شرم و خسارت کردم! کسانی که تا به حال اعتنایی به مطالعه آن نداشته اند ، بیش از این خود را محروم ندارند!
✅ @Aminikhaah
💠 مومیایی فراعنه
🔷 تازگی در شهر ری جسدی یافت شده که قرائن بسیاری از «رضا شاه» بودن آن حکایت دارد. اگر واقعا جنازه رضا شاه کشف شده باشد ، اتفاق بسیار مبارک و پدیده در خور توجهی است.
قرآن کریم در ماجرای فرعون می فرماید:
«فَالْيَوْمَ نُنَجِّيكَ بِبَدَنِكَ لِتَكُونَ لِمَنْ خَلْفَكَ آيَةً وَ إِنَّ كَثيراً مِنَ النَّاسِ عَنْ آياتِنا لَغافِلُون» (یونس / 92)
«اينك امروز بدنت را از آب بيرون مىاندازيم، تا براى آيندگانت آيت و عبرتى باشى، هر چند كه بسيارى از مردم از آيتهاى ما غافلند.»
خدای سبحان ، جسد فرعون را در طول قرون متمادی نگه داشت تا همه امصار و اعصار بدانند داستان سرکشی ها و آدم کُشی های فرعون ، فسانه نبوده. و بدانند همین فرعون که با تکیه به دریای نیل خود را خدا می خواند و گلوی خلق الله می فشرد ، چگونه با قدرت نمایی خدا در همان دریای نیل گلوگیر شد و زیر پا افتاد.
سر برون آوردن مومیایی رضا شاه ملعون از خاک نیز رخدادی از جنس ماندگاری جسد فرعون است. خدای تعالی اراده کرده این فرعون ایرانی را نیز مانند آن فرعون مصری بر چشم ها بنشاند و نمایش قدرت دهد. رضا شاه در وقت مناسب و روزهای خوبی بازگشت! خوب است ببیند روزهایی که با چکمه ، روضه تعطیل می کرد و حجاب بر می داشت به چه روزهایی رسیده. به روزهایی که یک خبرنگار مست پس از نجاست پراکنی خمارزده ، با طوفانی از عواطف ناب مواجه و سرانجام ، راهی بازداشتگاه می شود. روزهایی که دلارها و تراول های نجس ، خرج چهارشنبه های سفید و روسری چرخانی های سیاه می شود ، ولی دختران و زنان پاک این مرز و بوم ، به اختیار در پوشش می مانند.
چه استعاره زیبایی است جسد لگدکوب و خاک آساییده رضا شاه در جوار حرم با شکوه حضرت عبدالعظیم! رضا شاهی که برای رونق زدایی از آستان اهل بیت هر چه داشت گذاشت و حتی موقوفات را تکه تکه کرد تا نامی از این خیمه و خرگاه نماند ، روزهایی رسیده که پرچم این گنبدها روز به روز بالاتر می رود. و چه تصویر زیبایی است میزانسن حقارت رضا شاه و عظمت شاه عبدالعظیم!
اگر این جسد ، جنازه آن «میر پنج دیکتاتور» بود ، شکرانه حضورش را به جا آوریم. برایش موزه ای بسازیم و او را در قفسی شیشه ای جلوی انظار بگذاریم. در کنارش تاریخ خوانانی بگماریم تا شرح طغیان و گستاخی های دیروز و حقارت و بی سر و پایی امروزش را دهند. حضور او در این وقت ، عطیه ای تذکر زاست. به سادگی رهایش نکنیم!
http://yon.ir/7ZQcI
✅ @Aminikhaah
#سیره_بزرگان
💠 اخلاق و سیاست
🔷 بنی صدر در 17 شهریور طی یک سخنرانی جنجالی گفته بود اینها (آقای بهشتی و آقای خامنه ای و ...) باید محاکمه بشوند. وقتی آقای بهشتی آن روز به منزل آمدند ، محمد رضا به ایشان گفت: امروز هم که بنی صدر خراب کرد. فوری ایشان گفتند: غیبت نکن!
🔻 سیره شهید دکتر بهشتی ، غلامعلی رجایی ، ص 573
✅ @Aminikhaah
💠 سوال #وارده از طرف یکی از مخاطبین محترم کانال که برای ادمین محترم ارسال کرده اند:
🔷 سلام علیکم،
سوال مهمی پیش آمده برامون
از شما درخواست داریم به حاج آقا برسانید و پاسخ بدهید .
