#دلنوشتہ
🔴 #تلنگر
استاد دفتࢪ را روی میز گذاشت...📖
+سعیدی.... حاضر🙋🏻♂
+محمدی...حاضر🙋🏻♂
+فرامرزی...حاضر🙋🏻♂
+مجاهد...حاضر🙋🏻♂
+حسینی...!!!
+حسینی...!!!🤨
_استاد امروز هم غایبه...
استاد نگاهی کرد...👀
_چهار روز هستش که حسینی نیومده...🤨
ازش خبر ندارین!؟🧐
بچه ها همگی سکوت کردند...🤐
استاد ناراحت شد...😔
سرخی گونه اش تا پیشانیش کشیده شد...😡
ناگهان فریاد زد...🤬
خجالت نمیکشید که چهار روز...
چهار روز...
از رفیقتون بی خبرین!؟😤
نگرانش نشدین!؟🤔😕
چهار روز بی خبر!!!؟
به شما هم میگن دوست!!!؟😏
رفیق...!؟😒
صد رحمت به دشمن...🤭
چشمهایمانبه زمین دوختهشد...
توان بالا آمدن نداشت...
شرم و خجالت میسوزاندمان...
اما واقعا... از حسینی چه خبر⁉️
محمد چهار روز نیامده!!!
نگران شدیم... واقعا نگران...😰
استاد سکوت کرده بود...
کتاب را ورق میزد...📖
زیر لب چه میگفت...خدا میداند!
کار او به من هم سرایت کرد...🔗
الکی کتاب را ورق میزدم...📖
آشوبی در دل...
نگرانی موج میزد...
واقعا محمد کجاست⁉️
چه شده⁉️
چهار روز...‼️
چقدر بی فکرم...🤦🏻♂🤦🏻♀
لحظه ها به سکوت گذشت...
با صدای استاد شکست...
حسین ... امروز نوبت کنفرانس تو هست!
منتظریم...
فیشهای خلاصه کنفرانسم را برداشتم...
بلند شدم...
پای تخته رفتم...👨🏻🏫
بااجازه استاد...🙋🏻♂
با علامت سر ، اجازه داد...
ذهنم ...🧠
قلبم...🧡
فکرم...🧠
روحم...👻
روانم...
پیش محمد هست...
چهار روز غیبت کرده!😞
کجاست!؟
چرا بی خبرم!؟
وای بر من...
چطوری کنفرانس بدم!؟
چی بگم!!!
با کدام زبان!؟
سرم را بالا آوردم...
نگاهم به انتهای کلاس افتاد...
به آن تابلوی خوشنویسی ...
دلم دوباره لرزید...
مثل همان لحظه ای که استاد فریاد زد...
فیش های خلاصه را در دستم مچاله کردم...
شروع کردم...
بسم الله الرحمن الرحیم...
بنده حقیر ...
حسین ...
دوست محمد هستم...
کسی که چهار روز غایب است
و از او بی خبریم...
استاد با تعجب به من نگاه کرد...
دقیقا عین نگاه همکلاسیها...
آری ... من حسینم...
دوست رفیق غایبمان...
کسی که چهار روز غیبت کرده...
و بخاطر بی خبری از اوموأخذه شدیم...
شرمسارم...😓
خجالت زده ام...😢
حرفی ندارمکه انقدر بی تفاوت...
اشکهایم جاری شد...😭
بغض تارهای گلویم رازیر و بم میکرد...🥺
حرف زدن برایمسختتر از نفس کشیدن در آب بود!!!
به هر زحمتی بغض و اشکم را خوردم...😵
ادامه دادم...
ممنونم استاد...🙏
که امروزبیدارمان کردی...
بیدار از یک حقیقت تلخ...
و یک خواب نه چندان شیرین!!!
بیدار شدیم تا بفهمیم...
چقدر زمان گذشته!؟
یک روز!!!
نصف روز!!!
یا مثل اصحاب کهف!!!
که سیصد سال در خواب...
و وقتی بیدار شدند کهدیگر سکه آنها ...
