شـــهدا نگاهشان از جنس نور است
صبحمان را پلک بگشاییم با نگاه نورانی شان
باشد ڪ تڪه ای از خورشید بصیرت بگذارند ڪف دستهایمان
و روزمان متبرڪ شود...
#سلام
#صبحتون_منور_به_نور_شهدا 🌷
@Ammar_noghtezan
💞نسیم خنکی حال دلم را خوب میکند؛
پاهایم آهسته آهسته در #خاکها فرو میروند...
غرق میشم در رویا!
ناگهان پرندهای میپرد؛
نگاهش میکنم به اوج دارد میرود!
از جلو چشمانم محو میشود!
اینجا کجاست!
کجا ایستاده ام!
ندایی مرا میخواند قدم قدم به جلو میروم یک گوشه دنج مینشینم دنج ترین گوشه دنیاست انگار...
شبیه شش گوشه است انگار...
صدایی در گوشم میپیچد!
صدای #ابراهیم_همت است...
دارد میگوید:
همیشه باید مشغول یک کلمه باشیم؛
و آن "عشـق" است...
اگر #عاشقانه با کار پیش بیایی، به طور قطع بریدن و عمل زدگی و خستگی برایت مفهومی پیدا نمیکند...
زیر لب زمزمه میکنم؛
عشق...
عشق...
عشق...
صدای دیگری می آید؛
#مهدی_باکری میگوید #پاسدار کسی است که شب و روز کار بکند و نخوابد مگر اینکه از فرط #خستگی خود به خود به خواب رود و آخر عمرش ختم به #شهادت باشد...
صدای شهید #مجید_محمدی در گوشم میپیچد و میگوید ما که رفتیم مادری پیر دارم و زنی و ۳ بچه ی قد و نیم قد؛
از دار دنیا چیزی ندارم الا یک پیام!
یقه تان را میگیرم اگر #ولایت_فقیه را تنها بگذارید!
صدای #شهید_آوینی در گوشم میگوید؛
زمان بر #امتحان من و تو می گردد تا ببینند که چون صدای"هل من ناصر" امام #عشق برخیزد چه می کنیم!
ناگهان به خود میآیم؛
چشم هایم باز میشود و دلم بی تاب...
اینطرف و آنطرف را مینگرم...
دنبالشان میگردم...
نگاهم ب دور دست ترین نقطه خیره میماند...
قافله ای از میان آب های اطراف زمین #طلائیه میگذرد...
مهدی باکری با همان لبخند همیشگی اش برمیگردد نگاهی میکند و میگوید...
قافله ما قافله #از_خود_گذشتگان است هر کسی که از خود گذشته نیست با ما نیاید...
فریاد میزنم ک صبر کنید میخواهم بیایم!
قافله دورتر و دورتر میشود، میدوم به سمت آب...
سیم خاردار ها مانع اند...
یاد این سخن ابراهیم همت می افتم؛
در پوست خود نمی گنجم!
گمشده ای دارم و خویشتن را در قفس محبوس می بینم، می خواهم از قفس به در آیم، سیم های خاردار مانع هستند...
فریاد میزنم!
که ای قافله صبر کنید من هم مثل #همت از دنیای ظاهر فریب مادیات و همه آنچه از خدا بازم میدارد متنفرم...
اما دیگر دیر شده #قافله رفته است و جا مانده ام...
صدای بوق اتوبوس ها مرا به خود می آورد...
مردی از دور داد میزند!
جانمانی اتوبوس دارد میرود!!
خوشحال میشوم...
میپرسم به سمت کجا؟
قافله شهدا؟
میخندد و میگوید نه می رود شهر...
و من با خودم فکر میکنم مگر میشود آمد طلائیه و از #طلائیه به شهر برگشت..!
مگر میشود از قافله جاماند و به شهر، به دنیای ظاهر فریب مادیات برگشت!
نه امکان ندارد...
بوق!
بوق!
بوق!
بوق اتوبوس دیوانه ام میکند مجبور میشوم ک سوار بشوم...
و تمام راه را با خودم زمزمه میکنم...
همیشه باید مشغول یک کلمه باشم و آن #عشق است...
باید مثل #شهدا عاشق بشوم تا لایق همراهی با قافله بشوم...
باید که این بار جانمانم باید ک آماده شوم...
ای کاش که بشود...
صدای #شهید_آوینی درون گوشم میپیچد و میگوید؛ برادر، جایی برای ای کاشها و اگرها باقی نمانده است!
#عاشورا هنوز نگذشته است؛
و کاروان کربلا هنوز در راه است!