سوال این هست که :
نظر ایشون درباره استاد اخلاقی بنام اقای غفاری چیه ،؟ گویا ایت الله تحریری فرمودن که ایشون از شاگردای معمولی اقای سعادت پرور بودن و مناسب نیستن برای استاد اخلاق شدن و...
و اینکه بنظرشون در صورت اقبال و گرایش چند نفر از دوستان طلبه مون به اقای غفاری، آیا ما وظیفه ای داریم از جهت روشنگری و تلنگر به دوستامون که مانع بشیم (در صورت عدم اهلیت این استاداخلاق) .
با تشکر
🔶 پاسخ اجمالی:
با عرض سلام خدمت شما طلبه عزیز و دغدغه مند.
این حقیر اهلیت ورود در این مباحث را نداشته ام و ندارم؛ خصوصا وقتی که سخن از اشخاص باشد که علم جزیی ما کفاف تشخیص نمی دهد.
در این کانال نیز همیشه از طرح مباحث عرفانی و شبه عرفانی که بوی مرید و مرادی و سلسله جنبانی و مکتب سازی و ... از آن استشمام شود به شدت پرهیز داشته ام و سعی کرده ام سخنی فراتر از اندازه ناچیز خود نداشته باشم.
در باب این موضوع خاص ، از آنجا که متاسفانه فضای غبار آلودی شکل گرفته و تشویش اذهان و در هم آمیختگی سره و ناسره را رقم زده ، و از آنجا که بعضی اعاظم ، حقیر را به نوشتن مطالبی برای روشن شدن حقیقت تشویق نمودند ، ان شاء الله به زودی جواب مفصلی عرضه خواهم نمود.
امید است که اولا غرض نویسنده ، چیزی جز رضای خدا نباشد. ثانیا مطالب مستدل و بی پیرایه ای عرضه شود که هر حقیقت جوی منصفی را قانع سازد و ثالثا جریان مخاطب این مقاله ، به دور از غرض ورزی ، هیجان و احساس بی اساس ، پاسخی منطقی عرضه دارد.
پاسخ تفصیلی ، ابتداءً در قالب یک متن ارائه می شود. در صورت سوال ، ابهام و هجمه ، مطالبی در تتمه آن مطرح خواهد شد.
و السلام علی من اتبع الهدی
✅ @Aminikhaah
💠 #استاد_عرفان_کیست؟ / 1️⃣
🔷 به حکم عقل و نقل ، طی هر مسیری ، راهبر و راهنمایی می خواهد که پیچ و خم طریق را خوب بشناسد و سودای بیراهه بَری نداشته باشد. چنانکه حضرت ابراهیم ـ علیه السلام ـ با طرح امر بدیهی «تبعیت جاهل از عالم» و ارائه صلاحیت خود ، عمویش آزر را به تبعیت از خود دعوت نمود:
«يا أَبَتِ إِنِّي قَدْ جاءَني مِنَ الْعِلْمِ ما لَمْ يَأْتِكَ فَاتَّبِعْني أَهْدِكَ صِراطاً سَوِيًّا» (مریم / 43)
مسیر عبودیت و اخلاص ، به همان دلیل که «استاد» و «راه بلد» می خواهد ، «صلاحیت راهبری» را نیز اقتضاء دارد. چنانکه جسم خود را به هر مدعی و طبیبی نمی سپاریم ، جانی که هزار مرتبه لطیف تر و دقیق تر است ، مواظبت بیشتری می طلبد.
🔷 در کشف صلاحیت استاد طریقت به دو سخن باید توجه داشت:
یک. برخی با مغالطات حیرت آور ، راهِ یافتن راهنمای سلوکی را دل بستگی سالک می دانند. به این نحو که هر استادی که دل از سالک ربود ، همو گمشده ای است که او را از گم گشتگی نجات می دهد! و چه بسیار ساده دل فریفته که اینگونه گرفتار استادنمای شیاد می شود!
دو. اساسا شناخت دیگران دو گونه است؛ گاهی شناخت اجمالی است که از سیره و داب ظاهری کسی حکم به صحت اعمال و نیت او می شود. این شناخت ، برای شهادت به عدالت امام جماعت و شاهد دادگاهی کارآمد است ؛ ولی شناخت استاد طریقت ، از گونه دوم است که شناخت احاطی است. مقامات معنوی و صلاحیت راهبری شخص ، برای کسی میسر است که در مراتب بالاتر از حیث معرفتی و شهودی قرار دارد. این شناخت و تایید ، از سنخ شناخت و تایید اجتهاد است. کسی می تواند اجتهاد دیگری را امضاء و تایید کند که خودش اشراف به قواعد و قوانین استنباط داشته باشد.
