eitaa logo
AmirIzadiHamedani14 کانال حاج امیر ایزدی همدانی
494 دنبال‌کننده
143 عکس
540 ویدیو
12 فایل
نشر آثار و اطلاع رسانی جلسات امیر ایزدی همدانی
مشاهده در ایتا
دانلود
🆔 @AmirIzadiHamedani14 🏴🏴🏴 ❄️ سلام بر بانوي دمشق ❄️ حضرت عليها السلام 👈 ( فرازي از 110 بيتي ) ... هنگام سخن ( ابوتراب ) است فرمانبرِ حُكمَش ، آفتاب است باشد به عوالِمش ، تصرّف بر جاهل و عالِمش ، تصرّف در كوفه ، به شورِ كربلايي چون كرد تصرّفِ ولايي آن لحظه كه حُكمِ ( اُسكُتُوا ) رانْد هر صاحبِ روح ، از نوا مانْد زنگِ شتران ، خموش گشتند ذرّات ، تمام ، گوش گشتند تا دختِ علي ، سخن بگويد از زشتيِ اهرمن بگويد مرد و زنِ كوفه ، جمله گريان بودند چو حالِ او پريشان زينب كه درود بر روانش مي بود چنان علي بيانش با لحنِ پدر ، به سَبْكِ مادر افكنْد به كوفه شور محشر بگشود دهان به حمدِ سرمد گفتا : صلوات بر محمد فرمود به كوفيانِ صد رنگ : كاي اهل فريب و جور و نيرنگ خط خورْد ، همه نوشته هاتان شد پنبه ، تمام ، رشته هاتان گفتار شما همه دروغ است چون مشعلِ خالي از فروغ است اي چشمِ شما هميشه پر اشك خالي نشود ز آب ، اين مشك اي كاش نباشدش فروكش اين ناله ي سركشِ چو آتش چون سبزه ي روي منجلابيد گچكاريِ مرقدي خرابيد چون نقره ي زيورِ قبوريد از رحمتِ كردگار دوريد در حشر ، به پيشِ خشمِ داور داريد نه چاره اي ، نه ياور در خرمنتان نمانْد خوشه هستيد تمام ، زشت توشه دامانِ شما هميشه ننگين كز خون حسين گشته رنگين ز اين خون كه ز كينه ريخت بر خاك دامان شما نمي شود پاك بر رخ ، درِ عيش را ببنديد گرييد فزون و كم بخنديد كُشتيد سلاله ي رسالت آقاي شباب اهل جنّت كُشتيد كسي كه يارتان بود در موجِ بلا ، كنارتان بود آن را كه چراغِ راهتان بود هنگامِ خطر ، پناهتان بود قحطي ، چو ز پايتان در آورْد او بود ، نيازتان بر آورْد اي واي به حالتان ! چه كرديد ؟ با سرورِ انس و جان ، چه كرديد ؟ او بود به عرش ، گوشواره افتاد به خاك ، پاره پاره اي اُمّتِ بي مروّتِ دون ! كرديد كه را ز پرده بيرون ؟ اينان همه عترتِ رسولند ياد آورِ عصمتِ بتولند اين جُرم ، عظيم و بس گران است افزون ز زمين و آسمان است ز اين قصّه ، فلك چو ياد آرد نَبْوَد عجب اينكه خون ببارد اين فرصتِ اندكي كه داريد غفلت زده اش به سر نيآريد يكپارچه ، چشم و گوش باشيد حق ، كرده كمين ، به هوش باشيد در كار نباشدي شتابش از بهر شما بُوَد عذابش روزي رسد ، انتقام گيرد زخمِ دلم ، التيام گيرد از خطبه ي او ، گريست كوفه خشكيد به شاخه ، هر شكوفه ... 👈 براي مشاهده نسخه كامل اين مثنوي لينك زير را لمس كنيد 👉 http://amirizadihamedani.blogfa.com/post/72 اللهم بحق الزینب (سلام الله علیها) عجل لولیک الفرج به ما بپیوندید.
