هدایت شده از واسهپنین (چنل انتقال داده شده)
با گریه میپرسم چرا با خنده حاشا میکنی
یک روز رفتیم روستا، الان که اومدین خونه عمهم صف حمام بستیم، چجوری بعضیا یک هفته میرن مسافرت؟
امشب دوباره دیدمش... دوباره... تغییر کرده بود، قَدِش نزدیک سه متر شده بود اما هنوز دست از دویدن بر نمیداشت..
نکنه اون روزا دوباره قراره برگرده