🔶 اما استاد طریقت چگونه کشف می شود؟ آیا شناخت او برای نوع سالکان در دسترس است و با شنیدن سخنان و دیدن کرامات او می توانند خود را به او بسپارند؟
نکته اول این است که کرامات و حالات فوق العاده ، هیچ دلالتی بر صلاحیت سالک پروری ندارد. عارف واصلی که از سالک دستگیری می کند ، بر فرض تسلط و اشراف ماورایی بر نفس و حالات سالک ، وظیفه ای به رونمایی از اشراف خود ندارد و چه بسا آشکار نمودن این اشراف ، برای شاگرد و استاد (هر دو) مضرّ و بعدآور باشد. سالک باید با پای محاسبه و مراقبه به عیوب خود واقف شود و در جهت کمال سیر کند ؛ نه با چشم بندی های استاد! چنانکه سیره بزرگان طریقت بر این بوده و جز در وقت ضرورت ، پرده غیب نمی دریدند.
آنچه در استاد ، لازم و صلاحیت آور است ، اشراف به قوانین و قواعد سلوک است؛ که وقتی سالک در اثر مراقبه ، با حالاتی مواجه شد و در عوالم جدیدی ورود پیدا کرد ، استاد بتواند مختصات حرکت و رشد او را کشف کند. بداند در چه منزلی است و چگونه از این منزل به منزل پسین ره سپار شود. اگر سالک با حالت غیر منتظره ای مواجه شد ، صحت ، سقم و پیام نهفته در آن کشف و حال را بشناسد و سالک را هوشیار کند و هشدار دهد.
نکته دوم این است که استاد سلوکی گاهی در مرتبه ای از علم ، معرفت و حقیقت است که نیازی به معرِّف ندارد و خود ، از هر معرّفی اجلی است. بزرگانی چون آیت الله سید علی قاضی طباطبایی ، آیت الله العظمی بهجت و علامه طباطبایی اینگونه بودند. این بزرگان ، در مرتبه ای از قداست ، طهارت و شرافت بودند که تمام اقران ، همقطاران و نائلان زمانه ایشان ، ره یافتگی و راهبری شان را تصدیق می کردند.
یکی از اساتید معظم اخلاق و عرفان می فرمودند:
«اوایل جوانی که قصد حرکت در مسیر معنویت کردم ، خدمت مرحوم آیت الله العظمی بهجت رسیدم و از ایشان درباره صلاحیت مرحوم آیت الله شیخ علی پهلوانی تهرانی پرسیدم ؛ که خود را به ایشان بسپارم یا نه؟ مرحوم آیت الله العظمی بهجت فرمودند: ایشان (آقای پهلوانی) از واضحات است! اگر سوال و ابهامی باشد در شماست ؛ نه ایشان!»
غرض اینکه کسی در مرتبه این بزرگان ، از واضحات است و نیازی به اجازه و تایید ندارد. که البته اینچنین کسانی به عسرت و ندرت یافت می شوند و این روش کشف ، روش فراگیر و عامی نیست.
آنچه در این زمانه برای امثال ما طمانینه آور و حیرت زداست ، تایید و اجازه ای است که از این «واضحات» رسیده. بزرگانی چون مرحوم آیت الله پهلوانی تهرانی ، برای تعدادی از شاگردان مستقیم و مستنیر خود که اشراف بر قواعد طریقت داشتند ، اجازه نامه ای صادر فرمودند تا مشتاقان مسیر معنویت ، از گمراهی و سرگشته ای بیرون شوند و در مسیر تربیت راه گیرند.
🔷 اما در پاسخ به سوالی که پیرامون اشخاص با ذکر نام طرح شده بود ، به دلیل طولانی شدن متن این مقاله ، در مقاله ای مجزا توضیحاتی عرض خواهد شد ان شاء الله.
⬅️ ادامه دارد ...
✅ @Aminikhaah
🌹جشن میلاد منجی عالم بشریت حضرت صاحب الزمان🌹
#هیئت_ریحانه_النبی_محفل_رهروان_شهدا
💠 سه شنبه 11 اردیبهشت در نمازخانه دانشکده مهندسی ساعت 18
💠 #استاد_عرفان_کیست؟ / 2️⃣
❌ تذکر: لطفا پیش از خواندن این متن ، مقاله پیشین مطالعه شود!
