می گفت عمه با عمامه رفته بودی
حـالا بگو عمـامه ی پیغمبــرت کو؟🥀
بـابـا ، سراغ از گوشـوار من نگیری!
من از تو پرسیدم مگر انگشترت کو؟😭😔😔
آن شب که افتادم ز نـاقه بر روی خاک
حوریه ای دیدم شبیـه مادرت، کو (که او)
بعد از غروب واقعه همبـازی ام نیست
خیلی دلم تنگش شده، پس اصغرت کو؟🥀🙃😭
این چند روزه هر کسی سوی من آمد
فریاد می زد خارجی پس زیورت کو؟
دیگر بس است این غصه ها آخر ندارد
من را ببــر، گــر چه کبــوتر پر ندارد💔😭😭
با گوشه ی چادر برایم روسری ساخت😭😔
می گفت ای دردانه ی من، معجرت کو ؟
@Amir_Hossein13
6.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⊰•⚡•⊱
.
خاڪم نکنید💔
بزارید اربابم برسہ🙂🖤
اونی ڪه واسم همہ کسہ :))))
@Amir_Hossein13
*حضرت رقیه سلام الله علیهاشب سوم محرم*
در آن سحر، خرابه هوایش گرفته بود
حتی دل فرشته برایش گرفته بود😔
با آستین پاره ی پیراهن خودش
جبریل را به زیر کسایش گرفته بود
زورش نمی رسید کسی را صدا کند
از گریۀ زیاد، صدایش گرفته بود😭
از ابتدای شب که خودش را به خواب زد
معلوم بود آنکه دعایش گرفته بود😔
حتما نزول می کند آیات تازه ای
با چله ای که بین حرایش گرفته بود
مشغول ذکر نافله اش شد، ولی کجاست؟
آن چادری که عمه برایش گرفته بود💔
@Amir_Hossein13
مداحی رقیه تک کریمی.mp3
22.34M
#بشنوید
زمینه « برام دعا کن بابا منم... »
@Amir_Hossein13