آنانساف..!
هرچی خواستی کندی از من.... هیچی نموند ازم
برگ افرا در باغ رویا ها...
آنانساف..!
برگ افرا در باغ رویا ها...
رفتم رو برفای جنگل دراز کشیدم، چون درد داره قلبم...
آنانساف..!
رفتم رو برفای جنگل دراز کشیدم، چون درد داره قلبم...
عصبانی ام، بی دلیل شاکی ام...
نمیتونی با من زندگی کنی،
چون تحمل اینکه یه نفر اولِ صبح با صدای بلند آهنگ راک گوش بده نداری...
امروز توی کلاس، تمام وجودم مملو از خشم بود... طبق معمول برای آروم کردن خودم رو کاغذ خط خطی میکردم... بغل دستم یه دختر نشسته بود
مکالماتمون تاحالا پیشتر از پنج خط نشده بود... اما روی کاغذ ازم پرسید که آروم تر شدم یا نه... فقط یک جمله بود اما تموم وجودم آروم شد
نه بخاطر همون چند کلمه فقط به همین دلیل که هنوز هستن آدمایی که "انسان" باشن...
آنانساف..!
امروز توی کلاس، تمام وجودم مملو از خشم بود... طبق معمول برای آروم کردن خودم رو کاغذ خط خطی میکردم...
پ.ن:عکاسیم افتضاحه به روم نیارید