✴️تحلیل #سیرهسیاسی امام رضا علیه السلام
در اندیشه آیت الله خامنه ای
#بخشششم
❇️امام در همان حال که نام #ولیعهد داشت و قهراً از امکانات دستگاه خلافت نیز برخوردار میبود چهرهای به خود میگرفت که گوئی با دستگاه خلافت، مخالف و به آن #معترض است، نه امری، نه نهیی، نه تصدی مسئولیتی، نه قبول شغلی نه دفاعی از حکومت و طبعاً نه هیچگونه توجیهی برای کارهای آن دستگاه. روشن است که عضوی در دستگاه حکومت که چنین با اختیار و اراده خود، از همه مسئولیتها کناره میگیرد نمیتواند نسبت به آن دستگاه صمیمی و طرفدار باشد.
مأمون به خوبی این نقیصه را حس میکرد و لذا پس از آنکه کار ولیعهدی انجام گرفت بارها در صدد برآمد امام را بر خلاف تعهد قبلی با لطائف الحیل به مشاغل خلافتی بکشاند و سیاست مبارزه منفی امام را نقض کند، اما هر دفعه امام هشیارانه نقشه او را خنثی میکرد.
یک نمونه همان است که معمر بن خلاد از خود امام هشتم نقل میکند که مأمون به امام میگوید اگر ممکن است به کسانی که از او حرف شنوی دارند در باب مناطقی که اوضاع آن پریشان است چیزی بنویس و امام استنکاف میکند و قرار قبلی که همان عدم دخالت مطلق است را به یادش میآورد و نمونه بسیار مهم و جالب دیگر ماجرای نماز عید است که مأمون به این بهانه «که مردم قدر تو را بشناسند و دلها آنان آرام گیرد»
امام را به امامت #نمازعید دعوت میکند. امام استنکاف میکند و پس از اینکه مأمون اصرار را به نهایت میرساند امام به این شرط قبول میکند که نماز را به شیوه پیغمبر و علیبنابیطالب به جا آورد و آنگاه امام از این فرصت چنان بهرهای میگیرد که مأمون را از اصرار خود پشیمان میسازد و امام را از نیمه راه نماز بر میگرداند، یعنی به ناچار ضربهی دیگری بر ظاهر ریاکارانهی دستگاه خود وارد میسازد.
💠4⃣ اما بهرهبرداری اصلی امام از این ماجرا بسی از اینها مهمتر است: امام با قبول ولیعهدی، دست به حرکتی میزند که در تاریخ زندگی ائمه پس از پایان خلافت اهل بیت در سال چهلم هجری تا آن روز و تا آخر دوران خلافت بینظیر بوده است و آن برملا کردن داعیهی امامت شیعی در سطح عظیم اسلام و دریدن پرده غلیظ تقیه و رساندن پیام تشیع به گوش همه مسلمانهاست. تریبون عظیم خلافت در اختیار امام قرار گرفت و امام در آن سخنانی را که در طول یکصد و پنجاه سال جز در خفا و با تقیه و به خصیصین و یاران نزدیک گفته نشده بود به صدای بلند فریاد کرد و با استفاده از امکانات معمولی آن زمان که جز در اختیار خلفا و نزدیکان درجه یک آنها قرار نمیگرفت آن را به گوش همه رساند.
مناظرات امام در مجمع علما و در محضر مأمون که در آن قویترین استدلالهای امامت را بیان فرموده است، نامهی جوامع الشریعه که در آن همه رئوس مطالب عقیدتی و فقهی شیعی را برای فضلبنسهل نوشته است، حدیث معروف امامت که در مرو برای عبدالعزیزبنمسلم کرده است، قصائد فراوانی که در مدح آن حضرت به مناسبت ولایت عهدی سروده شده و برخی از آن مانند قصیدهی دعبل و ابونواس همیشه در شمار قصائد برجستهی عربی به شمار رفته است، نمایشگر این موفقیت عظیم امام است.