🔷 رهبر معظم انقلاب ، عرفان و سلوک حقیقی را در مسلک عرفانی مرحوم آیت الله سید علی قاضی طباطبایی متجلی می دانند:
« عرفان، همان مرحوم قاضى است، مرحوم ملا حسينقلى همدانى است، مرحوم سيد احمد كربلائى است؛ عرفان واقعى اينهاست.»
🔻 (23/ 11/ 1391) بيانات در ديدار اعضاى مجمع عالى حكمت اسلامى
«مرحوم آقاى قاضى- ميرزا على آقاى قاضى- يكى از حسنات دهر است؛ يعنى واقعاً شخصيت برجسته ى علمى و عملى مرحوم آقاى قاضى، حالا اگر نگوييم بى نظير، حقّاً در بين بزرگان كم نظير است.
... خب، ايشان علاوه بر #مقامات_معنوى و عرفانى خودشان، شاگردان زيادى را هم تربيت كردند كه اين خيلى با ارزش است؛ شخصيتهاى بزرگى كه ما بعضى از اينها را ملاقات كرديم، زيارت كرديم.
... مهمترين مسئله در اين باب، اين است كه ما در بين سلسله ى علمى فقهى و حِكمى خودمان در حوزه هاى علميه ـ در اين صراط مستقيم ـ يك گذرگاه و جريان خاص الخاص داريم كه مى تواند براى همه الگو باشد، هم براى علما الگو باشد ـ علماى بزرگ و كوچك ـ هم براى آحاد مردم و هم براى جوانها؛ مى توانند واقعاً الگو باشند. اينها كسانى هستند كه به پايبندى به ظواهر اكتفاء نكردند، در طريق معرفت و طريق سلوك و طريق توحيد تلاش كردند مجاهدت كردند كار كردند، و به مقامات عاليه رسيدند. و مهم اين است كه اين حركت عظيم سلوكى و رياضتى را نه با طرق من درآوردى و تخيّلى ـ مثل بعضى از سلسله ها و دكانهاى تصوّف و عرفان و مانند اينها ـ بلكه صرفاً از طريق شرع مقدّس آن هم با خبرويت بالا، به دست آوردند.
... هيچ اهل بُروز مكاشفات و مانند اينها هم نبودند؛ خب خيلى چيزها از آنها نقل شده ... لكن اصلًا اينها در زندگى اين بزرگوارها اهميتى ندارد، نقشى ندارد. »
🔻 (26/ 04/ 1391) بيانات در ديدار اعضاى ستاد برگزارى كنگره ى بزرگداشت فقيه متأله حضرت آيتالله سيد على قاضى (قدّس سرّه)
🔷 درباره طریق معرفتی آخوند ملا حسینقلی همدانی و شاگردان ایشان ، سخن بسیار است. بروز تمام و کمال این نحله بی نظیر ، در استاد کل ، مرحوم آیت الله سید علی قاضی طباطبایی است که سالکان بسیاری در مسلک خود پروراند. مرحوم آیت الله العظمی بهجت ، مرحوم آیت الله شیخ محمد تقی آملی ، مرحوم آیت الله شیخ علی محمد بروجردی ، مرحوم آیت الله میرزا ابراهیم شریفی زابلی ، مرحوم آیت الله سید علی اکبر مرندی ، مرحوم آیت الله سید محمد حسن الهی طباطبایی و ... از شاگردان نامدار و وامدار ایشان اند.
به تایید بسیاری از شاگردان مرحوم آیت الله سید علی قاضی ، کسی که مکتب عرفانی و تربیتی ایشان را پس از او قوام بخشید و زنده نگاه داشت ، مرحوم علامه طباطبایی بود.
شاید شاگردان تربیتی مرحوم علامه طباطبایی ، به فراوانی شاگردان سلوکی مرحوم آیت الله قاضی نباشند ، ولی سبک و سیاق تربیت ، دقیقا همان است و خروجی های مسلک تربیتی علامه ، چیزی کم از خروجی های مسلک تربیتی مرحوم قاضی ندارند.
مرحوم آیت الله خوشوقت ، مرحوم آیت الله حسینی طهرانی ، مرحوم آیت الله شیخ محمود تحریری ، مرحوم آیت الله شیخ علی پهلوانی تهرانی و مرحوم آیت الله سید عبدالله جعفری تهرانی ، برخی از شاگردان سلوکی نام آشنای مرحوم علامه طباطبایی هستند. در این میان ، آن کس که تمام زندگی خود را برای تربیت شاگردان سلوکی فارغ کرد و همه وقت خود را وقف سعادت پروری کرد ، مرحوم آیت الله پهلوانی تهرانی بود. البته این به معنای آن نیست که سایر نامبردگان گرامی در این جهت ضعف یا قصوری داشته اند.
