۱-ذنب، به معنی دنبـاله است،چون هر عمـل خلاـفی یک نوع پیآمـدو دنباله به عنوان مجازات اخروي یا دنیوي دارد؛ این
واژه، در قرآن35 بار آمده است.
۲-معصـیت، به معنی سـرپیچی وخروج از فرمـان خـدا و بیانگر آناست که انسان از مرز بنـدگی خـدا بیرون رفته است؛ این
واژه در قرآن33 بار آمده است.
۳ -اثم، به معناي سستی وکندي و واماندن و محروم شدن از پاداش ها است زیرا درحقیقت گنهکار یک فرد وامانده است و
مباداخود را زرنگ پندارد؛ این
واژه در قرآن48 بار آمده است
۴-سـیئه، به معنی کار قبیح و زشت است که موجب اندوه و نکبت گردد، در برابر «حسـنه»که به معنی سـعادت وخوشـبختی
است؛ این
واژه 165 بار در قرآن آمده است.
کلمه «سوء» از همین واژه گرفته شده
که 44 بار در قرآن آمده است.
۵- جُرم ، در اصـل به معنی جـداشـدن میوه از درخت و یـا به معنی پست است،جریمه وجرایم از همین مـاده میباشـد،جرم
عملی است که انسان را ازحقیقت،سعادت، تکامل و هدف جدا میسازد؛ این
واژه 61 بار در قرآنامده است.
۶-حرام، به معنی ممنوع است،چنانکه لباس احرام لباسـی است که انسان در حج و عمره میپوشدو از یکسري کارها ممنوع
میشود. و مـاه حرام مـاهی است که جنگ در آن ممنوع میباشـدو مسـجدالحرام یعنی مسـجدي که داراي حرمت و احترام
خاصی بوده، و ورود مشرکین به آن ممنوع است؛ این
واژهه حدود 75 بار در قرآن آمده است.
۷-خطیئه، غالبـًا به معنی گنـاه غیر عمـدي است. وگاهی در معنی گناه بزرگ نیز اسـتعمال شـده است،چنانکه آیه 81 سوره
بقره و 37سوره الحاقه بر این مطلب گواه میباشد.
این واژه در اصـل حـالتی است که براي انسان بر اثرگناه پدیـدمی آیـدو او را ازطریق نجات، قطع میکنـد، و راه نفوذ انوار
هدایت به قلب انسانرا میبندد.
اینواژه 22 بار در قرآن آمده است.
۸-فسق، در اصل به معنی خروج هسـته خرما از پوست خود میباشـد، و بیانگر خروج گنهکار از مـدار اطاعت و بندگی خدا
است که او بـا گناه خود حریم وحصار فرمان الهی راشکسـته و در نتیجه بـدون قلعه وحفاظ مانـده است؛
اینواژه 53 بار در قرآن آمده است.
۹-فسـاد، به معنی خروج ازحد اعتـدال است که نتیجه اش تباهی و به هـدر رفتن اسـتعدادها است؛
اینواژه 50 بار در قرآن آمده است.
۱۰-فجور، به معنی دریـدگی و پاره شدن پرده ي حیا و آبرو و دین است که باعث رسوایی میگردد؛ و 6 بار در قرآن آمده است.
۱۱-منکر، در اصـل از انکـار به معنی نـا آشـنا است،چراکه گنـاه با فطرت و عقل سالم، هماهنگ و مانوس نیست، و عقلو
فطرت سالم، آنرا زشت و بیگانه میشمرد؛ این کلمه 16 بار در قرآن آمده و بیشتر در عنوان نهی از منکر، طرح شده است.
۱۲-فاحشه، به سـخن وکاري که در زشتی آن تردیدي نیست، فاحشه گویند. در مواردي به معنی کار بسیار زشت و ننگین و
نفرت آور به کار میرود؛ اینواژه 24 بار در قرآن آمده است.