eitaa logo
Aminikhaah_Media🇱🇧
69هزار دنبال‌کننده
285 عکس
206 ویدیو
165 فایل
The #Aminikhaah_media Official Channel. کانال رسمی @aminikhaah نشر آثار صوتی دروس #حوزوی دروس #دانشگاهی سلسله #منابر کلاس های تخصصی متن سخنرانی ها و کلاس ها تبلیغ و تبادل نداریم🚫 ارتباط: توجه : کانال توسط ادمین اداره می‌شود @Amini_Admin
مشاهده در ایتا
دانلود
نظام تقديم 107.mp3
8.96M
🔈 #تاثیر_درک_مهندسی_خلقت_بر_معنویت 📢 #پارت_سوم - #نظام_تقدیم 🔊 جلسه صد و هفتم #جایگاه_صدق_در_هستی / 63 📅98/02/29 #مشهد #دانشگاه_فردوسی 🔔 @Aminikhaah_Media
💠 🔶 جلسه سوم 🔷 بخش سوم 📍زمان های ویژه را باید قدر دانست ، در روایت است که فرزندان حضرت یعقوب زمانی که از پدر خواستند برای آن ها نزد خدا استغفار کند ، حضرت یعقوب به این دلیل که می خواست سحر جمعه برایشان استغفار کند ، فرمود به زودی برایتان دعا خواهم کرد. (تفسیر مجمع البیان ، ج5 ، ص 403) قالُوا يا أَبانَا اسْتَغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا إِنَّا كُنَّا خاطِئِينَ قالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّي إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ؛ گفتند: «پدر! از خدا آمرزش گناهان ما را بخواه، كه ما خطاكار بوديم!» گفت: «بزودى براى شما از پروردگارم آمرزش مى طلبم، كه او آمرزنده و مهربان است!» (یوسف/97 و 98) علاوه بر زمان های ویژه ، مکان های ویژه ای نیز به منظور تقویت حس دعا و نیاز هستند. در روایت آمده است امام صادق ع بیمار شدند پس دستور دادند که به کسی پول بدهند تا ایشان را نزد قبر اباعبدالله دعا کند، و گفتند همانا خداوند مکانهایی دارد که در آنها دعا مستجاب است و بارگاه کربلا از آن مکان هاست: مَرِضَ الصَّادِقُ عَلَيْهِ السَّلَامُ فَأَمَرَ مَنْ عِنْدَهُ أَنْ يَسْتَأْجِرُوا لَهُ أَجِيراً يَدْعُو لَهُ عِنْدَ قَبْرِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلَامُ، وَ قَالَ: إِنَّ لِلَّهِ بِقَاعاً يُسْتَجَابُ فِيهَا الدُّعَاءُ، فَتِلْكَ الْبُقْعَةُ مِنْ تِلْكَ الْبِقَاعِ. (هدایه الامه الی احکام الائمه، ج۵، ص۴۹۵) در زیارت ناحیه مقدسه در روز عاشورا می خوانیم: ..السَّلَامُ عَلَى مَنِ الْإِجَابَةُ تَحْتَ قُبَّتِه ؛ سلام بر آنکه استجابت در زیر قبه ی اوست.. (مزار الكبير (ابن المشهدي) ؛ ص497 ) پسر آیت الله بهجت نقل می کند روزی پدر فرمودند «که در حرم امام رضا ع برایم مکشوف شد که هر کس بدنش هر مشکلی داشته باشد اگر با نیت شفا بخش معیوب را به هر دیواری از حرم برساند به آبروی امام رضا مشکلش برطرف می شود.» پسر ایشان می گوید رفتم حرم و دستم که بریده بود و بعد از چند روز هنوز بهبود نیافته بود را به دیواری از حرم زدم ، فردای آن روز زخم دستم به کلی خوب شد. همچنین به شخصی که از یکی از شهرستان های دور برای دیدن آیت الله بهجت آمده بود و بیماری داشت، همین سفارش را کردم، که او نیز شفا گرفت. مهم ترین وظیفه ما در دوران غیبت امام زمان عج چیست؟ ایشان از ما چه می خواهند؟ امام عسکری ضمن روایتی در این باره می فرمایند: وَ اللَّهِ لَيَغِيبَنَّ غَيْبَةً لَا يَنْجُو فِيهَا مِنَ الْهَلَكَةِ إِلَّا مَنْ ثَبَّتَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى الْقَوْلِ بِإِمَامَتِهِ وَ وَفَّقَهُ فِيهَا لِلدُّعَاءِ بِتَعْجِيلِ فَرَجِه ؛ به خدا قسم غيبتى ميكند كه كسى از مهلكه (بى دينى و گمراهى) نجات نمى يابد جز آنان كه خداوند آنها را در عقيده به امامتش ثابت قدم داشته و موفق نموده است كه دعا كنند خداوند زودتر او را ظاهر گرداند. (بحارالانوار، ج52 ، ص24) ایشان آن حس نیاز و دعا برای ظهور منجی موعود را مطح می کنند و می فرمایند تنها کسانی نجات می یابند که به دعای برای ظهورش موفق شوند. امام زمان منتظر بازگشت ما هستند! مثل پدر و مادری که فرزندش را گم کرده و منتظر شنیدن کوچکترین صدایی از اوست تا دستش را بگیرد. ایشان هیچ گاه از ما غافل نیست. امام زمان ضمن توقیعی به شیخ مفید می فرماید: إِنَّا غَيْرُ مُهْمِلِينَ لِمُرَاعَاتِكُمْ وَ لَا نَاسِينَ لِذِكْرِكُمْ وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَنَزَلَ بِكُمُ اللَّأْوَاءُ وَ اصْطَلَمَكُمُ الْأَعْدَاء ؛ ما در رعايت حال شما كوتاهى نمى كنيم و ياد شما را از خاطر نبرده ايم، و اگر جز اين بود از هر سو گرفتارى به شما رو مى آورد و دشمنان شما، شما را از ميان ميبردند. (بحارالانوار، ج53، ص175) الكافي عن الحسن بن الجهم: قُلتُ لِأَبِي الحَسَنِ عليه السلام: لا تَنسَني مِنَ الدُّعاءِ. قالَ: وَ تَعلَمُ أنّي أنساكَ؟ فَتَفَكَّرتُ في نَفسي و قُلتُ: هُوَ يَدعو لِشيعَتِهِ و أنَا مِن شيعَتِهِ، قُلتُ: لا، لا تَنساني. قالَ: و كَيفَ عَلِمتَ ذلِكَ؟ قُلتُ: إنّي مِن شيعَتِكَ، و إنَّكَ لَتَدعو لَهُم فَقالَ: هَل عَلِمتَ بِشَيءٍ غَيرِ هذا؟ قُلتُ: لا قالَ: إذا أرَدتَ أن تَعلَمَ ما لَكَ عِندي فَانظُر (إلى) ما لي عِندَكَ. حسن بن جهم گويد: به ابى الحسن (ع) گفتم: مرا از دعا فراموش مكن، فرمود: تو مى دانى كه من فراموشت مى كنم؟ گويد: من فکر كردم و با خود گفتم كه او براى شيعه خود دعا مى كند و من هم از شيعيان اويم! گفتم: نه مرا فراموش نمى كنى! فرمود: از كجا اين را دانستى؟ گفتم: من شيعه شمايم و محققاً شما براى آنها دعا مى كنيد، پس فرمود: جز اين هم چيزى دانستى؟ گفتم: نه! فرمود: هر گاه خواستى بدانى نزد من چه دارى، بنگر كه من در نزد تو چه دارم. (کافی، ترجمه کمره ای ،ج2، ص652) 🔔 @Aminikhaah_Media
نظام حل مساله 09.mp3
5.73M
🔈 #نظام_حل_مساله_در_قرآن 📢 روشی نوین و پویا برای تدبر در قرآن جلسه نهم 📅98/02/30 #مشهد #مدرسه_علمیه_حضرت_مهدی عج 🔔 @Aminikhaah_Media
نظام تقديم 108.mp3
6.23M
🔈 #تاثیر_درک_مهندسی_خلقت_بر_معنویت 📢 #پارت_سوم - #نظام_تقدیم 🔊 جلسه صد و هشتم #جایگاه_صدق_در_هستی / 64 📅98/02/30 #مشهد #دانشگاه_فردوسی 🔔 @Aminikhaah_Media
نظام حل مساله 10.mp3
5.69M
🔈 #نظام_حل_مساله_در_قرآن 📢 روشی نوین و پویا برای تدبر در قرآن جلسه دهم l پایانی 📅98/02/31 #مشهد #مدرسه_علمیه_حضرت_مهدی عج 🔔 @Aminikhaah_Media
نظام تقديم 109.mp3
7.94M
🔈 #تاثیر_درک_مهندسی_خلقت_بر_معنویت 📢 #پارت_سوم - #نظام_تقدیم 🔊 جلسه صد و نهم #جایگاه_صدق_در_هستی / 65 📅98/02/31 #مشهد #دانشگاه_فردوسی 🔔 @Aminikhaah_Media
💠 🔷 جلسه سوم 🔶 بخش چهارم 📍 توجه، توجه می آورد. دست گدایی عنایت می آورد. از ما دعا میخواهند. اگر کسی وقت استجابت دعا و وقتی که حال استجابتی به او دست داد، دعایش را برای امام زمان بگذارد، حتما مورد عنایت ویژه ی ایشان واقع خواهد شد. امام زمان را جدا از خودمان و زندگیمان ندانیم. در مراسم های عروسیمان ایشان را دعوت کنیم. البته اگر کسی به گونه ای مراسم گرفت که حتی روی آن را نداشت مومنین از فامیل و امام جماعت محل را هم دعوت کند، مشخص است که امام زمان هم نمی آیند! یکی از علمای یزد می فرماید: "نوکر خوبی باش، تا ارباب نگهت دارد." ایشان در نصیحتی فرمود: به همه بگویید زن و شوهرها با هم خوش اخلاق باشند، ارباب وقتی این را ببیند که نوکرهایش با هم خوب اند ، رزق شان را زیاد می کند. رزق و روزی دست ارباب است، امام سجاد می فرماید در بین الطلوعین خدا رزق را به واسطه ما تقسیم میکند: لَا تَنَامَنَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ فَإِنِّي أَكْرَهُهَا لَكَ إِنَّ اللَّهَ يُقَسِّمُ فِي ذَلِكَ الْوَقْتِ أَرْزَاقَ الْعِبَادِ عَلَى أَيْدِينَا يُجْرِيهَا ؛ هرگز قبل از طلوع خورشید نخواب که من آن را برایت خوب نمی دانم، زیرا خداوند در آن وقت، روزی بندگانش را به دست ما تقسیم می کند.(وسائل الشيعة ؛ ج6 ؛ ص499) از توجهات و توسلات و نمازهای استغاثه به امام زمان عج غافل نشویم ، گاهی کوچکترین توسلات ، بزرگترین گره ها را باز می کند. حضرت آقا به سید حسن نصرالله فرموده بودند که من در مواقع مشکلات کشور به مسجد جمکران می روم و مسائل بزرگ با توسل به امام زمان حل می شود. روضه ها و توسلات مورد توجه است. آیت الله بهجت می فرمود اگر در مجلسی حدیث کساء خوانده شود حتما مورد عنایت حضرت واقع میشود حضرت یا خودشان حضور پیدا خواهند کرد یا قطعا عنایت ویژه ای به آن جلسه و اهلش می کنند. روضه قمر بنی هاشم ع نیز از توسلاتی است که حتما مود عنایت امام زمان قرار می گیرد، آیت الله بهجت به هر کس که می خواست به کربلا برود پولی می دادند و از ایشان میخواستند که در حرم حضرت عباس نائب الزیاره ایشان باشد. مرحوم آیت الله قاضی فرمود: چهل سال در مسیر سیر و سلوک زحمت کشیدم اما عنایت خاصی به من نمی شد ، تا اینکه یک شب جمعه ای بعد از آنکه نماز مغرب را در حرم حضرت عباس خواندم با حالت انکسار خاصی به سمت حرم اباعبدالله ع رفتم تا نماز عشا را آنجا بخوانم ، در بین الحرمین مردی را که به دیوانگی در کربلا شهره بود دیدم، او گفت: "امروز قبله اولیاء عباس بن علی است و همه اولیا محتاج نگاه اویند" ، من با یک آتش مضاعفی به سمت حرم حضرت عباس برگشتم، اولین گام را که روی اولین پله گذاشتم، پرده ها کنار رفت و آنچه میخواستم برایم رخ داد ، آنجا فهمیدم که " رحمت الله الواسعه اباعبدالله الحسین و پیشکار و باب این رحمت قمر بنی هاشم است." ایشان باب رحمت واسعه است. 🔔 @Aminikhaah_Media
تنور میری ؟.mp3
5.37M