منزل مرحوم آیت الله پهلوانی تهرانی ، محمل و محفلی برای عرض حال بود. شاگردان ، نامه می دادند و برنامه می گرفتند. با حضور در آن بیت نورانی و شرکت در جلسات ، حالات خود را عرضه و تقویت می کردند.
این جلسات ، به فراخور مراتب رشد افراد ، مختلف بود. هر روز هفته جلسه ای برای طیفی برگزار می شد که مهم ترین آن جلسات ، جلسه روز پنج شنبه بود. افراد حاضر در جلسات پنج شنبه ، در مراتب نهایی مراقبه بودند. مرحوم آیت الله پهلوانی تهرانی ، برای تربیت سالکان پس از خود ، قریب به 20 نفر از حضار جلسات پنج شنبه را به عنوان مربی سلوکی معرفی فرمودند و به آنها «اجازه نامه تربیتی» دادند. حضرات اساتید مویدی ، وطنخواه ، وزیری ، مجاهدی ، فیاض بخش ، رجالی ، ایوبی ، نجفی و ... برخی شاگردان صاحب اجازه از آن پیر طریقت اند.
اما سخن درباره حضرت آیت الله شیخ محمد باقر تحریری ، فصل جداگانه ای است که مقاله بعدی از آن سخن خواهد راند.
⬅️ ادامه دارد ....
✅ @Aminikhaah
💠 بنا به درخواست مخاطبان عزیز و نظر به رایگان بودن حجم مصرفی در نرم افزار سروش ، زین پس تمامی فایل های صوتی دروس حوزوی ، دانشگاهی و سخنرانی ها در کانال زیر بارگذاری خواهد شد.
👇👇👇👇👇
https://sapp.ir/aminikhaah_media
💠 #استاد_عرفان_کیست؟ / 3️⃣
❌ تذکر: لطفا پیش از خواندن این متن ، مقاله های پیشین مطالعه شود!
🔷 حضرت آیت الله شیخ محمد باقر تحریری ، در نوجوانی به واسطه والد عارف و معظم خود ـ مرحوم آیت الله شیخ محمود تحریری ـ با مسیر شوریدگی و شیدایی آشنا می شوند. ولی شیخ محمود ، به ظاهر ایجاد شوق و طلبی برای شیخ محمد باقر ندارد ؛ تا خود ، به خواهش و تمنای حقیقی رسد.
این امر سبب آن شد که شیخ محمد باقر ، دست طلب مجدانه به دامن سلطان طوس زند و با عنایت امام رضا ـ علیه السلام ـ با استاد کم نظیر تربیت ، مرحوم آیت الله شیخ علی پهلوانی تهرانی ـ سعادت پرورـ آشنا شود. مرحوم آیت الله پهلوانی تهرانی زمینه و استعداد ویژه شیخ محمد باقر تحریری را که می بیند ، تمهیدات تربیت او را فراهم می آورد و بدون آنکه خود ، دستور و برنامه ای ارائه دهد ، او را به مرحوم علامه طباطبایی رهنمون می سازد.
اینگونه ، شیخ محمد باقر تحریری از معدود شاگردان تربیتی و سلوکی مرحوم علامه طباطبایی می شود و در مدت کوتاه و عنفوان جوانی (پیش از بیست و چهار سالگی) تمام دستورات و مراتب مراقبه را از محضر مرحوم علامه طباطبایی فرا می گیرد. در تمام این سالها و سالهای بعد از آن نیز ارتباط وثیق خود با مرحوم آیت الله پهلوانی تهرانی را در بالاترین حد نگه می دارد و بیشترین استفاده ها را از ایشان می برد.
مرحوم آیت الله پهلوانی تهرانی که خود ، لقب «فخر المحققین» را از مرحوم علامه طباطبایی کسب کرده بود و از اکابر شاگردان تربیتی ایشان به حساب می آمد ، به حضرت آیت الله شیخ محمد باقر تحریری عنایت ویژه داشت و می فرمود: «هر کس قصد رسیدن به هر مرتبه از معنویت و تربیت را که دارد ، اگر دست در دست تحریری داشته باشد ، خواهد رسید!»