بسم الله الرحمن الرحیم میلاد عقیله العرب زینب کبری علیهاالسلام بند اول از ترکیب بند عید ناموس کبریا آمد وارثِ صبر انبیا آمد عید میلادِ کوثرِ کوثر مظهر رحمت خدا آمد پارة قلب حیدر و زهرا دختِ سالار اولیا آمد آیة صبر و سورة اخلاص معنیِ واژة رضا آمد در مدینه ، گلی شکوفا شد که از آن عطرِ کربلا آمد اوست آرامشِ دل حسنین نور چشمِ دو مقتدا آمد اوست قرآنِ ناطقی کامشب نازل از سویِ کبریا آمد با طلوعِ ستارة حُسْنَش مهبطِ وحی را صفا آمد گلشنِ دین ، از او طراوت یافت دیده ها را از اوضیا آمد نام او را نهاده حق ، زینب زینتِ بیت مرتضی آمد زینب آمد که از ولادتِ او استجابت ، پیِ دعا آمد زینب آمد ، ز یُمنِ میلادش بر همه درد ها ، دوا آمد بانگ تکبیر ، از مَلَک برخاست از فلک بر زمین ندا آمد آمد از ره ، شفیعة عرصات خیر مقدم به حضرتش صلوات   بندهای بعدی این ترکیب بند را بزودی در همین کانال تقدیم خواهم کرد. eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 التماس دعا...
سلام عرض ادب و ارادت محضر همه عزیزانی که در کانال عضو بودند و بزرگوارانی که جدیداً به ما پیوستند. بنا داریم به لطف خدا در این کانال به نشر اشعار آیینی و کلیپ‌های صوتی و تصویری در راستای ترویج معارف اسلامی و فضائل و مناقب محمد و آل محمد علیهم السلام بپردازیم. اگر دوستان کانال را مفید دیدند دوستان و آشنایان خصوصاً اهل قلم و علم و منبر را به کانال دعوت بفرمایید. ممنون التماس دعا eitaa.com/AmirIzadiHamedani14
در ضمن اکثر دوستان اطلاع دارند هرهفته چهارشنبه شب‌ها در بیت الزهراء علیهاالسلام (بنده منزل) جلسه هیئت زائران علقمه همدان برگزار می‌گردد. لذا دوستان همدانی که می‌خواهند از تاریخ و ساعت جلسات هفتگی و فوق العاده بیت الزهراء علیهاالسلام اطلاع داشته باشند، می‌توانند به کانال زیر بپیوندند. eitaa.com/ZaeranAlghamehHamedan
بسم الله الرحمن الرحیم بند دوم ترکیب بند میلاد حضرت زینب ( سلام الله علیها ) زینب آمد که با اشارتِ او دل جَلا یافت از ولادتِ او همة پنجتن به گردش جمع هر یکی بوسه زد به طلعتِ او داشت امّا حسین ، شوقِ دگر کآمد از ره ، شریک نهضتِ او گل لبخند او به روی حسین داشت پیغامی از محبّتِ او کیست زینب ؟ بزرگ بانوی دین حضرت حق ، گواه عصمتِ او سه شهادت که در اذان گوییم هست از صبر و استقامتِ او پشتِ گردون به پیشگاهش خم کرده تعظیم ، پیش رفعتِ او خسرو کربلا به کف قرآن خیزد از جا به پاسِ حُرمتِ او التماسِ دعا به وی گوید تا بدین حَدْ بُوَد جلالتِ او او معلّم ندیده ، عالمه بود این حدیثی است در فضیلتِ او ابرِ لطفش همیشه می بارد هست جود و کرم ، سجیّتِ او در صفِ حشر ، هر کسی دارد چشم امّید بر شفاعت او نَمی از یم ، یک از هزار بُوَد آنچه گفتند در مدیحتِ او هر که خواهد شود ز اهل نجات بفرستد برای او صلوات 🆔 eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 برای دست یابی به نسخه کامل این ترکیب بند به این آدرس در وبلاگ سری بزنید. http://amirizadihamedani.blogfa.com/post/128 به ما بپیوندید. التماس دعای فرج
هدایت شده از امیر ایزدی
بسم الله الرحمن الرحیم 💐💐💐 زیرک‌ ترین مردم کیست؟! لمّا سُئلَ: منَ أکیسُ المؤمنینَ قال: أکثُرهُم ذِکراً لِلمَوتِ و أشَدُّهُم لَهُ استِعداداً. پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) در پاسخ به این سؤال که زیرک ترین مومنان کیست؟ فرمودند: کسى که بیشتر از همه آنان، به یاد مرگ باشد و خود را براى آن، آماده‌تر سازد. کلینی؛ الکافی؛ ج۳؛ ص۲۵۷ میزان الحکمه: 11/ 5270 ؛ بحار الانوار: 267/68 خردمندترین مردم کیست؟! بنام خداوند علم و خرد که از نیست، هستی پدید آوَرَد شنو این روایت که در (کافی) است خردمند را این سخن، کافی است کسی کرد پرسش ز ختم رسل الا! عقل کل، وی تو هادی السُّبُل بگو؛ ای که چون تو، کس آگاه نیست خردمندتر از همه خلق کیست؟ بفرمود: آن کس که بیش از کسان کند یاد از مرگ و احوال آن مهیّا کند توشه‌ی این سفر ز خیل کسان، پیشتر، بیشتر بدان (ایزدی) هر کسی، بی هوس چشد مزّه‌ی مرگ در هر نفس خوشا آنکه آماده گردیده است ره نیکی و خیر بگزیده است خوش آن بنده، کاو پیش از مرگ خویش فرستاده باشد بسی توشه، پیش بهین توشه، مهر رسول است و آل که آید به کارت، برِ ذوالجلال ۱۴۰۲/۸/۲۷ - همدان به ما بپیوندید: 🆔 eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 التماس دعای فرج لطفاً با انتشار این شعر، در ثواب نشر معارف و احادیث نبوی با ما شریک باشید. جزاکم الله خیر الجزاء.
