واقعا فکر کردی اگه برام پیتزا بخری همه دلخوریم رفع میشه؟
منو همچین آدمی فرض کردی؟
معلومه که همین طوره.
اگر یک درصد از علاقه ای که مامانم به پرنده ها داره رو به گربه ها داشت، زندگیم هزار بار قشنگ تر بود
آنانساف..!
اگر یک درصد از علاقه ای که مامانم به پرنده ها داره رو به گربه ها داشت، زندگیم هزار بار قشنگ تر بود
الان حداقل سه تا گربه رو داشتم
آنانساف..!
خلاصه ای از مهمونی های خانوادگی:
اصلا مهم نیست هوا چقدر سرد باشه یا بارون در چه حد باشه، همهچیز رو به سر و صدای داخل ترجیح میدم
رابطه من و برادرم میتونه مسالمت آمیز باشه، به شرطی که توی خونه های جدا از هم زندگی کنیم
دشت خشکید و زمین سوخت و باران نگرفت
زندگی بعدِ تو بر هیچکس آسان نگرفت
چشمم افتاد به چشم تو ولی خیره نماند
شعلهای بود که لرزید ولی جان نگرفت
جز خودم هیچکسی در غم تنهایی من،
مثل فواره سرِ گریه به دامان نگرفت
دل به هرکس که رسیدیم سپردیم، ولی
قصهی عاشقی ما سر و سامان نگرفت
هر چه در تجربهی عشق سرَم خورد زمین
هیچکس راه بر این رود خروشان نگرفت
مثل نوری که به سوی ابدیت جاری ست
قصهای با تو شد آغاز، که پایان نگرفت
– فاضل نظری