در آن سال در مدینه و شاید در بسیاری از آفاق اسلامی هنگامی که خبر ولایتعهدی علیبنموسیالرضا رسید در خطبه فضائل اهل بیت بر زبان رانده شد. اهل بیت پیغمبر که هفتاد سال علناً بر منبرها دشنام داده شدند و سالهای متمادی دیگر کسی جرأت بر زبان آوردن فضائل آنها را نداشت، اکنون همه جا به عظمت و نیکی یاد شدند، دوستان آنان از این حادثه روحیه و قوت قلب گرفتند، بیخبرها و بیتفاوتها با آن آشنا شدند و به آن گرایش یافتند و دشمنان سوگند خورده احساس ضعف و شکست کردند، محدثین و متفکرین شیعه معارفی را که تا آنروز جز در خلوت نمیشد به زبان آورد، در جلسات درسی بزرگ و مجامع عمومی بر زبان راندند.
💠5⃣در حالی که مأمون امام را جدا از مردم میپسندید و این جدائی را در نهایت وسیلهای برای قطع رابطهی معنوی و عاطفی میان امام و مردم میخواست، امام در هر فرصتی خود را در معرض ارتباط با مردم قرار میداد، با اینکه مأمون آگاهانه مسیر حرکت امام از مدینه تا مرو را به طرزی انتخاب کرده بود که شهرهای معروف به محبت اهل بیت مانند کوفه و قم در سر راه قرار نگیرند. امام در همان مسیر تعیین شده، از هر فرصتی برای ایجاد رابطهی جدیدی میان خود و مردم استفاده کرد. در اهواز آیات امامت را نشان داد، در بصره خود را در معرض محبت دلهائی که با او نامهربان بودند قرار داد، در نیشابور حدیث سلسلةالذهب رابرای همیشه به یادگار گذاشت و علاوه بر آن نشانههای معجزه آسای دیگری نیز آشکار ساخت و درجابهجای این سفر طولانی فرصت ارشادمردم رامغتنم شمرد، درمرو که سر منزل اصلی و اقامتگاه خلافت بودهم هرگاه فرصتی دست دادحصارهای دستگاه حکومت را برای حضوردر انبوه جمعیت مردم شکافت.
#تحلیلگرانانقلاباسلامی👇
@IslamicRevolutionaryAnalysts
✳️ #پاتریکپهلویگواهفسادهمگانیودینستیزیدربار
🔆 (پوستر۸)
🔸 #پاتریک نوه رضاخان، پسر علیرضا و برادر زاده محمد رضا است.
🔸درباره او اطلاعات چندانی در دسترس نیست اما آنچه مسلم است اینست که وی برخلاف سایر درباریان از #فساد موجود در دربار بهشدت ناراحت بود و در نهایت هم از دربار #خارج شد.
🔸وی درباره دربار شاه میگوید:
اطرافيان #همه #دزد بودند، دربار شاه اعجوبهاي بود. از زماني كه مسلمان شدم ديگر به دربار نرفتم ولي قبل از آن ميرفتم و اوضاع را ميديدم. واقعا #خجالتآور بود.
🔸پاتریک که مادرش مسیحی و پدرش فرزند رضاشاه بود، به دست یک مجاهد مقلد امام خمینی(ره) بهنام بهمن حجت کاشانی مسلمان شد و پس از مسلمان شدن اسمش را به #علياسلامي تغییر داد و همواره نسبت به رفتار و عملکرد محمدرضا شاه و رژیم پهلوي #معترض بود.
🔸پاتریک، مورد #بدرفتاری و بی مهری دربار، مخصوصا #فرح قرار گرفت و مجبور به #خروج از دربار شد.
🔸پاتریک می گوید:
این رفتار رضا و مادرش از ابتدا به خاطر مذهبی بودن من شروع شد. ناراحت بودند که چرا #مسلمان شدم. همه چیز بدون سر و صدا بود. #شغلخبرنگاری را از دست دادم. دیگر هیچ روزنامه یا مجله ای هم مرا به کار نگرفت.
🔸پاتریک بدلیل بحران مالی و طرد شدن توسط خاندان پهلوی، هم اکنون در فرانسه مشغول #تکدیگری است!
#اعترافات پاتریک گواه عینی فساد و دین ستیزی رژیم پهلوی است. فسادی که حتی برخی از اعضای دربار را منزجر می کرد.
مأخذ: مصاحبه با هفته نامه همشهری، بهمن ۸۹
🇮🇷 #چهلسالانقلاب
ادامهدارد...
🌼 #شبکهتحلیلگرانانقلاباسلامی
@IslamicRevolutionaryAnalysts