پختگی تربیتی و عملی آیت الله تحریری ، اعتماد ویژه آیت الله پهلوانی تهرانی را به ارمغان آورده بود ؛ تا آنجا استاد پهلوانی تهرانی ، در دوران حیات مبارک خود بسیاری از شاگردان را به استاد تحریری احاله می دادند و در سالهای پایانی که به ندرت کسی را برای شاگردی می پذیرفتند ، به متقاضیان تربیت ، از ابتدا استاد تحریری را معرفی می فرمودند.
تمام شاگردان صاحب اجازه مرحوم آیت الله پهلوانی ، به عنایت ویژه مرحوم آیت الله پهلوانی تهرانی به استاد تحریری اذعان دارند. برخی از این اعزه ، شاگردان خود را در مراتب ابتدایی مراقبه سیر می دهند و برای مراتب بالاتر ، او را به محضر استاد تحریری راهنمایی می کنند.
برخی بزرگان قم ، مانند حضرت علامه مصباح یزدی ـ که از شاگردان پر افتخار حضرت امام و مرحوم علامه طباطبایی هستند ـ طالبان حقیقت و تربیت را به استاد تحریری ارجاع می دهند و میان استاد تحریری و حضرت علامه مصباح ، ارادت دو طرفه و رمز آمیزی برقرار است.
در میان تاییدات گوناگون و فراوان حضرت استاد تحریری ، عنایت ویژه رهبر معظم انقلاب به ایشان ، جلوه و جلای دیگری دارد. رهبر معظم انقلاب در حکم نصب حضرت آیت الله تحریری به تولیت مدرسه مروی ، ایشان را اینگونه معرفی می فرمایند:
🔶 «جنابعالی را که بحمدالله حائز مقام علمی و معنوی میباشید به تولیت آن مرکز مهم علمی و ملحقات آن منصوب میکنم. انتظار دارم تلاش خود را متمرکز بر تربیت علمی و اخلاقی طلاب بنمائید و جایگاه آن پایگاه دیرین فقه و فلسفه را ارتقاء بخشید.»
🔻 ۱۵ مرداد ۱۳۹۶
دو تعبیر «مقام علمی» و «مقام معنوی» که در این حکم به کار رفته ، محل تامل دقیق است.
بنا به وقف نامه مدرسه علمیه مروی ، کسی باید تولیت آن مدرسه را به عهده داشته باشد که مجتهدی جامع الشرایط باشد. نفس منصوب شدن حضرت استاد تحریری در این کسوت ، حکایت از آن دارد که رهبر معظم انقلاب ، ایشان را مجتهدی جامع الشرایط می دانند و این رمز عبارت «مقام علمی» است.
اما درباره «مقام معنوی» ، اولین نکته حائز اهمیت این است که پس از تتبع و تفحص فراوان ، این عبارت را در هیچ یک از احکام صادره از طرف رهبر معظم انقلاب نیافتیم! و با بررسی شایان پیرامون عبارت «مقام معنوی» ، این عبارت را در منظومه ادبیاتی رهبر انقلاب ، واژه ای راقی و ویژه یافتیم.
رهبر معظم انقلاب همیشه در سخنرانی های خود ، تعبیر «مقام معنوی» را با حساسیت و دقت ویژه ای به کار برده اند و عند التحقیق ، پس از اهل بیت عصمت ، دو نفر را با این عبارت یاد کرده اند. یکی مرحوم آیت الله سید علی قاضی طباطبایی (که متن سخنان ایشان در مقاله پیشین درج شد.) و یکی حضرت امام ـ رضوان الله علیه ـ که مقام معنوی ایشان را همان مقام عرفانی ویژه ایشان دانستند.
🔻ر.ک: (12/ 03/ 1378) بيانات رهبر معظم انقلاب در ديدار با ميهمانان داخلى و خارجى دهمين سالگرد ارتحال حضرت امام خمينى (ره)
🔷 درباره قضایای چند ساله اخیر که ما بین استاد تحریری و جناب غفاری واقع شده ، سخنانی قابل طرح است که ان شاء الله در مقاله واپسین به آن خواهیم پرداخت.
⬅️ ادامه دارد ....
✅ @Aminikhaah
💠 #استاد_عرفان_کیست؟ / 4️⃣
❌ تذکر: لطفا پیش از خواندن این متن ، مقاله های پیشین مطالعه شود!
🔷 نظر به سوال مطروح و ضرورت پاسخ ، چند جمله ای درباره جناب آقای عباسی (غفاری) نکاتی عرض خواهد شد.