بسم الله الرحمن الرحیم بند سوم و چهارم ترکیب بند میلاد حضرت زینب علیهاالسلام 💐💐💐💐💐💐💐 بند سوم زینب ! ای پاک بانویِ اسلام بر تو از شیعیان ، درود و سلام مادرت ، بانویِ زنانِ بهشت پدرت ، بر تمامِ خلق ، امام گه انیسِ حسن به وقتِ قعود گاه یارِ حسین ، وقت قیام گریه بر تو ، چو گریه بر حسنین هست طبقِ کلامِ خیر انام بهرِ غمهایِ بی شمارة تو گریه کردند انبیاء عظام علمِ تو ، حلمِ تو ، خدایی بود درک و فهمت ، فراتر از افهام رتبه ات ، همترازِ عصمت بود برتر از اوجِ طایرِ اوهام خاک پای تو ، توتیای ملک مَقْدَمَت ، روشنایِ چشم مقام از تو دارند خاطرات زیاد کوفه و کربلا ، مدینه و شام نهضت کربلاست ، مدیونت دژِ دین از تو یافت استحکام نه عجب گر که از تو ، نام آید هر کجا از حسین آید نام خطبه های تو خوابِ شیرین را کرد بهر « بنی اُمیّه » حرام ای که اُمّ المصائبت خوانند دیده ای رنج ، در رهِ اسلام دم به دم ، بر تو ، ای خجسته صفات از خدا و ملائکه ، صلوات بند چهارم نورِ چشمِ پیمبری ، زینب چشمه ساری ز کوثری ، زینب مثل زهرا وقار داری تو عصمت اللهِ دیگری ، زینب زینتِ زینتِ جهانِ وجود قهرمان دخت حیدری ، زینب زینِ اَبْ خوانْد ، حیّ سبحانت مایة فخرِ مادری ، زینب حسنین اند لولو و مرجان تو درخشنده گوهری ، زینب ناامید از تو کس نخواهد شد مظهرِ لطفِ داوری ، زینب قلب پاکت صبور و شاکر بود صبر را روحِ پیکری ، زینب کشتیِ نهضت حسینی را در یمِ فتنه ، لنگری ، زینب تو رساندی پیام خون حسین تو شریک برادری ، زینب خطبه های تو معجزات توأند کربلا را پیمبری ، زینب داشتی لحنِ حیدر کرّار نکته سنجی ، سخنوری ، زینب تو به ظلمت سرایِ وادیِ شام چون فروزنده اختری ، زینب « ایزدی » مدحتت چه سان گوید ؟ که تو از وصف ، برتری ، زینب ذکر لبهای ماست این کلمات بر حسین و به زینبش صلوات می‌توانید نسخه کامل این ترکیب بند را در وبلاگ امیر ایزدی همدانی به آدرس زیر مشاهده فرمایید. http://amirizadihamedani.blogfa.com/post/128 برای دریافت سروده‌های حاج امیر ایزدی همدانی با لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔 http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 التماس دعای فرج
باسلام به همراهان ان شاءالله از فردا به مناسبت نزدیک شدن روز شهادت حضرت زهرا علیهاالسلام قسمت‌هایی از سروده‌های فاطمی را در این کانال بارگذاری خواهیم کرد. التماس دعای فرج 🆔 http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14