مال عهد دیگری بود...
عهد دقیانوس!!!😏
امروز بیدار شدیم...
و نمیدانیم چقدر خوابیدیم!
چهار روز!!!؟
سیصد سال!!؟
بیشتر...!؟
آری خیلی بیشتر...
۱۱۸۷ سال در خواب هستیم!!!
و کسی نبود که بر ما نهیب بزند!!!
کسی نگفت که اگر محمدچهار روز غایب است...
مهدی۱۱۸۷ سال است که غایب است!!!
و کسی فریاد نزد...
چطور از وی بی خبرید...⁉️
او که نه تنها دوستبلکه بهترین دوستمان...
بلکه پدر مهربان...
بلکه صاحب نفوس مان ...
بلکه صاحب این زمان ...
کسی ما را ملامت نکردکه خجالت نمیکشید...⁉️
شبها راحت میخوابیدو نمیدانید این غایب
آیا به راحتی خوابیده است⁉️
یا تا صبح به درگاه الهی ندبه میکند...😇
که خدایا...
شیعیان ما ...
از اضافه طینت ما خلق شدند...
به خاطر ما...
به آبروی ما...
غفلت آنها را ببخش...🤲
و چقدر نابرابر...⚖
که او بخاطر ما در زنجیر غیبت است...⛓
اما...❗️
من راحت میخوابم...‼️
و او نگران من بیدار...
خودش گفته است...
انا غیر مهملین لمراعاتکم...
محال است که هوایتان رانداشته باشیم...
و این بزرگترین غایب زندگیمانهرگز باعث نشد...
که استاد مارا ملامت کندبه اندازه چهار روز غیبت دوستمان!!!
دیگر قدرت مقابله با بغض نبود...
مثل استاد...
مثل بچه های کلاس...
مثل تابلوی نستعلیق اخر کلاس...
که با بغض ...
اما مظلومانه....
نوشته اش را فریاد میزد....
🌹 اللهم عجل لولیک الفرج 🌹
🌱🌸آقا جان مارا ببخش به خاطر اینکه ۱۱۸۷سال حتی یادی از شما نکردیم. ما را ببخش تا در روز محشر مقابل حضرت زهرا روسیاه نشویم😭😔
#امام_زمان
#اللہمعجللولیڪالفرج
#تلنگرانہ
❥ @Amir_Hossein13
تࢪسیدیمجࢪیمهڪنندڪمࢪبندزدیم! نشدڪہ یہ باربترسیمازچشمش
بیفتیمگناهنکنیم...(:🥀🪨
آسیدمہدۍرومیگم..🖐
#امام_زمان
#اللہمعجللولیڪالفرج
#تلنگرانہ
❥ @Amir_Hossein13
#تلنگرانہ🌱
دیدۍوقتۍیه آشناۍقدیمۍࢪومیبینۍ چطوࢪ باهاش گࢪم میگیࢪۍ..؟
هۍمیگۍدلم بࢪات تنگ شده!
ولۍ...
یه آقایۍهست...💔
هیچکس بهش نمیگه دلم بࢪات تنگ شده!
حواسمون به امام زمانمون باشه..✋🏻
نڪنه بین شلوغۍهاۍزندگۍ
فࢪاموششون ڪنیم...🥀🙂
#امام_زمان
#اللہم_عجل_لولیڪ_الفرج
♥︎|@Amir_Hossein13|♥︎
#تلنگرانہ°
توگناهنڪن
ببینخداچجوࢪۍحالتوجامیاࢪه🌱
زندگیتوپࢪازوجودخودشمیڪنہ(:
- عصبےشدی؟!
+نفسبکشبگو:بیخیال،چیزیبگم ؛
امامزمانناࢪاحتمیشه...☝🏻
- دلخوࢪتڪࢪدن؟!
+بگو:خدامیبخشهمنممیبخشم
پسولشڪن..😌💜
- تہمتزدن؟
+آࢪومباشوتوضیحبده
بگو:بہائمههمخیلیتہمتازدن❗️
- ڪلیپوعکسنامࢪبوطخواستیببینی؟!