ایشان از شاگردان مرحوم آیت الله پهلوانی تهرانی بوده اند که در یکی از جلسات خصوصی ایشان در میانه هفته ـ که برای شاگردان متوسط برگزار می شده ـ شرکت می کرده اند. پس از رحلت مرحوم استاد پهلوانی نیز بنا به توصیه موکد ایشان که اهالی تمام جلسات طول هفته را به استاد تحریری می سپارند ، به محضر ایشان شرفیاب می شوند و به مدت سه سال (1383 - 1386) در یکی از جلسات استاد تحریری ـ که استمرار همان جلسات متوسطین بوده ـ شرکت می کردند.
ایشان نه تنها از زمره شاگردان صاحب اجازه استاد پهلوانی به حساب نمی آیند بلکه حتی به جلسه پنج شنبه های آن استاد بزرگ هم راه پیدا نکرده بودند. لذا اساسا قیاس مرتبت و تراز ایشان در امر خطیر استادی ، با حضرت آیت الله تحریری قیاسی مع الفارق و به قول علما ، قیاس «حجت» و «لا حجت» است. چه اینکه اجماع تمامی شاگردان صاحب اجازه مرحوم آیت الله پهلوانی تهرانی بر صلاحیت تربیتی آیت الله تحریری است و همگی اذعان دارند که جناب آقای غفاری ، از طرف آن استاد بزرگ اذنی مبنی بر این کار نداشته اند.
آقای غفاری ، در بدو امر از مریدان دلباخته استاد تحریری بوده اند که از هیچ فرصتی برای ابراز ارادت فروگذار نمی کردند و حتی از فرط علاقه به ایشان و به زعم حمایت از ایشان ، مدتی به بدگویی و عداوت با جناب استاد رجالی (یکی از شاگردان مبرز و صاحب اجازه مرحوم آیت الله پهلوانی تهرانی) مبادرت می ورزند. این مساله ، جدای از ناراحتی استاد تحریری ، خشم و نگرانی شدید مرحوم آیت الله پهلوانی تهرانی را به همراه می آورد و مرحوم استاد که از شنیدن این واقعه غضبناک شده بودند با نشان دادن دست لرزان خود به اطرافیان فرموده بودند:
«عباسی همین را می خواهد؟ بین شاگردان من اختلاف می اندازد تا تن من اینگونه لرزان شود؟»
جناب آقای غفاری با آن تراکم محبت ، متاسفانه به روزهایی رسیدند که علنا به استاد تحریری دشنام می دهند و شاگردان خود را علیه ایشان تحریک می کنند.
در خاطر دارم یکی از سحرهای ماه رمضان گذشته در مازندران ، همراه دو تن از شاگردان صاحب اجازه مرحوم آیت الله پهلوانی تهرانی به میهمانی می رفتیم. آن دو بزرگوار ـ که رضایت به اعلان نام خود ندارند ـ در قسمت جلوی ماشین نشسته بودند و بنده در معیت یکی از شاگردان بزرگوار مرحوم آیت الله پهلوانی تهرانی ، در قسمت عقب نشسته بودیم. یکی از آن دو بزرگوار که پشت فرمان نشسته بودند خطاب به عزیز کناری فرمودند: سخنانی که آقای عباسی به تازگی درباره آقای تحریری داشته اند را شنیده اید؟ آن بزرگوار با ناراحتی سر تکان دادند و با تاسف فرمودند: بله. عزیزی که پشت فرمان بود ادامه داد: یادتان می آید از همان ابتدایی که خدمت مرحوم استاد رسیدیم ایشان تاکید به مقامات بالای آقای تحریری داشتند و همیشه ایشان را تایید می فرمودند؟ حال چگونه کسی به خود جرات می دهد درباره این شخصیت اینطور هتاکانه سخن بگوید؟
این حقیر طی سالها شاهد بوده که استاد تحریری با کسی کینه و کدورت شخصی نداشته و همیشه حتی نسبت به کسانی که کاملا در جهت مخالف بوده اند با احترام یاد کرده اند. در این زمینه سخن بسیار است؛ ولی به نقل همین خاطره بسنده می کنم. خط و مشی تربیتی مرحوم سید حسن ابطحی ، مسیری بود که ابدا از جانب مرحوم آیت الله پهلوانی تهرانی و استاد تحریری تایید پذیر نبود و ایشان هیچ تایید و سازگاری با این ممشا نداشتند. با همه اختلاف طریقت ، شبی که خبر رحلت آقای ابطحی را به استاد تحریری رساندم ، غم خاصی در چهره ایشان هویدا شد و با افسوسی خاص می فرمودند: فاتحه ای برای ایشان بخوانیم. جدای از این مورد ، مرحوم هاشمی رفسنجانی را می توان نام برد که موضع سیاسی استاد تحریری درباره ایشان همیشه اظهر من الشمس بوده. با این حال ، هنوز که هنوز است وقتی یاد آن مرحوم به میان می آید ، ایشان برای او طلب مغفرت می کنند و به نیکی یاد می کنند.