💠 l تنور میری؟ 🔷 مساله امیرالمومنین ع با مسئولین زمان خود ... 🔔 @Aminikhaah_Media
💠 🔶 جلسه اول 🔷 بخش اول 📍یکی از ویژگی های امیرالمومنین که بسیار جذاب است ، قدرت و قوت ایشان است. بسیاری از کمالات ایشان نشأت گرفته از قدرتشان است. کسی که روی نفس خودش پا می گذارد خیلی جاها خیلی کارها را می کند و یا خیلی از کارها را نمی کند ، نشانه قدرتش است. در ماجرای خیبر، در این قلعه را فقط چهل مرد با هم باز و بسته می کردند. این از روی قدرت امیرالمومنین است که یک تنه این در را از جا در میاورد و پرتاب می کند! ثُمَّ نَزَلَ مُغْضَباً إِلَى أَصْلِ عَتَبَةِ الْبَابِ فَاقْتَلَعَهُ ثُمَّ رَمَى بِهِ خَلْفَ ظَهْرِهِ أَرْبَعِينَ ذِرَاعاً قَالَ ابْنُ عَمْرٍو مَا عَجِبْنَا مِنْ فَتْحِ اللَّهِ خَيْبَرَ عَلَى يَدَيْ عَلِيٍّ وَ لَكِنَّا عَجِبْنَا مِنْ قَلْعِهِ الْبَابَ وَ رَمْيِهِ خَلْفَهُ أَرْبَعِينَ ذِرَاعاً وَ لَقَدْ تَكَلَّفَ حَمْلَهُ أَرْبَعُونَ رَجُلًا فَمَا أَطَاقُوهُ خشمناك پا از ركاب تهى كرد و پياده شد و عتبه در را گرفت و آن را از جا كند و چهل ذراع پشت سر خود پرتاب كرد. ابن عمرو گفت ما از اينكه خدا قلعه را به دست على گشود تعجب نكرديم و از اين در عجب شديم كه چگونه در را كند و چهل ذراع پشت سر انداخت با اينكه چهل مرد خواستند او را بردارند و نتوانستند. ( الأمالي (للصدوق) / ترجمه كمره اى ؛ ص513 ) ایشان خود را به درخت بیابانی تشبیه کرده و در نامه 45 نهج البلاغه خطاب به عثمان بن حنیف می نویسند: أَلَا وَ إِنَّ الشَّجَرَةَ الْبَرِّيَّةَ أَصْلَبُ عُوداً وَ الرَّوَاتِعَ الْخَضِرَةَ أَرَقُّ جُلُوداً وَ النَّابِتَاتِ الْعِذْيَةَ أَقْوَى وَقُودا ؛ آگاه باشيد! درختان بيابانى، چوبشان سخت تر، و درختان كناره جويبار پوستشان نازكتر است. درختان بيابانى كه با باران سيراب مى شوند آتش چوبشان شعله ورتر و پر دوام تر است. (ترجمه دشتی) ایشان همچنین می فرمایند یکی از مزیت های من نسبت به پدرم حضرت آدم ابوالبشر ع این است که خدا او را از خوردن گندم نهی کرد ولی ایشان خورد ، اما برای من گندم حلال است و من در طول عمرم از گندم نخوردم: در روز آخر حیات امیرالمومنین صعصعه بن صوهان از امیرالمومنین درباره برتری های ایشان نسبت به انبیا می پرسد : يا أمير المؤمنين! أخبرني أنت أفضل أم آدم عليه السّلام؟ فقال الإمام عليه السّلام: يا صعصعة! تزكية المرء نفسه قبيح، و لو لا قول اللّه عزّ و جلّ: وَ أَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ ما أجبتُ. يا صعصعة! أنا أفضل من آدم؛ لأن اللّه تعالى أباح لآدم كلّ الطيّبات المتوفّرة في الجنّة و نهاه عن أكل الحنطة فحسب، و لكنّه عصى ربّه و أكل منها! و أنا لم يمنعني ربّي من الطيّبات، و ما نهاني عن أكل الحنطة، فأعرضت عنها رغبة و طوعاً صعصعه عرض كرد مرا خبر دهيد شما افضل هستيد يا آدم؟ حضرت فرمودند : قبيح است كه مرد خود را تعريف و تزكيه بنمايد و لكن از باب (و امّا بنعمة ربك فحدث) ميگويم، من از آدم افضل هستم ، براى آدم همه قسم وسايل رحمت و راحت و نعمت در بهشت فراهم بود فقط از يك شجره گندم منع گرديد و از آن شجره منهيّه خورد و از بهشت و جوار رحمت حق خارج شد. ولى خداوند مرا از خوردن گندم منع ننمود من به ميل و اراده خود از گندم نخوردم. (ليالي بيشاور مناظرات و حوار، ص: 510 ) 🔔 @Aminikhaah_Media
💠 🔶 جلسه اول 🔷 بخش دوم 📍 راوی می گوید دیدم که حضرت نان جو را با سر زانو میشکستند و در آب خیس می کردند تا بعد از آن بتوان آن نان را خورد: دَخَلْنَا عَلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع وَ بَيْنَ يَدَيْهِ طَبَقٌ مِنْ خُوصٍ عَلَيْهِ قُرْصٌ أَوْ قُرْصَانِ مِنْ شَعِيرٍ وَ إِنَّ أَسْطَارَ النُّخَالَةِ لَتَبَيَّنُ فِي الْخُبْزِ وَ هُوَ يَكْسِرُ عَلَى رُكْبَتَيْهِ وَ يَأْكُلُ بِمِلْحٍ جَرِيشٍ فَقُلْنَا لِجَارِيَةٍ لَهُ سَوْدَاءَ اسْمُهَا فِضَّةُ أَ لَا نَخَلْتِ هَذَا الدَّقِيقَ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع فَقَالَتْ أَ يَأْكُلُ هُوَ الْمُهَنَّأَ وَ يَكُونُ الْوِزْرُ فِي عُنُقِي فَتَبَسَّمَ ع وَ قَالَ أَنَا أَمَرْتُهَا أَلَّا تَنْخَلَهُ قُلْنَا وَ لِمَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ قَالَ ذَلِكَ لَأَجْدَرُ أَنْ تَذِلَّ النَّفْسُ وَ يَقْتَدِيَ بِيَ الْمُؤْمِنُ وَ أَلْحَقَ بِأَصْحَابِي خدمت امير المؤمنين (ع) وارد شديم، در جلوى آن حضرت طبقى از برگ خرما و روى آن يك و يا دو گرده نان جو بود، و به راستى قشر سبوس روى نان مشخص بود، و آن بزرگوار با زانوهايش نان را مى شكست، و با نمك ساييده ميل مى كرد، به كنيزش فضّه كه از اهل آفريقا بود گفتيم: چرا سبوس اين آرد جو را نمى گيرى؟ گفت: آيا او غذاى گوارا را بخورد، در صورتى كه وزر و وبال آن بر عهده من بماند؟ امير المؤمنين (ع) از شنيدن سخن فضّه خنديد و فرمود: «من دستور داده ام كه مبادا سبوس جو را بگيرد». عرض كرديم: چرا يا امير المؤمنين؟ فرمود: «اين عمل براى خوار ساختن نفس و رام نمودن آن و براى اين كه مؤمن از من پيروى كند و من با اصحابم همسان باشم بهتر است.» (تنبیه الخواطر و نزهه النواظر ؛ ج1 ؛ ص48) امیرالمومنین می فرماید من این قوت را از خوراک و.. نمیگیرم، قدرت من از ایمانم است، ایشان درباره چگونگی کندن در قلعه خیبر فرمود: مَا قَلَعْتُ بَابَ خَيْبَرَ وَ رَمَيْتُ بِهِ خَلْفَ ظَهْرِي أَرْبَعِينَ ذِرَاعاً بِقُوَّةٍ جَسَدِيَّةٍ وَ لَا حَرَكَةٍ غِذَائِيَّةٍ لَكِنِّي أُيِّدْتُ بِقُوَّةٍ مَلَكُوتِيَّة ؛ من در خيبر را با نیروی جسمانی و غذایی از جا نکندم و چهل ذراع به پشت سر نینداختم ، بلکه از قدرت روحانی و ملکوتی کمک گرفتم (أمالي( صدوق) ؛ ص514 ) قدرت روحی از آن جمله چیزهایی است که در شب قدر خواستنش بسیار ضروری است. یکی از شخصیت های فوق العاده در عصر معاصر ما از لحاظ قدرت روحی ، پرفسور حسابی است، در کتاب "استاد عشق" که زندگی نامه ایشان است، آورده است که پدر ایشان در محله تجریش تهران ملّاک بود اما به دلایلی ایشان و برادر را برای تحصیل به لبنان میفرستد، و پس از مدتی نیز آن دو را رها میکند، دکتر حسابی در این دوره از زندگی خویش که در دوره جنگ جهانی اول و قحطی و.. نیز بوده، سختی های فراوانی را به علت فقر شدید در کشوری غریب متحمل میشود ، پس از مدتی ایشان در منطقه ای صعب العبور در بین مرز لبنان و سوریه کاری پیدا میکند و به علت سختی رفت و آمد مجبور می شود همان جا نیز زندگی کند ، جایی که از یک طرف کوهستان و از طرفی بیابان او را محاصره کرده بود ، در این برهه هم با مشکلات فراوانی از جمله مقابله با حیوانات وحشی و موش صحرایی و پشه مالاریا و.. دست و پنجه نرم می کند و حتی یکبار به علت نیش پشه مالاریا تا یک ماه به حالت احتضار می افتد! پس از مدتی به فرانسه می رود و در یک شرکت برق مشغول به کار می شود که در آنجا نیز از سوی همکارانش که به او حسادت می کردند بسیار مورد آزار و اذیت قرار می گیرد. این ها تنها نمونه هایی از سختی هاییست که این مرد بزرگ در زندگی اش متحمل شده ، اما با این حال ایشان به پسرشان می گویند: "بعد از 50 سال از آن ماجراها وقتی که ضعیف می شوم میبینم که همه آن دردها دوباره برمیگردند اما تا وقتی قوی هستم دردی هم ندارم." این جمله ی بسیار معناداریست، بعضی فکر میکنند اگر از فلان فضا و محیط و یا دانشگاه و اداره بروند همه چیز درست می شود و یا اگر محله و شهر خود را عوض کنند همه چیز درست خواهد شد ، در صورتی که مشکل این چیزها نیست ، مشکل آنجاست که انسان "ضعیف" باشد، آن وقت است که درد روی او اثر می گذارد، محیط فاسد روی انسان ضعیف، اثر سوء دارد و به همین ترتیب آلودگی فضای جامعه و دانشگاه و یا فضای مجازی روی انسان ضعیف اثر می گذارد. 🔔 @Aminikhaah_Media
💠 🔶 جلسه اول 🔷 بخش سوم 📍 همه دستورات دین برای آن است که انسان را قوی کند. تقوا قوت روحی می آورد. همانطور که امیرالمومنین می فرماید: من اگر در خیبر را کندم با قدرت جسمانی نبود بلکه با قدرت روحانی و ملکوتی بود : مَا قَلَعْتُ بَابَ خَيْبَرَ وَ رَمَيْتُ بِهِ خَلْفَ ظَهْرِي أَرْبَعِينَ ذِرَاعاً بِقُوَّةٍ جَسَدِيَّةٍ وَ لَا حَرَكَةٍ غِذَائِيَّةٍ لَكِنِّي أُيِّدْتُ بِقُوَّةٍ مَلَكُوتِيَّة ؛ من در خيبر را با نیروی جسمانی و غذایی از جا نکندم و چهل ذراع به پشت سر نینداختم ، بلکه از قدرت روحانی و ملکوتی کمک گرفتم (أمالي( صدوق) ؛ ص514 ) به قول مولوی: قوت جبریل از مطبخ نبود ٭٭٭ بود از دیدار خلّاق وجود غذا وخواب و ... لزوما انسان را قوی نمی کند. بلکه طهارت روحانی می خواهد. چه بسیار افرادی که جسمی نحیف دارند اما قوی هستند. مثال قرآنی شخصی که قدرت روحی فراوانی دارد حضرت یوسف است. علامه طباطبایی می فرماید اگر حضرت یوسف دست از پا خطا می کرد کسی برای او مانعی نمی دید. زیرا درها به روی او بسته شده بود و ثانیا با دعوت و رضایت آن خانم همراه بوده، اما قدرت روحانی و ایمان او باعث این شد که دست به این کار نزند. (ترجمه المیزان، ج11، صص171-169) پس از آن ماجرا حضرت یوسف را به جرم آنکه پاکدامنی اختیار کرده بود و به درخواست زنان مصر جواب نداده بود 15 سال زندانی کردند! اما ایشان خطاب به خدای متعال عرض می کند: قالَ رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَيَّ مِمَّا يَدْعُونَنِي إِلَيْه ؛ (يوسف) گفت: «پروردگارا! زندان نزد من محبوب تر است از آنچه اينها مرا به سوى آن مى خوانند! (یوسف/33) که این نشان دهنده قدرت روحی و ایمان بالای ایشان است. باید بچه هایمان را قوی بار بیاوریم نه لوس و نازپرورده ؛ وقت ازدواج آن وقتی است که قوی شوند به تعبیر قرآن به "بلوغ أشدّ " برسند. قدرت و عرضه مدیریت همسر و زندگی را داشته باشند نه آنکه موجودی ضعیف و وابسته و تو سری خور باشند! یکی از چیزهایی که قدرت می آورد "صبر" است که بسیار در قوی شدن انسان تاثیر دارد. بچه هایمان را باید صبور بار بیاوریم. برای ازدواج هم صبر باید جزء شاخصه های اصلی مان باشد. امام صادق ع در روایتی می فرمایند: صبر براى ايمان ، به منزله سر است براى بدن. همچنان كه اگر سر برود ، بدن هم از بين مى رود ، اگر صبر از كف رفت ، ايمان نيز از كف مى رود: الصَّبْرُ مِنَ الْإِيمَانِ بِمَنْزِلَةِ الرَّأْسِ مِنَ الْجَسَدِ فَإِذَا ذَهَبَ الرَّأْسُ ذَهَبَ الْجَسَدُ كَذَلِكَ إِذَا ذَهَبَ الصَّبْرُ ذَهَبَ الْإِيمَانُ ( كافي ؛ ج2 ؛ ص87 ) امیرالمومنین نیز قدرتشان به خاطر صبرشان بود. ایشان در خطبه سوم نهج البلاغه معروف به "شقشقیه" می فرمایند: فَصَبَرْتُ وَ فِي الْعَيْنِ قَذًى وَ فِي الْحَلْقِ شَجًا ؛ صبر کردم در حالی که در چشم خار و در گلویم استخوان بود! ایشان 25 سال را به این حالت به خاطر خدا و حفظ دین اسلام صبر کردند که اگر غیر از این می کردند چیزی از اسلام برای ما باقی نمی ماند. آیت الله العظمی بهجت می فرمودند: این هایی که ما داریم همه به خاطر صبر قبلی هاست. 🔔 @Aminikhaah_Media
عافيت طلبي 01.mp3
17.41M
🔈 #عافیت_طلبی 🔈 جلسه اول 📅98/03/04 #مشهد #مسجد_امام_صادق ع 🔔 @Aminikhaah_Media
نظام تقديم 110.mp3
8.33M
🔈 #تاثیر_درک_مهندسی_خلقت_بر_معنویت 📢 #پارت_سوم - #نظام_تقدیم 🔊 جلسه صد و دهم #جایگاه_صدق_در_هستی / 66 📅98/03/04 #مشهد #دانشگاه_فردوسی 🔔 @Aminikhaah_Media
سخنرانی شب اول - رمضان ۹۸.mp3
51.16M
🔈 #اولویتهای_علی ع 🔈 جلسه اول 📅98/03/03 #مشهد #هیات_انصارالشهداء 🔔 @Aminikhaah_Media
نظام تقديم 111.mp3
9.15M
🔈 #تاثیر_درک_مهندسی_خلقت_بر_معنویت 📢 #پارت_سوم - #نظام_تقدیم 🔊 جلسه صد و یازدهم #جایگاه_صدق_در_هستی / 67 📅98/03/05 #مشهد #دانشگاه_فردوسی 🔔 @Aminikhaah_Media
💠 🔶 جلسه دوم 🔷 بخش اول 📍روانشناسان برای تشخیص آنکه کسی دارای شخصیت رشد کرده ای است و به بلوغ شخصیتی رسیده یا نه راهکارهایی دارند ، از جمله آن ها "کامروایی درنگیده" است. اگر انسان توانست کامروایی خودش را عقب بیندازد و میلی که دارد و می تواند در همان لحظه برآورده کند را مدتی فاصله بیندازد ، این آدم دارای شخصیت رشد کرده ایست. بچه ها این طورند که اگر چیزی خواستند همان لحظه باید به دستش بیاورند. این از علامات بچگی و عدم رشد کافی است. تا وقتی کسی اینگونه است مشخص می شود که شخصیتش رشد نکرده. فرق بچه با آدم بزرگ این است که اگر یک فرد بالغ چیزی را هم دلش بخواهد شرایط را بررسی می کند و اگر نیاز به صبر داشت صبر کرده و برای مدتی از خواسته خود چشم پوشی می کند. اگر چنین شخصی در سایر تبادلات و خواسته های زندگی اش نیز اینگونه بود، این فرد دارای شخصیت رشد کرده ای است. مثال این حالت و صبر ، روزه است ، در روایات روزه را مصداق صبر دانسته اند : وَ إِذَا نَزَلَتْ بِالرَّجُلِ الشِّدَّةُ وَ النَّازِلَةُ فَلْيَصُمْ فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ يَقُولُ- اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ وَ الصَّبْرُ الصَّوْم (الدعوات (للراوندي) / سلوة الحزين، النص، ص: 26) جوانی که بدون مشکل جسمانی زیر کولر خوابیده کار هم ندارد اما می گوید نمی توانم روزه بگیرم چون زخم معده دارم! سیگار و قلیان و پیتزا هم استفاده می کند و برای معده اش ضرر ندارد ولی فقط روزه است که برای او مضر است! این علامت رشد نیافتگی یک شخصیت است. در مقابل کسانی هم هستند در دمای 60 درجه شهرهای جنوبی در کنار کار در پالایشگاه های نفت ، روزه شان را هم میگیرند، این علامت یک انسان بزرگ است. واژه معادل کامروایی درنگیده در ادبیات ما "صبر" است که همان علامت بلوغ شخصیتی است. پدر و مادر چه زمان می توانند تشخیص دهند که فرزندشان به سن ازدواج رسیده یا نه؟ از همین حالت صبر ، گاهی کسی 30 ، 40 سالش هم میشود ولی هنوز صبر ندارد. اما بعضی در سن 16 ، 17 سالگی انسان می بیند که چقدر رفتارشان سنجیده و پخته است. اگر ناراحت شوند بلافاصله عکس العمل نشان نمی دهند. اگر خواسته ای که دارند از هر راهی به دنبال تامین آن نیستند ؛ اکثر مشکلات زن و شوهرها همین توقعات بی جا و غیر معمولی است که از یکدیگر دارند. در آمریکا برای آنکه بچه ها را قوی بار بیاورند تی شرتی طراحی کرده اند و تن بچه ها می کنند که روی آن نوشته شده : "شکلاتت را 10 دقیقه دیرتر بخور!" در کشورهای خودشان اینترنتی که در مدارس در اختیار بچه ها می گذارند محدود شده و کنترل شده است اما در کشور ما شعار رفع فیلتر و آزادی را رواج می دهند. زیرا می خواهند ما عقب مانده و ضعیف باشیم؛ جوانی که همه چیز دید و در هر سایت و کانالی رفت و عضو شد اثرش آن است که این جوان ضعیف می شود. فارغ از دین و مذهب چنین جوانی دیگر به درد اداره کشور و مملکت داری نمی خورد. اندلس چگونه فتح شد؟ این کشور (اسپانیای فعلی) مقرّ اسلام بود. اما با رواج مسائل جنسی بین جوانان و ضعیف کردن آن ها توانستند این کشور را از دست مسلمانان درآورند و با اولین حمله از هم پاشیده شدند! 🔔 @Aminikhaah_Media
💠 🔶 جلسه دوم 🔷 بخش دوم 📍 جامعه انسانی اگر بخواهد قوی باشد باید روی خواسته هایش مدیریت داشته باشد. باید خودکنترلی داشته باشد و خواسته هایش را مدیریت کند. باید بچه هایمان را صبور بار بیاوریم. گاهی از سر علاقه ای که به فرزندمان داریم او را لوس و ناز پرورده بار می آوریم که حتی تا سن 13 و 14 سالگی نیز کارهای معمول و روتین روزانه اش را هم باید مادرش برایش انجام دهد. اگر کسی صبور شد و خودکنترلی داشت ، قاعدتا مومن هم خواهد شد. خودش به سمت خدا و پیغمبر می آید، شخصیت اگر محکم باشد متدین می شود. امیرالمومنین در خطبه 173 نهج البلاغه به یارانشان می فرمایند: وَ لَا يَحْمِلُ هَذَا الْعَلَمَ إِلَّا أَهْلُ الْبَصَرِ وَ الصَّبْر ؛ این پرچم را جز افراد آگاه و اهل صبر به دوش نمی کشند. کسی به درد مردمش می خورد که اهل صبر باشد. آن مسئول نازپرورده ای که در اشرافیت زندگی می کند اصلا درد مردم را نمی فهمد! مسئولی باید انتخاب کرد که اهل صبر و درد کشیده باشد. حضرت امام می فرماید: تنها آنهایی تا آخر خط با ما هستند که درد فقر و محرومیت و استضعاف را چشیده باشند. (صحیفه امام ، ج21 ، ص86) آن روزى که دولت ما توجه به کاخ پیدا کرد، آن روز است که باید ما فاتحه دولت و ملت را بخوانیم. آن روزى که رئیس جمهور ما خداى نخواسته، از آن خوى کوخ نشینى بیرون برود و به کاخ نشینى توجه بکند، آن روز است که انحطاط براى خود و براى کسانى که با او تماس دارند پیدا مى شود. آن روزى که مجلسیان خوى کاخ نشینى پیدا کنند خداى نخواسته، و از این خوى ارزنده کوخ نشینى بیرون بروند، آن روز است که ما براى این کشور باید فاتحه بخوانیم. (صحیفه امام، ج17، صص: 377و376 ) امیرالمومنین بیشتر خاورمیانه فعلی را تحت حکومت داشت اما شب ها گرسنه می خوابید که نکند یک نفر در حکومتش شب گرسنه خوابیده باشد و او بخواهد فردای قیامت پاسخ دهد : وَ لَوْ شِئْتُ لَاهْتَدَيْتُ الطَّرِيقَ إِلَى مُصَفَّى هَذَا الْعَسَلِ وَ لُبَابِ هَذَا الْقَمْحِ وَ نَسَائِجِ هَذَا الْقَزِّ وَ لَكِنْ هَيْهَاتَ أَنْ يَغْلِبَنِي هَوَايَ وَ يَقُودَنِي جَشَعِي إِلَى تَخَيُّرِ الْأَطْعِمَةِ وَ لَعَلَ بِالْحِجَازِ أَوْ الْيَمَامَةِ مَنْ لَا طَمَعَ لَهُ فِي الْقُرْصِ وَ لَا عَهْدَ لَهُ بِالشِّبَعِ أَوْ أَبِيتَ مِبْطَاناً وَ حَوْلِي بُطُونٌ غَرْثَى وَ أَكْبَادٌ حَرَّى ؛ من اگر مى خواستم، مى توانستم از عسل پاك، و از مغز گندم، و بافته هاى ابريشم، براى خود غذا و لباس فراهم آورم، امّا هيهات كه هواى نفس بر من چيره گردد، و حرص و طمع مرا وا دارد كه طعامهاى لذيذ بر گزينم، در حالى كه در «حجاز» يا «يمامه» كسى باشد كه به قرص نانى نرسد، و يا هرگز شكمى سير نخورد، يا من سير بخوابم و پيرامونم شكمهايى كه از گرسنگى به پشت چسبيده، و جگرهاى سوخته وجود داشته باشد (نامه 45 نهج البلاغه ، ترجمه دشتی) ایشان می فرمود من باید اینچنین بپوشم تا یقین داشته باشم کسی در این مملکت از من پایین تر نیست، واضح است که چنین شخصیتی تنها می ماند. صبح روز 21 رمضان امام مجتبی در مسجد کوفه برای مردم سخنرانی کردند و فرمودند : لَقَدْ قُبِضَ فِي‌ هَذِهِ اللَيْلَةِ رَجُلٌ لَا يَسْبِقُهُ الاوَّلُونَ بِعَمَلٍ، وَ لَا يُدْرِكُهُ الاخِرُونَ وَ قَدْ كَانَ رَسُولُ اللَهِ صَلَّي‌ اللَهُ عَلَيْهِ وَ ءَالِهِ وَ سَلَّمَ يُعْطِيهِ رَايَتَهُ، فَيُقَاتِلُ وَ جِبْرِيلُ عَنْ يَمِينِهِ وَ مِيكَآئِيلُ عَنْ يَسَارِهِ، فَمَا يَرْجِعُ حَتَّي‌ يَفْتَحُ اللَهُ عَلَيْهِ وَ مَا تَرَكَ عَلَي‌ أَهْلِ الارْضِ صَفْرَآءَ وَ لَا بَيْضَآءَ إلَّا سَبْعَ مِئَةِ دِرْهَـمٍ فَضُلَتْ مِنْ عَطَايَاهُ أَرَادَ أَنْ يَبْتَاعَ بِهَا خَادِمًا لاِهْلِهِ.. ؛ بحقيقت در اين شب مردى از دنيا رفت كه پيشينيان در كردار از