+بزنبیرونازصفحهبگو:مولامہمتࢪه💔
- نامحࢪمنزدیڪتبود؟
+بگو:مہدیزهࢪا(عج)خیݪےخوشگلتࢪه
بیخیالبقیه ... !
زندگےقشنگترمیشہنه؟!😍🌟
#امام_زمان
#اللہم_عجل_لولیڪ_الفرج
♥︎|@Amir_Hossein13|♥︎
منتظࢪ بودن به دعا ڪࢪدن نیست به ڪاࢪ ڪࢪدنہ..🙂
تو چند مࢪده حَلاجۍ؟!!..🖐
#امام_زمان
#اللہم_عجل_لولیڪ_الفرج
#تلنگرانہ
♥︎|@Amir_Hossein13|♥︎
#تلنگرانه 🌿
گاه تسبیح دست بگیر و ....📿
❤️|@Amir_Hossein13|❤️
• • ↻
میگفت:↓
میدونے ڪِـۍ از چشم خدا میوفتے؟!
زمانے ڪھ آقا #امامزمان❗️
سࢪشو بندازه پایین و...
ازگناه ڪࢪدن تو خجالت بڪشھ!🥀
ولے ٺـوانگاࢪ نـہ انگاࢪ..!
رفیــق نزارڪارت بـہ اون جاها برسـہ!!!
#امام_زمان
#اللہم_عجل_لولیڪ_الفرج
#تلنگرانه
♥︎|@Amir_Hossein13|♥︎
‹⚘♥️›
یڪےهست..؛
ڪهݪحظهبهݪحظہ..'
براتدعامےڪنه..!!
واسهگناهاتاستغفارمےڪنه..!!
حتےاومدنوظہورشهمبهنفعتوئہ.
یعنےاگهدعآبراظھورشڪنے..
بازمتہشبهنفعخودتہ..!!
ولےبازمبیخیالے..'
وفراموششڪردی..'
راستےرفیق..!!
خیلےبامعرفتے..؟.. :)
بہخاطردلامامزمانازگناهاموندست
بکشیم!🙂
#امام_زمان
#تلنگرانه
#اللہم_عجل_لولیڪ_الفرج
♥︎|@Amir_Hossein13|♥︎
#تلنگرانه
#حجاب
دختࢪڪ رو بہ من ڪرد و
-گفت:واقعا آقا!😳😳
+گفتم: ببخشید چۍ واقعا ؟!😐
-گفت: واقعا شما بچہ مذھبے ها از دختراۍ #چادر بہ سر بیشتر از ما خوشتون میاد!!!😢
+گفتم: بلہ😊😍
-گفت: اگہ آره، پس چرا پسرایۍڪه از ما ها خوششون میاد از ڪنار ما ڪه میگذرند محو ما میشن،😍🙄 ولےهمین خود تو و امثاݪ تو از چند مترے یہ دختر #چادری ڪه رد مےشید سر پایین میندازید و رد میشید !🚶😐
+گفتم: آره دࢪست مےگید😊
سࢪ پایین انداختن ڪمه !😕
-گفت: ڪمه؟😳
ببخشید متوجہ نمیشم ؟😢🤔
+گفتم: براۍتعظیم مقابل حجاب حضࢪت زهرا(س) باید زانو زد 😔🙏
حقاڪه سر پایین انداختن ڪمه..!🙂
♥︎|@Amir_Hossein13|♥︎
-💚-
#تلنگرانه
هࢪگـاهمایلبھگنآهبودۍ ؛
اینسهنڪتهرافراموشمڪن :
✨¹:خدامیبیند .
✨²:ملائکمینویسند.
✨³:درهرحـٰالمرگمی آید.🙂
دیروز قلب ها را نشانہ میگرفتند
امروز فڪرهارا.....😔💔
●شایدڪمےتلنگروتفڪر●
#تلنگرانه
♥︎|@Amir_Hossein13|♥︎