کلاسمون از این پسر نمکدون ها داره.:)))))))))))))
خدایا خودت به دل مادرش رحم کن.
و به من صبر ایوب عطا کن، این دو ماه نکشمش.
انقدر صاف و مودب نشستیم توی ماشین، از یک کیلومتری ببینی، میفهمی داریم میریم عروسی.
قمی هایی که با عروس کشون ما اصفهانی ها آشنا نیستن و هر جا میایستیم فکر میکنن تموم شده باید برگردن.:::::
یه یارو رو توی ترافیک از ماشینش پیاده کردیم برقصه، میگه به خدا من فامیلتون نیستم.
4th of july?
"before i say goodbye
my star in the sky
such a funny thought to
wrap you up in cloth
do you find it all right?
my dragonfly:)"
انگار دائم به خودم مسکن تزریق میکردم، تا سرطانِ حقیقیم رو فراموش کنم..!
﴿از سرگذشت﴾