بسم الله الرحمن الرحیم سلام ( صلی الله علیک یا فاطمه الزهراء ) ( اللهم العن الجبت و الطاغوت ) ____________________________ 👈 قصیده فاطمی تحت عنوان؛ ( نماد سازش...) الا ! که عالمِ هستی ، طفیل خلقت توست وجود ، ریزه خورِ سفره ی عنایت توست ولیّة اللَّه و دختِ رسول و کفوِ امام برون ز حیطه ی ادراکِ ما جلالت توست جواب طعنه ی ابتر تویی ، عطیّه ی حق که شام قدر محمد ، شب ولادت توست در آن دیار که می گشت دخت ، زنده به گور رسول ، بوسه زنِ دستِ بالیاقت توست ز بذلِ جامه ی شام زفاف شد معلوم به هر زمان و مکانی ، کرم سجیّت توست گرسنه خفتن و انفاقِ نانِ شب به فقیر بُوَد دلیل که احسان به خلق ، عادت توست نماد سازشِ با همسر و اطاعت از او تویی که شیر خدا محو و مات صحبت توست برون ز حدّ توانش نخواستی ز علی که این سفارش پیغمبر و حکایت توست نخواستن ، عرقِ شرم بر رخ شوهر بُوَد نجابتِ ذاتیّ و در اصالت توست ندوختن ، نگهِ خویش بر زر و زیور لباسِ ساده و حفظ حجاب ، زینت توست چنان لباس علی ، وصله داشت چادر تو بلی ، تعجّب سلمان هم از قناعت توست اگر چه دستِ تو انداخت پوست از دستاس گره گشای همه خلق ، دست رحمت توست ز کارِ خانه نکردی شکایتی هرگز که این اُمور تو را فرض و جزء طاعت توست خدای ، فخر فروشد به ساکنان فلک از آن خلوص که در خلوتِ عبادت توست به شامگاه ، دعا از برایشان کردی به روز ، راحتِ همسایه در رعایت توست مباد از منِ دلخسته رو بگردانی تمام دلخوشی ام در جهان ، حمایت توست نَه من ، که روز قیامت ، تمامِ اُمّت را زمان محکمه ، اُمّید برشفاعت توست عیان ز روی تو ، حُسنِ خدای لم یزلی نهان رضای خداوند در رضایت توست ولیّ حق به وجودِ تو دیده سرمد را چرا که آینه ی حق ، خجسته طلعت توست حسین با همه ایثار و غیرت و مردی رهین تربیت کامل و طهارت توست به روی دامن تو یافت پرورش زینب که خطبه خواندنِ او ، پیرو بلاغت توست فرشته ای که به رتبت ، امین وحیِ خداست درون بیت ولا مفتخر به خدمت توست تو را چنان که تو هستی ، چگونه وصف کنم؟ در آن مقام که حق ، بازگوی مدحت توست ولی فسوس ! که بعد از رسول ، دیده ی دهر به اشک ، شاهدِ اندوه و درد و غربت توست در آستانه ات افروخت شعله ، دشمنِ دین نگفت این حرمِ امن ، جای راحت توست ز ظلم ، محسن شش ماهه کشته شد آن روز جواب آن همه خوبی ، مگر اذیّت توست تو را به خاطر حبّ علی کتک زده اند چنان که شدّتِ آن علّتِ شهادت توست به دست و پهلوی بشکسته ، یاریِ مولا به دوستان علی ، درس استقامت توست گهی به خانه ی احزان و گاه کوه اُحد طنین گریه ی بی وقفه ، با شکایت توست مرا مران ز در ، از دوستان حسابم کن سرشک چشم ترم وقف بر مصیبت توست مگیر طبع روان را ز ( ایزدی ) که دلش ز صبحِ روز ازل ، خانه ی محبّت توست برای مشاهده سایر سروده‌های فاطمی حاج امیر ایزدی همدانی می‌توانید با لمس لینک زیر وبلاگ شخصی ایشان را ببینید. 🆔 http://amirizadihamedani.blogfa.com یا با لمس لینک زیر به کانال ما بپیوندید: 🆔 http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 التماس دعای فرج.