او پيشى نجستند، و آيندگان نيز در كردار به او نرسند، همانا با رسول خدا (ص) جهاد كرد و با جان خويش از آن حضرت دفاع نمود، و رسول خدا (ص) او را با پرچم خود (به جنگها) ميفرستاد و (جبرئيل و ميكائيل) او را در ميان ميگرفتند جبرئيل از سمت راستش، و ميكائيل از سمت چپ او، و باز نمى گشت تا به دست تواناى او خداوند (جنگ را) فتح كند و در شبى از دنيا رفت كه عيسى بن مريم در آن شب به آسمان بالا رفت، و يوشع بن نون وصى حضرت موسى عليهما السلام در آن شب از دنيا رفت، و هيچ درهم و دينارى از خود به جاى نگذاشته جز هفتصد درهم كه آن هم از بهره اى (كه از بيت المال داشت) زياد آمده، و ميخواست با آن پول براى خانواده خود خادمى خريدارى كند.. . (ارشاد شیخ مفید ، ترجمه رسولی محلاتی ،ج2 ، ص7) 🔔 @Aminikhaah_Media
عافيت طلبي 02.mp3
16.5M
🔈 #عافیت_طلبی 🔈 جلسه دوم 📅98/03/06 #مشهد #مسجد_امام_صادق ع 🔔 @Aminikhaah_Media
نظام تقديم 112.mp3
7.39M
🔈 #تاثیر_درک_مهندسی_خلقت_بر_معنویت 📢 #پارت_سوم - #نظام_تقدیم 🔊 جلسه صد و دوازدهم #جایگاه_صدق_در_هستی / 68 l پایانی 📅98/03/07 #مشهد #دانشگاه_فردوسی 🔔 @Aminikhaah_Media
💠 🔶 جلسه دوم 🔷 بخش سوم 📍 امیرالمومنین آنقدر پیراهنشان را وصله زده بودند که از پینه کننده آن خجالت می کشیدند : وَ اللَّهِ لَقَدْ رَقَّعْتُ مِدْرَعَتِي هَذِهِ حَتَّى اسْتَحْيَيْتُ مِنْ رَاقِعِهَا وَ لَقَدْ قَالَ لِي قَائِلٌ أَ لَا تَنْبِذُهَا عَنْكَ فَقُلْتُ [اعْزُبْ] اغْرُبْ عَنِّي فَعِنْدَ الصَّبَاحِ يَحْمَدُ الْقَوْمُ السُّرَى ؛ به خدا سوگند آنقدر اين پيراهن پشمين را وصله زدم كه از پينه كننده آن شرمسارم. يكى به من گفت: «آيا آن را دور نمى افكنى؟» گفتم: از من دور شو، صبحگاهان رهروان شب ستايش مى شوند. ( خطبه 160 نهج البلاغه ، ترجمه دشتی) خودشان نان و سرکه می خوردند اما سفره ی اطعامشان برای مردم رنگین بود، امام باقر ع ضمن روایتی درباره زهد و ورع امیرالمومنین می فرمایند: وَ اللَّهِ إِنْ كَانَ عَلِيٌّ ع لَيَأْكُلُ أَكْلَ الْعَبْدِ وَ يَجْلِسُ جِلْسَةَ الْعَبْدِ وَ إِنْ كَانَ لَيَشْتَرِي الْقَمِيصَيْنِ السُّنْبُلَانِيَّيْنِ فَيُخَيِّرُ غُلَامَهُ خَيْرَهُمَا ثُمَّ يَلْبَسُ الْآخَرَ .... وَ لَقَدْ وَلِيَ خَمْسَ سِنِينَ مَا وَضَعَ آجُرَّةً عَلَى آجُرَّةٍ وَ لَا لَبِنَةً عَلَى لَبِنَةٍ وَ لَا أَقْطَعَ قَطِيعاً وَ لَا أَوْرَثَ بَيْضَاءَ وَ لَا حَمْرَاءَ وَ إِنْ كَانَ لَيُطْعِمُ النَّاسَ خُبْزَ الْبُرِّ وَ اللَّحْمِ وَ يَنْصَرِفُ إِلَى مَنْزِلِهِ وَ يَأْكُلُ خُبْزَ الشَّعِيرِ وَ الزَّيْتِ وَ الْخَلِّ وَ مَا وَرَدَ عَلَيْهِ أَمْرَانِ كِلَاهُمَا لِلَّهِ رِضًى إِلَّا أَخَذَ بِأَشَدِّهِمَا عَلَى بَدَنِهِ وَ لَقَدْ أَعْتَقَ أَلْفَ مَمْلُوكٍ مِنْ كَدِّ يَدِهِ تَرِبَتْ فِيهِ يَدَاهُ وَ عَرِقَ فِيهِ وَجْهُهُ وَ مَا أَطَاقَ عَمَلَهُ أَحَدٌ مِنَ النَّاسِ وَ إِنْ كَانَ لَيُصَلِّي فِي الْيَوْمِ وَ اللَّيْلَةِ أَلْفَ رَكْعَةٍ وَ إِنْ كَانَ أَقْرَبُ النَّاسِ شَبَهاً بِهِ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ ع وَ مَا أَطَاقَ عَمَلَهُ أَحَدٌ مِنَ النَّاسِ بَعْدَهُ ؛ به خدا شيوه على (ع) اینگونه بود كه چون بندگان خوراك ميكرد و بر زمين مى نشست و دو پيراهن ميخريد و خدمتكار او به اختيار خود بهتر آنها را برميداشت و خود آن ديگر را مى پوشيد .... پنج سال خليفه بود نه آجرى بر آجرى گذاشت و نه خشتى بر خشتى و نه دهى را مالك شد و نه پول نقره يا طلا به جاى خود گذاشت به مردم نان گندم و گوشت ميخورانيد و خود به منزل برميگشت و نان جو با روغن و سركه ميخورد و هر گاه با دو كار خدا پسند روبرو ميشد سختتر آنها را انتخاب ميكرد و هزار بنده از دسترنج خود آزاد كرد كه در آن دستش خاك آلود شده و چهره اش عرق ريخته بود و كسى را تاب كاركرد او نبود او در شبانه روز هزار ركعت نماز ميخواند و شبیه ترين مردم به او على بن الحسين بود و كسى بعد از او توان كار او را نداشت. (أمالي صدوق ، ترجمه کمره ای؛ ص281 ) مسئول جامعه اسلامی این چنین است، آن قدر اهل صبر و مقاومت است ، آنقدر درد تحمل می کند که به مردم هیچ دردی نرسد ، نه آنکه هر چه درد است برای مردم باشد و هر چه عیش و نوش است برای مسئولین! امیرالمومنین می فرمایند از زمانی که مادرم مرا به دنیا آورد تا شهادتم یک آن نیست که مظلوم نباشم: «مَا زِلْتُ مَظْلُوماً مُنْذُ وَلَدَتْنِي أُمِّي، حَتَّى إِنَّ عَقِيلًا كَانَ يُصِيبُهُ الرَّمَدُ فَيَقُولُ: لَا تَذُرُّونِي حَتَّى تَذُرُّوا عَلِيّاً، فَيَذُرُّونِّي وَ مَا بِي رَمَدٌ» من پيوسته از زمان تولد مظلوم بوده ام به طورى كه