ذکر این موارد از آن رو بود که متاسفانه عده ای از علاقمندان به جناب غفاری ، مخالفت مبنایی استاد تحریری با ایشان را حمل بر کینه و کدورت شخصی می کنند. عجبا! که رفتار کینه توزانه از یک مومن معمولی نیز خلاف تقوا و عدالت است ، چه رسد به کسی که رهبر معظم انقلاب بر «مقام معنوی» او صحه گذاشته اند!
این مقاله ، آخرین مقاله از سری مقالات #استاد_عرفان_کیست؟ خواهد بود. نگارنده برای برخوردهای نامهربانانه احتمالی آماده است و در برابر حملات محتمل ، زره ای از توکل خواهد داشت.
✅ @Aminikhaah
💠 نفر وسط
🔷 شخصی از جایی رد می شد. دید کوچه ای را بسته اند و دو نفر مشغول کارند. نفر اول با بیل می کَند. نفر دوم با بیل پر می کند!
پرسید: چه می کنید؟
گفتند: ما در واقع سه نفر بوده ایم. نفر اول باید گودال درست کند. نفر دوم لوله بگذارد و نفر سوم چاله را پر کند. اکنون نفر دوم نیامده و ما دو نفر از سر وظیفه شناسی ، کار خود می کنیم!
ماجرای فیلتر تلگرام و کوچ به پیام رسان های داخلی دقیقا چیزی از این جنس است.
نفر اول حکم قضایی صادر می کند و نفر دوم ، فیلتر می کند. این وسط اما آنکس که باید لوله گذاری کند و درد پیام رسان های داخلی را درمان کند و نقائص این کوچ را مرتفع سازد ، در استراحت و مرخصی است!
علی برکت الله ...
✅ @Aminikhaah
💠 نظر علامه طباطبایی درباره پیشرفت غربی ها
🔶 آرى، خواننده عزيز نبايد از ديدن وضعى كه كشورهاى متمدن دنيا از قوه و شوكت و نظم (به ظاهر عادلانه) به خود گرفتهاند غره گشته و مرعوب شود، چون قوانين اين كشورها بر اساس و پايههاى اخلاقى وضع نشده و ضامن اجراء ندارد. مردم اين كشورها فكرشان فكر اجتماعى است، افرادشان جز نفع ملت و خير آن و جز دفع ضرر از ملتشان چيز ديگرى را محترم نمىشمارند، و ملتهايشان جز برده كردن ساير ملتها و دوشيدن آنها و استعمار سرزمينهايشان و مباح كردن جان و مال و ناموسشان هدف ديگرى ندارند. ثمره اين پيشرفت و ترقيشان اين شد كه آن ظلمهايى را كه جباران در گذشته بر افراد وارد مىكردند امروزه به اجتماعات منتقل گرديده و در حقيقت امروز اجتماعى بر اجتماعى ديگر ظلم و ستم روا مىدارد يعنى امروزه" ملت" جاى" فرد" را گرفته است، پس مىتوان گفت كه الفاظ، معانى خود را از دست دادهاند و هر لفظى معناى ضد خود را به خود گرفته، اگر از حريت و شرافت و عدالت و فضيلت سخنى به ميان مىآيد مقصود واقعى از آن پيشرفت دنائت و پستى و ظلم و رذالت است.
🔻 ترجمه تفسیر المیزان ، جلد ۱۱ ، ص ۲۱۲
✅ @Aminikhaah
💠 کانال شخصی مصطفی امینی خواه در شبکه های اجتماعی ایرانی:
🔷 ایتا
🔻https://eitaa.com/Aminikhaah
🔷 سروش
🔻http://sapp.ir/Aminikhaah
🔷 گپ
🔻https://gap.im/Aminikhaah
🔶 کانال مدیا (انتشار فایل صوتی ـ تصویری ـ متنی از دروس حوزوی ـ دانشگاهی و سخنرانی ها)
🔻https://eitaa.com/Aminikhaah_Media
🔻https://sapp.ir/Aminikhaah_media