امیر ایزدی: بسم الله الرحمن الرحیم اللهم العن الجبت و الطاغوت بخش اول از قصیده فاطمی (دلیل خلقت) (بخش پایانی این قصیده در همین کانال بارگذاری خواهد شد.) سلام بر تو که خَلقت، دلیل خِلقت بود هر آنچه هست بجز حق، طفیل خَلقت بود نموده‌اند به فضلت پیمبران اقرار قبولِ برتری‌ات شرط بر نبوت بود محمد عربی را که سرورِ رسل است بر آستان جلالت، سر ارادت بود پدر، بسان گلی، سینه‌ی تو می‌بویید که عطر آن به مشامش چو عطر جنت بود رسول با همه عزت، به تو پناه آورد هر آن زمان که وِرا ضعف یا نقاهت بود پدر ز دست تو گلبوسه چید، با قد خم ولی به باغ جهان، سروِ راست قامت بود عجیب نیست اگر بوسه چیده از آن دست که در هجوم فتن، حامی ولایت بود یقین که بوسه بر آن دست ز امر حق زدنش به قصد قربت و با نیّت عبادت بود الا! که فاطمه‌ای، نور دیده‌ی همه‌ای حریم وحی، ز یُمنت پر از طراوت بود اگر چه شوی و پسرهات حجّت‌اند به خلق تویی که بر حُجَج الله نیز حجت بود تویی تو روحِ قُدُس، ای جهانیان به فدات فدایی‌ات ز شرف، خاتم رسالت بود تو کوثریّ و تو قدری، تو ( هل اتی ) هستی خدا گواه که احسان به خلقت، عادت بود عروس و بذل لباس زفاف، بر سائل؟! سجیّت تو، همه لحظه‌ها کرامت بود نرفته‌است تهی دست، کس ز درگاهت برای بحر عطایت، مگر نهایت بود؟! گشوده‌ای چه گره‌ها به بذلِ گردن‌بند! چه رازهای مگو، کاندر این روایت بود تو سرّ سوره‌ی قدریّ و ناشناخته‌ای محبت تو مرا مشعل هدایت بود چنانکه خوبتر از هر شبی‌است لیله‌ی قدر تو را به خیل زنان جهان، شرافت بود کسی نکرد تو را درک، ای حبیبه‌ی حق جز آن کسی که نصیبش مدال عصمت بود بدین همه جبروت، ای ملیکه‌ی ملکوت مدارِ زندگی‌ات صبر با قناعت بود بنا به جمله‌ی ( حتّی تَوَرَّمَت قَدَماه ) تو را به گوشه‌ی محراب، انس و الفت بود الا! نماز شبت برده از ملائکه دل الا! که مِهر تو، مُهر قبول طاعت بود مدام در حق همسایه‌ها دعا کردی همیشه، شیوه‌ی تو، دوستی، محبت بود تو پاره‌ی تن پیغمبر خدا بودی تو آن یمی که در آن دُرّ مهدویّت بود خدا گواه که مهر تو، رکن دین من است به غاصبین حقوقت، مرا عداوت بود فروغ بخشِ بهشت است نور لبخندت نوشته‌اند که مهریّه‌ات شفاعت بود علی به یمن وجود تو داشت آرامش کنار تو، دلش از درد و غصّه راحت بود اگر چه داشت امامت به تو، ولی همه عمر به فکر جلب رضایت ز تو، امامت بود دمی که از اُحُد آمد، به تن، نَوَد زخمش نگاه مرحمتت، مرهمِ جراحت بود گمان کنم پسر کعبه را تویی قبله قسم به صحن بقیعت که رشک جنت بود بتول طاهره! از تو مراست خاطره‌ها ارادتم به شما، منشاء سعادت بود کمم ز ذرّه، نگاهت چو آفتابم کرد هزار شکر، مرا این نکو مشیّت بود خدای را به تو سوگند داده‌ام همه عمر که نام نیک تو، تضمینِ استجابت بود ز یُمن مدحِ تو و قدح دشمنت بوده‌است اگر که زندگی‌ام غرق ناز و نعمت بود به روی سر در کاشانه‌ام به یاد شما که مهرتان به دلم پیش از ولادت بود نوشته‌ام مُتواتر، حدیثِ مُستندی که نقل از دو لب خاتم رسالت بود همانکه در کتب شیعه یک به یک نقل است و در ( صحاحِ ) دروغینِ اهل بدعت بود نوشته‌ام که تویی بضعه‌ی رسول الله اذیّتِ تو، به ختم رسل، اذیّت بود خدا گواه کز آغاز عمر، در دل من از آن سه فاسقِ فاجر، همیشه نفرت بود از آن دو زن که بدادند زهر ( طه ) را وز آن دو شیخِ جفاجو، دو صد شکایت بود ......ادامه دارد برای مشاهده سایر سروده‌های فاطمی حاج امیر ایزدی همدانی می‌توانید با لمس لینک زیر وبلاگ شخصی ایشان را ببینید. http://amirizadihamedani.blogfa.com یا با لمس لینک زیر به کانال ما بپیوندید: http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 التماس دعای فرج.
