آنانساف..!
یک سری تفکرات اشتباه باعث شد حسرت اینکه مامانم منو "ارغوان" صدا بزنه توی دلش بمونه :)
ولی کسایی که ارغوان صدام میکنن>>>>
من: تصمیم میگیرم توی تابستون صبح ها بیشتر بخوابم تا پرانرژی باشم
همچنین من ساعت 5صبح: ریختن قهوه روی موکاپ*
آنانساف..!
من میتونستم الان خواب باشم ولی رمانم نذاشت
منم همینطور، منم همینطور
هدایت شده از Careless Whisper!
گیر کرده بودم بین عقربه های ساعت، عقربه هایی که جهتشون تغییر کرده بود و حالا..من رو به اجبار با خودشون به گذشته میکشوندن..!
برادرِ واکسن زده بسیار موجود مطیعیِ
و تنها کاری که باید برای مجاب کردنش انجام بدی اینکه دستتو نزدیک به دست واکسن زدهش کنی .