و اگر تو را هوس کرب و بلاست؛
بسم الله...💞
#امام_زمان
#لبیک_یا_خامنه_ای
#ماه_رجب
🕊✨🍃🕊✨🍃🕊✨🍃🕊
@Ammar_noghtezan
چشم ها خیره
بہ خرما
و #رطب ها
شده است
هر ڪہ یڪ دانہ
از آن #نخل بچیند
زیباست
روضہ هاے شب
بین الحرمینش
درد است
حال هر #عاشق او
گر بشود, بد
زیباست 🍃
#سردار_شھید_حمید_تقوی
#امام_زمان
#لبیک_یا_خامنه_ای
#ماه_رجب
@Ammar_noghtezan
عارف شهید که هر وقت نماز میخواند بوی عطر خوبی فضای اتاق را عطراگین میکرد.
آخر شب علملیات کربلای 5 گفت: یک شب که نماز شب میخواندم امام زمان (عج) وارد اتاق شدند، در حالت قنوت بودم، به من عطری زدن که هر وقت نماز میخوانم بوی عطر میآید.
#امام_زمان
#لبیک_یا_خامنه_ای
#ماه_رجب
@Ammar_noghtezan
#خاطرات_شهدا
🌹شب عملیات فتح المبین، پشت قرارگاه نشسته بودیم و با هم صحبت میکردیم. در حین صحبت، دیدم. یک فشنگ کالیبر دستش گرفته و با آن بازی می کند. بعد به فشنگ اشاره کرد و گفت: «این تیر خوبه بخوره وسط پیشونی، جایی که پیشونی را روی مهر میگذاری.»
با حسرت گفت: «چه کیفی داره!»
عملیات فتح المبین آغاز شد. سعید به همراه حمید رمضانی برای سرکشی به یکی از محورها رفت. در بین راه مورد هدف تیربار دشمن قرار گرفت و سعید شهید شد. وقتی با جنازه سعید رو برو شدم، به اولین جایی که نگاه کردم پیشانی اش بود که تیر به سجدهگاهش اصابت کرده و او را به آرزویش رسانده بود.
🔸راوی:حاج صادق آهنگران
🌷#شهید_سعید_درفشان
#امام_زمان
#لبیک_یا_خامنه_ای
#ماه_رجب
🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷
@Ammar_noghtezan
می گفت :
چہ میشود
روزی سوریہ امن و امان شود
و ڪاروان #راهــیان_نور
مثل شلمچہ و فڪہ ،
بہ سمت حلب و دمشق راہ بیافتد ...
#گفتاری_از_سیدابراهـیم
#شهـید_مصطفی_صدرزادہ
#امام_زمان
#لبیک_یا_خامنه_ای
#ماه_رجب
@Ammar_noghtezan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥#کلیپ #یاد_امام_زمان أرواحنافداه
🎙 آیت الله ناصری حفظهالله
⏱۳۰ ثانیه
#امام_زمان
#لبیک_یا_خامنه_ای
#ماه_رجب
┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄
@Ammar_noghtezan
#شهیدانه
از مادر شهید پرسیدند:
چی شد که پسری
مثل آقا حسن تربیت کردی؟!
جمله خیلی قشنگی گفتند:
نگذاشتم امام زمان عجلاللهفرجه
در زندگیمان گم شود!🌱
#شهید حسن باقری
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#امام_زمان
#لبیک_یا_خامنه_ای
#ماه_رجب
✨✨✨🍃🕊🍃✨✨✨
@Ammar_noghtezan
همیشه سخنرانی های حضرت آقا را گوش می کرد و برای عمل به آنها فکر میکرد.
وقتی نوجوان بود در جریان انتخابات سال ۹۶ حقانیت و مظلومیت رهبری را درک کرد و کم کم سیر خودش را شروع کرد.
همیشه یک عکس از رهبری و حاج قاسم داخل اتاقش داشت.
زیاد به مزار شهدا میرفت؛ آقای معصومی همکلاسی شهید می گوید:
حدود یک ماه قبل از شهادت آرمان، یک آخر هفته کلاس ها که تمام شد، آرمان وسایلش را جمع کرد و گفت: قبل از اینکه بریم خونه، بیا بریم بهشت زهرا، مزار شهدا.
گفتم: باشه! وقتی رفتیم، بعد از زیارت چند شهید، رفتیم کنار مزار شهید سجاد زبرجدی..
آرمان کنار قبر شهید دراز کشید و با لبخند گفت: چقدر خوب میشه منم کنار این شهید همینجا دفن کنند!
دقیقا همان جایی که امروز خوابیده است..