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم عجل لولیک الفرج بخش پایانی قصیده فاطمی (دلیل خلقت) (بخش اول این قصیده در همین کانال بارگذاری شده‌بود.) الا! که بین دو پهلوی عقلِ کُل، روحی ارادت پدرت بر تو، بی‌نهایت بود تویی تو هدیه‌ی معراج، ای رسل را تاج ز احتیاج، جهان را جبین، به پایت بود تو سیب سرخ بهشتی، تو امتحان شده‌ای که امتحان شدنت، پیشتر ز خَلقت بود چو یافت صابره‌ات خالقِ صبور و شکور یقین ( وَ طَهَّرَکِ وَ اصطَفاکِ ) وصفت بود گزید از همه‌ات، داد نام فاطمه‌ات ز درکِ شانِ تو بُبرید، هر چه فکرت بود تو از سلاله‌ی نوری، تو جلوه‌ی طوری که شیعه‌ی تو، سرافراز و باسعادت بود به کُنهِ معرفتت ره نیافت هیچ کسی که تحت سیطره‌ات چرخه‌ی طبیعت بود به یازده پسرت، عرش و فرش مدیونند به دوشِ یک یک‌شان، پرچم هدایت بود الا! سرآمد زن‌ها که امّ اب هستی عقیله دخت تو، بر باب خویش زینت بود خدای نگذرد از آنکه خست خاطر تو همان که غاصبِ حقّ تو، از عداوت بود فدک، ز مامِ جوانی گرفت، پیر خرفت همین قضیّه سرآغاز صد جنایت بود کسی ستاند فدک با عوالی، از کف تو که با وجود علی، غاصبِ خلافت بود چو دید دشمنِ بی‌دین که دیده‌ی ترِ تو ز داغ ختم رسل، غرق اشک محنت بود به جای دسته‌ی گل، بارِ هیزم آوردند به جای عرض ادب، کارشان شرارت بود شرر زدند بر آن چوب‌ها و سوخت بهشت فرشته، صورتش آزرده از حرارت بود لگد زدند بر آن در که شعله‌ور شده بود تو گویی آنکه به پا شورش قیامت بود هزار حیف که نشکفته غنچه پرپر شد شکست شاخه گلی که همه لطافت بود به باغبان چه گذشته؟! خدای داند و بس جریحه‌دار، دلش زآن همه جنایت بود دو دست بسته، چو گلچین ز گلشنش می‌بُرد روان به گونه‌اش از دیده، اشک غربت بود بدید غنچه و گل، زیر پای گلچینان ز جور و کینه، لگد کوب، وقت غارت بود بدید زیر درِ سوخته‌است، یاس کبود بدید بدید غنچه‌ی او را گلاب حسرت بود به حفظ برگ و بر و ریشه، صبر، پیشه نمود چرا که صاحب اندیشه، بادرایت بود اگر سکوت نمی‌کرد کلّ گل‌هایش اسیر فتنه‌ی گلچینِ بی‌هویّت بود اگر سکوت نمی‌کرد، دفن می‌شد دین به دست دشمنِ شومی، که بی‌دیانت بود اگر ز ماذانه تکبیر می‌رسد بر گوش از آن درایت و آن صبرِ بی‌نهایت بود بخواه ( ایزدی ) از حق که یار باز آید بهار عترت و سنّت، ز مهدویّت بود خدای من! فرج مقتدای ما برسان سیاه‌تر ز شب، این روزهای غیبت بود نصیب کن که ببینیم روی ماهش را به این دو چشم که یک عمر، غرق حسرت بود نصیب کن که ببینیم دولت او را که ترجمان عدالت، همان حکومت بود همدان دوشنبه ۱۴۰۲/۸/۲۹ برای مشاهده سایر سروده‌های فاطمی حاج امیر ایزدی همدانی می‌توانید با لمس لینک زیر وبلاگ شخصی ایشان را ببینید. http://amirizadihamedani.blogfa.com یا با لمس لینک زیر به کانال ما بپیوندید: http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 التماس دعای فرج.