گاهى عقيل به درد چشم مبتلا ميشد ميگفت من نميگذارم دوا به چشم من بكنيد مگر اينكه اول به چشم على بنمائيد با اينكه من مبتلا به درد چشم نبودم. (بحارالانوار ، ج27،ص62) عمروعاص ملعون به معاویه گفت راه آنکه نفرت علی را از کودکی در دلها بگذاری این است که گروهی را بفرستی که به بچه ها بزغاله ای بدهند و بگویند معاویه فرستاده و بعد از چند روز که بچه ها با آن بزغاله خو کردند عده ی دیگری را بفرست تا بزغاله را پس بگیرند و بگویند علی دستور داده! این بچه ها همان هایی هستند که بعد از واقعه عاشورا با کاروان اهل بیت در شهر شام چه ها کردند زیرا نفرت نسبت به امیرالمومنین را از کودکی در دل داشتند. در جنگ صفین لشگریان دشمن دلیل جنگ خود را با امیرالمومنین اینگونه بیان می کردند: ...ثُمَّ جَعَلَ يَلْعَنُ عَلِيّاً وَ يَشْتِمُهُ وَ يُسْهِبُ فِي ذَمِّهِ .... قَالَ: فَإِنِّي أُقَاتِلُكُمْ لِأَنَّ صَاحِبَكُمْ لَا يُصَلِّي كَمَا ذُكِرَ لِي وَ أَنَّكُمْ لَا تُصَلُّون.. ؛ ...سپس [آغاز] لعن [به على] كرد و به او دشنام مى داد و در نكوهش وى سخن بسيار مى گفت ... گفت: من با شما از آن رو پيكار مى كنم كه چنان كه به من گفته اند مولاى شما نماز نمى گزارد و شما نيز نماز نمى گزاريد.. . (وقعه صفین ، ص354) 🔔 @aminikhaah_Media
💠 به منظور دسترسی ساده تر عزیزان به فایل های صوتی ، فایل صوتی این جلسات به صورت مجزا ، به مرور تقدیم عزیزان می شود. به عزیزانی که این جلسات را پیگیری نکرده اند سفارش می شود حتما مباحث این کتاب جذاب و تحول آفرین را دنبال کنند. فایل های صوتی ، با همین هشتگ در این کانال بارگزاری می شود. 👇👇👇👇 🔔 @Aminikhaah_Media
💠 🔶 جلسه دوم 🔷 بخش چهارم 📍 حق امیرالمومنین را در روز روشن ، هفتاد روز بعد از واقعه غدیر خم و بیعت کردن با ایشان ، خوردند ، اما ایشان صبر کرد، می توانست علیه حکومت قیام کند ، طرفدارانش را جمع کند و دوقطبی ایجاد کند، اما این کار را نکرد، ایشان به حضرت زهرا س فرمودند: فاطمه جان اگر من شمشیر دست بگیرم از دین پدرت چیزی باقی نخواهد ماند؟ آیا می خواهی اینگونه شود؟ وَ رَوَى ابْنُ أَبِي الْحَدِيدِ أَيْضاً أَنَّ فَاطِمَةَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهَا حَرَّضَتْهُ يَوْماً عَلَى النُّهُوضِ وَ الْوُثُوبِ، فَسَمِعَ صَوْتَ الْمُؤَذِّنِ: أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ، فَقَالَ لَهَا: أَ يَسُرُّكَ زَوَالُ هَذَا النِّدَاءِ مِنَ الْأَرْضِ؟! قَالَتْ: لَا. قَالَ:فَإِنَّهُ مَا أَقُولُ لَكِ ؛ ابن ابی الحدید نقل می کند که روزی فاطمه سلام الله علیها حضرت علی را تشویق به انقلاب میکرد ، پس صدای موذن بلند شد که به پیامبری رسول الله ص گواهی میداد ، پس ایشان به حضرت زهرا فرمود: آیا دوست داری این ندا از روی زمین محو شود؟ گفتند نه ، پس ایشان فرمود: پس حق همین است که به تو می گویم. (شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ،ج11، ص113 و بحارالانوار ، ج29 ، ص625) این چه ایمانی است؟ چه کنترل نفسی است؟ یار ایشان هم باید همینگونه صبور و مقاوم باشد. حقیقتا امام خمینی ره از یاران واقعی امیرالمومنین ع بودند، مقاوم و صبور؛ از عظمت امیرالمومنین این است که در مکتبش خمینی ها تربیت می شوند که تاریخی را دگرگون می کنند. وقتی پسر بزرگ ایشان ، مصطفی خمینی را که بسیار هم به او علاقه داشتند مسموم کرده و به شهادت می رسانند ، حاج احمد آقا مامور رساندن خبر شهادت ایشان میشوند، ابتدا به امام عرض میکند که حاج آقا مصطفی را بردند بیمارستانی در بغداد، اما امام خودشان میپرسند که حقیقتش را بگو شهید شده؟ با گریه حاج احمد آقا امام متوجه موضوع می شوند ، ایشان میگوید دیدم که امام دستشان را به سمت قلبشان آورده و اشاره ای کردند و آرام شدند. بعد از آن امام به همسرشان می فرمایند که خدا مصطفی را امانت داده بود و حالا آن را پس گرفته من چیزی نمی گویم تو هم چیزی نگو تا از اجرت کم نشود. امام در این ماجرا اصلا گریه نکردند و حتی روز تدفین پسرشان برای درس و بحثشان نیز حاضر شدند، به همین دلیل مجلسی ترتیب دیدند تا امام گریه کنند و سبک شوند، آقای کوثری از حاج آقا مصطفی تعریف میکرد اما امام گریه نمیکردند تا آنجا که ایشان روضه می خواند و به مصائب حضرت علی اکبر ع اشاره می کند، امام به پهنای صورت اشک میریزند.(ر ک: کتاب برداشت هایی از سیره امام خمینی ره) ایشان چنین شخصیتی بود، مصیبت خودش را در برابر مصائب اهل بیت، مصیبت نمیدانست، این از بزرگی ایشان بود ، چنین شخصیتی است که تاریخ را عوض میکند، امیرالمومنین چنین آدمی میخواهد و الا غریب خواهد ماند. 🔔 @Aminikhaah_Media