*در مکتب فاطمه تو ممتاز شدی
با روضه، تو آمادهٔ پرواز شدی
رفتی و نبود،رفتنت پایانت
خون تو که ریخت تازه آغاز شدی*
شعر از: محمدباقر حیدرزاده
#امام_زمان
#لبیک_یا_خامنه_ای
#ماه_رجب
@Ammar_noghtezan
🌹شهید آوینی:
ما از سوختن نمی ترسیم
که چون پروانه ها
عاشق نوریم
و هر جا که نور ولایت است
گرد آن حلقه می زنیم.
#شهید_مرتضی_آوینی
❤️
#امام_زمان
#لبیک_یا_خامنه_ای
#ماه_رجب
@Ammar_noghtezan
#مناجات
خدایا پستی و ناپایداری روزگار را همیشه در نظرم جلوه گر ساز تا فریب زرق و برق عالم خاکی مرا از یاد تو دور نکند...!
شهید دکتر مصطفی چمران
#امام_زمان
#لبیک_یا_خامنه_ای
#ماه_رجب
@Ammar_noghtezan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید آوینی :
اگر در جست وجوی امام زمان عجلالله هستی اورا درمیان سربازانش بجوی...
شبتون شهدایی...🌱
#امام_زمان
#لبیک_یا_خامنه_ای
@Ammar_noghtezan
دستی تکان بده
به عشـــق
سلامی دوباره ڪن
لبخنــد بزن
قصه ای تازه در این
صبحِ دل انگیز بساز
#سلام✋
#روزتون_شهــــــدایی🌷
@Ammar_noghtezan
💠تنها کسانی شهید می شوند که شهید باشند...
به این سادگی ها نیستـــــ
باید قتلگاهی رقم زد
باید کُشت!!
منیت را
تکبر را
دلبستگی را
غرور را
غفلت را
آرزوهای دراز را
حسد را
ترس را
هوس را
شهوت را
حب دنیا را...
باید از خود گذشت!
باید کشت «نَفس» را...
شهادت درد دارد!
دردش کُشتن " لذت " هاست...
باید کشته شویم تا شهید شویم!
بايد اقتدا كرد به شهدا...
#شهادت
#امام_زمان
#لبیک_یا_خامنه_ای
#ماه_رجب
🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷
@Ammar_noghtezan
چشم هایت کو برادرم،فدایش کردی؟
برای چه کسی؟
برای دفاع از ناموست!
خوب شد که امروز نیستی تا ببینی...
به مادرت زهرا س بگو ببخش😔
#امام_زمان
#لبیک_یا_خامنه_ای
#ماه_رجب
@Ammar_noghtezan
چنان زندگی کن
که کسانی که تو را می شناسند
و خدا را نمی شناسند
بواسطه آشنایی با تو ،
با خدا آشنا شوند.
شهدا از دست نمیروند به دست می آیند
شهید #سجاد_محمدی
#امام_زمان
#لبیک_یا_خامنه_ای
#ماه_رجب
@Ammar_noghtezan
#خاطرات_شهدا
در حالِ بستن دکمه پیراهنش بود، وقتی سرش را بالا آورد، نورانیّت عجیبی در چهرهاش دیدم، ترس به جانم افتاد، شوکه شده بودم، به او گفتم: چرا چهره ات اینطور شده؟!
جواب داد: یعنی چطور شده؟
نکند زشت شدهام؟
گفتم: نَه! نَه! چهرهات خیلی نورانی شده!
به او گفتم: جبار در مغزت چه میگذرد؟
نکند هوس شهادت کردهای؟!
مگر قول نداده بودی در سوریه فقط مستشار باشی و مستقیماً وارد درگیریها نشوی؟
در پاسخم فقط میگفت: توکل بر خدا بالاخره ما هم یک روز باید از این دنیا برویم.
پس چه بهتر که با شهادت برویم!
شهید جبار عراقی🌷
📎 به نقل از همسر شهید
#امام_زمان
#لبیک_یا_خامنه_ای
#ماه_رجب
✨✨✨🥀🕊🥀✨✨✨
@Ammar_noghtezan
#یادشهدا🌷
بسیار به پدرومادر احترام ڪــنید و به دیدار اقوام و دوستان بروید از فقرا و نیازمندان دل جویی ڪنید، قرآن را سرلوحه زندگی قرار بدهید.
شهید مهدی قاضی خانی...
#امام_زمان
#لبیک_یا_خامنه_ای
#ماه_رجب
@Ammar_noghtezan
اين جمله را به ياد داشته باشيد:
.
اگر در راه #خدا رنج را تحمل نكنيد!
مجبورخواهيد شد در راه #شيطان ؛
#رنج را تحمل كنيد...
#شهيدپورمرادی
#امام_زمان
#لبیک_یا_خامنه_ای
#ماه_رجب
@Ammar_noghtezan