بسم الله الرحمن الرحیم (اللهم العن الجبت والطاغوت) ************** عمّار در آتش دونان گُریز به آتش زدن آستان وحی ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ به نام خداوندگار حکیم علیم و حلیم و سلیم و کریم خدایی که بگزید خیل رُسُل بر این حلقه باشد نگین عقل کُل خدا داده او را ترازو، کتاب دعاهای او را کند مستجاب محمد بُوَد با نجابت قرین دعایش بُوَد با اجابت قرین در آغاز اسلام چون مشرکین نمودند بر مسلمین ظلم و کین هر آنکس که پیوست بر مصطفی ز کُفّـار دون دید جور و جفا گروهی ز بس طعنه، رنجه کشید ز کُفّـارِ مکّـه، شکنجـه کشید شهید از همان زجرِ بی‌حد شدند فـدائـیّ راه محـمّــد شدند از آن مؤمنین کشیـده بـلا به صدسختی و غم شده مبتلا یکی بود عمّار خوش خُلق و خو که خوانده‌است پیغمبرش راستگو بدست همان مشرکین دغا پدر، مادرش کُشته شد از جفا شکستند آن قلب بی‌کینه‌اش نهادند یک سنگ بر سینه‌اش یکی سنگ سنگین که بس داغ بود بَتَر ز آتشی در دل باغ بود سیه رنگ چون قلب کفار بود که در دستشان، بهرِ آزار بود ز گرما چنان سنگ، آکنده بود تنش سوخته پوستش کنده بود به تن، نقشِ شلاق و زنجیر داشت ولی روی لب، بانگ تکبیر داشت نشد خسته از یاریِ مکتبش اَحَد بود و احمد، شعار لبش روایت شده کز ره سرکشی بر افروخت دشمن ز کین آتشی در آتش بیفکند عمّار را که سوزانَد آن راست گفتار را خدا دید آن عبد دلریش را رسـانید پیغمبـر خویش را نبی دید در آتش عمّار زار پس آن آیتِ نور، گفتا به نار که باید به فرمان خیرالانام شوی بهر عمّار بَرد و سلام نسوزانی آن بندۀ پاک را که یاور بُوَد میر لولاک را چنانکه به فرمان رب جلیل نسوزاندی آن روز، جسم خلیل خلیل مرا، چون خلیل خدا ز گرمایِ این شعله ها کن جدا به عمّار از امر خیرالانام از آن لحظه شد نار، بَرد و سلام رسولی که قرآن ثناخوان اوست عناصر همه تحت فرمان اوست به فرمان او آب و آتش بُوَد هر آنقدر موّاج و سرکش بُوَد بلی «ایزدی» حُکم ختم رُسُل تواند کند جزء کل، خار گُل شبی کآفتاب رُخش سر زده نموده است خاموش آتشکده چو در فارس آن شعله خاموش شد همه موبدان را ز سر، هوش شد رسولی کز او نار گردید بَرد شرر، بر صحابیش کاری نکرد ندانم چه بگذشت بر آن رسول چو در شعله ها دید جای بتول! گرفتار شر، دُخت خیرالبشر چو گردید در بین دیوار و در کشید از جگر آه! خیرالنّسا همی کرد یاد از رسول خدا بگفت: ای پدر دخترت را ببین اَلا یاء و سین، کوثرت را ببین ببین اُمّتت بی وفا گشته است جدا از ولیّ خدا گشته است ببین خود که با دخترت چون کنند حبیبه ی خدا را چه دلخون کنند پس از این سخن، فضّه را زد صدا که دریاب من را ز راه وفا ببین غنچه، نشکفته، پرپر شده یکی هدیه تقدیم داور شده غمش بی‌نهایت بُوَد مُحسنم شهید ولایت بُوَد مُحسنم ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ همدان شنبه ۲۷ آبان ۱۴۰۲ باتشکر از آقای علی وطنی مداح ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ قال رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم: «يا نارُ کوني بَرداً و سلاماً علي عمّار کَما کُنتِ علي إبراهيمَ» به نقل از منتهی الآمال مرحوم محدث قمّی 🆔 http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 به ما بپیوندید